بچهها در اینترنت چه میکنند؟
این روزها بحث درباره اینکه بچهها چقدر باید وقت خود را با وسایل دیجیتالیشان بگذرانند در محافل زیاده شده است.
به دنبال یافتههای تحقیقات اخیر که نشان میدهد کودکانی که از ابزار دیجیتالی دوری میکنند، در درک رفتارهای عاطفی در زندگی واقعی موفقتر خواهند بود، و نیز افشاگری این موضوع که استیو جایز (مدیراجرایی سابق اپل) اجازه استفاده از آی پد را به بچههای خود نمیداد، این روزها بحث درباره اینکه بچهها چقدر باید وقت خود را با وسایل دیجیتالیشان بگذرانند در محافل زیاده شده است.
به گزارش گلستان 24 : شبکههای اجتماعی باعث نگرانیهای ویژه بسیاری از والدین شده است. ما تصمیم گرفتیم از تعدادی از بچههای 12 ساله بپرسیم وقتشان را چگونه در شبکههایی چون فیسبوک، اینستاگرام و غیره میگذارند. طبق قانونی که در سال 1998 بانام قانون حفاظت از امنیت کودکان در فضای آنلاین وضع شد، این سایتها کاربران 13 سال به بالا را مجاز به ایجاد کاربری میکنند. اما همه ما میدانیم که بچهها اغلب این قوانین را دور میزنند و ما میخواهیم ببینیم که آنها چرا آنلاین هستند.
سوژههایمان را چگونه پیدا کردیم؟
سوژههای ما 10 دختربچه بودند که به روشی کاملاً غیرعلمی انتخاب شدند: آنها در حیاط پشتی خانه یکی از دوستانشان به برای مهمانی دورهم جمع شده بودند. روششناسی ساده بود: یک میزگرد ساده دور یک آتش در جمعهشب همراه با انواع خوراکیها!
بچهها بین 11 تا 13 سال هستند. از آنها میخواهم راجع به تکنولوژی نکاتی را برای به اشتراک گذاشتن با بزرگترها مطرح کنند. درنهایت، این نکات را با والدینشان در میان گذاشتیم تا واکنش آنها را نیز بدانیم.
آنها در کدام شبکههای اجتماعی عضو هستند؟
بیش ازآنچه که ما انتظار داشتیم، خیلی بیشتر! در جامعه آماری ما، اینستاگرام محبوبترین شبکه اجتماعی بود؛ همه بچهها عضوش بودند. همه بچهها بهجز یکی، عضو Snapchat هم بودند. ششتای آنها در Pinterest نیز فعالیت داشتند، تعداد اعضای Vine و یوتیوب نیز هرکدام شش مورد بود. در شبکههای Tumbir و Kik نیز هرکدام 5 نفر فعالیت داشتند. فقط دو دختر عضو فیسبوک بودند که بیشتر برای ارتباط با اقوامشان از این شبکه استفاده میکردند.
بیشتر این سایتها از کاربران میخواهند تاریخ تولدشان را ثبت کنند، از همین رو بچهها هنگام عضویت، اطلاعات را نادرست اعلام کرده بودند. این مسئله طبق قانون سوءاستفاده و کلاهبرداری کامپیوتر غیرقانونی است. خب، آنها سنشان را چقدر اعلام کرده بودند؟ یکی از آنها خود را متولد سال 1990 (24 ساله) معرفی کرده بود. بعضی از آنها معتقد بودند هوشمندانهتر این است که بیش از 18 سال و ترجیحاً حداقل 21 ساله به نظر برسند.
وقتی بعداً ما با والدین آنها از طریق ایمیل تماس گرفتیم، یکی از مادران گفت او از محدودیت سنی شبکههای اجتماعی مطلع نبوده است. اما سایر والدین نیز همگی دلیل مشابهی برای اجازه دادن به فرزندانشان داشتند. اینیک جواب رایج بود: «من تصمیم گرفتم در سنی که فرزندم هنوز در سن غیرسرکش و مهارشدنی و در گوشبهفرمان نظارت من بود، اجازه دهم در معرض این مسائل قرار گیرد، تا بتوانم به او کمک کنم مهارتهایی را که برای برخورد مسئولانه بهعنوان یک نوجوان و بزرگسال را لازم خواهد داشت، رشد و توسعه دهد». والدین میگفتند بهدقت مطالب و مخاطبان بچههایشان را رصد میکنند.
اینکه آنها در فضای آنلاین وانمود کرده بودند بسیار بزرگتر هستند، برای بعضی از والدین تعجبآور و جدید بود. یکی از آنها پاسخ داده بود: «من میتوانم آنها را درک کنم، اما خیلی افتضاح است که آنها در سن 12 سالگی تشخیص میدهند که باید خطرات فضای آنلاین را ملاحظه کنند. از طرف دیگر، من علاقهمندمتاکمی در دلایل بچهام برای اعلام سن بزرگسالی (هنگام ثبتنام) عمیقتر شوم، که ممکن است به دلایلی غیرقابل قبولی بوده باشد. حتماً از همه بچههایم این سؤال را امشب خواهم پرسید».
ازآنجاکه همه بچههای تحقیق ما عضو اینستاگرام بودند، خواستیم بیشتر از فعالیت آنها در این شبکه بدانیم. یکی از دخترها گفت: «من دو حساب کاربری دارم، یک طرفدار دیزنی که هرروز مطلب تویش می ذارم، و یک حساب شخصی». یکی دیگر از بچهها نیز که دو حساب کاربری داشت، گفت بیشتر نوشتههایش درباره طرفداری از این و آن است. برای منی که یک گزارشگر خورهی مسائل دیجیتال هستم، این کارها احمقانه و مسخره بود.
قانونی عمومی این بود که دخترها برای حسابهای طرفداریشان از تنظیمات عمومی، و برای حسابهای شخصیشان تنظیمات امنیتی قوی استفاده میکنند. از همین رو پرسیدیم چه کسی حساب خصوصی شمارا دنبال میکند؟ یکی از دخترها گفت: «فقط کسانی که منو بهصورت خصوصی میشناسن». و چه تعداد طرفدار دارید؟ او گفت: «557!!».
بله! اندازه کل مدرسه! چه طور ممکن است بهصورت خصوصی اینهمه آدم را بشناسید؟ او جواب داد: «اگر اونارو نمیشناسم، بدونید مشکلی نیست، زیرا بقیه اونارو می شناسن». والدین گفتند مطمئناند اسامی دوستان آنلاین دخترشان را میدانند. بااینحال، چیزی که فکر را مشغول میکند این است: «با شبکهای تا این حد بزرگ، هر اطلاعاتی که بچهها در فضای آنلاین منتشر میکنند، فرجام جز پخش گسترده نخواهد داشت.
بحثهای بسیاری شروعشده با این فرض که، شبکههای اجتماعی چیز بدی برای بچههایی است که در صورت ممکن است مشکلی نداشته باشد. والدین مورد سؤال ما چنین دیدگاهی نداشتند. یکی از مادران نوشته بود: «من فکر میکنم برای بچهها مهم این است که هویت خودشان را پیدا کنند و قادر باشند خودشان را بروز دهند. اگر استفاده از این نوع شبکهها به آنها کمک کند برای روزهای سخت پیش رو (سنین نوجوانی) آماده شوند، پس من از این کار حمایت میکنم».
یکی دیگر نوشته بود جهان آنلاین در مقایسه با مجلات، کاملاً سالم و بیخطر به نظر میرسد: «من یک دختردارم که دوست دارد صفحات مربوط به لاکهای ناخن، مد، طرحهای آرایشی، و غیره را دنبال کند. من واقعاً خوشحالترم که او به این سایتهای مختصر نگاه میکند، تا اینکه مجلات مدی را بخواند که علاوه بر اینها، مقالاتی راجع به لاس زدن، اینکه یک مرد چگونه خوشتیپتر است، و راههایی برای مدهوش کردن مردتان در آنها منتشر میشود».
عصر والدین کماطلاعی که به دنبال توصیه به نوجوانان در حوزه فناوری بودند در حال محو شدن است؛ والدینی که عموماً این روزها خودشان متخصصین حوزه دیجیتال و استفاده از فناوری شدهاند. بااینحال، جامع آماری 12 نفره ما از والدین میخواست چند چیز را صریحاً متوجه شوند. آنها ایدههایی قوی درباره اینکه کدام شبکه بهترین است دارند.
یکی از دخترها گفت: «اونا هنوز فکر می کنن می تونن روی عکسهای اینستاگرام زوم کنن. نمی تونید! بس کنید!»
یکی دیگر از دخترها گفت: «مادرم هنوز از مرورگر اینترنت اکسپلورر استفاده می کنه. آخه چرااا؟ چرا؟ چرا؟» (انتخاب گروه گوگل کروم بود).
یکی از دخترها گفت در یک چت یکبار با 8 نفر چت کرده است، او دوست داشت که میتوانست چند نفر را همزمان روی صفحه وسیله دیجیتالش ببیند. یکی از والدین موافق بود که این شبکه ارزشی برای پروژههای گروهی مدرسه دخترش نداشته است.
دردسرهای بیشتری هم برای آنها وجود دارد. یکی از آنها از والدینش که از Snapchat استفاده میکنند شاکیاست؛ این خجالتآور است. یکی دیگر، میگوید والدینش نمیتوانند کنسول بازی، تلویزیون معمولی یا اپلتی وی را عوض کنند (او میگوید این کار آنقدرها هم سخت نیست). یکی دیگر از بچهها میگوید والدین بیشازحد آنها را کنترل آنلاین میکنند. یکی از آنها گفت: «من با یک پسر ارتباط نزدیک داشتم، والدینم فامیلیش رو تو فیسبوک پیدا کردن، و سراغ والدینش رفتن. من خیلی اعصابم خرد شد و ترسیده بودم».
من میگویم: «ببخشید بچهها!»
ارسال نظر