بررسی محتوایی روزنامه های پنج شنبه:

مباحث هسته ای همچنان داغ است و دیروز نیز رئیس جمهور اظهاراتی در این باره داشت که برد ایران را در مذاکرات گوشزد کرد و روزنامه ها نیز این بخش از سخنان روحانی را پوشش داده اند.

واکنش سردار سلیمانی به توافقنامه هسته ای!

به گزارش گلستان 24، رئیس جمهور در سخنانی گفته که ایران در مذاکرات هسته ای 3 بر 2 بر حریف پیروز شده و مطبوعات نیز این بخش از سخنان وی را برد فوتبالی یا ورزشی هسته ای تعبیر کرده اند. برخی از روزنامه ها نیز واکنش های آمریکا را به مذاکرات پوشش داده اند.

رقص تحریم‌کنندگان در بازار پساتحریم/ بنفش‌خواری بی‌بی‌سی به سلامتی توافق!/ تحدید قدرت بازدارندگی ایران را جدی بگیرید

روزنامه جوان، در گزارشی به اوضاع اقتصادی ایران پس از رفع تحریم ها پرداخته و درباره عواقب و پیامدهای حضور شرکت های غربی و واردات کالاهای مصرفی هشدار داده است. جوان تیتر گزارش خود را "رقص تحریم‌کنندگان در بازار پساتحریم"، برگزیده:هنوز زیگمار گابریل با هیئتی 60 نفره از دست‌اندرکاران امور اقتصادی و تجاری از ایران نرفته خبرها از صف‌آرایی برای سفر هیئت 100 نفره پلیس بد مذاکرات – فرانسه – و هیئت تجاری ایتالیایی و طمع‌های انگلیسی و امریکایی حکایت دارد. آیا تحریم‌کنندگان در صف ورود به بازار ایران هستند و برای ما در اولویتند؟ به گزارش «جوان»، تحریم‌کنندگان دیروز که کشورها رااز همکاری با ایران منع کرده بودند، ‌اکنون به همپیمانانشان هم فرصت نمی‌دهند و با پشت سر گذاشتن آنها می‌خواهند بازار پرظرفیت ایران را انحصاری در اختیار بگیرند، البته ظاهراً میان اعضای گروه1+5 نوعی رقابت و نگرانی هم وجود دارد زیرا « لوران فابیوس» وزیرامور خارجه فرانسه آنقدر نگران بازار ایران است که چندی پیش گفته بود: « با وجود مواضع فرانسه در جریان مذاکرات هسته‌ای، اطمینان دارم شرکت‌های فرانسوی سهم منصفانه‌ای از بازار پس از تحریم ایران به دست خواهند آورد!» البته منظور او مواضع فرانسه در وین است زیرا در ژنو و لوزان فرانسه بیشتر یک پلیس بد بوده است...این روزها کشورهایی سراسیمه راهی ایران می‌شوند که در 12 سال گذشته به هر نحو به دنبال تحریم و ضربه زدن به اقتصاد ایران بودند، از تحریم خودرووتحریم‌های نفتی و بیمه‌ای گرفته تا خالی کردن منطقه گازی پارس جنوبی. ...ترکیب هیئت‌های تجاری همراه با آلمانی‌ها و احتمالاً فرانسوی‌ها نشان از سرمایه گذاری شرکت‌هایی ندارد که به توسعه اشتغال کمک کنند چراکه آنها بیشتر تمایل به همکاری در حوزه‌های پتروشیمی، خودرو، گاز ونیروگاهی دارند، به نحوی که این صنایع باسرمایه‌های سنگین و اشتغال بسیار کم فعال خواهند شد. 

در ادامه می خوانیم: در همین حال برخی از اعضای اتاق بازرگانی درباره نحوه برنامه‌ریزی دیدارهای هیئت آلمانی گلایه کرده و گفته‌اند: «دیدارها بدون حضور بخش‌های خصوصی بوده وتنها چند تن از اعضای اتاق ایران در آنجا حضور داشته‌اند.» یک عضو اتاق بازرگانی که نخواست نامش برده شود، در گفت‌وگو با «جوان» می‌گوید: «طراحی دیدارهای هیئت‌های خارجی به گونه‌ای است که نقش دولتی‌ها بسیار پر رنگ است وسطوح مذاکرات بیشتر درباره صنایع سنگین و دولتی است.» یک کارشناس اقتصادی درباره نگرانی نگاه غربی‌ها به بازارایران به عنوان یک بازار مصرفی می‌گوید: «بعید است کالاهای مصرفی خرد و قابل لمس در بازار ایران مد نظر غربی‌ها باشد زیرا آنها بهتر می‌دانند طی سال‌های اخیر توان خریدمردم وتقاضای خُرد با کاهش ارزش پول ملی کاهش یافته، لذا آنها به دنبال تقاضاهای بزرگتری که فقط دربخش اقتصاد دولتی دیده می‌شود، هستند. آنها به خوبی می‌دانند پول‌های سریع الوصول دست کیست و دولت چه عطشی برای خرج کردن دلارهای بلوکه شده دارد!»

"بنفش‌خواری بی‌بی‌سی به سلامتی توافق!"، عنوان گزارشی از جوان است که به سیاست مزورانه شبکه بریتانیایی بی بی سی فارسی در قبال توافق هسته ای و همراهی با دولت اشاره دارد: بی‌بی‌سی فارسی در یک هفته‌ای که از توافق هسته‌ای می‌گذرد، تمام قد پشت دولت ایران ایستاده و از طرفی با همان شدت به انتقاد از منتقدان هسته‌ای پرداخته است؛ نشانه‌ای که کاملاً نگران‌کننده است. چه چیزی در توافق با ایران هست که بی‌بی‌سی را اینچنین خوشحال و حامی دولت کرده است؟! و چرا بی‌بی‌سی، منتقدان هسته‌ای و به‌زعم او «عاملان تأخیر در توافق» را مورد هجمه رسانه‌ای قرار می‌دهد؟چرا مجریان بی‌بی‌سی در 23تیرماه روز اعلام جمع‌بندی مذاکرات یکسره بنفش‌پوش می‌شوند و منتقدان هسته‌ای داخلی را در کنار کسانی که به ادعای این رسانه مانع زودتر تمام شدن جنگ تحمیلی می‌شوند، عاملان بدبختی مردم ایران معرفی می‌کند. عکس‌های بنفش‌پوشی که یک هفته پس از توافق هنوز در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود.‌ می‌توان استنباط کرد توافق حتی جدای از محتوای آن، در ماهیت خود یک دستاورد برای غرب است؛ توافقی که فقط با نام بدون صفتش هم می‌تواند نظام سلطه را در میان افکار عمومی جهان به یک پیروزی نزدیک کرده باشد.  بی‌بی‌سی فارسی در یک هفته گذشته علاوه بر حمایت از توافق هسته‌ای، خود را در شمایل یک حامی دولت درآورده است. این شبکه رسانه‌ای حتی تلاش کرده از واژگان معمول حامیان دولت استفاده کند تا همرنگی را حفظ کرده باشد: «دلواپسان منطقه‌ای توافق هسته‌ای با ایران»! واژه دلواپسان از واژه‌های مورد علاقه حامیان دولت یازدهم است. گویی که چیز عجیبی کشف کرده باشند که نشانه حقانیت آنان باشد! معلوم نیست چگونه از یک واژه متداول و با مفهوم مشخص برای اثبات حقانیت خود بهره می‌برند؟!

در ادامه این مطلب می خوانیم:ی‌بی‌سی همه کینه‌های قدیمی و جدید خود را در تحلیل‌های هسته‌ای که گویا به دست یک یهودی صهیونیست نوشته شده رو می‌کند: «بلندپروازی اتمی تئوکرات‌های ایران چیزی نبود مگر یک برنامه پر هزینه، بحران‌آفرینی، ضدمردمی و ضدمحیط‌زیستی. این خطر هنوز به تمامی رفع نشده و تنها با دیده‌بانی مستمر و مقاومت مدنی مردم و فعالان حقوق بشر می‌تواند خنثی شود... توافق هسته‌ای نه بر اساس اعتماد میان نظام اسلامی و غرب بلکه بر اساس سوءظن امضا شد؛ سوءظن به ایدئولوژی و ساختار قدرت در یک نظام نفتی بسیجی اسلامگرا، مدرنیته‌ستیز، یهودی‌ستیز و زن‌ستیز که تنها با نظارت بین‌المللی و فشار جامعه مدنی می‌تواند مهار شود.» ..این رسانه در گزارش «آیت‌الله خامنه‌ای و جواد ظریف؛ دو نگاه متفاوت به رابطه ایران و امریکا» سعی می‌کند از اینکه به اعتقاد ظریف «رابطه با امریکا یا هر کشور دیگری ابزار است و باید در جهت منافع ملی به کار گرفته شود... اصل پیگیری منافع و اهداف ملی است» و سخنان رهبر انقلاب که «سیاست‌های ما و امریکا در منطقه 180 درجه اختلاف دارد، بنابر این چگونه می‌توان با‌آنها گفت‌وگو و مذاکره کرد» و مقابل هم قرار دادن برخی دیگر از  اظهارنظر‌های ظریف و رهبر انقلاب نتیجه بگیرد که ظریف (به زعم بی‌بی‌سی یک اسطوره ملی) یا رهبر انقلاب درباره رابطه با امریکا اختلاف نظر دارند و این موضوع مهمی است (؟!) اگرچه همه آنچه در گزارش بی‌بی‌سی به ظریف نسبت داده می‌شود، منش واقعی او نیست اما این حقیقت در گزارش مخفی می‌ماند که اصولاً مقایسه یک مسئول دولتی که در یک دوره خاص مسئولیت می‌پذیرد با رهبرانقلاب مقایسه‌ای است که محلی از اعراب ندارد. 

روزنامه جوان در یادداشتی با عنوان "تحدید قدرت بازدارندگی ایران را جدی بگیرید"، به اما و اگرهای فراوان قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل پرداخته که می تواند صنعت دفاعی و موشکی ایران را مورد محدودیت جدی قرار دهد: قطعنامه 2231 مصوبه دوشنبه گذشته شورای امنیت سازمان ملل را می‌توان یکی از مهم‌ترین اتفاقات پرونده 12 ساله هسته‌ای کشورمان به شمار آورد که اثرات آن می‌تواند تا سال‌ها گریبانگیر کشور شود و آسیب‌های فراوانی را با خود به همراه داشته باشد. حال در شرایطی که جمع‌بندی مذاکرات وین هنوز به تأیید مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی کشورمان و کنگره امریکا نرسیده، قطعنامه مورد اشاره به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسیده؛ قطعنامه‌ای که به گفته دولتمردان یازدهم نتیجه و ثمره مذاکرات وین حاوی نکات مبهم و چالش‌برانگیزی است که در ادامه به مهم‌ترین آن اشاره می‌شود.بر اساس متن قطعنامه، جمهوری اسلامی ایران به مدت هشت سال حتی اجازه تست و شلیک آزمایشی موشک‎های بالستیک و راهبردی خود که بخش مهمی از قدرت بازدارندگی کنونی کشور را تأمین می‎کند، نخواهد داشت؛ مسئله‌ای که با واکنش مقامات عالی نظامی و دفاعی کشور نیز مواجه شده است. در بند ۳ از بیانیه مستقل ضمیمه قطعنامه مذکور آمده: «از ایران خواسته می‌شود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان هشت سال پس از «روز پذیرش برجام» یا تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمع‌بندی مبسوط» را تأیید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد». این عبارت به معنای گره خوردن پرونده هسته‌ای به مباحث نظامی و مسائل موشکی است. البته این امر مستلزم یک مکانیزم نظارت است تا شورای امنیت بتواند از انجام شدن این بند اطمینان حاصل کند و این یعنی آزمایشات موشکی ایران هم تحت مکانیزم نظارت فوق باشد.

در بخش های دیگر یادداشت آمده: ایران به مدت پنج سال حق خرید یا فروش سلاح را نخواهد داشت و بر همین اساس از این پس کشورهای غربی در صورت سند‌سازی مبنی بر فروش سلاح‌های ایران به کشورهایی نظیر عراق و سوریه به راحتی می‌توانند علیه ایران اقدامات تحریمی و حتی نظامی انجام دهند چراکه به زعم آنها ایران با چنین سندهای دست‌سازی قطعنامه شورای امنیت را نقض کرده است. نظارت‌های ویژه شورای امنیت سازمان ملل مسئله دیگری است که بر اساس آن تمامی فعالیت‌های هسته‌ای و نظامی متعارف ایران باید تحت نظارت این شورا قرار بگیرد. در بند ۵ بیانیه مستقل که در پیوست B آمده است، تأکید می‌کند: «تمامی کشورها، مشروط به اینکه شورای امنیت پیشاپیش بر مبنایی مورد به مورد، تصمیم به تصویب بگیرد، باید در این فعالیت‌ها مشارکت داشته و اجازه آن را صادر کنند». به عبارت دیگر تمامی کشورها در تعاملات نظامی متعارف با ایران نیازمند تأیید شورای امنیت به صورت مورد به مورد هستند. در بند ۱۱ و ۱۲ قطعنامه، سیستمی را پیش‌بینی کرده که در متن برجام نیز به همین شکل وجود دارد و برای هر کدام از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل این حق موسع را قائل شده است که با دستاویز قرار دادن هر «بهانه‌ای» و بدون ارائه مدارک و مستندات که نشان دهنده نارضایتی آنها از روند برجام باشد، از اجرای تعهدات سرباز زده و تحریم‌ها را به روال سابق بازگردانند. 

"تهدید «حمله به ایران» فقط در یک هفته پس از توافق!"، عنوان گزارشی است که به رجزخوانی مقامات آمریکایی پس از پایان مذاکرات هسته ای با ایران اشاره دارد: «تهدید نظامی» بعد از هر تفاهم و توافقی را باید یکی از رویه‌های ثابت دولتمردان ایالات متحده طی دو سال اخیر دانست به گونه‌ای که در هر مرحله‌ای از مذاکرات ایران با 5+1 در آذر ماه 92، فروردین ماه 94 و تیرماه 94 طرف‌های غربی – به خصوص امریکایی‌ها – زبان به تهدید و تحقیر جامعه ایرانی گشوده و تأکید کرده‌اند که توافق با ایران هیچ گاه مانعی برای حمله نظامی به کشورمان نخواهد شد. در یکی از آخرین تهدیدات باراک اوباما تنها چند روز پس از جمع‌بندی مذاکرات در وین در پاسخ به سؤال خبرنگار نیویورک تایمز که پرسید چرا ایرانی‌ها باید نگران پاسخ نظامی امریکا در صورت نقض توافق هسته‌ای باشند، ضمن تهدید نظامی ایران گفت: «چون ما می‌توانیم اگر بخواهیم و انتخاب کنیم ارتش آنها را از بین ببریم و من فکر می‌کنم آنها آمادگی و میل من برای اتخاذ اقدام نظامی در جایی که آن را برای امنیت ملی امریکا مهم بدانم، دیده‌اند.» پس از اوباما این بار ارنست جاش سخنگوی کاخ سفید در نشست خبری با تأکید بر اینکه یکی از حسن‌های بازرسی از ایران، افزایش اطلاعات در مورد اهداف احتمالی و بالا رفتن دقت به هنگام اقدام نظامی در ایران خواهد بود تأکید می‌کند:«نکته کلیدی این است که (پس از توافق) گزینه نظامی تقویت هم می‌شود، چراکه طی این سال‌ها ما جزئیات بیشتری از برنامه هسته‌ای ایران جمع‌آوری خواهیم کرد.»روند تهدیدات امریکایی‌ها و متحدانش پس از لوزان تا به امروز ادامه داشته و طی روزهای اخیر هم استمرار داشته و همچنان به سیر خود ادامه می‌دهد. حال اگر بخواهیم سیاست‌های ایالات متحده امریکا طی 23 ماه اخیر را در گزاره‌ای خلاصه کنیم باید اینگونه بیان کرد که با تغییر رویکرد دیپلماسی کشورمان به واسطه روی کار آمدن دولت یازدهم، نوع مواجهه نظام سلطه با کشورمان هم دچار تغییراتی تاکتیکی شد با این توضیح که اگرچه راهبرد اصلی غرب همچنان حول مفاهیمی مانند «استحاله» و «براندازی» شکل می‌گرفت اما طرح کوتاه مدت آنها در کلیدواژه‌هایی مانند «توقف»، «تهدید»، «تحقیر» و «مداخله‌» معنا پیدا کرد. بدون تردید نوع مواجهه با چنین رویکردی باید در مفاهیمی مانند «موضعگیری قاطع و انقلابی» با حفظ منافع و مصالح نظام و انقلاب و همچنین «کمک به افزایش توان نظامی و دفاعی کشور» و «اعتماد و اطمینان داشتن به آن» معنا پیدا ‌کند.

اینک گشایش سیاسی/منتقدان توافق در جنگ با عراق هم شتاب کردند/ اصلاح‌طلبان مقصر شکستِ اصولگرایان میانه‌ هستند/ واکنش سردار سلیمانی به توافقنامه هسته ای: تغییری ایجاد نمی شود

روزنامه اصلاح طلب شرق، اظهارات روحانی را مورد توجه قرار داده و بخشی از سخنانی وی را که به آنانند که منتظر گشایش سیاسی و فرهنگی در دولت یازدهم بودند، نویدداده است، پررنگ کرده و در تیتری با عنوان "اینک گشایش سیاسی"، گزارشی پیرامون اظهارات روحانی منتشر کرده: «حسن روحانی» روز چهارشنبه در جلسه هیأت دولت با بیان اینکه «تا پیش از این سازمان ملل و شورای امنیت براساس نظر برخی منابع غیرموثق اعلام می‌کرد که جمهوری اسلامی ایران تخلف کرده و نمی‌تواند غنی‌سازی داشته باشد»، گفت: «اگرچه توافق ایران با کشورهای ١+٥ برای مدت‌زمانی مشخص محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند، اما بنا به اظهارنظر متخصصان لطمه‌ای به ادامه و پیشرفت این فناوری در کشور ما نخواهد زد». رئیس‌جمهوری با تأکید بر اینکه تصویب قطع‌نامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد یک رویداد کم‌نظیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «ایران به دنبال اثبات حق غنی‌سازی بود و امروز شورای امنیت سازمان ملل به‌صراحت حق غنی‌سازی کشور ما را پذیرفته است».  رئیس شورای‌عالی امنیت ملی افزود: «طرف مقابل مدعی است که براساس این توافق، ایران نخواهد توانست در کمتر از یک‌سال به بمب اتمی دست یابد، اما این ادعایی مضحک است. زیرا ملت ایران هیچ‌گاه به دنبال ساخت سلاح‌های کشتار جمعی نبوده و آن را خلاف اخلاق، فقه و فتوای رهبر معظم انقلاب می‌داند. رئیس‌جمهوری با بیان اینکه هم نقد منصفانه و هم بیان نقاط مثبت امری حائزاهمیت است، گفت: «ما در میدانی حضور داشتیم که یک طرف ایران و یک طرف دیپلمات‌های شش قدرت جهانی حضور داشتند. در این رقابت داور هم هم‌فکر و هم‌سوی با تیم رقیب بود و اگر می‌خواست سوت بزند به نفع آنها اقدام می‌کرد. در چنین مسابقه‌ای، تیم ایران پیروز شد». او افزود: «حتی در یک مسابقه و بازی فوتبال وقتی می‌گوییم برنده یا موفق شدیم، معنایش این است که سه گل زده و دو گل خورده‌ایم، حالا عده‌ای بگویند که می‌شد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گل‌های بیشتری زد. باید دید در مقابل چه تیمی بازی کرده‌ایم والا اگر در کنار گود نشسته و تماشاچی باشیم، می‌توانیم درخواست‌های بیشتری هم مطرح کنیم». 

در ادامه این گزارش آمده: رئیس‌جمهوری با بیان اینکه در دنیای پیچیده امروز روشن است که نباید در عرصه‌های مختلف به هیچ‌ طرفی صددرصد اعتماد کرد، گفت: «امروز شرایط کشور باید شرایط امید، نشاط و فضای بهتر در آینده برای کار و رونق اقتصاد باشد. کسانی که دنبال تولید و صادرات هستند، باید آینده را بهتر ببینند، کسانی که دنبال گشایش سیاسی و فرهنگی هستند، باید امیدوارتر باشند و آنهایی که دنبال رابطه بهتر کشور با همسایگان و مسلمانان منطقه هستند نشانه‌های آن را می‌توانند ببینند. اکنون فصل تحول، نشاط و امیدآفرینی در عرصه کار و اقتصاد فرا رسیده است». او افزود: «کسانی نیز که به قدرتمندشدن کشور در حوزه نظامی و دفاعی فکر می‌کنند، باید امید را پیش‌رو ببینند؛ چون بدون تردید موضع ایران در منطقه تقویت خواهد شد. اما این رخداد به ضرر هیچ‌یک از همسایگان و کشورهای مسلمان نخواهد بود، این توهمی است که اگر ایران قدرتمند شود، پس در امور داخلی دیگران دخالت می‌کند، ما مداخله را ناصحیح و غلط می‌دانیم و معتقدیم امور هر کشور باید به دست مردم آن کشور سپرده شود. البته ما از مظلوم و ستم‌دیده دفاع خواهیم کرد و در مبارزه با تروریسم که خطری برای منطقه و جهان است، تمام توان خود را به‌کار خواهیم گرفت». روحانی از ملت ایران خواست تا با روحیه قوی‌تر و مصمم و امید و نشاط بیشتر وارد فضای کار و فعالیت شوند، چراکه بدون حضور و مشارکت مردم در همه عرصه‌ها دولت موفق به پیشبرد امور نخواهد شد و برای هر گامی نیازمند همراهی دولت و ملت است.

روزنامه شرق به سخنان رئیس جمهور آمریکا نیز گریزی داشته و بخش های از سخنان وی را پوشش داده است. اوباما در چند روز گذشته بار دیگر نیز از گزینه نظامی و نابود کردن ارتش ایران حرف زده بود اما مشخص نیست چرا روزنامه های اصلاح طلب زمانی اظهارات اوباما را به صورت جدی پوشش می دهند که بتوان سخنان مثبت را از آن بیرون کشید. شرق در گزارشی با عنوان "منتقدان توافق در جنگ با عراق هم شتاب کردند"، اظهارات اوباما را در دیدار با کهنه سربازان پوشش داده و به نظر می رسد به صورت تلویحی با انتخاب چنین تیتری خواسته یا ناخواسته قصد داشته تا منتقدان داخلی ایران نسبت به توافق را نیز با کسانی مقایسه کند که به ادامه جنگ با عراق در زمان جنگ تحمیلی اصرار داشتند: او در نطق خود برای گروه «سربازان جنگ‌های خارجی» گفت که منتقدان این موافقت‌نامه «برخی از همان نوع ذهنیت‌ها و سیاست‌هایی را منعکس می‌کنند که در گذشته ما را ناکام گذاشته است». اوباما اضافه کرد: «سیاست‌مداران و صاحب‌نظرانی که فورا امکان حل اختلاف بر سر برنامه هسته‌ای ایران با توسل به دیپلماسی را رد می‌کنند، همان کسانی هستند که برای رفتن به جنگ با عراق عجله داشتند و می‌گفتند فقط چند ماه وقت می‌برد». آمریکا به دنبال سیاست‌های جنگ‌طلبانه جورج بوش در سال ٢٠٠٣ وارد جنگ با عراق شد، این جنگ به بهانه نابودی سلاح‌های کشتار جمعی در عراق و رابطه صدام حسین با القاعده انجام شد. روزنامه گاردین بعد از پایان جنگ در سال ٢٠١١ نوشت که ایالات متحده در این جنگ حدود ۷۵۰ میلیارد دلار هزینه کرد، چهارهزارو ٥٠٠ کشته و ٣٢ هزار مجروح داد. این جنگ آنچنان بر افکار عمومی آمریکا تأثیر گذاشت که موضوع بازگرداندن سربازان جنگ عراق به کشور جزء وعده‌های انتخاباتی باراک اوباما، کاندیدای دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری ٢٠٠٨ شد. اوباما در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری گفته بود که نه برای شروع جنگ‌های تازه بلکه پایان جنگ‌های کنونی رئیس‌جمهور خواهد شد. باراک اوباما روز گذشته از کنگره خواست توافق با ایران را رد نکند و خواستار «یک مسیر مسئولانه‌تر و هوشمندانه‌تر برای حفاظت از منافع ملی» شد. او در واکنش به منتقدان گفت که بهترین راه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای که خاورمیانه را تهدید می‌کند «نه کوفتن بر سینه‌ها» بلکه دنبال‌کردن «یک دیپلماسی قوی و منضبط» است. این در حالی است که ایران بارها تأکید کرده قصد دستیابی به سلاح هسته‌ای را ندارد و در مذاکرات به‌دنبال تعامل با جهان بوده است. بااین‌حال اوباما بارها گفته اگر کنگره توافق را تصویب نکند او آن را وتو خواهد کرد

شرق مصاحبه ای را با امیر محبیان، استاد دانشگاه و فعال اصولگرا، ترتیب داده است و از وی درباره موقعیت و مواضع راست سنتی یا اصولگرایان میانه رو، سوالاتی را پرسیده است. عنوان این مصاحبه "اصلاح‌طلبان مقصر شکستِ اصولگرایان میانه‌ هستند" است: اصولگرایان میانه قافیه را باخته‌اند یا نه؟ عرصه را - به‌ویژه در انتخابات - به تندروانشان واگذار کرده‌اند و خود به‌دنبالشان می‌دوند؟ بدنه اجتماعی‌شان چطور؟ آن را هم به نواصولگرایان و امثال پایداری واگذار کرده‌اند؟ جناح راست سنتی که عقبه اصلی اصولگرایی است از سال ٧٦ که با ناطق‌نوری و ٨٤ که با لاریجانی جلو آمد و نتوانست کامیاب شود چندپاره شده. در انتخابات ٩٢ مشخص بود که هژمونی خاصی - نه بر بدنه اجتماعی و نه بر سایر جریان‌های اصولگرا- ندارد. در آن انتخابات، ولایتی نماینده اصلی این طیف تلقی می‌شد اما درعین‌حال رقیبی بود برای نامزدهای طیف‌های دیگر اصولگرایی؛ طیف‌هایی که مشخصا بدنه اجتماعی قوی‌تری از راست میانه دارند. راست میانه به کجا می‌رود؟ این سؤالی است که با امیر محبیان، تحلیلگر سیاسی جناح راست، در میان گذاشته‌ایم. محبیان خود در طبقه‌بندی جریان اصولگرایی در رده میانه می‌گنجد... یک مسئله‌ای در فلسفه رفتارشناسی جامعه سیاسی ما وجود دارد که جریانات موجود مثل اصولگرایان و اصلاح‌طلبان رفتارهایشان تا حدودی متناظر با همدیگر است. مقصر اینکه بخشی از جریان میانه‌رو اصولگرا تضعیف شد، جریان اصلاح‌طلب است. به‌دلیل اینکه زمان انتخابات سال ٧٦ وقتی می‌خواستند رقیب خود را یعنی ناطق را بزنند، براساس تئوری دیو و دلبر کنتراستی ایجاد کردند و یک نقاب زشت و تندرو و مرتجع را به صورت اصولگرایان چسباندند.

محبیان در بخش های دیگر مصاحبه گفته: اصلاح‌طلبان، چهره یک اقلیتی را نقاب کردند و به صورت اکثریت زدند و این باعث شکست اصولگرایان شد و جواب هم گرفتند. نتیجه این شد که وقتی شما می‌آیید و می‌گویید که کل این جریان دیدگاهش این است و تفکر یک اقلیت را به‌عنوان یک اکثریت مطرح می‌کنید، عملا دارید دیدگاه اقلیت را تعمیم می‌بخشید و تقویت می‌کنید. آقای ناطق شکست خورد. در ارزیابی شکست، برداشت‌های مختلفی صورت گرفته است. من معتقد هستم که جریان اصولگرا مسیر را غلط نرفته بود، اما این درست است، در مارکتینگ سیاسی خود قوی عمل نکرد یعنی می‌توانست پیام‌های خود را خیلی به‌روزتر بگوید، حرف ناطق هم همین است. اصول آن غلط نبود من هنوز به آن اصول پایبند هستم و اعتقاد دارم، اما یک اشکال پیش آمد. سال ٧٦ که آن شوک به اصولگرایی وارد شد آنها آمدند بررسی کردند که اشکال چه بوده است و بعد به یک جمع‌بندی و دیدگاهی رسیدند که به نظر من اشتباه بود و اشتباه این نگاه بود که باعث شد رادیکال‌ها محوریت بگیرند و جایگاه پیدا کنند. تا پیش از آن اصولگرایان همیشه بر انتخاب اصلح تأکید می‌کردند... نه اصلاح‌طلبان و نه اصولگرایان به‌عنوان تشکل رأی قاطع را ندارند که برنده شوند. همان بدنه خاکستری تعیین‌کننده است. اینها براساس اولویت خودشان به یک سمتی می‌روند. باید دید که آنها به کدام سمت می‌روند. در یک زمانی گفتمان آزادی خاتمی آنها را جذب کرد و آنها به آن سمت رفتند. در یک مقطعی هم گفتمان احمدی‌نژاد انها را جذب کرد و به سمت او رفتند الان هم روحانی تا حدودی توانست آنها را جلب کند. نباید بگوییم اصلاح‌طلبان رأی دادند و روحانی رئیس‌جمهور شد؛ این مبنای طلبکاری بعدی می‌شود یا اصولگرایان این را بگویند. من معتقد هستم حرف اصولگرایان اگر درست زده شود، پذیرش دارد. به اندازه کافی و بیش از اصلاح‌طلبان ما گفتمان قابل‌عرضه داریم چون گفتمانمان متکی به دین است و دین هم خیلی چیزها را آماده کرده است که اینها باید تبدیل به برنامه، هویت و مأموریت مشخص شود.

شرق در بخش کوتاه دیپلماسی خود به ملاقات سردار سلیمانی و مسعود بارزانی اشاره می کند که سلیمانی در این ملاقات گفته که توافق هسته ای، در سیاست های منطقه ای ایران تغییری ایجاد نخواهد کرد. "مذاکره سردار سلیمانی با مسعود بارزانی": سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه، چندی پیش در اربیل با مسعود بارزانی، رئیس منطقه کردستان عراق، دیدار و تأکید کرده که توافق‌نامه هسته‌ای هیچ تغییری در مواضع پیشین ایران ایجاد نمی‌کند. ‎او کردها را به تعامل و گفت‌وگو با دولت مرکزی ترغیب کرده و گفته است: دو طرف هیچ گزینه‌ای جز گفت‌وگو و توافق ندارند. بارزانی نیز حمایت ایران در جنگ اخیر داعش را فراموش‌نشدنی توصیف کرده است. 

خون‌هایی که فابیوس به ایران فرستاد هنوز قربانی می‌گیرد/ مجوز کشتار بیشتر هدیه اوباما به سعودی/ اسپانسرهای لاکچری!/ اگر ایران به نقض عهد آمریکا اعتراض کند دوباره تحریم می‌شود!

روزنامه سیاست روز در گزارشی به سفر لوران فابیوس، وزیرخارجه فرانسه در هفته آینده پرداخته؛ و عنوان گزارش خود را " خون‌هایی که فابیوس به ایران فرستاد هنوز قربانی می‌گیرد" انتخاب کرده است: لوران فابیوس وزیرامور خارجه فرانسه قرار است در چند روز آینده به تهران بیاید اما شنیدن نام فابیوس به جز خاطراتی که از طرفداری‌اش از سیاست‌های رژیم صهیونستی برای ما تداعی می‌کند یاد نامردی و بیماری‌ای که به ایران آورد را هم یادمان می‌آورد و متهم به صادرات فرآورده‌های خونی به ایران است که باعث مرگ و شیوع ایدز در کشورمان شد و تاکنون نیز غرامتی پرداخته نشده است. در تقویم کشورمان یکم تا هفتم مرداد هر سال به عنوان هفته ملی هموفیلی‌ها نامگذاری شده است، و بیماری هموفیلی با دریافت خون زنده است و این خون حیات بخش که آلوده شده بود در سال ۶۵ تاکنون جان انسانهای زیادی را گرفت و در آینده همچنان این رویه ادامه خواهد داشت. اما در همین هفته یعنی هفته هموفیلی قرار است مسبب این اتفاق ناگوار به کشور سفر کند. کسی که در دوران نخست‌وزیری‌اش یکی از مطلعین و مسببین صادرات فرآورده‌های خون‌های آلوده به برخی کشورهای جهان از جمله ایران بوده است. در دوران نخست‌وزیری فابیوس فرانسوی فرآورده‌های خون‌های آلوده به ویروس‌های خطرناک در فرانسه توزیع شد و انستیتو مریو فرانسه فرآورده فاکتورهای انعقاد خونی آلوده به ویروسHIV و هپاتیت را به برخی از کشورها مانند آلمان غربی، ایتالیا، آرژانتین، عربستان، عراق و ایران و... صادر کرد. این فاکتور در کمک به انعقاد خون بیماران مبتلا به هموفیلی مصرف می‌شود و در نتیجه سبکسری انستیتوی فرانسوی تعدادی از بیماران هموفیلی کشورهای دریافت کننده به ویروس HIVو بیماری ایدز و هپاتیت مبتلا شدند. در همان زمان سازمان انتقال خون ایران با شرکت فرانسوی "مریو" قرارداد واردات فرآورده‌های خونی برای مصرف پالایشگاه‌های داخلی انتقال خون منعقد کرده بود. پس از مصرف نخستین فرآورده‌های خونی این شرکت، گروهی از بیماران هموفیلی به بیماری‌های هپاتیت C و ایدز مبتلا شدند و پس از آن بود که گروهی از مبتلایان به این بیماری‌های خونی، از سازمان انتقال خون ایران شکایت کردند. 

در ادامه این گزارش می خوانیم: آلوده بودن این فاکتورها بر اساس گزارش‌ها از سوی نماینده این شرکت در ایران در نامه‌ای به مقامات این کشور فاش شد. همین گزارش‌ها به نقل از منابعی که نخواستند نامشان فاش شود حاکی از این بود که برخی از مقامات بهداشتی وقت ایران در پاسخ به این نامه نوشتند که آلودگی در خون‌ها وجود ندارد و مشخص نیست چرا گفته شده این خون‌ها آلوده است. سپس به دنبال مشخص شدن این موضوع که منشا آلودگی فرآورده‌های خونی در پرونده هموفیلی‌ها خارجی بوده است سازمان انتقال خون ایران در سال ۱۳۸۷ نسبت به شرکت فرانسوی شکایت کرد اما از آن زمان تاکنون شکایت از این شرکت به نتیجه نرسیده است. در این رابطه علی صابری حقوقدان شورای شهر تهران و وکیل پرونده بیماران هموفیلی در واکنش به سفر لوران فابیوس وزیر امور خراجه فرانسه به تهران که در دوران نخست وزیری خود یکی از مطلعین و مسببین صادرات فرآورده‌های خون‌های آلوده به برخی کشورهای جهان از جمله ایران بوده است به تسنیم عنوان کرد: ما به دلیل اینکه اراده‌ای در دولت برای پیگیری این پرونده ملی وجود ندارد تاکنون برنامه خاصی درباره مواجه با فابیوس نداشتیم. صابری در ادامه با بیان اینکه تاکنون ۳۰۰ میلیارد ریال به برخی خانواده‌های بیماران هموفیلی ایرانی که بر اثر فرآورده‌های آلوده خونی فرانسه دچار HIV شدند دیه پرداخت شده است ولی این دیه از بیت‌المال کشور بوده است و فرانسه هیچ غرامتی به ایران نداده است، گفت: این در حالی است فرانسه به بیماران کشورهای دیگر بر اثر همین فرآورده‌های‌ آلوده خونی غرامت داده است و تنها به ایران غرامت نداده است و‌ آن نیز بر می‌گردد به مسئولان و نهادهای دولتی کشورمان که در دوران مختلف اراده‌ای برای دریافت این غرامت نداشتند. 

سفر اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا به عربستان سعودی همراه با تشدید حملات رژیم آل سعود به یمن شده است. سیاست روز با گزارشی تحت عنوان "مجوز کشتار بیشتر هدیه اوباما به سعودی"، سیاست آمریکا را در قبال عربستان بررسی کرده است: اشتون کارتر در ادامه سفر دوره‌ای خود به کشورهای خاورمیانه، وارد جده شد تا با پادشاه عربستان سعودی دیدار کند در حالی که نتیجه این سفر تشدید حملات ائتلاف سعودی – آمریکایی به یمن بوده بگونه‌ای که گویی پیام اشتون به عربستان مجوز کشتارهای بیشتر بوده است. عربستان در طول ۴ ماه اخیر به نیابت از آمریکا به کشتار مردم یمن می‌پردازد در حالی که آمریکا نیز با ارسال تسلیحات و ایجاد فضای امن بین‌المللی برای عربستان در این کشتار مشارکت می‌کند. در حالی که عربستان و معدود متحدان باقی مانده برای آن از جمله امارات در جنگ یمن ناکام مانده‌اند بسیاری از ناظران سیاسی از طراحی امریکا برای تقویت و تشدید کمک‌ها به عربستان سخن می‌گویند. رویکردی که با سفر اشتون کارتر به عربستان و همزمان با آن تشدید حملات عربستان به یمن نمود بیشتری می‌یابد.  همزمان با سفر کارتر به عربستان، هواپیماهای سعودی، در ادامه بمباران شهرهای یمن، ۵ حمله هوایی به مناطق مختلف «صنعاء» انجام دادند و در جنوب یمن نیز پشتیبانی هوایی گسترده‌ای از نیروهای طرفدار «منصورهادی» بعمل آوردند.

در ادامه می خوانیم: در حالی که درگیری شدید بین نیروهای ارتش و انصارالله یمن با طرفداران « منصور هادی» رئیس‌جمهور فراری یمن در شهر « عدن» به قوت جریان دارد؛ جنگنده‌های سعودی نیز حملات هوایی خود را برای پشتبانی از نیروهای وفادار به عربستان شدت بخشیده‌اند. در استان «عدن» در جنوب یمن نیز که درگیری بین نیروهای انصارالله و ارتش یمن با نیروهای وفادار به عربستان جریان دارد، هواپیماهای سعودی به دفعات در حال پشتیبانی هوایی علیه نیروهای یمنی هستند. ۱۱۹روز است که عربستان سعودی حمله هوایی خود علیه شهرها، مردم و زیرساخت‌های یمن را با هدف بازگرداندن «منصور هادی» به قدرت را شروع کرده‌اند؛ اما کماکان رئیس‌جمهوری فراری یمن در «ریاض» به سر می‌برد. همچنین بالگردهای رژیم آل‌سعود در پی‌سیطره جنبش معارض آزادگان نجران بر منطقه اخدود در جنوب نجران، چندین بشکه مواد منفجره را بر سر شهروندان آن فرو ریختند. روابط بین نجران و ریاض از زمان تجاوز رژیم آل‌سعود به یمن و به دلیل اعتراض نجرانی‌ها به این تجاوز بی‌رحمانه، رو به تیرگی رفته است، بنابراین آل‌سعود به دنبال انتقام گیری از شهروندان بی‌گناه نجران است. رزمندگان جنبش های معارض در نجران همچنین روز سه‌شنبه به یک پایگاه نظامی نزدیک مرز با یمن حمله کردند که با کشته و زخمی شدن چندین نظامی سعودی همراه بود. در همین حال رزمندگان جنبش‌های معارض در نجران عربستان با حمله به یک پایگاه نظامی ارتش عربستان در جنوب این منطقه نزدیک مرز با یمن یک نظامی اماراتی را به اسارت گرفته و چند نظامی سعودی را کشتند. از سوی دیگر منابع رسانه‌ای از پیوستن ۵ هزار جوان یمنی به انصارالله برای نبرد با شورشیان در جبهه‌های «عدن» و «تعز» خبر دادند. رهبران انقلابی یمن در نشست خبری آخرین تحولات یمن، با اشاره به آمادگی برای ورود به مرحله راهبردی در جنگ یمن گفتند که با اعلام بسیج عمومی و هدف‌گیری بنادر و مراکز اقتصادی عربستان، آل‌سعود را غافلگیر می‌کنند. لازم به ذکر است عربستان این روزها با حمایت از القاعده و داعش در عدن به دنبال ایجاد جنگ داخلی گسترده در یمن است که تاکنون به خاطر مقاومت یمنی‌ها ناکام مانده است.

"اسپانسرهای لاکچری!"، عنوان گزارشی از سیاست است که به موضوع تبلیغات غیرحرفه ای صداو سیما در سریال ها و برنامه های تلویزیونی اشاره دارد: کافی است به اتفاقات چند ماه اخیر تلویزیون درحوزه برنامه‌سازی دقت کنیم. بودجه ناکافی! برای برنامه‌سازی سبب شده تا تهیه‌کنندگان به صرافت جذب اسپانسر یا حامی مالی بیفتند. در انواع و اقسام جنگ‌ها، سریال‌ها و برنامه‌ها رد پای حداقل یک حامی مالی پیدا می‌شود. حامیانی که گویی آنتن تلویزیون را خریده‌اند و باید تبلیغاتشان را هر چند دقیقه یک بار به رخ مخاطب بکشانند. تا اینجای کار ظاهرا اشکالی وجود ندارد. اغلب صاحبان صنایع و مراکز تولید، به «مشاور تبلیغاتی» اعتقادی ندارند و یا اگر چنین پستی در چارت سازمانی‌شان تعریف شده، بیشتر جنبه تشریفاتی دارد. اما در مقابل به تلویزیون نمی‌توان به دیده اغماض نگریست. اول آنکه در رسانه ملی کارشناسان فراوانی وجود دارند که می‌توانند در نقش مشاور قرار بگیرند و روش‌های درست تبلیغات را به حامیان مالی گوشزد کنند. دوم و مهم‌تر آنکه رسالت تلویزیون و حتی رادیو در برابر شعور مخاطب چه می‌شود؟ رسانه ملی به عنوان تنها رسانه رسمی و قانونی کشور باید از شعور و درک مردم دفاع کند. به صرف درآمد زایی، نباید به مخاطب آزار رساند. به عنوان مثال، سریال پرمخاطب پایتخت که نوروز سال گذشته با یک حامی مالی (توی چشم) به روی آنتن شبکه یک رفت، امسال نیز همین روند را پی گرفت. حامی مالی تولیدکننده شوینده فلان، شاید یکی از نقش‌های اصلی این اپیزود پایتخت بود. در برخی نماها حتی تنها بازیگر حاضر در قاب کارگردان، بیلبورد تبلیغاتی می‌شود. گویی در تمام شهر تنها همان محصول بهداشتی یافت می‌شود و همه از آن استفاده می‌کنند و... . 

در ادامه آمده: کمبود بودجه و فشارهای مالی برای بزرگترین رسانه صوتی و تصویری کشور که پسوند ملی بودن را یدک می‌کشد، هنگامی دردناک می‌شود که مخاطبان این رسانه، با تماشای حجم بالای پیام‌های بازرگانی، تصوری دیگر از درآمد این سازمان دارند. سازمان صداوسیما در سال۹۴، اندکی بیش از هزار میلیارد تومان از دولت بودجه می‌گیرد و مکلف است ۱۲۰۰میلیارد تومان دیگر نیز، خودش درآمدزایی داشته باشد؛ این بودجه نسبت به سال گذشته، کمتر از ۸درصد رشد داشته و ۸درصد درآمدزایی بیشتری بر صداوسیما تحمیل کرده است. این یعنی تأمین هزینه‌ها به روش‌ها جدید. پیش از این بینندگان تلویزیون، تنها از تبلیغات میان برنامه، رنج می‌بردند و یا از زیرنویس‌های تبلیغاتی؛ اما آنچه اکنون در برنامه‌های تولیدی صداوسیما به شدت به چشم می‌آید، حضور پررنگ حامیان مالی است تا جایی که مخاطب نسبت به محتوای ارائه شده در برنامه، موضع می‌گیرد.

به نظر می رسد قطعنامه 2231 به گونه ای تنظیم شده است که راه اعتراض ایران به نقض عهد طرف مقابل را در هر صورت می بندد. سیاست روز این نقیصه را در گزارشی با عنوان "اگر ایران به نقض عهد آمریکا اعتراض کند دوباره تحریم می‌شود!" بررسی کرده است: کی از موارد جالب در قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل که برای تایید برجام تصویب شد، آن است که اگر ایران به نقض عهد آمریکا یا کشورهای دیگر ۱+۵ اعتراض کرده و بر اعتراض خود اصرار کند، تنها اتفاقی که می‌افتد تحریم دوباره ایران است! موضوع بازگشت‌پذیری تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل که در متن جمع‌بندی مذاکرات و قطعنامه‌ اخیر شورای امنیت نیز بر آن تأکید و تصریح شده، به یکی از مهمترین موارد مورد اشاره منتقدان تبدیل شده است. در این میان نکته‌ای قابل تأمل و جالب در قطعنامه اخیر شورای امنیت وجود دارد. طبق بند ۱۱ اجرایی قطعنامه اخیر شورای امنیت، هر کدام از دولت‌های عضو برجام موضوعی را به عنوان عدم پایبندی به تعهدات وفق برجام مطرح کند، شورای امنیت باید ظرف ۳۰ روز قطعنامه‌ای جدید برای ادامه لغو ۶ قطعنامه قبلی صادر کند و در غیر این صورت طبق بند ۱۲ اجرایی قطعنامه اخیر تمام ۶ قطعنامه‌ قبلی و تحریم‌های مندرج در آن که طبق قطعنامه اخیر لغو شده بودند، به صورت خودکار و اتوماتیک دوباره اعمال می‌شوند. تاکنون در مباحث مطرح شده از سوی کارشناسان و منتقدان و مدافعان این دو بند اینگونه تفسیر شده است که این بازگشت‌پذیری فقط در صورت متهم کردن ایران به عدم پایبندی به تعهدات برجام از سوی کشورهای ۱+۵ اعمال می‌شود حال آنکه قطعنامه اخیر شورای امنیت اشاره‌ای به کشورهای ۱+۵ نداشته و بر عبارت دولت‌های عضو برجام تصریح دارد که ایران نیز به عنوان یکی از دولت‌های عضو برجام به شمار می‌آید.

در ادامه می خوانیم: با این تفاسیر، بندهای ۱۱ و ۱۲ اجرایی قطعنامه اخیر شورای امنیت گویای این است که اگر ایران نیز به عنوان یکی از دولت‌های عضو برجام موضوعی را به عنوان مصداق عدم پایبندی آمریکا و هر یک از کشورهای عضو ۱+۵ مطرح کند، شورای امنیت باید ظرف ۳۰ روز قطعنامه جدیدی را برای ادامه لغو ۶ قطعنامه قبلی تصویب کند و در غیر این صورت قطعنامه‌ها و تحریم‌های قبلی مجددا اعمال می‌شود. حال فرض کنید ایران به تمام تعهدات خود پایبند بوده و مورد به مورد آن‌را کامل و دقیق اجرا کرده است اما طرف مقابل از انجام تعهدات خود سر باز زند. در این صورت ایران اگر این عدم پایبندی طرف مقابل را مطرح کند و شورای امنیت نیز ظرف ۳۰ روز قطعنامه‌ جدیدی برای ادامه لغو قطعنامه‌های قبلی صادر نکند، تمام ۶ قطعنامه قبلی و تحریم‌های آن دوباره بازگشته و مجددا اعمال می‌شود، یعنی علیرغم پایبندی ایران به تعهدات و نقض تعهدات مندرج در برجام توسط طرف مقابل این ایران است که دوباره تحریم می‌شود و کوچکترین گزندی به طرف مقابل که تعهدات خود در برجام را نقض کرده است، وارد نمی‌شود و ایران باید هزینه بدعهدی طرف مقابل را بپردازد. در واقع این دو بند اجرایی که ذیل ماده ۴۱ فصل ۷ بوده و الزام‌آور نیز هستند، به‌گونه‌ای تدوین و نوشته شده‌اند که ایران اگر نقض عهدی از طرف مقابل دید، از ترس اعمال مجدد تحریم‌ها کوچکترین اعتراضی نکند!

آینده ارد‌وغان زیر ضربات پیکارجویان/ مجسمه صند‌‌‌‌‌‌‌‌‌وق پست گم شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌!/ جمع‌آوری زباله جایگزین مجازات زند‌ان

روزنامه اصلاح طلب قانون، به اوضاع امنیتی ترکیه تحت زعامت اردوغان در قالب گزارشی تفصیلی- تحلیلی با عنوان "آینده ارد‌وغان زیر ضربات پیکارجویان"، پرداخته است:  از روز سه شنبه، ترکیه د‌‌وباره کانون ناآرامی و حملات تروریستی شد‌‌ه است. ارد‌‌وغان که مجرای امنی را برای ورود‌‌ د‌‌اعشی ها به سوریه باز کرد‌‌ه حالا از خود‌‌ همان د‌‌اعشی ها رکب می خورد‌‌. د‌‌و روز پیش بود‌‌ که بیش از 30 د‌‌انشجو و فعال چپ گرا د‌‌ر شهر سوروچ و د‌‌ر یک مرکز فرهنگی طی یک حمله انتحاری جان خود‌‌ را د‌‌ر یک تراژد‌‌ی غمناک از د‌‌ست د‌‌اد‌‌ند‌‌. هنوز 24 ساعت از این ماجرا نگذشته بود‌‌ که روز چهارشنبه نیز د‌‌و پلیس ترک توسط عناصر نظامی گروه پ ک ک کشته شد‌‌ند‌‌. این ها خبرهای بد‌‌ی برای رجب طیب ارد‌‌وغان محسوب می شود‌‌. او که د‌‌ر جبهه د‌‌یپلماسی بد‌‌جوری قافیه را د‌‌ر پارلمان باخته و د‌‌ر آستانه انتخابات زود‌‌هنگام قرار گرفته حالا با این اوصاف د‌‌ر جبهه امنیتی نیز، رهبری اش زیر سوال رفته و انتقاد‌‌ات فراوانی متوجه او شد‌‌ه است. این را هم اضافه کنم که جسد‌‌ د‌‌و پلیس ترک د‌‌ر شهر جیلانپینار د‌‌ر نزد‌‌یکی مرز با سوریه پید‌‌ا شد‌‌ه است. شاخه نظامی پ‌ک‌ک (حزب کارگران کرد‌‌ستان) د‌‌ر بیانیه‌ای د‌‌ر وب‌سایت خود‌‌ گفته است که این د‌‌و پلیس را به تلافی انفجار انتحاری روز سه شنبه شهر سوروچ که به مرگ بیش از 30 نفر منجر شد‌‌، کشته است. شاخه نظامی پ‌ک‌ک این د‌‌و پلیس را به همکاری با د‌‌اعشی ها متهم کرد‌‌ه است.فرماند‌‌ار این شهر پیشتر گفته است که این د‌‌و پلیس با شلیک گلوله کشته شد‌‌ه‌اند‌‌.خبرگزاری رسمی ترکیه هم گفته است که یکی از د‌‌و پلیس کشته شد‌‌ه د‌‌ر واحد‌‌ ضد‌‌ تروریسم فعالیت می‌کرد‌‌. از سوی د‌‌یگر، رسانه‌های ترکیه می‌گویند‌‌ آزمایش‌ د‌‌ی‌ان‌ای نشان می‌د‌‌هد‌‌ که یک د‌‌انشجوی ۲۰ ساله این کشور مسئول انفجار انتحاری روز د‌‌وشنبه د‌‌ر شهر سوروچ بود‌‌ه که به مرگ بیش از 30 نفر منجر شد‌‌. اما طبق معمول و د‌‌رست د‌‌ر زمان هایی که تقی به توقی می خورد‌‌، توئیتر هم د‌‌ر ترکیه فیلتر می شود‌‌؛ این‌بار نیز یک د‌‌اد‌‌گاه د‌‌ر ترکیه، د‌‌ستور فیلتر شبکه اجتماعی توئیتر را به د‌‌لیل جلوگیری از نشر تصاویر حملات انتحاری و تروریستی صاد‌‌ر کرد‌‌ه است. 
 
 
در ادامه این گزارش می خوانیم: د‌‌ر پس این اهمال کاری ها و غفلت های آگاهانه و عمد‌‌ی، یک نوع حسابگری پنهان شد‌‌ه بود‌‌ که حالا خود‌‌ را به صورت یک فاجعه نشان می د‌‌هد‌‌. ترکیه این رویکرد‌‌ را د‌‌نبال می‌کرد‌‌ مبنی بر این که ما تروریست های د‌‌اعش را به حال خود‌‌ واگذار می کنیم تا با د‌‌شمنان اعلام شد‌‌ه ما که بشار اسد‌‌ د‌‌ر صف مقد‌‌م آن‌ها قرار د‌‌اشت و بعد‌‌ از آن هم کرد‌‌ها بود‌‌ند‌‌ مبارزه کنند‌‌. آنچه مبرهن است برای تروریست های د‌‌اعش تنها و تنها گسترش منطقه نظامی تحت نفوذشان اهمیت د‌‌ارد‌‌ و ترکیه هم بر اساس ارزیابی های این گروه تروریستی باید‌‌ جزو منطقه تحت حاکمیت د‌‌اعش د‌‌رآید‌‌. از این رو آن ها د‌‌رگیری های خود‌‌ را به این کشور منتقل می کنند‌‌. حالا باید‌‌ صریح و بی پرد‌‌ه این مسئله برای ارد‌‌وغان روشن شود‌‌ که وی با توجه به مواضع خود‌‌ د‌‌ر قبال د‌‌اعش د‌‌ر چالشی خطرناک گرفتار شد‌‌ه است. وی تنها د‌‌ر صورتی می‌تواند‌‌ خود‌‌ را از این چالش برهاند‌‌ که یک تغییر مسیر را د‌‌ر پیش گیرد‌‌.باید‌‌ د‌‌ید‌‌ د‌‌ر روزهای آیند‌‌ه، رجب پاشا و د‌‌ار و د‌‌سته‌اش چه سیاستی را د‌‌ر مقابل حملات تروریستی د‌‌ر پیش خواهند‌‌ گرفت. آیا قضایای گزی پارک این‌بار د‌‌ر جنوب شرق ترکیه تکرار خواهد‌‌ شد‌‌؟ آیا، د‌‌اعش برای ترکیه خواب های آشفته ای د‌‌ید‌‌ه است؟ آیا با این اوضاع امنیتی، ارد‌‌وغان باید‌‌ از همین حالا شکست د‌‌ر انتخابات زود‌‌هنگام را بپذیرد‌‌؟ باید‌‌ برای اطلاع از جواب این سوالات و بیشتر از این ها کمی صبور باشیم.
 
به نظر می رسد ماجرای دزدیدن مجسمه های تهران بار دیگر آغاز شده و پس از دو سال، دزدان کار خود را با غیب کردن مجسمه پست شروع کرده اند. قانون در گزارشی با عنوان "مجسمه صند‌‌‌‌‌‌‌‌‌وق پست گم شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌!"، به این پدیده پرداخته است: «یک مجسمه برنزی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌یگر د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر تهران به سرقت رفت». خیال‌مان راحت شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌! اینکه بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از د‌‌‌‌‌‌‌‌‌و سال، د‌‌‌‌‌‌‌‌‌یگر خبری از سرقت مجسمه‌ای د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر تهران، گزارش نشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌، ما را فکری به سر زد‌‌‌‌که نکند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بالاخره مسئولان از خود‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان اقتد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ار به خرج د‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌. بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از د‌‌‌‌‌‌‌‌‌رزهای عمیق د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اقتصاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و اختلاس‌های نجومی، اینکه کسی جلوی مجسمه‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی را بگیرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌، خیلی بعید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به نظر می‌رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌.  اما بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از انتشار این خبر متوجه شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یم د‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر این د‌‌‌‌‌‌‌‌‌وسال فقط رفته بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استراحت و الان بازگشت پیروزمند‌‌‌‌‌‌‌‌‌انه‌ای به مید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان از خود‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان نشان د‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌‌‌‌‌‌! چون روابط‌عمومی اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اره حجم سازمان زیباسازی شهرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اری تهران گفته است: «د‌‌‌‌‌‌‌‌‌و روز پیش از سرقت مجسمه «صند‌‌‌‌‌‌‌‌‌وق» مطلع شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یم. از آن زمان تا کنون پیگیری‌های سازمان د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر خصوص چگونگی وقوع این سرقت بی‌نتیجه بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. هنرمند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سازند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه این مجسمه نیز به‌طور جد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اگانه پیگیری‌هایی انجام د‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است که آن هم تاکنون به جایی نرسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. عملا می‌توان گفت پیگیری این موضوع نتیجه‌ای ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و به جایی نخواهیم رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌».اما د‌‌‌‌‌‌‌‌‌استان ناپد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن مجسمه‌ها به یکباره از سال 89 روایتش شروع شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌. از آن موقع تا الان، 13 مجسمه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و مسئولان تاکنون نه مجسمه‌های ناپد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه را یافته و نه پاسخ مناسبی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر خصوص چگونگی ناپد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن این مجسمه‌ها و شناسایی سارقان آنها ارائه کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌‌‌‌‌‌. بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از اینکه خبرها رگباروار د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر سال 89 از سرقت یکی پس از د‌‌‌‌‌‌‌‌‌یگری مجسمه‌ها د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر تهران خبر می‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌، سازمان زیباسازی شهر تهران د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر خصوص 4 مجسمه از 12 مجسمه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه چنین گفت: «چهار مجسمه به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌لیل اجرای پروژه، اصلاح و یا‌آسیب‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌گی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اختیار این سازمان قرار د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌‌‌‌‌.» این سرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یس‌ها عبارتند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از؛ سرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یس شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ «نواب»، ابتد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بزرگراه نواب به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌لیل احد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اث تونل توحید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشته شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اختیار سازمان زیباسازی است. سرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یس «د‌‌‌‌‌‌‌‌‌انته»، واقع د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر پارک شهر به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌لیل اصلاح پایه و مرمت آن برد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشته شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اختیار شهرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اری منطقه ۱۲ قرار د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌‌‌‌‌. مجسمه «ابوسعید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ابوالخیر» د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر مید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان منیریه و سرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یس «اقبال» واقع د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر بوستان مشاهیر شهرری به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌لیل آسیب د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌گی برد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشته شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و برای مرمت د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اختیار سازمان زیباسازی است.
 
در ادامه می خوانیم: همان سال 89، علاوه بر شهرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اری، پلیس هم پایش به میان کشید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و ماجرا را برای رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن با سارقان پیگیری کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌. یک منبع آگاه پلیس گفته است: «د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر سال 89 بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از ناپد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن 12 مجسمه، بررسی‌ها برای یافتن رد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی از سارقان توسط کارآگاهان اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اره 17 آگاهی تهران آغاز شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌. د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر مسیر این تحقیقات و بررسی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌وربین‌های مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ار بسته نصب شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر شهر، ماموران به مرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان سبزپوشی رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که با لباس سبز شهرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اری به محل نصب مجسمه‌ها مراجعه کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و مجسمه‌ها را از جا کند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و با جرثقیل از محل د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ور کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و به مکان نامعلومی منتقل کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌.» شناسایی مرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان سبزپوش برای تحقیقات د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ستور کار قرار گرفت تا اینکه رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به افراد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی که وجود‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مجسمه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر شهر آن‌هم د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر کشور اسلامی را مناسب نمی‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌انستند‌‌‌‌‌‌‌‌‌! این همه توضیحاتی بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که این منبع آگاه اعلام کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. پس با این تفاسیر باید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ با گم شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن مجسمه‌ها د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر شهر کنار بیاییم!
 
از یک تیر مجازات های جایگزین حبس در کشور اجرا خواهند شد. قانون با تیتر "جمع‌آوری زباله جایگزین مجازات زند‌ان"، این خبر را پوشش داده است: کاهش ورودی زندان‌ها از مهم‌ترین اهداف دستگاه قضایی طی سال‌های اخیر بوده است. کاربردی ترین راهکار برای کاهش زندانیان استفاده ازمجازات‌های جایگزین حبس است که با کمک قانون و تغییر نگاه حبس محور قضات این مهم حاصل خواهد شد.برای نمونه  جمع‌آوری 5/3 تن زباله توسط محکومان به‌جای مجازات زندان در جاده جیرده شهر رشت یکی از جالب‌ترین مجازات‌های جایگزین حبس بوده که با اجرایی شدن قانون آیین دادرسی کیفری جدید در استان گیلان اجرا شده است. احکامی از این دست کمک نیستند و انجام خدمات اجتماعی عام المنفعه یا محرومیت‌های اجتماعی در کنار کاهش تعداد ورودی زندان‌ها، می‌تواندکمک شایانی در جهت اصلاح افرادی باشد که بر اثر یک اشتباه مرتکب تخلفی شده‌اند  و نخوردن مهر زندانی بر پیشانی این افراد خود گامی بزرگ در جهت سالم سازی جامعه خواهدبود. حجت‌الاسلام علی مصطفوی‌نیا،‌دادستان رشت در جلسه شورای هماهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر گیلان با اشاره به اجرای مجازات‌های جایگزین حبس از یکم تیر ماه جاری اظهار کرد: قانونگذار موضوع مذکور را تکلیف کرده است.وی به تغییر آیین دادرسی کیفری اشاره کرد و افزود: در قانون مجازات کیفری برخی از جرائم مانند مجازات‌های جزای نقدی وجود دارد.مصطفوی‌نیا با بیان اینکه اگر فردی به جزای نقدی تا 15 میلیون ریال محکوم شود باید جزای جایگزین را اعمال کنیم، خاطرنشان کرد: سال‌های گذشته اگر فردی به جزای مذکور محکوم می‌شد او را به زندان ارجاع می‌دادند اما در قانون جدید باید فرآیند دیگری طی شود.دادستان عمومی و انقلاب اسلامی رشت بیان کرد: اکنون محکوم باید مال داشته باشد و از آن برداشت شود یا مبلغ جزای نقدی را تقسیط کنیم.وی با اشاره به اینکه قانونگذار در مرحله بعدی مجازات‌های جایگزین حبس را مطرح کرده است، تصریح کرد: آیین‌نامه جدید به تمام استان‌ها ابلاغ شده و مراکز استفاده‌کننده از محکومان جایگزین مجازات‌های حبس مشخص شدند.
 
حریف بدعهدی کند آنچه داده‌ایم بازگشت‌پذیر نیست/ ترمز نباشید، آماده باشید!/ سفیر ترکیه مقابل20 سؤال صریح کیهان
 
روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان "حریف بدعهدی کند آنچه داده‌ایم بازگشت‌پذیر نیست"، به نقاط ضعف قطعنامه 2231 و طرج برجام هسته ای پرداخته است: در حالی که حریفان ایران در مذاکرات هسته‌ای مکانسیم‌های لازم برای بازگشت به دوران پیش از توافق را در هر زمان که اراده کنند در اختیار دارند اما متاسفانه واقعیت‌های توافق صورت گرفته و روند اجرایی تعریف شده برای آن به نحوی است که در صورت نقض عهد طرف مقابل، ایران از مکانسیم لازم برای بازگشت به وضعیت پیش از توافق برخوردار نیست.برخلاف اظهاراتی که مدعی است قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت از میان رفته و ملغی شده است، این قطعنامه‌ها در واقع فریز شده و در زمان مقتضی به راحتی قابل بازگشت و اعمال هستند. حریفان مذاکراتی ایران در توافق وین و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل سیستمی خودکار برای بازگشت قطعنامه‌های پیشین و تحریم‌های ناشی از آنها طراحی کرده‌اند که به سیستم ماشه موسوم است. در بند ۱۲ این قطعنامه آمده است:«ذیل بند ۴۱ منشور ملل متحد، تصمیم می‌گیرد که اگر شورای امنیت یک قطعنامه ذیل پاراگراف ۱۱ برای ادامه اجرای لغو مصرح در پاراگراف ۷ (a) تصویب نکرد، آنگاه در نیمه شب به وقت گرینویچ سی‌امین روز پس از دریافت تذکر اشاره شده در پاراگراف ۱۱ به شورای امنیت، تمام قوانین قطعنامه‌های ۱۶۹۶ (۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) که براساس پاراگراف ۷ (a) لغو شده بود، بایستی به همان نحوی که پیش از تصویب این قطعنامه اعمال می‌شد، اعمال شود و تمهیدات اعلامی در پاراگراف‌های ۷،‌۸ و ۱۶ تا ۲۰ این قطعنامه لغو می‌شوند، مگر آنکه شورای امنیت تصمیمی غیراز این بگیرد.»
 
 
در ادامه این گزارش می خوانیم: این برگ برنده در دست حریف در حالی است که تا چند وقت دیگر ایران حدود 98 درصد از اورانیوم غنی شده خود را به خارج از کشور باید منتقل کند، سانتریفیوژهای فردو را برچیند و رآکتور اراک را تغییر کاربری دهد. در چنین شرایطی چنانچه طرف غربی به تعهدات خود عمل نکند، بازگشت به دوران فعلی عملاً غیرممکن خواهد بود. چرا که نه اورانیوم تحویل داده شده مسترد می‌شود و نه می‌توان سانتریفیوژهای برچیده شده و رآکتور تغییر ماهیت یافته را به سادگی و سرعت به حالت پیشین بازگرداند. در چنین وضعیتی سوال ساده و اساسی از دست اندرکاران این است: در حالی که قرار است این توافق براساس اعتماد نباشد و اصولاً نمی‌توان اعتمادی به طرف مقابل داشت، ضمانت اجرایی ما برای عمل کردن کامل و به موقع حریف به تعهدات خود چیست و اگر چنین شد چه می‌توان کرد؟ این موضوعی است که آمریکایی‌ها از ابراز آشکار آن نیز ابایی ندارند.«جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید در نشست خبری گفت: ضمانت اجرای توافق، نه مصوبات شورای امنیت و ساز و کارهای حقوقی، بلکه داشته‎های از دست داده ایران پس از اجرای توافق است. ارنست افزود: در ساز و کار در نظر گرفته شده، ما زمانی تحریم‎ها را کاهش می‎دهیم که ایران همه اقدامات خود را انجام دهد. وی در ادامه گفت: حتی اگر ایران اجازه بازرسی را هم صادر نکند، در آن زمان ایران به خانه اول یعنی روز آغاز مذاکرات باز خواهد گشت و باید دوباره برای مذاکره تلاش کند اما در شرایطی که دیگر ۹۸ درصد ذخائر خود را از دست داده، اراک را بازطراحی کرده و سانتریفیوژهای خود را نیز برچیده است. 
 
حسین شریعتمداری در یادداشت روز امروز کیهان با عنوان "ترمز نباشید، آماده باشید!"، به موضوع تناقضات متن برجام و قطعنامه 2231 پرداخته است: پیش از این درباره توافق وین و مفاد قطعنامه‌ای که روز دوشنبه با عنوان تضمین توافق یاد شده در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید، انتقاداتی جدی داشتیم و امروز با توجه به تراکم بحث‌ها و نظرات مطرح شده درباره بند3 ضمیمه B  از قطعنامه شورای امنیت که موضوع آن موشک‌های بالستیک ایران است، اشاره به چند نکته را ضروری می‌دانیم. نکاتی که اگر از هم‌اکنون برای آن چاره‌ای اندیشیده نشود، می‌تواند پی‌آمدهای خطرناکی در پی داشته باشد. در بند 3 از ضمیمه B قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل آمده است «ازایران خواسته می‌شود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد. از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان هشت‌سال پس از «روز پذیرش برجام» و تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمع‌بندی مبسوط» را تائید کند، بسته به این که کدام زودتر اتفاق بیفتد»موشک‌های بالستیک -BALLISTIC  MISSILE-  معمولا در چهار نوع کوتاه‌برد (زیر 1000 کیلومتر)، میان‌برد (بین 1000 تا 3500 کیلومتر)، بلند برد (3500 تا 5500 کیلومتر) و قاره‌پیما ( با برد بیش از 5000 کیلومتر) ساخته می‌شود. آن دسته از موشک‌های بالستیک که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای دارند با موشک‌های بالستیکی که خرج انفجاری و سرجنگی معمولی دارند، از ساختار مشابهی برخوردار هستند و هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. تنها تفاوت این دو نوع موشک بالستیک در «کلاهک» یا «سرجنگی» -WARHEAD- آنهاست که می‌تواند «هسته‌ای» و یا معمولی باشد. گفتنی است هر موشک بالستیکی که بتواند یک سرجنگی به وزن 200 کیلوگرم را با خود حمل کند، می‌تواند به جای خرج انفجاری معمولی، کلاهک هسته‌ای داشته باشد. به همین علت، امروزه از موشک‌های بالستیک میان‌برد و بلندبرد برای حمل کلاهک هسته‌ای استفاده می‌شود.
 
در ادامه این یادداشت آمده: اکنون با شرحی که گذشت به متن بند 3 از ضمیمه B  باز می‌گردیم. بسیاری از موشک‌های بالستیک ایران از نوع میان‌برد یعنی با برد 1000 تا 3500 کیلومتر هستند. بنابراین از قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای برخوردارند و ایران در حالی که استفاده از سلاح‌ اتمی را حرام قطعی می‌داند براساس بند 3 از ضمیمه B قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل بایستی آزمایش و تولید آن را متوقف کند و این موشک‌ها را از سامانه تسلیحاتی خود کنار بگذارد! حالا باید از برادران عزیزمان در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای پرسید؛ مگر قرار نبود از دسترسی حریف به مراکز نظامی و توان تسلیحاتی کشورمان جلوگیری شود؟ پس چرا علاوه بر دسترسی، به دشمنان تابلودار ایران اسلامی اجازه دست‌اندازی نیز داده‌ شده است؟! باید توجه داشت که سامانه موشک‌های بالستیک یکی از اصلی‌ترین فاکتورها و اهرم‌های دفاعی کشورمان است و نتیجه دست‌اندازی حریف به این سامانه غیر از خلع سلاح ایران اسلامی در مقابل دشمنان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد. ضمن آن که این دسترسی‌ها و دست‌اندازی‌ها به موشک‌های بالستیک ختم نمی‌شود و این رشته سر درازتری دارد و می‌تواند ایران اسلامی را به اندازه‌ای تضعیف کند که حتی توان مقابله با گروه فکسنی داعش را هم نداشته باشد... که در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
 
"سفیر ترکیه مقابل20 سؤال صریح کیهان"، عنوان مصاحبه کیهان با سفیر ترکیه است: گفت و گو با سفیر ترکیه روز سه شنبه هفته گذشته و در ساعت اعلام توافق جامع بین ایران و گروه 1+5 انجام شد. آقای سفیر همانطور که به سوال‌ها پاسخ می‌داد، نیم نگاهی هم به صفحه تلویزیونی داشت و با حساسیت  اخبار مربوط به توافق را دنبال می‌کرد. با این وجود، گفت‌وگوی ما با «رضا هاکان تکین» بسیار صریح بود. این مصاحبه تقریبا یک هفته پس از مصاحبه‌ای که با سفیر سوریه در تهران داشتیم انجام شد. سفیر ترکیه تمام اخبار و گزارش‌های رسمی و غیررسمی مربوط به حمایت ترکیه از گروه‌های تروریستی در داخل خاک سوریه و عراق را تکذیب و تلویحا پذیرفت که دولت ترکیه به گروهی که «ارتش آزاد سوریه» می‌نامد و آنها را «مخالفین مشروع» می‌داند، کمک می‌کند. وی حتی معتقد بود، داعش همدست دولت بشار اسد است و دولت سوریه با تروریست‌ها نمی‌جنگد! نکته جالب دیگر در این مصاحبه، شناختی بود که وی از روزنامه «کیهان» داشت. «هاکان تکین» به ما گفت، «کیهان» در میان مردم ترکیه نیز بسیار شناخته شده است .
 
در بخش های از مصاحبه تکین گفته: سوریه یکی از کشورهایی بود که ما نزدیکترین روابط را با آن داشتیم. اما وقتی که دولت سوریه دست به کشتار شهروندان خود زد دولت ترکیه نسبت به این وضعیت واکنش نشان داد. شما می‌دانید که این مسائل در سوریه از ماه مارس 2011 شروع شد و اولین تظاهرات بود که مطالبات دموکراتیک مردم سوریه در آن  مطرح شد. ولی دولت سوریه در مقابل این مطالبات از زور استفاده کرد. ما تا قبل از آن روابط خیلی طولانی با سوریه داشتیم و سعی می‌کردیم دولت سوریه را به انجام یکی سری اصلاحات و پاسخ به این مطالبات قانع کنیم و بعد از آن روندهایی که در سوریه طی شد و همه می‌دانند بیش از 300 هزار نفر در سوریه کشته شدند، بیش از 4 میلیون نفر آواره شده‌اند که بیش از نصف آنها یعنی 2 میلیون نفر در ترکیه حضور دارند و دولت سوریه بیرحمانه با مردم خود برخورد کرده است و در حال حاضر دولت سوریه تمام مشروعیت خود را برای ما از دست داده است. ما با چنین دولتی نمی‌توانیم هیچ رابطه‌ای داشته باشیم...ما تمام این گروه‌ها را به عنوان گروه‌های تروریستی شناخته‌ایم و داعش را ما بزرگترین بلا برای اسلام می‌دانیم و ما آنها را اصلا مسلمان نمی‌دانیم. اما سؤال شما را به شکل کوتاه می‌شود این گونه پاسخ داد که  آیا در ماه مارس 2011 و ماه‌های بعد از آن و حتی در سال 2012 چیزی به نام داعش یا جبهه النصره وجود داشت؟ در اصل سیاست‌های اسد این گروه‌ها را به میدان آورد. اگر مقداری به عقب برگردیم در سال 2003 آمریکا عراق را اشغال کرد و بعد از آن گروه‌هایی در عراق برای برخورد در مقابل نیروهای آمریکایی تشکیل شد و این گروه‌ها نسبت به نیروهای نظامی و حتی مسئولان آمریکایی که در عراق بودند عملیات‌های انتحاری انجام دادند و مهمترین گروهی که این جریانات را رهبری می‌کرد   القاعده عراق بود. داعش نیز از دل این گروه بوجود آمد اما آن موقع چه کسی به القاعده عراق کمک می‌کرد؟ رژیم اسد به این گروه کمک می‌کرد. آقای «نوری مالکی» در دوره اول نخست وزیری خود مدام از آقای اسد به ما شکایت می‌کرد و می‌گفت که شما چون رابطه خوبی با دولت اسد دارید به او گوشزد کنید که سوریه از القاعده عراق حمایت نکند چرا که مدام از مرز سوریه نیروهای القاعده وارد عراق می‌شوند. ما در آن زمان به آقای اسد اعتماد داشتیم و شاید ساده دلانه به این مسئله نگاه  کردیم و به عراق گفتیم چنین مسئله‌ای قطعا وجود ندارد. اما بعدا روندها نشان داد که حق با آقای «نوری المالکی» بود و امروز هسته مرکزی تشکیل‌دهنده داعش کسانی هستند که اسد آنها را از زندان آزاد کرده است. آیا اسد تاکنون به«رقه» پایتخت خودخوانده داعش یک بمب یا گلوله شلیک کرده است؟ اما در حلب و جاهای دیگر با بمب‌های بشکه‌ای هزاران نفر را کشته است. این واقعیات را نمی‌توان نادیده گرفت.
 
وی همچنین تاکید کرده: رژیم اسد  از داعش برای کسب مشروعیت خود استفاده می‌کند. برای اینکه تمام مخالفین را یک کاسه کند و اسم تروریست را بر روی آنها بگذارد. لذا برای دستیابی به این هدف از داعش در حال سوء استفاده است و هر وقت که داعش سعی کرده از شمال به سمت جنوب سوریه پیشروی کند فقط در آن زمان بین دولت سوریه و داعش درگیری رخ داده است. اما تا امروز همانطور که گفتم حتی یک بمب نیز به سمت «رقه»پرتاب نشده است...اصلی‌ترین مسئله مشروعیت رژیم است. اسد از آغاز هم یک انسان دموکراتیکی نبود. اما خب ما آن موقع روابط دو جانبه داشتیم. طبیعتا در هر کشوری مجراهای مشروعیت بخش وجود دارد و به هر حال دولتی که مستقر هست به نوعی مردم خود را نمایندگی می‌کند در بعضی کشورها به دلیل پیشرفت اجتماعی که وجود دارد این مشروعیت خیلی چهره پیشرفته تری دارد و در بعضی کشورها از مجراهای دیگری این مشروعیت کسب می‌شود و آنها قدم به قدم به سمت توسعه پیش می‌روند اما در آن زمان آقای اسد دست‌کم مردم خود را به صورت دسته جمعی نمی‌کشت.

ارسال نظر

آخرین اخبار