سیلاب هایی که مسئولان را هوشیار نمیکند
سیلاب برای کاسبان غیر مجاز سولقان حکم تخیله آورد/بی تدبیری عید را به کام مردم تلخ کرد
آمارهای رسمی به ما می گوید که سیل و طوفان اخیر در شهرهای مختلف کشور آسیب جدی به برخی از مناطق و برخی از هموطنانمان وارد کرده است، طوری که منازل مسکونی بسیاری از شهرها و روستاها ویران شد.
به گزارش گلستان24، شاید کمتر کسی گمان می کرد شادی برخی از خانواده های ایرانی، همزمان با عید سعید فطر به عزا تبدیل شود و در دل گرمای تابستان بارش شدید باران و سیل جان برخی از عزیزان این خانواده ها را بگیرد.
اما باز هم همانند بسیاری از سال ها این اتفاق افتاد تا همچنان بلایای طبیعی بر طبل بی تفاوتی برخی از مسئولین بکوبد.سیل و طوفان اخیر در برخی نقاط کشور از جمله در استان های تهران،البرز، قزوین و مازندران جان ده ها تن از هموطنانمان را گرفت تا بازهم جلسات و کارگروه های پرهزینه اما بدون نتیجه تشکیل شود تا در نهایت همچنان بحث مدیریت بحران زلزله و سیل و آتش سوزی عملا در تعطیلات دائمی به سر ببرد.
آمارهای رسمی به ما می گوید که سیل و طوفان اخیر در شهرهای مختلف کشور آسیب جدی به برخی از مناطق و برخی از هموطنانمان وارد کرده است.طوری که منازل مسکونی بسیاری از شهرها و روستاها ویران شد.اما مرگبارترین طوفان و سیل هفته جاری در تهران رقم خورد که آمارهای رسمی به ما می گوید در این منطقه 20 تن کشته شدند که در بین کشته شدگان دو کارگر چینی هم مشاهده می شود.[1]
همواره در کشور شاهدیم که بعد از رقم خوردن چنین بلایای طبیعی کارگروه های مختلف، ستاد بحران، و واژه های نام آشنای این چنینی تشکیل می شود تا علت حادثه بررسی شود اما با گذشت مدتی از زمان این بلا هم به بایگانی تبدیل می شود و تا مجددا اتفاق جدیدی نیفتد خبری از فکر چاره برای این حوادث نیست.
با نگاهی گذرا به علل مشخص تلفات سیل و طوفان اخیر در کشور مشخص می شود با حداقل پیش بینی و رعایت برخی از نکات ایمنی، شاهد کاهش شدید آمار تلفات جانی و حتی مالی باشیم.
پیش بینی سازمان هواشناسی تنها به پیش بینی بارندگی ختم شد اما بارش باران به سیلابی کم سابقه در دل تابستان ختم شد تا بسیاری از مردمی که می توانستند از بارش باران شاد باشند، ناراحت شوند.از طرفی دیگر وقوع سیلاب در تهران و مخصوصا جاده تهران به امامزاده داوود خسارات زیادی را در پی داشت.رقم خوردن این خسارت های جانی و مالی چندان غیر قابل پیش بینی هم نبود و ساخت و سازهای غیر مجاز حوالی رودخانه و همچنین کاسبی غیرمجاز برخی افراد در کنار رودخانه این ادعا را به اثبات می رساند.
به نظر می رسد هم مردم و هم مسئولین در رقم خوردن چنین شرایطی دخیل بودند، مردم با اصرار بر ساخت و ساز غیر مجاز و مسئولین هم با عدم نظارت و یا بعضا صدور مجوز غیر قانونی برای ساخت و ساز.اما قطعا سایه سنگین عدم نظارت و بی تدبیری مسئولین نسبت به این منطقه حاشیه ای تهران نسبت به مسائل دیگر سنگینی می کند.وجود قهوه خانه های مختلف به منظور کاسبی و یا خانه هایی در حاشیه رودخانه ها باعث شد کام افرادی که به هر علتی در زمان سیلاب در آنجا حضور داشتند تلخ شود و یا عده ای قربانی کاسبی برخی دیگر شوند.
شاید برخی از مسئولین مدعی شوند که این بناها و قهوه خانه ها غیر قانونی ایجاد شده باشد که در این صورت این عذر بدتر از گناه محسوب می شود چرا که در این صورت این پرسش به وجود می آید که در مقابل چشمان مسئولین چگونه می شود این همه بنا و قهوه خانه غیر قانونی تاسیس کرد؟
در کنار این سوال و در قدم بعدی باید به موضع گیری های مسئولان بعد از بلایای طبیعی در کشور اشاره کرد که جز پاشیدن نمک بر زخم بازماندگان این حادثه فایده دیگری ندارد.سال قبل هم بعد از طوفان کم سابقه در تهران که منجر به مرگ چند تن از هموطنانمان شد، پاسکاری مسئولین مربوطه و سازمان های مرتبط هم آغاز شد، طوری که در نهایت انگشت اشاره برخی از مسئولین برای فرار از پاسخگویی به سمت مسئولین سازمان هواشناسی، نشانه رفت.
به راستی در سال گذشته و بعد از آن طوفان معروف در تهران، چه اقدام مثبتی به منظور کاهش ضرر وزیان جانی و مالی در حوادث بعدی صورت گرفت؟ مطمئنا جلوی حوادث و بلایای طبیعی را نمی توان گرفت و این حوادث در طبیعت عملا طبیعی است اما قطعا می توان با پیش بینی و جلوگیری از تخلفات انسانی ضرر و زیان جانی و مالی را به حداقل رساند.روشی که کشورهای پرجمعیت و پیشرفته در پیش گرفتند.این در حالی است که بلایای طبیعی در این کشورها بیشتر از ایران است.
برای مثال در زلزله کم سابقه در ژاپن که بیش از 7 ریشتر بود تعداد کشته شدگان این حادثه کمتر از دو انگشتان دست بود این در حالی است که حتی تصور حوادث بعد از زلزله 7 ریشتری در ایران برای هر شخصی آزار دهنده است.
سال هاست که که بحث وقوع زلزله در تهران دهان به دهان می شود و بعد از هربار زلزله خفیف در تهران به این بحث دامن زده می شود، اما به راستی در این چند سال اخیر چقدر نسبت به ضد زلزله بودن خانه ها هزینه شد؟ اصلا مسئولین و حتی خود مردم به فکر این موضوع هستند؟ در صورت وقوع زلزله سنگین در تهران چه فاجعه ای رخ می دهد؟ اینها همه سوالات جدی ای هستند که به نظر می رسد پاسخ آن دردناک تر از خود سوال باشد.
در جریان سیل اخیر که چند استان کشور را فراگرفت شاهد فیلم هایی بودیم که خانه ها به صورت کامل تخریب شد طوری که انگار این منازل از گل ساخته شده است.جا دارد که برای یک بار هم که شده همه مسئولین یکدل و همصدا به جای یافتن مقصر اقدام عملی به منظور ضد ضربه شدن اموال و جان مردم شوند.اما به نظر می رسد این اقدام، آرزویی دست نیافتنی باشد.
سیل و طوفان اخیر هم همانند طوفان سال گذشته و سیلهای کوچک و بزرگی که کشور را در سالهای دور و نزدیک فراگرفته بود، به بایگانی خاطرات تلخ میپیوندد اما اقدام عملی و نظارت جدی و پیشبینی دقیقتر بهمنظور جلوگیری از تلفات فاجعهبار این حوادث میتواند بایگانی نشود اگر مسئولین بهجای تشکیل کارگروه و جلسات بیحاصل به فکر اقدام عملی در طول سال و نه بعد از وقوع بحران باشند.مسئلهای که میتوان حتی با الگوبرداری از کشورهای مختلف به آن رسید.
.فیلم زیر لحظه تکان دهنده از ریزش خانه مسکونی در شهرستان سواد کوه در پی سیل و طوفان اخیر در کشور می باشد.
ارسال نظر