وبلاگ " C I N T E L R O M " نوشت:

گلشیفته فراهانی بازیگر جوانی که یکی از ستاره های نسل نو سینمای ایران است، وقتی بااین تهدید روبرو شد که نخستین اخبار مربوط به ایفای نقش او درآن فیلم درایران منتشر شد.‏

ماجرای گلشیفته از آغاز
به گزارش گلستان 24، نقش آفرینی «مهناز افشار» در فیلم «معلم» محصول کشور تاجیکستان و همچنین بازی تحسین برانگیز فاطمه معتمدآریا در فیلم «نبات» محصول کشور آذربایجان در کنار حضور درخشان چهره‌هایی چون «لیلا حاتمی» و «نیکی کریمی» در جشنواره‌های خارجی، نشان می‌دهد که کسب موقعیت ویژه در فضای بین‌المللی سینما، الزاماً نیازمند روش‌هایی نیست که گلشیفته فراهانی در پیش گرفته...بااین خال مدیر سایتCINTELROMمعتقداست که یکطرفه نباید به قاضی رفت .حرکات گلشیفته بهیچوجه قابل دفاع نیست ولی باید به این حقیقت نیز اعتراف کرد که مسئولان فرهنگی وقت نیز نباید خودرا از مسئولیت چنین آسیبهائی مبرا بدانند.ابر وباد ومه و خورشید و فلک در کارند...
باید زین پس مواظب بود که تراژدی گلشیفته تکرار نشود.
 
 
 
آخرین سکانس شهرت طلبی  

در اواخر این هفته کلیپ جنجالی از  وب‌سایت فرانسوی‌زبان (مادام لا فیگارو ) منتشر شد . این کلیپ که در آن تعدادی بازیگر از جمله گلشیفته فرهانی در آن حضور  دارد که به لخت کردن و برهنه کردن خود میپردازند که در آن گلشیفته فرهانی به حرکت غیر اخلاقی دست میزند ای در حالیست که در چند سال اخیر از او شیعات بلکه واقعیات منتشر شده است که میتوان به این شایعه یا واقیت اشاره کرد

((عکس گلشیفته فراهانی در مجله مادام لافیگارو یکبار دیگر سبب شد تا نام او در رسانه های کشور بر سر زبان ها بیفتد و این مساله واکنش بستگان وی را به همراه داشت.

یکی از بستگان وی در این باره گفت: نمی دانم کسانی که مدتی است در پی دامن زدن به این موضوع هستند اصلا از خود سوال کرده اند که چرااوباید دست به چنین کاری بزند؟ یک آدم مریض عکسی را در داخل اینترنت قرار داده است وجملاتی را به در زیر آن نوشته وفکر کرده است مردم هم به راحتی آن را پذیرفته اند. حقیقت این است که گلشیفته در هیچ شبکه اجتماعی عضویت ندارد، پس نمی تواند چنین حرفهایی را زده باشد.

یکی دیگر از بستگان وی گفت:( من اعلام می کنم این عکس هرگز متعلق به گلشیفته نیست و این عمل زشت یک فتوشاپ است. او اهل این مسائل وبازی ها نیست.)

و اما به تازگی ...

 وب‌سایت فرانسوی‌زبان «مادام لا فیگارو» این هفته کلیپی ویدئویی روی وب‌سایت خود قرار داد که در آن هفت بازیگر نامزد جایزه سزار، اسکار سینمای فرانسه، در حال برهنه شدن دیده می‌شوند. گلشیفته فراهانی یکی از این بازیگران است که متأسفانه از همه اینها مستهجن تر است .در این کلیپ سیاه‌وسفید که تصویری از آن نیز در صفحه فیس‌بوک گلشیفته فراهانی قرار داده شده این بازیگران در حال برهنه کردن نیم‌تنه بالایی خود دیده می‌شوند.
این در حالی است که مجله فيگارو عکس گلشیفته فراهانی را روز چهارشنبه از اين مجموعه حذف کرد و فیلم رسمی آن که در یوتیوب منتشر شده بود، مدتی در دسترس نبود.در مقابل نیز مخالفان برهنه شدن گلشیفته فراهانی در مقابل دوربین را عملی مذموم بر شمرده اند و آن را مغایر با ارزشهای یک زن دانسته اند

 در سال 2011 نیز گلشیفته فراهانی در فیلم "جای اژدها" براحتی بازیگر مرد فیلم "دوگاری اسکات" را می بوسد و در تختخواب هتل با لباس خواب در کنار اومی خوابد و صحنه های نیمه برهنه وی با دوگاری اسکات که نقش دوست پسر وی را دارد، سکانس های دیگر فیلم را شکل داده اند.کم نبودند کسانی همانند گلشیفته فراهانی که با امید به تبدیل شدن به ستاره سینمای هالییوودی به تمام سنت های وطنی اش پشت پا زدند و همه چیز را نادیده گرفتند.اما در نهایت و زمانی که استفاده تبلیغاتی این ستاره ها به پایان می رسد کم کم نشریات مبتذل مد هم حتی به سراغ آنها نخواهند رفت و تازه تلخی غربت و مزه گس آلت دست شدن حس می شود. احساس بدی آنقدر بد که تلخی آن را حتی می شود از تکذیبیه بستگان گلشیفته در خصوص این رفتارهاحس کرد.

                   

 

  در‌‌مجله مزیور، تصویر تمام برهنه‌ای از این بازیگر سابق تئائر و سینمای ایران بازنشر شده که برگرفته از روی جلد مجله فرانسوی «ایگوئیست / Egoiste» است؛ جلد دوم هفدهمین شماره‌ در سی‌وهفتمین سال تأسیس این مجله، در حالی تصویر برهنه گلشیفته فراهانی است که بر روی جلد نخست آن، تصویر کیت بلانشت بازیگر استرالیایی نقش بسته و البته هر دو تصویر نیز توسط یک عکاس ثبت است. گلشیفته فراهانی‌ پیشتر و در تابستان گذشته به نیویورک‌تایمز گفته بوده که مقابل پائولو راورسی، عکاس مطرح مُد مقیم پاریس برهنه شده و حال آهسته آهسته تصاویری که از او به ثبت رسیده، انتشار می‌یابد. 

طبیعتاً این اتفاق نیز منجر به شکل‌گیری فضای پرتنشی شده است؛ اما حقیقت امر آن است که این فضای پرتنش، باعث توقف روشی که این بازیگر سابقه تئا‌تر و سینمای ایران در پیش گرفته نخواهد شد، کما اینکه انتقادات گذشته مطرح شده نسبت به عملکرد گذشته‌اش منجر به توقف یا تجدیدنظرش در مسیری که در پیش گرفنه نشد. از این حیث تنها مسئله‌ای که وجود دارد، تعریف نسبت هنر ایران با چنین اتفاقی و تأکید بر وجود فاصله میان این دو موضوع است. 

اگر قرار باشد در پارادایم غربی به این موضوع پرداخت، در این زمینه باید تأکید کرد، مسیری که گلشیفته برای تحکیم جایگاهش در سینمای اروپا و آمریکا ‌پیش گرفته، بد‌ترین روش ممکن است و تاریخ مصرف او را تا زمان حفظ جذابیت‌های اینچنینی‌اش حفظ و محدود خواهد ساخت. بدون تردید این بازیگر می‌توانست بدون برهنه شدن جایگاهی به مراتب بهتر از این به دست آورد و حقیقت امر این است که آن روشی که فراهانی نقطه پایانی‌اش را در پیش گرفته، جزو گزینه‌های معمول نیست و انتشار تصویری شبیه به تصویر اخیراً منتشر شده از کیم کارداشیان از فراهانی، کمکی به تغییر موقعیت او در سینمای آمریکا و اروپا نخواهد کرد. 

روشی که گلشیفته در پیش گرفته، اتفاقی مرسوم حتی برای بازیگران هالیوودی نیست و از تعداد قابل توجهی از بازیگران هالیوود، تصاویری تا بدین حد برهنه منتشر نشده و در واقع حتی در انتشار تصاویر برهنه از بازیگران و خوانندگان آمریکایی نیز برخی نقاط پوشانده می‌شود و این حریم مشخص را اکثر مجلات نیز رعایت می‌کنند؛ بنابراین روشی که گلشیفته فراهانی ‌پیش گرفته حتی در سینمای آمریکا نیز ‌مرسوم و پذیرفته ‌نیست و به ندرت رخ می‌دهد. به همین دلیل تنها چهره او را نزد هوادارانش که بخش قابل توجهی‌شان ایرانی هستند، مخدوش خواهد نمود. 

در همین راستا، این ساده اندیشی است که تصور کرد مسیری که گلشیفته فراهانی در پیش گرفته، نسخه قابل اعتمادی است که با تکیه بر آن، می‌توان به موقعیت ویژه‌ای در سینمای ایران دست یافت و بی‌شک در فضای رقابتی سینمای جهان ـ که بازیگرانی از هر نظر به مراتب جذاب‌تر وجود‌ آنچه به ارزانی عرضه می‌شود و از آن برای جلب توجه بیشتر فیلمسازان آمریکایی و اروپایی بهره گرفته می‌شود ـ اعتبار محدود و مشخصی دارد و برچسب تاریخ انقضایش کنار نصب شده است. 

اما اگر قرار باشد در پارادایم شرقی و ایرانی به این موضوع توجه کرد، باید در نظر داشت که اساساً روش در پیش گرفته ‌این بازیگر، قابل توجه نیست و می‌توان به نمونه‌های وطنی اشاره کرد که ‌مسیری آهسته و پیوسته را ‌پیش گرفته‌اند و ضمن حفظ هنجارهای سینمایی که از دل آن برآمده‌اند، موقعیت‌های ملی یا بین‌المللی ویژه‌ای را به خود اختصاص داده‌اند و در عین حال، حاضر به تن دادن به چنین روش‌هایی برای وسعت یافتنِ موقت دامنه فعالیت‌هایشان نشده‌اند. 

نقش آفرینی «مهناز افشار» در فیلم «معلم» محصول کشور تاجیکستان و همچنین بازی تحسین برانگیز فاطمه معتمدآریا در فیلم «نبات» محصول کشور آذربایجان در کنار حضور درخشان چهره‌هایی چون «لیلا حاتمی» و «نیکی کریمی» در جشنواره‌های خارجی، نشان می‌دهد که کسب موقعیت ویژه در فضای بین‌المللی سینما، الزاماً نیازمند روش‌هایی نیست که گلشیفته فراهانی در پیش گرفته و این روش‌ها تنها در یک دوره محدود کارآمدی دارند و به مرور‌‌ همان پایگاه مردمی که یک بازیگر از دل آن رشد کرده و با پشت کردن به آن، سراغ روش‌های دیگری را گرفته نیز به مرور از میان خواهد برد. 

 
 
عکس برهنه گلشیفته فراهانی

از این حیث باید در نظر داشت آنچه در این زمینه مورد نقد است، ارائه روشی از پیش شکست خورده به عنوان نسخه موفقیت در سینمای اروپا و آمریکا به مخاطب ایرانی است که پیگیر رفتار این بازیگر بوده است. این یک حقیقت است که بازیگری چون مریل استریپ در سینمای جهان علی‌رغم ‌برخوردار نبودن از جذابیت‌های ظاهری جنسی خاص، صرفاً به واسطه بازی قوی و تأثیرگذارش، اکنون در ‌۶۵ ساگی همچنان با پیشنهادی مالی قابل توجهی مواجه است و در مقابل، اکثر ستاره‌های زن هالیوود که متکی به این جذابیت‌ها هستند، یا با روش عجیب درصدد حفظ این جذابیت (مقابل دوربین‌ها) برمی‌آیند و یا خیلی زود با دنیای بازیگری وداع می‌کنند؛ اتفاقی که برای آنجلینا جولی رخ داد. 

بنابراین نشانی غلطی که تمرکز بر رفتار گلشیفته به مخاطب جوان ایرانی خواهد داد، برهنگی به عنوان آسانسوری برای پیشرفت در سینمای جهان است اما در مقابل این حقیقت گفته نمی‌شود که چنین آسانسوری چقدر سریع سقوط می‌کند و بازیگری که دیگر از این ابزارش نیز نتواند استفاده کند، با چه کیفیتی حذف می‌شود. به همین دلیل همچنان مسیری که چهره‌هایی چون «لیلا حاتمی» و «فاطمه معتمدآریا» پشت سر گذاشته‌اند، همچنان نسخه‌های قابل پذیرش‌تری برای رشد یک سینماگر و رسیدن به نقطه سعادت در عرصه بین‌الملل محسوب می‌شده است؛ نسخه‌ای که باید بیشتر مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد.اصولا" بنظر میرسد چنین پرده دریهائی حالت نوعی لجبازی دارد.به مطلب ذیل توجه کنید تا بیشتر به دلایل چنین رویدادهائی پی ببرید.درمطلبی که خواهید خوانداسامی و عناوین خاص توسط مدیر سایت برای پرهیز از ایجادحساسیت ها حذف شده اند .

 
گلشیفته چرارفت؟
 
روزنامه نیویورک تایمز چندی پیش گفت وگویی را باگلشیفته  انجام داد که بخش هایی از این گفت وگو را می‌خوانید. این روزنامه گلشیفته را اینگونه معرفی می کند: 
گلشیفته که در ایران بزرگ شده، یک شورشی بود. او همکلاسی های خود را به اعتصاب واداشت چراکه مدرسه شان سرویس گرمایشی نداشت. او به والدینش دروغ می گفت تا خواهرش بتواند با نامزد خود بیرون برود.
او در اعتراض به روسری سرکردن(حجاب) سرش را تراشید، نشانه های زنانگی خود را پنهان کرد مانند پسران لباس برتن کرد و اطراف تهران را با موتورسیکلت گشت. در سن هفده سالگی آرزوی والدنیش را نقش برآب کرد که در پایتخت اتریش وین پیانو بخواند و در عوض بازیگری را پی گرفت.
او در گفت وگوی خود با خبرنگار نیویورک تایمز که به زبان انگلیسی پاسخ می داد،چنین گفت:«اصطلاحی در فارسی است با این مضمون با دم شیر بازی کردن، ومن آنچه جامعه ایران می خواست باشم ،یک دختر خوب ،نبودم. من با دم شیر بازی کردم.»...
گلشیفته در 14 سالگی نخستین نقش خود را بازی کرد در سن 20 سالگی ازدواج کرد و در سال 2008 ایران را با همسرش ترک کردو به پاریس رفت . و آنجا از همسرش جدا شد.او بیش ازبیست و پنج فیلم در کارنامه اش دارد.گلشیفته در سال گذشته در استودیوی کوچکی در طبقه پایین خانه ای در شهر پاریس زندگی کرده که به ژان-کلود کریر(نویسنده و فیلمنامه نویس) و همسر ایرانی اش نهال تجدد(رمان نویس) تعلق دارد.
بهتر است قدری به عقب باز گردیم و ببینیم ماجرا ی گلشیفته از کجاآغاز شد:
 
 
 
 
 پس از بازی(گلشیفته فراهانی)در فیلمی هالیوودی بنام (مجموعه دروغها) به کارگردانی (ریدلی اسکات)،با تهدید آشکار یکی از مقامات فرهنگی کشور بود که ماجرای گلشیفته فراهانی وارد مرحله تازه ای شد. مقام مزبور اعلام کرد که این ‏هنرپیشه جوان ایرانی را "زیر پا" خواهد گذاشت.‏

گلشیفته فراهانی بازیگر جوانی که یکی از ستاره های نسل نو سینمای ایران است، وقتی بااین تهدید روبرو شد که نخستین اخبار مربوط به ایفای نقش او درآن فیلم درایران منتشر شد.‏ 
‏قسمتهائی از فیلم "مجموعه دروغ ها" که در شبکه اینترنتی منتشر شد، گلشیفته فراهانی را در نقش دختری افغان نشان ‏می داد که باحجاب مورد نظر حکومت ایران درکنار لئوناردو دو کاپریو، فوق ستاره سینمای جهان، دیده می شد.‏

درآن زمان یک سایت فارسی معاند نوشت: "این فیلم کوتاه در ایران انعکاس گسترده ای داشت" و در پی آن گلشفیته فراهانی ‏ برای بازجوئی احضار شد.‏

یک کارشناس سینمائی ایران که ماجرای گلشیفته فراهانی را دنبال کرده است، در این مورد می گوید: "طبق ‏معمول حمله از طریق یک روزنامه کلید زده شد. این روزنامه که متاسفانه عادت دارد همه مسائل را بلافاصله ‏امنیتی کند، ضمن مقاله ای گلشیفته فراهانی را "گ.ف" نامید و تحت عنوان "یک بازیگر زن در دام مافیای هالیوود" چنین نوشت: ‏‏"بازیگر مذكور در فیلم یاد شده با حفظ حجاب، نقش یك زن افغانی را بازی كرده بود! و ادعا می كرد شئونات اسلامی ‏را رعایت می كند."‏

چند روز بعد این بازیگر جوان، ابتدا جهت پاره ای توضیحات دعوت شد. ماجرا به نقل از یک شاهد عینی چنین است: ‏او را روی یک صندلی رو به دیوار نشاندند و در پوشش کلمات محترمانه خواستار شدند علیه فیلم آمریکائی مصاحبه ‏کند و تعهد بدهد که دیگر در فیلم هالیوودی بازی نمی کند. گلشیفته نپذیرفت و جلسه به پایان رسید. چند روز بعد او را به ‏زیر زمینی در یک اداره انتظامی احضارکردند. مردی که از روشنفکران و هنرمندان باز جوئی می ‏کند، گلشیفته را تهدید کرد که در صورت ندادن تعهد فیلم هائی را که از فساد او دارند پخش می کند. بازیگر جوان که ‏دارای همسر است، بشدت با این اتهامات برخوردکرد و حاضر به دادن تعهد نشد.این احضار ها مکرر شد و گلشیفته ‏فراهانی درمکان های متعدد مورد بازجوئی قرار گرفت و حتی در بازجوئی های آخر به او دشنام های رکیک دادند. ‏گلشیفته فراهانی که درتمام طول باز جوئی می گریست، سخت ترسیده و آشفته حال از محل بازجوئی خارج شد. او در ‏راه خانه از هوش رفت و او را به بیمارستان رساندند. یک هفته بعد مجددا" گلشیفته را احضار و به او اعلام کرد ند‏که دیگر اجازه نخواهد داشت درهیچ فیلمی بازی کند. این ضربه نهائی به زن جوانی بود که حرفه وعشقش بازیگری ‏است. گلشیفته هم درپاسخ گفت چاره ای ندارد که کشور را ترک کند.‏

کمی بعد از ارگان های مربوطه خواسته شد تا گلشیفته را ممنوع الخروج کنند.‏

‏این خبر بلافاصله منتشر و روز بعد هم چند خبرگزاری آن را تائید کردند.به دنبال انعکاس وسیع این خبر در داخل و خارج ‏کشور، آنانی که بروی سخت گرفته بودندمجبور به عقب نشینی شدند. گلشیفته فراهانی همراه همسرش ابتدا به یک جشنواره ایرانی در سوئد ‏رفت و سپس برای مراسم افتتاحیه فیلم به آمریکا پروازکرد.‏

اما روزنامه ی یاد شده در سطور پیشین درواکنش به این رویداد نوشت: "مافیای مذكور كه پیش از این ادعا می كرد سفر «گ- ف» به خارج ‏با ممانعت مواجه شده، بهانه این سفر را اكران فیلم آمریكایی «مجموعه دروغ ها» با بازی مشترك این بازیگر ایرانی و ‏دی كاپریو بازیگر آمریكایی در نیویورك عنوان كرده بود. اما پس از انجام سفر بازیگر مذكور، مافیای سینمایی مرتبط ‏با طرف آمریكایی نامبرده را وادار كرد با چهره ای مكشفه و لباس نامناسب در مقابل دوربین عكاسان قرار گیرد و ‏بلافاصله تصاویر آن روی سایت ها منتشر شود. زمینه چینی برای ایفای نقش هنرمندان و نویسندگان و روشنفكران ‏ایرانی در پروژه های شبیخون فرهنگی به بهانه شهرت، شیوه ای است كه از چند سال پیش در دستور كار محافل غربی ‏قرار گرفته و به عنوان مثال از این طریق سعی می شود قبح بدحجابی و بی حجابی شكسته شود."‏

‏گلشیفته فراهانی که با لباسی ساده در مراسم افتتاح فیلم حاضر شده بود، به زبان انگلیسی پرسش های خبرنگاران را ‏پاسخ گفت. او گفت که رایدلی اسکات بعد از دیدن بازی او در فیلم "بوتیک" برای ایفای نقش دعوتش کرده است و بعد ‏از اولین مذاکره، پیشنهادات اورابرای تغییراتی در نقش پذیرفته تا گلشیفته بتواند به ایران برگردد. او همچنین گفت که ‏قصد ماندن در آمریکا را دارد.‏

در اینجا بود که مقامی فرهنگی در یک برنامه تلویزیونی در برابر این تصمیم واکنش نشان داد. به نوشته سایتی معاند: "آن مقام فرهنگی در برنامه ای تلویزیونی درباره ‏حضور بازیگران ایرانی در هالیوود گفته است که "اگر کسی قانون را زیر پا بگذارد، او نیز زیر پا گذاشته خواهد شد."‏

‏یک منتقد فیلم در این مورد می گوید: "با ازدیاد فشار های مختلف روی بازیگران، ‏به وِیژه زنان، انها چاره ای جز این ندارند که استعداد خود را در کشورهای صاحب فیلم از جمله آمریکا نشان بدهند. ‏تلاش ها پنهان و اشکار هم برای جلوگیری از ادامه موجی است که با بازی گلشیفته فراهانی و میترا حجار در فیلم های ‏آمریکائی در حال شکل گرفتن است.

مصاحبه اخیرگاردین با گلشیفته

**********************

 

گلشیفته فراهانی در تازه ترین اظهارات خود درباره حرکت غیر اخلاقی اش توضیحاتی عجیب و البته متناقض و ایضا مضحک ابراز کرده است. او در گفتگویی با روزنامه گاردین به بیان نظرات خاص و شاذ خود درباره ایران و فضای اجتماعی آن و هم چنین سینما پرداخته است و از سینمای ایران به عنوان شکنجه گاه یاد کرده است!!

 

 روایت روزنامه گاردین از عمل وی اما اینچنین آغاز می شود ؛« فراهانی در ویدئویی سیاه و سفید همراه با «امیدهای جوان» سینمای فرانسه، که تعدادشان به ۳۰ نفر می‌رسید، حاضر شد تا «سزارز» را تبلیغ کند.

 

 سزارز «اسکار فرانسوی‌ها» است و او در این مراسم بازی نقشی که در کمدی موفق «سی‌تو موئق، ژت‌تو» (اگر بمیری می‌کشمت!) داشت، نامزد دریافت جایزه شده بود. در این تبلیغ از هر یک از هنرپیشگان خواسته شد یکی از لباس‌های خود را از تن خارج کنند تا «جسماً و روحاً» هنر خود را به نمایش بگذارند. فراهانی تصمیم گرفت (….)را در معرض نمایش قرار دهد و در این حال گفت: «من به رویاهای شما تجسم می‌بخشم.» اما آنچه پس از این حادثه در ایران اتفاق افتاد مشابه زلزله‌ای فرهنگی بود.»

 

گاردین در توصیف وضعیت فراهانی پس از نقل این امر نوشته است:« او در حالی که سرش را در دستانش گرفته بود گفت: «فاجعه بود! دقیقاً نمی‌دانم چند میلیون نفر فردای آن روز نام مرا در گوگل تایپ کردند، نمی‌خواهم بدانم…»

 

 فراهانی در این مصاحبه با فرافکنی خاصی گفته است که هرگز قصد شوکه کردن ایرانیان یا تحریک آنها را نداشته است. او گفت: «من از سیاست متنفرم. این کار من نیست. همیشه همین‌طور است کاری می‌کنی و ناگهان سیاسی می‌شود. می‌دانستم مشکل است. اما من اکنون در فرانسه زندگی می‌کنم و باید اینجا فعالیت کنم. بالاخره یا در اینجا هستم یا نیستم. این مساله برای من و خانواده‌ام و کل جامعه ایران شوک‌آور بود. مساله خوب! این است که بحثی به راه افتاد که در غیر این صورت هرگز پیش نمی‌آمد. من دیدم افرادی به من توهین می‌کردند، بعضی پاسخ آنها را می‌دادند و بعضی از من دفاع می‌کردند و بعضی دوباره به من توهین می‌کردند.

 

درگیری‌های زیادی بین خانواده‌ها ایجاد شد….» و سپس حال و روز خانواده اش را چنین توصیف می کند: « خیلی بد بود. این اولین باری بودکه آنها نتوانستند از من دفاع کنند. آتش چنان گسترده بود که دامن آنها را نیز گرفت. من باید بیشتر محتاط باشم. چون می‌دانم آنها را گروگان! می‌گیرند… اما پس از مدتی به دلیل پیشینه پدرم ـ که خود را از طبقات پایین جامعه بالا کشید ـ احساسات آنها تغییر کرد. پدرم می‌ترسید من حمایت مردم را از دست بدهم. زیرا مردم برای او بسیار مهم بودند. او همه زندگی‌اش را برای مردم جنگید و همه چیز را فدای آنها کرد. اما پس از یکی دو ماه متوجه شد مردم بیشتر به من احترام می‌گذارند و خوشحال شد!!! …من افتخار می‌کنم که یک ایرانی هستم. به ویژه زن ایرانی!!!»

 

 فراهانی در عین حال اعترافاتی خاص از نحوه برخورد با وی در غرب و ابزاری بودنش را بیان داشته است . او می گوید :« تبعید مانند مرگ است. به عمق آن نمی‌توان پی برد تا زمانی که دچارش شوی. تمام دنیا می‌خواهد تو را در نقش قربانی ببیند و تو را به آن سو می‌کشاند زیرا دوست دارد بدبختی تو را نظاره کند. به همین دلیل است که فرانسوی‌ها در مورد حوادثی چون سوریه بسیار حساس هستند. مانند تماشای فیلم مستهجنی است که در تو این احساس را ایجاد می‌کند که از آنها خوشبخت‌تری، اما در واقع به آنها اهمیتی نمی‌دهند. آنها می‌گویند: «بیایید، ما از شما مراقبت می‌کنیم، سپس از شما سوءاستفاده می‌کنند و به شما پاسپورت نمی‌دهند. من تنها یک هنرپیشه هستم و می‌خواهم فعالیت کنم.»

 

 نکته تاسف آور دیگر در این گفتگو نگاه شیفته وار فراهانی به پاریس به عنوان یک شهر بی قید و بند است. او از زندگی بی قید در پاریس خشنود است و آن را اینچنین ابراز می کند:« برای اولین بار در زندگی خوشحالم که زن هستم!پاریس شما را از هر گناهی که فکر می‌کنید به خاطر زن بودن مرتکب شده‌اید رها می‌سازد! شما را پاک می‌کند و احساس آزادی می‌کنید!!»

 

 او به روسری سفیدش اشاره می کند و می‌گوید: «این دوست قدیمی من است، بزرگترین مشکل هنرپیشگان زن ایرانی، دولت نیست بلکه دنیای بیرون است که تصور می‌کند ما با روسری از شکم مادر زاییده می‌شویم!! به لیلا حاتمی نگاه کنید. معمولاً پس از برنده شدن در مراسم اسکار (برای فیلم جدایی فرهادی) پیشنهادهای کار زیادی به یک هنرپیشه ارایه می‌شود، اما پیشنهادی به او نشده است در حالی که او قادر است به چهار زبان صحبت کند.»

 

 اما اوج این گفتگو در جایی است که فراهانی به همه گذشته خود و حتی سینمای ایرا پشت پا می زند و با الفاظی خاص از آن یاد می کند .

 

 او کار در سینمای ایران شکنجه شدن به شمار آورده و با بیانی خاص در خصوص عملکرد فرهادی کنایه ها و طعنه هایی صریحی را به زبان می آورد.

 

 فراهانی از فیلمبرداری فیلم درباره الی می‌گوید و این که فرهادی او را «شکنجه» می‌کرد و او را مجبور می‌کرد نیم ساعت در ساحل دریای خزر داد بزند و صبحانه آرد نخود بخورد تا صدایش در فیلمبرداری گرفته شود. به دلیل ضربه‌ای که بازیگر دیگر در خلال فیلم به او وارد کرد، پرده گوشش سوراخ شد اما کارگردان اجازه نداد تا انتهای روز بعد و پایان فیلمبرداری به بیمارستان برود. آنها دیگر از آن زمان با هم صحبت نکردند.

 

 فراهانی می‌گوید: «او دوست من است اما نمی‌تواند با من صحبت کند. او از ایران خارج می‌شود و دوباره برمی‌گردد. اما من الان شیطان هستم. شک یکی از ابزار کنترل آنهاست.» او می‌گوید: «من از هر فیلمی که بازی کردم زخمی در بدن دارم.» و آستین و شلوارش را بالا می‌زند تا آنها را نشان دهد و می گوید آنها بدتر از سگ با تو رفتار می‌کنند. تو باید مانند برده کار کنی تا آنها را خشنود کنی. اوضاع باید این گونه باشد. باید در هر فیلمی احساس کنی که کار آخر توست.»

 

 گفتگوی گلشیفته فراهانی با روزنامه انگلیسی گاردین رونمایی از یک محصول ناب سینمای ایران است. کسی که متناقض سخن می گوید ،اصول مشخص و جهان بینی محکمی ندارد،معلوم نیست چه می کند و چه هدفی دارد و در یک کلام«سرگردان» است و آکنده از عقده های روحی و ستیزه جویی اجتماعی. او معترف است که کارش «فاجعه» بوده و اکنون یک «شیطان» است و برای ماندن در فضای هنری این عمل را انجام داده است و اکنون به دلیل بازخوردها ازآن پشیمان است . اما بلافاصله از هوای آزاد پاریس و نفرت از همزاد بودن با روسری و خاطرات تلخ اش از سینمای ایران میگوید و نشان می دهد در برابر اقامت در پاریس و نقش آفرینی های نصفه و نیمه در سینمای غرب حاضر است این بها را بپردازد .بهایی که حتی شاید به قیمت منفک شدن دائم او از ایران بینجامد .

 

 به هر روی فراهانی یک محصول ناب سینمای ایران و سیاستهای مسئولین برنامه ریز و سیاست گذار آن است . محصولی که حتی به سازنده اش هم رحم نکرده است . با این وصف عیان است که چگونه باید در مورد سینمای ایران قضاوت کرد…

ارسال نظر

  • سارا
    0

    من میگم که این واقعیت دارد . اگر این مسله دروغ بود خوب چرا اون فرد باید این کار را بکند این چه نعفی برای او دارد


    من

  • سارا
    0

    من میگم که این واقعیت دارد . اگر این مسله دروغ بود خوب چرا اون فرد باید این کار را بکند این چه نعفی برای او دارد


    من

  • سارا
    0

    من میگم که این واقعیت دارد . اگر این مسله دروغ بود خوب چرا اون فرد باید این کار را بکند این چه نعفی برای او دارد


    من

  • اسما
    0

    آره واقعیت داره حالم از تو و هرچی آدم مث تو گلیشفته هست به هم می خوره

آخرین اخبار