گرگان شهر مشارکت پذیر،با الگوی مشارکت خودجوش مردمی
محمد دیلم کتولی: بدون تردید یکی از اساسی ترین عناصر در دست یابی به اهداف توسعه شهری ، مشارکت توده ی مردم در امور شهر و اداره آن است ، اقشار محروم جامعه از نتایج مشارکت و فواید حاصل از توسعه بهره مند می شوند.
مشارکت شهروندان در امور شهری می تواند منجر به توسعه ی پایدار شهری شود ، عوامل بسیاری در مشارکت مردم در امور شهری تاثیر گذارند و تجربیات جهانی نشان می دهد که از دهه 1980 میلادی به بعد در برنامه ی توسعه شهری در کشور های جهان ، توجه فزاینده ای به رویکرد مشارکت توده مردم صورت گرفته است.
مشارکت شهروندان سطوح مختلف و متفاوتی دارد که از بیقدرتی محض شهروندی ، تا کنترل شهروندی به صورت پلهای و سلسله مراتبی ادامه دارد.
برای بهبود شرایط محلههای شهری ، شهرداریها و نهادهای عمومی می کوشند تا با استفاده از روشهای مختلف، مشارکت مردمی را افزایش دهند و به وسیله آن زمینه ساز دستیابی به اهداف مطلوب جوامع محلی شوند و این مهم شکل نمیگیرد مگر با برقراری ارتباط درست میان مدیران شهری و مردم و شفافسازی کانالهای ارتباطی .
بر اساس یافتههای پژوهشی ، حکمرانی خوب شهری، استفاده دقیق از نظرات مردمیو دخیل شدن کامل آنها در کنشهای شهری مطلوب است و این مهم مقدور نخواهد شد مگر با طی کردن پلههای مشارکت، از مشارکت ظاهری و ورود ظاهری مردم به فعالیتهای شهری تا کنترل و اقتدار مردمی.از سویی مشارکت مردمییکی از ابزارهای بااهمیت مقتدرسازی است و مقتدر شدن مردم برای به عهده گرفتن مسئولیتهای خود و برآمدن از عهده آنها به وسیله مشارکت و ورود مردم به چرخه امور محله ای و شهری ممکن خواهد شد .
شهر گرگان، با عنایت به ساختار مختلط محله محور( بافت قدیمی )و شهرک محور (ساختار جدید)و بلوک بندی قطاعی(براساس تعاریف جغرافیای شهری ) زمینه های مساعدی برای مشارکت عمومی در کنش های شهری و مشارکت عمومی دارد .
به عبارت دیگر ، مسئولان شهری«کهن شهر گرگان »با انتخاب«الگوی خودجوش مشارکت»بهعنوان سیستم موثر مسئولیتپذیری ومشارکت شهروندی در مقابل « الگوی سازماندهی شده مشارکت »، مانند شوراهای شهر یا محله میتوانند در راستای فرهنگسازی برای مشارکت خودجوش و مردمی تلاش کنند .
«الگوی مشارکت مردمی خودجوش در اداره امور شهری»باعث بهبود کارایی، اختصاص هزینه به اولویتهای اجتماعی و پروژههای زیربنایی میشود. این نوع از مشارکت که نوعی تمرکززدایی در اداره امور به شمار میآید، افزایش توسعه انسانی و همچنین برابری و تحقق عدالت اجتماعی- سیاسی را در پی دارد.
با نگاه منصفانه به ساختار _ کارکرد( استراکچر)« مردم کهن شهر گرگان » در گذشته و مشارکت بی دریغ آنان در پیشبرد اهداف توسعه شهری گرگان ( انتخاب اعضای شورای شهر ، استقبال از عملکرد مسئولین شهری ، پشتیبانی از برنامههای توسعه شهری نظیر فرودگاه ، کمربندی ، زیر گذر و روگذر های متعدد و برنامههای زیباسازی شهر و... )می توان نتیجهگیری کرد که«گرگان شهر مشارکت پذیر» است .
در یک نگاه کلی ، هم مسئولان شهری گرگان ، زمینه های پذیرش مشارکت عمومی در اداره شهر را فراهم نموده و هم مردم فهیم این« کهن دیار »به حُرمت پیشینه تاریخی خود «مشارکت پذیر» هستند .
نگارنده قصد ورود به عرصه ی آمار و ارقام و مستندات این مقوله ندارد ، ولی انتظار دارد که اعضای محترم شورای اسلامی شهر گرگان ، شهردار محترم و روابط عمومی این نهاد خدوم ، با هدف«ارتقاء مشارکت پذیری مردم »در قالبی ساده و روان این اقدام بایسته را به انجام برسانند .
گفتنی است که آقای خدارحم بزی (دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه گلستان باکمک جعفر میرکتولی وحاجی سلطان زایدلی ، در یک پژوهش دانشگاهی با عنوان« مدیریت شهری محله محور ،با محوریت بررسی و ارزیابی نقش شورایاران محلی در افزایش مشارکت شهروندان شهر گرگان »به بررسی میدانی پرداختند که نتایج آن تأیید کننده مطالب یادداشت حاضر می باشد .
البته نباید از نظر دور داشت که ، مشارکت شهروندی مستلزم ایجاد اعتماد بین نهادهای اداره کننده شهری و مردم است و مسئولین شهری گرگان با جلب اعتماد شهروندان این«کهن دیار »دستاورد بزرگی برای خود در اجرای خوشایند سیاستهای عمومی و ارائه خدمات شهری بایسته و شایسته کسب کرده اند .
نهایت اینکه :
_ راه های ارتقاء و نهادینه کردن این مشارکت پذیری چیست ؟
_ برای توسعه اهداف این مشارکت پذیری چه باید کرد؟
_ دستاوردهای این مشارکت پذیری چگونه بهتر و بیشتر میشود ؟
مستلزم کنکاش ، بررسی و تحلیل های بیشتر و جامع تری است که انشاءالله با عنایت پروردگار و تلاش کنشگران فرهیخته این « دیار مجاهدان و سرزمین دلیران و شهیدان بلند آوازه » به آن خواهیم رسید .
محمد دیلم کتولی فعال رسانه ای گلستان
ارسال نظر