داستان ماه عسل سه شنبه
حادثه چند ثانیه‌ای در «ماه عسل»
احسان علیخانی شب گذشته «ماه عسل» به روایت قصه ای تکراری اما مرتبط با مسائل روز جامعه پرداخت.
به گزارش گلستان 24، شب گذشته در نوزدهمین روز از ماه مبارک رمضان دریچه دیگری از «ماه عسل» به روی مشتاقان گشوده شد.
احسان علیخانی پس از سلام همیشگی برنامه خود را آغاز کرد.
پس از پخش تیتراژ ابتدایی، در آیتم روز گذشته بخشی از صحبتهای ناتمام محمد عرب مهمان شب قبل «ماه عسل» که به دین مبین اسلام روی آورده بود پخش شد تا قصه ی او کامل برای مخاطب بازگو شود.
پس از پخش آیتم، علیخانی وارد صحنه‌ی ماه عسل شد تا به گفته‌ی خودش روایتگر موضوع مهمی باشد.
حسین ٢٦ساله مهمان اول «ماه عسل» حدود پنج سال پیش یعنی شب قبل از اعزام به خدمت سربازی اش، زمانی که در محله‌ی خودشان در شهر مشهد زندگی می‌کرد و با یک فرد ناشناس درگیر می شود بعد از درگیری حسین به خانه می رود با خود یک چاقو برمی دارد و با چاقو آن فرد را مورد اصابت قرار می دهد و فرار می کند. این درگیری منجر به قتل آن فرد مقابل می شود، حسین زمانی که متوجه می شود مرتکب قتل شده به حرم امام رضا (ع) می رود و بعد از آنجا خود را به نیروی انتظامی معرفی می کند و پس از پنج سال حبس هنگام اجرای حکم قصاص مورد عفو قرار می گیرد و هم اکنون در کیف فروشی مشغول کار است.
حسین در صحبتهایش مدام به این اشاره می کرد که آن شب به دلیل مصرف مواد الکلی در حالت طبیعی نبوده ولی علیخانی چندان توجهی به این موضوع نمی کرد و از پرداختن به این مطلب ممانعت می کرد.
حسین به همراه خواهر، شوهرخواهر و فردی که در عفو او نقش مهمی داشته، مهمان «ماه عسل» بودند.
مهمان بعدی خانمی بود که برادرش در یک درگیری توسط دوست صمیمی اش به قتل می رسد و این خانم با تمام نیرو قصد قصاص داشته اما در روز قصاص یک پسر ١٨ ساله همراه قاتل برادرش حضور داشت و این خانم به دلیل گریه های بی امان مادر آن قاتل، دلش به حال او می سوزد و از خانواده مقتول می خواهد که رضایت بدهند اما آنها راضی نمی شوند. بنابراین این خانم هم به خاطر آن فرد از خون برادرش می گذرد تا آنها هم از خون آن پسر ١٨ساله بگذرند به طوری که هر دوی آنها از قصاص نجات پیدا می کنند.
این خانم در پایان عنوان کرد: از اینکه خداوند لذت بخشش را به من چشاند بسیار خوشحالم و الان آرامش دارم.
رضا مهمان بعدی برنامه یک روز زمانی که سوار خودروی خود بوده چند نفر به آینه بغل او می خورند و به جای عذرخواهی با لگد به چرخ ماشین او می زنند و ناسزا هم می گویند رضا از خودرو پیاده می شود و از آنها می پرسد چرا ناسزا می گویید؟ بنابراین با هم درگیر می شوند و پس از پایان درگیری یکی از آنها با چاقو از پشت به سر رضا می زند و به قدری این ضربه عمیق بوده که رضا مورد عمل جراحی قرار می گیرد و از ناحیه ی حنجره دچار مشکل می شود.
علیخانی پس از خروج از قاب کهکشانی «ماه عسل» با اشاره به روایت بخشی از زندگی مهمانان که تمام اتفاقات قصه ی آنها در عرض کمتر از چند ثانیه رخ داده بود، خاطرنشان کرد: بله، قصه ی امشب تکراری بود ولی مگر تمام می شود به خاطر ناسزا و عصانیت در چند ثانیه یک تصمیم می گیریم و فاجعه به بار می آوریم.
ارسال نظر