گفتگوی ویژه با رتبه ۳۱ کنکور ۹۴ از روستای ایلوار+تصاویر
در این بخش گفتگویی با آقای سبحان رستمانی رتبه 31 کنکور سال 94 رشته علوم انسانی را می خوانید.
به گزارش گلستان 24، در این بخش گفتگویی با آقای سبحان رستمانی رتبه 31 کنکور سال 94 رشته علوم انسانی را می خوانید.
متن گفتگو به شرح ذیل می باشد:
* با سلام و تشکر از اینکه وقتتونو در اختیار ما قرار دادید لطفا خودتو واسه خواننده هامون معرفی کن:
سبحان رستمانی هستم فرزند محمدزمان متولد 17/11/75 در رشته تحصیلی علوم انسانی تحصیل کردم.
* اهل کجایی؟
روستای ایلوار یکدانگه شهرستان کردکوی.
* چه رتبه ای کسب کردی؟
کشوری منطقه 3 رتبه 31 رشته علوم انسانی.
رتبه 300 کشوری
* دوران تحصیلیت رو کجاها گذروندی؟
از اول ابتدایی تا اول راهنمایی در مدرسه شهید تیموری روستای ایلوار تحصیل کردم.
از دوم راهنمایی به بعد به دلیل مشکلات جمعیتی در یکی از مدارس روستای چهارده تحصیل کردم.
همچنین از اول دبیرستان به بعد را در دبیرستان بشارتی شهرستان بندرگز تحصیل کردم.
* بالاترین و پایین ترین معدلتون در دوران دبیرستان چند بوده؟
بالاترین معدلم: 19/83
پایین ترین معدلم: 18 در مقطع اول دبیرستان
* درس خوندن برای کنکور را از کی شروع کردی؟
به طور جدی از نیمه دوم تابستان مقطع سوم دبیرستان و انتهای چهارم دبیرستان. حدود 11 ماه درس خوندم.
* چند ساعت در روز؟
زمانی که مدرسه می رفتم چون زیاد وقت نداشتم 5 ساعت مفید در روز درس می خوندم اما روزهایی که خونه بودم 9 ساعت در روز درس می خوندم.
* شغل پدرت؟ وضعیت اقتصادیتون در چه حدیه؟
کشاورزی – 56 سالشه- وضعیت اقتصادیمون معمولیه.
* کلاس های کنکور هم می رفتی؟
به ندرت در کلاسهای کنکور شرکت می کردم.
همچنین دوم لغایت دوازدهم عید از طرف مرکز آیه های تمدن تهران رفتم و یه دوره هشت روزه هم شیرآباد رفته بودیم.
در آموزشگاههای کنکوری جهت محک زدن خودم در آزمون های آزمایشی شرکت می کردم.
* چقدر برای کنکورت هزینه کردی؟ از هزینه کتابهای کنکور گرفته تا کلاسها؟
حدودا 3 میلیون تومن هزینه کردم.
* روش درس خوندن خاصی داری؟ چطور و چه زمانهایی درس میخوندی؟
نه به اون شکل. بیشتر سال دوم و سوم دبیرستان را پای به پای معلمم میومدم. شب امتحانی بودم ولی از مقطع چهارم وضعیت درس خوندنم کمی بهتر شد.
* برای مطالعه به کتابخونه هم می رفتی؟ اگر آره چرا؟ مگه خونه چشه؟
نه اصلا.
* برای کنکور اضطراب هم داشتی؟
نه استرس و اضطراب نداشتم.
چون بعد عید کلا بیخیال کنکور شده بودم. امسال نمیخواستم در کنکور شرکت کنم به همین دلیل خیلی استرس نداشتم.
هر چه که به کنکور نزدیک تر می شدم استرسم کمتر می شد.
* از جلسه کنکور بگو برامون؟
آره. 5 دقیقه اول برگه سوالات عمومی ها را دیر توزیع کرده بودند که این باعث ایجاد استرس دانش آموزان شده بود.
* فکر می کردی چنین نتیجه ای بگیری؟
نه اصلا.
هر کی بهم می گفت فکر می کنی چه نتیجه ای بگیری می گفتم زیر 300 میارم ولی اصلا اصلا فکر نمی کردم رتبه 31 بیارم.
علتش این بود که کلا بیخیال کنکور شده بودم.
* وقتی فهمیدی رتبه 31 آوردی چه حسی داشتی؟
از خوشحالی چیزی نمی تونستم بگم. باورش واسم سخت بود.
انتظار رتبه دو رقمی را نداشتم.
* پدر و مادرت بعد شنیدن این خبر چه حالی داشتن؟
پدر و مادرم زمانی که واسه کنکور درس نمیخوندم ازم ناراحت بودن. من حتی نمی خواستم سر جلسه کنکور حاضر شم.
کلا بیخیال کنکور شده بودم و میخواستم واسه سال آینده کنکور بدم. ولی با شنیدن این خبر خیلی خوشحال شده بودند.
آقای صادق زمانی یکی از دبیران دوران تحصیلیم یه روز تو خیابون منو دید وقتی از این قضیه که نمیخواستم کنکور بدم مطلع شد بهم گفت حداقل برو سر جلسه کنکور و خودتو محک بزن ببین رتبه چند میاری که منم به همین دلیل سر جلسه کنکور حاضر شدم.
* چه کسی خبر رتبه آوردنت رو بهت داد؟
نتیجه را خودم گرفتم.
* از قبل به رشته تحصیلی آیندت فکر کرده بودی؟
آره رشته مدیریت فروش همیشه تو ذهنم تداعی می شد.
* برنامت واسه آیندت چیه؟ به خارج از کشور هم فکر می کنی؟
نه اصلا. دوست دارم در کشورم خودم ادامه تحصیل بدم.
* نظرت راجع به فرار مغزها چیه؟
ما در کشورمون از دانشگاههای خوبی برخورداریم. دانشگاههایی که افرادی رو در خود پرورش دادند که امروزه در دنیا حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
* آیا واقعا نمیشه تو همین کشورها از لحاظ علمی رشد کرد و به درد جامعه و یا لااقل بعد از تحصیل به کشور برگشت؟
بله صددرصد همینطوره.
ما میتونیم در کشور خودمون به قله های افتخار دست یابیم.
* خدا چقدر در زندگیت تأثیر داشت؟
اگر لطف خدا نبود امروز من رتبه دو رقمی نمی آوردم. خدا بهم کمک کرد تا من امروز سربلند بشم.
* حرف آخرت؟
از خداوند متعال، خانواده، معلمانم، مشاورانم و همه کسانی که در این راه کمکم کردند بسیار سپاسگزارم.
گزارش از علی لیاقتی/رادکانا
عکاس: سیدامین عقیلی
انتهای پیام/
ارسال نظر