بررسی محتوایی روزنامه های سه شنبه:

روزنامه های سیاسی صبح سه شنبه، به بررسی موضوعات متنوعی از مباحث هسته ای، انتخابات مجلس و سفر موگرینی به ایران پرداخته اند.

دلواپسی آمریکا برای روحانی و ظریف/ گزارشگر حقوق بشر ایران، رشوه گیر از آب درآمد!

به گزارش گلستان 24، سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران، روزنامه ها را به تکاپو واداشته تا گزارش ها و اخبار تازه ای از این سفر ارائه دهند. از سوی دیگر، موضوع پایان مذاکرات هسته ای، طرح برجام و اظهارات مقامات ایرانی و آمریکایی همچنان، در روزنامه های ایران، مورد استقبال قرار می گیرد. 

دلواپسی شیطان؛ دلواپسی آمریکا برای روحانی و ظریف/ مار و پله پیشرفته/ رشوه عربستان به احمد شهید/ شش‌تایی‌ها؛ برد- برد و 1+5

روزنامه وطن امروز با توجه به سخنان جان کری مبنی بر تاثیر توافق هسته ای بر انتخابات در ایران به نفع دولت و حامیانش، به آن واکنش نشان داده و در گزارشی با عنوان "دلواپسی شیطان" به آن پرداخته است: جان کری، وزیر خارجه آمریکا که این روزها سرگرم حضور در جلسات و نشست‌های مختلف برای دفاع از محتوای متن برجام است، در شورای روابط خارجی آمریکا و در دفاع از متعهد بودن آمریکا به مفاد این متن  گفت درصورت عدم‌پذیرش این توافق در آمریکا یا در هر شرایطی که آمریکا این توافق را بر هم بزند؛ تبعات آن در ایران غیر قابل پیش‌بینی است. به‌گزارش «وطن امروز»، او در همین راستا به انتخابات آتی ایران (مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان) اشاره کرد و گفت در صورت لغو توافق از سوی آمریکا، حسن روحانی و جواد ظریف به دردسر خواهند افتاد! جان کری، وزیر خارجه آمریکا روز جمعه در اظهارات خود در شورای روابط خارجی آمریکا گفت اگر به توافق هسته‌ای پشت‌کنیم یک پیام بزرگ برای افراطی‌ها خواهیم فرستاد و معلوم نیست در انتخابات بعدی چه اتفاقی خواهد افتاد. وزیر خارجه آمریکا در این سخنرانی با اشاره به «برجام» گفت: «موضوع آن نیست که پس از 15 سال چه اتفاقی خواهد افتاد موضوع این است که اگر ما این توافق را نپذیریم فردا چه اتفاقی می‌افتد».

در ادامه می خوانیم: من نمی‌توانم شرط ببندم  اما طی 15 سال معلوم نیست چه اتفاقاتی در کشورها رخ می‌دهد. به ایران امروز نگاه کنید، می‌بینید که کشوری دارای مردمی با تحصیلات است که قبلا با بیشتر کشورهای منطقه از جمله اسرائیل روابطی دوستانه داشت. می‌دانید که پارس‌ها، تاریخی طولانی دارند و واقعیت این است که این جوانان که 25‌ درصد آنان بیکار هستند، به فکر آینده هستند. اگر به تهران بروید، من نرفتم، ولی دوستانم که رفته‌اند به من گفته‌اند جوانان به دنبال گوشی‌های هوشمند هستند و می‌خواهند بخشی از دنیا باشند. به‌گزارش فارس، کری افزود: آنچه می‌دانم این است؛ دوستان! اگر به این توافق پشت کنیم، یک پیام بزرگ به افراطی‌ها می‌فرستیم و آنها احساس خوبی پیدا می‌کنند و ما شاهد آنها خواهیم بود. چه کسی می‌داند که در انتخابات چه می‌شود؟ اما روحانی و ظریف که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند و توانستند با غرب مذاکره‌ کنند و به یک نتیجه برسند، به نظرم به  دردسر جدی می‌افتند. وی درباره همکاری با ایران در دیگر موضوعات منطقه‌ای نیز گفت:«من هیچ راهی برای پیش‌بینی ندارم. ظریف به من گفت اول از همه او برای مذاکره درباره آن موضوعات مقام و اختیار ندارد. من در بسیاری از مواقع سخت تلاش کردم این موضوعات را مطرح کنم اما او مقام و اختیار آن را نداشت. البته هم رئیس‌جمهور روحانی و وزیر خارجه ظریف تصریح کرده‌اند با این توافق آنها برای بحث درباره موضوعات منطقه آماده می‌شوند و من از این واقعیت استقبال می‌کنم که وزیر خارجه ظریف می‌خواهد به امارات برود و همچنین از اینکه او آماده گفت‌وگو با سعودی‌هاست، استقبال می‌کنم».دلواپسی وزیر خارجه آمریکا برای رئیس‌جمهور و وزیر خارجه ایران در شرایطی صورت‌گرفته است که از ابتدای روی کار آمدن دولت روحانی، مقامات کاخ سفید همواره تلاش کرده‌اند دولت یازدهم را محصول سیاست‌های خود القا کنند. باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا در همان ماه‌های اولیه شروع به کار دولت روحانی در اظهارنظری گفت دولت ایران محصول تحریم‌های اقتصادی است! او با این اظهارنظر در واقع تلاش کرد اینگونه القا کند که اراده او می‌تواند در سرنوشت دولت حسن روحانی اثرگذار باشد. متاسفانه در ایران نیز برخی اظهارات رئیس‌جمهور مانند ادعای خالی بودن خزانه یا دهشتناک دانستن وضعیت کشاورزی باعث شد این ادعای اوباما تقویت شود. در کنار این مسائل، طرح دغدغه‌های حزبی و جناحی جواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا این ادعای اوباما را بشدت تقویت کرد. اکنون نیز جان کری، وزیر خارجه آمریکا صراحتا همان اظهارات جواد ظریف را به شکلی تایید کرده است. اکنون سوال اساسی و ویژه درباره این اظهارات جان کری که مشابه آن توسط جواد ظریف در همان شورای روابط خارجی آمریکا نیز مطرح شد؛ این است که این قبیل رفتارها آیا موجب مخدوش‌شدن اعتماد افکار عمومی به تیم مذاکره‌کننده و نیت آنها از مذاکره با آمریکا نمی‌شود؟!

"مار و پله پیشرفته"، عنوان یادداشت روز وطن درباره نقشه کنگره و کاخ سفید در قبال ایران است: تیم آمریکایی همواره بر سر میزه مذاکرات از «روح کنگره» به‌عنوان بزرگ‌ترین مانع حاضر و ناظر بر سر راه پیشرفت برنامه‌های باراک اوباما در حل آنچه «بحران هسته‌ای ایران» خوانده می‌شد، استعانت جست. به نحوی که بندهای قابل توجهی از متن جمع‌بندی مذاکرات وین به صورت پیشدستانه با هدف جلب نظر موافق کنگره به تیم ایرانی تحمیل شد. از جمله می‌توان به ابهامات گسترده در بخش مهم نحوه برداشته شدن تحریم‌های ایران در متن اشاره کرد. با تکیه بر متن برجام، مشخص نیست «زمان» و «نحوه» برداشته شدن تحریم‌های متنوع وضع شده ضد ایران در دولت و کنگره آمریکا کی و چگونه خواهد بود  و به طور مثال کدام تحریم‌ها بناست در چه زمانی «لغو» شود و کدام تحریم‌ها «تعلیق»! آشفتگی اوضاع زمانی مشخص می‌شود که درک کنیم حتی خود تیم مذاکره‌کننده کشورمان نیز ظاهرا از چند و چون ماجرا مطلع نیست. به نحوی که ظریف در مجلس شورای اسلامی در پاسخ‌دهی به سوالات نمایندگان مدعی شد هرگز کلمه «تعلیق» در متن برجام استفاده نشده است، در حالی که علاوه بر 4 بار ذکر این کلمه، در 11 بخش برجام از عبارت «توقف موقت» نیز استفاده شده است!در مثالی دقیق‌تر می‌توان به تردید‌های ایجاد‌شده درباره برداشته شدن تحریم بانکی سوئیفت اشاره کرد. برداشت عراقچی، مذاکره‌کننده ارشدکشورمان از نحوه لغو این تحریم چنین است: «از آنجا که در مرحله اول تمام کسانی که به‌ دلایل اقتصادی و مالی در لیست تحریم‌ها قرار گرفته‌اند از لیست خارج می‌شوند که بالای ۸۰۰ نفر هستند بنابراین تحریم سوئیفت روی آنها هم برداشته خواهد شد. کسانی که به‌دلایل مربوط به مسائلی مثل تسلیحاتی، موشکی و اشاعه در لیست باقی می‌مانند، سوئیفت فقط علیه آن افراد خواهد بود ولی در مجموع خود بانک‌ها و مؤسسات ایرانی پس از اجرای توافق مشکلی درباره سوئیفت نخواهند داشت».

نویسنده در ادامه خاطر نشان کرده:جالب اینجاست که هنوز عده‌ای در داخل ایران وانمود می‌کنند که نایاکی‌ها رابطان کنگره و ایران هستند اما چنین گمانه‌ای را در مورد منافقین، دیگر لابی‌گر ایرانی کنگره مضحک می‌خوانند و با این حال از پس توجیه ارتباطات مشترک و سفرهای مکرر  هر دو گروه به اسرائیل به‌عنوان 2 لابی ایرانی کنگره با هدف مشترک برنمی‌آیند! در این میان کنگره آمریکا به بهترین شکل ممکن با هدف امتیازگیری حداکثری از سیاست خارجی ایران، مدیریت همزمان 2 بازوی لابی‌گر ایرانی خود را ادامه می‌دهد و راکفلرها هزینه لابی‌گری هر دو مجموعه نایاک و منافقین را با گشاده‌دستی تامین می‌کنند. به همین دلیل است که تاکید داریم تیم مذاکره‌کننده آمریکا با مهندسی اطلاعات در مسیر گفت‌وگوهای مشترک، موفق شده برجام را با فرض تامین هدفگذاری صورت گرفته برای جلب نظر موافق کنگره، نگارش کند.اکنون چشم ایرانیان به نمایندگان مجلس شورای اسلامی است تا با تحلیل تقسیم وظایف دولت و کنگره آمریکا، اهمیت و پیچیدگی راهبرد دشمن را درک کنند. برجام با وضعیت کنونی قطعا تامین‌کننده منافع مشترک آمریکا و اسرائیل خواهد بود و اصلی‌ترین هدف ایرانیان یعنی «لغو تحریم‌های ظالمانه» را حتی با وجود تعطیلی بخش اعظم برنامه هسته‌ای کشورمان برآورده نخواهد کرد. این مدعایی است که در طول چند مدت اخیر مستندات بسیاری در تایید آن ارائه شد و هنوز فرصت برای محققان مجلسی باقی است.

"رشوه عربستان به احمد شهید"، عنوان خبری از رشوه عربستان به احمد شهید، گزارشگر حقوق بشر درباره ایران است:  پایگاه ویکی‌لیکس فاش کرد وزارت خارجه عربستان به گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، جهت اتخاذ مواضع تند در این باره، مبلغ یک میلیون دلار رشوه داده است. به گزارش مهر، پایگاه ویکی‌لیکس اخیرا با انتشار سندی اعلام کرده است سفارت عربستان در کویت به «احمد شهید» گزارشگر ویژه سازمان ملل در ایران یک میلیون دلار رشوه داده است تا وی در قبال ایران مواضع تندی را اتخاد و اقدام به نوشتن گزارش‌های تند و جهت‌دار درباره وضعیت حقوق بشر در ایران کند. در این میان احمد شهید از وزیر خارجه عربستان در این باره تشکر کرده و وعده داده است تمام تلاش خود را درباره اتخاذ مواضع جانبدارانه علیه ایران به کار بندد. این سند در ادامه انتشار ۵۰۰ هزار نسخه از اسناد مربوط به تماس‌های محرمانه وزارت خارجه عربستان با سفارتخانه‌های این کشور در مناطق مختلف دنیا توسط سایت افشاگر ویکی‌لیکس منتشر شد.

وطن امروز در یادداشتی روایت جدید از بازی برد- برد ارائه داده است. تیتر این یادداشت "شش‌تایی‌ها؛ برد- برد و 1+5"است:یک سال قبل از آغاز آخرین دور مذاکرات ایران با گروه موسوم به 1+5 مانوری از سوی دولت یازدهم در یکی از استان‌های کشور با عنوان «برد - برد» برگزار شد. در این مانور همه برنامه‌ها و طرح‌ها بوی 1+5 می‌داد! 5 مقام ارشد دولتی از جمله محمدباقر نوبخت و اکبر ترکان در این همایش به سخنرانی و تعریف و تمجید از طرح «برد - برد» پرداختند و با اضافه شدن سخنرانی آقای استاندار به این جمع، 1+5 معنا یافت. از جمله نکاتی که به بهانه این همایش مطرح شد این بود که «کلید راه دولتمردان در همایش برد - برد بازخوانی می‌شود!» همچنین در این همایش به گونه‌ای فضاسازی شد که گویا ده‌ها شرکت و سرمایه‌گذار خارجی در راه این استان همجوار تهران هستند تا فرصت‌های بی‌نظیری برای توسعه اقتصادی در اختیار استان و کشور قرار دهند.مقامات وقت این استان تا مدت‌ها پشت‌پرده و حقایق واقعی طرح برد - برد را برای افکار عمومی آشکار نمی‌کردند و مخالفت با آن را سنگ‌اندازی در مسیر توسعه و پیشرفت می‌‌دانستند. حتی بالاترین مقام دولتی استان یعنی شخص استاندار به تهدید منتقدان پرداخت و در مصاحبه‌ای مدعی شد از رسانه‌هایی که درباره برد - برد و مقامات استانداری شایعه‌پراکنی کردند و آن را زیر سوال بردند شکایت خواهد کرد. البته نمایندگان مردم این استان در مجلس شورای اسلامی برای نشان دادن اعتراض خود به دولت، از حضور در همایش برد - برد که بیستم اردیبهشت 1393 برگزار شد امتناع کردند. در همین باره محمدجواد کولیوند، نماینده مجلس اظهار داشته بود: «مشخص نبودن پشت صحنه همایش برد - برد دلیل عدم حضورم در این همایش بود. برای برگزاری این طرح و همایش هیچ مشورتی با کارشناسان، اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس نشده است.»

ترکمانچای نبود/ این سه زن/ برجام اجتماعی/ پوپولیسم رسانه‌ای و اقتصاد ایرانی پس از توافق/ اصلاحات با تحولات مقطعی به کما نمی‌رود

روزنامه اصلاح طلب شرق در تیتر نخست خود نقل قول عسگراولادی را که گفته قرارداد با چین "ترکمانچای نبود": «اگرچه دارایی‌های ایران در چین بلوکه نیست اما بدتر از بلوکه است». این جمله تنها بخشی از انتقادات طهماسب مظاهری رئیس کل اسبق بانک مرکزی به قرارداد ایران و چین است؛ قراردادی که از منظر وی، نه‌تنها شوم است بلکه در ردیف یکی از بدترین‌های قرارداد‌های تاریخِ ایران –ترکمانچای- قرار می‌گیرد. به قول خودش،«من که زیرِ بار امضای چنین قرارداد شومی با چین نرفتم اما بعدها این قرارداد به امضا رسید». دل خوشی از انعقاد چنین قراردادی ندارد بلکه چین و چینی‌ها را کاسبی بیشتر نمی‌بیند که از آب گل‌آلود تحریم‌ها تنها به فکرِ گرفتن ماهی‌های خود بودند. تمایلی ندارد که نام محمود بهمنی را به زبان بیاورد اما فحوای کلامش این منظور را می‌رساند که این قرارداد بعدها از جانب بهمنی، رئیس‌کلی که پس از او بر مسند بانک مرکزی نشست، به امضا رسید. رئیس کل اسبق بانک مرکزی پا را فراتر می‌گذارد و در بخش دیگری از اظهارات خود غربی‌ها را از چینی‌ها منصف‌تر هم می‌بیند؛ آنجایی‌که می‌گوید غربی‌ها دارایی‌های ایران را بلوکه می‌کنند و اتفاقا هم اعلام می‌کنند که بلوکه کردیم، حالا هم که توافق کردند، آن دارایی‌ها را آزاد می‌کنند اما چینی‌های بی‌انصاف پول ما را می‌گیرند و پس نمی‌دهند و تازه اسم این کار را هم امانت‌داری می‌گذارند؛ کاسب‌اند و منافع خود را می‌بینند، حداکثر هم یک مقدار جنس بنجل به قیمت بسیارگران می‌دهند، آن‌هم با شرط و شروط...؛ اما اظهارات طهماسب مظاهری به مزاج عسگراولادی رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین خوش نیامد. او که به‌تازگی از سفر خارج بازگشته است، در گفت‌وگویی کوتاه با «شرق» نسبت به اظهارات رئیس کل اسبق بانک مرکزی واکنش تندی نشان می‌دهد و اتفاقا برعکس طهماسب مظاهری که این قرارداد را شوم خوانده بود، آن را مبارک و میمون می‌بیند و مدعی است دولت احمدی‌نژاد از اساس کار درستی کرد که چنین قراردادی را با چین به امضا رساند، چون ایران نه‌تنها به انعقاد این قرارداد نیاز مبرم داشت بلکه لازم هم بود که این قرارداد با چینی‌ها بسته شود، اما آنجایی را که از واژه بنجل برای کالاهای چینی صحبت می‌شود، برنمی‌تابد. شنیده‌هایی مبنی‌بر بیمه‌شدن دارایی‌های ایران در چین را تکذیب نمی‌کند اما از مقدار حق بیمه‌ای که چین از دارایی‌های ایران کسر کرده، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.

عسگراولادی در بخشی از مصاحبه خود با شرق گفته: اولا ما پول بلوکه‌شده نداریم؛ طبق قراردادی که با چین داریم، با یک مقدار از آن پول باید کالا خریداری کنیم یک مقدار دیگر این پول هم ضمانت فاینانس‌های ماست. ..چهار، پنج سال پیش وزارت نفت با اینها قراردادی بست که بخشی از پول کالایی را که به چین می‌فروشد، نقدی و بخشی دیگر را کالا بیاورد. اینها پول کالایی است که باید بیاوریم. سال گذشته دوباره مسئولان بانک مرکزی به چین رفتند و صحبت کردند که اینها باقیمانده تضمین فاینانس‌های ما در چین باشد. پس پول بلوکه‌شده‌ای در چین نداریم. هرکس این حرف را می‌زند، اشتباه می‌کند اگر از بانک مرکزی سؤال کنند بهترین اطلاعات را به آنها خواهد داد. ..کالای سرمایه‌ای و کارخانه‌ای می‌توانیم بیاوریم، فاینانس و ماشین‌آلات می‌توانیم بیاوریم. مواد اولیه می‌توانیم بیاوریم؛ هر کالایی که بخواهیم و ایران لازم داشته باشد، می‌تواند بیاوریم. لزومی در این نیست که فقط کالای مصرفی از چین وارد کنیم. ما حتی می‌توانیم جاده‌سازی‌های خودمان را به چین بسپاریم یا حتی پالایشگاه. اصلا بحث این حرف‌ها نیست. بنابراین قراردادی که بین وزارت نفت ما در دولت قبل و چین بسته شده؛ این است و می‌توانیم هر کالای سرمایه‌ای که بخواهیم به ایران وارد کنیم. ما حتی می‌توانیم واگن راه‌آهن هم بیاوریم. ..هیچ قرارداد ترکمانچایی در کار نیست. من این حرف را تکذیب می‌کنم. این مزخرفات را تحویل من ندهید. 

"این سه زن"، عنوان گزارشی از شرق است که به سفر موگرینی و معاونش به ایران اختصاص یافته: امروز تهران میزبان فدریکا موگرینی است، مسئول سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا که از ١٥ آذر ٩٣ به مذاکرات هسته‌ای ایران و ١+٥ پیوست. بانوی دیپلمات ٤٢ ساله‌ای که پیش‌تر وزیر خارجه ایتالیا بوده و به‌دنبال انتصاب به ‌سمت مسئول سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا وارد مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای ١+٥ شد. او جانشین کاترین اشتون، مسئول سابق این سمت یک ساله در اتحادیه اروپا شد که با پایان دوره مأموریت برای مدت ٥ سال انتخاب شد. حالا یک‌ماه مانده به اینکه انتصابش به این سمت او بزرگ‌ترین برگ برنده خود را زمین زده است. او در دستیابی به توافقی نقش داشته که همتایان سابق او (کاترین اشتون و خاویر سولانا) نتوانستند آن‌را رقم بزنند. این بانوی ایتالیایی که دختر یک کارگردان سینماست هشتم شهریور ١٣٩٣برای دوره‌ای پنج‌ساله به‌عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا منصوب شد. اگرچه امروز این دوبانوی حاضر در مذاکره هسته‌ای وارد تهران می‌شوند، اما بانوی دیگری در  مذاکرات نقش داشته که به‌نظر نمی‌رسد به زودی‌ بتواند مسافر تهران شود. «وندی شرمن»، عضو تیم مذاکره‌کننده آمریکا است. وندی شرمن ٦٥ساله، نماینده آمریکا در مذاکرات ١+٥ با ایران بود، دیپلماتی که بعد از توافق جامع هسته‌ای دوران بازنشستگی‌اش آغاز شد. او از سال ۲۰۱۱ معاون وزیر امور خارجه آمریکا شد، پیش از آن‌هم در شرکتی معاون مادلین آلبرایت و حتی دوره‌ای مشاور ویژه بیل کلینتون، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا نیز بود. بدون اغراق نمی‌توان نقش او را در مذاکره هسته‌ای ایران و ١+٥ نادیده گرفت؛ البته برخی اظهاراتش موجب اعتراض ایرانی‌ها و حتی دستگاه دیپلماسی شد؛ اما بعد از پایان مراسم اعلام توافق در وین، زمانی که همکارانش برای آغاز دوره بازنشستگی‌اش کف می‌زدند، بغض شرمن، زنی که بسیار سخت به‌نظر می‌رسید، نشان می‌داد نقش او نیز در دستیابی به این توافق نادیده‌گرفتنی نیست.  

روزنامه شرق در سرمقاله امروز خود "برجام اجتماعی" را رونمایی کرده است: در تاریخ صدسال اخیر ایران نقاط ‌عطفی وجود داشته‌اند و فرصت‌های تاریخی ‌توجه‌برانگیزی را در اختیار متولیان امر قرار داده‌اند تا با اعمال تدبیر بتوانند جهش‏هایی تاریخی را در کشور سامان دهند. به‌عنوان مثال، می‌توان به افزایش قیمت نفت در اواسط دهه ٥٠، شرایط پس از پذیرش قطع‌نامه ٥٩٨، افزایش قابل‌توجه قیمت نفت در دولت نهم و دهم و شرایط پساتحریم اشاره کرد که وجه بارز و مشخصه آنها یا افزایش قیمت نفت یا گشایش در روابط و تعاملات بین‌المللی بوده است. در دو مرحله افزایش قیمت نفت در زمان شاه سابق با بیرون پرتاب‌کردن کتاب قانون برنامه عمرانی هفتم از پنجره‌های سازمان برنامه و بودجه وقت (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور) از سوی مسئولان و کارشناسان وقت سازمان مزبور و گفتن اینکه با این‌همه پول نیازی به برنامه نداریم و در دولت قبل با انحلال سازمان مدیریت و برنامه‏ریزی کشور، عملا منابع زیاد حاصل از افزایش قیمت نفت یا ‏هدر رفت و حیف‌ومیل شد یا گم ‌شد و در بهترین حالت صرف امور زیربنایی، آینده‌ساز، اولویت‌دار و...، نشد و درهر‌حال حوزه خدمات اجتماعی (رفاه و تأمین اجتماعی) به قدر ضرورت و کفایت از این منابع بهره‏مند نشد و در مواردی نیز که اعتباراتی تخصیص داده شد، بیشتر صرف فعالیت‌های توده‌ستایانه و به تعبیری پول‌پاشی و شاباش‌دادن، نظیر هدفمندی یارانه‌ها و سهام عدالت و بنگاه‌های زودبازده شد که از لطمات آن می‌توان به افزایش آسیب‏های اجتماعی و شکاف‏های طبقاتی، رشد سوداگری و دلالی ناشی از رانت‌زایی، افزایش واردات و قاچاق و...، اشاره کرد. 

شرق در یادداشتی قصد دارد با توجیه عملکرد دولت در برآورده نکردن انتظارات فزآینده جامعه که خود دولت و حامیان آن بیشتر به آن دامن زده بودند، آن را به پوپولیسم اقتصادی منتقدان گره بزند. "پوپولیسم رسانه‌ای و اقتصاد ایرانی پس از توافق"، عنوان این یادداشت است: پس از امضای توافق هسته‌ای ایران و ١+٥ جریان‌های سیاسی و رسانه‌های منتقد علاوه بر نگاهی انتقادی که به اصل توافق داشته و دارند، رویکرد دیگری را برای کم‌ارزش جلوه‌دادن توافق و به‌عبارت‌دیگر خنثی‌کردن آثار مثبت توافق و امید و اعتمادی که در سطح عمومی ایجاد شده، در پیش گرفته‌اند. این رویکرد به سیاق کارکرد ناصوابی که معمولا در بدنه نظام رسانه‌ای کشور نهادینه شده، بر پوپولیسم رسانه‌ای استوار است. بر این اساس، رسانه‌ها و جریان‌های مزبور تلاش دارند این‌گونه القا کنند که با توافق هسته‌ای باید همه مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم به‌سرعت حل شود و به‌عبارتی ارزانی فراگیر شده و کالاهای مصرفی مردم به فراوانی و ارزانی نسبت به گذشته وارد بازار شوند. حتی این رسانه‌ها عدم کاهش قیمت ارز و ثبات آن، کاهش اندک قیمت طلا و بالانرفتن شاخص‌های بازار بورس پس از اعلام توافق هسته‌ای را در قالب عباراتی همچون «واکنش سرد بازارها» یا «بی‌تفاوتی بازارها به توافق» تلقی کرده و به این ترتیب خواسته‌اند بدون تحلیل کارشناسی و کاملا احساسی یا سیاسی این‌گونه جلوه دهند که برخلاف گفته مقامات اقتصادی دولت، بازارهای اساسی هیچ واکنشی به این توافق نداشته‌اند و مردم نباید دل به ایجاد گشایشی در زندگی خود با توافق هسته‌ای ببندند. این رویکرد در حالی برای خالی‌کردن دل مردم در پیش گرفته شده که بخش قابل‌توجهی از مردم به این درک درست رسیده‌اند که کاهش شدید قیمت ارز، طلا و حتی رشد بی‌ضابطه شاخص‌های بازار بورس، فاجعه‌ای بدتر از شوک تحریم‌ها به اقتصاد کشور تحمیل می‌کند. اتفاقا یکی از اقدامات مهم دولت و نهادهای اقتصادی مانند بانک مرکزی، جلوگیری از واکنش هیجانی و احساسی بازارها برای ایجاد ثبات و امنیت اقتصادی کشور است. برخلاف این رویکرد منطقی و ملی اما رسانه‌های منتقد با توسل به پوپولیسم بی‌محابا بر طبل انتظارآفرینی کاذب و ناامیدسازی مردم می‌کوبند. 

"اصلاحات با تحولات مقطعی به کما نمی‌رود"، عنوان مصاحبه شرق با مرتضی مبلغ، فعال اصلاح طلب است، وی در بخشی از مصاحبه گفته: پس از انتخابات، برخی محافل شناخته‌شده مقابل اصلاحات تلاش کردند اعتدال را به عنوان یک گفتمان جدید مقابل اصلاحات یا حداقل هم‌عرض آن تعریف کنند. در همان مقطع بحث شد که اعتدال یک روش است و حتی اگر گفتمان هم باشد یکی از خرده‌گفتمان‌های اصلاحات و از آموزه‌های مهم اصلاح‌طلبی است. مردم وقتی از تندروی و بی‌منطقی دوران احمدی‌نژاد خسته شده بودند، منزلت آرمان‌های اصلاح‌طلبی را بیشتر درک کردند. یکی از وجوه ضروری اصلاح‌طلبی، تدبیر و حرکت تدریجی و گام‌به‌گام است که با توجه به ضرورت‌های اجتماعی امروز، برجسته‌تر شده است. اصلاح‌طلبی در یک جناح و حزب متراکم نیست. بله، ما شخصیت‌های بزرگ و ملی اصلاح‌طلب داریم، اما فراموش نکنیم این خواسته تاریخی قبل از ٧٦ وجود داشت و بعد از آن هم وجود دارد. در هر زمانی با وجوه برجسته متناسب با اقتضائات آن مقطع، خود را نشان می‌دهد. اصلاح‌طلبان امروز حمایت جدی از دولت دارند؛ چراکه دولت یازدهم برخاسته از عملکرد آنهاست. روحانی به دلیل شعارهای اصلاح‌طلبانه‌ای که داد توانست رأی گسترده‌ای پیدا کند و البته مردم، همسویی او با رهبران اصلاحات را باور دارند...اصلاحات و علاقه مردم به اصلاح روش‌های نادرست، پس از خرداد ٩٢ هم ادامه داشته است؛ برای نمونه محال بود موضوع مذاکرات هسته‌ای با این مخالفت‌های جدی‌ای که پیرامون روش اصلاحی دکتر ظریف و تیم جدید مذاکره‌کننده وجود داشت، بی‌پشتوانه و خواست عمومی امکان به‌ثمررسیدن پیدا کند. فقط سی‌وچند دیپلمات و کارشناس ما نبودند که مذاکره می‌کردند و رئیس‌جمهور هم تنها حامی آنها نبود؛ بلکه پشتوانه عظیم جامعه مدنی ایران همراه آنان بود. طرف‌های مقابل هر روز در شبکه‌های اجتماعی، واکنش‌های کاربران ایرانی را می‌دیدند. اگر در ظاهر امر، مطالبات اصلاح‌طلبانه در مقطعی به اغما می‌رود و نمود عینی ندارد، اما در لایه‌های زیرین در حال ریشه‌دواندن است، چون جامعه ایران به‌طور تاریخی خواهان اصلاحات است و این خواسته بنیادین، با تحولات مقطعی به کما نمی‌رود.

مجلس در بررسی توافق وین کجای امور است؟!/ نقشه راهی که به چشم نیامده!/ از اعتراف مطبوعات فرانسه تا ماست مالی مدیر روزنامه زنجیره‌ای

روزنامه کیهان با طرح سوال "مجلس در بررسی توافق وین کجای امور است؟!"، گزارشی را از نحوه بررسی توافق وین در مجلس شورای اسلامی ایران تهیه کرده است: علی‌رغم جایگاه ویژه مجلس شورای اسلامی در امور کشور، برخی جریان ها در پی تقلیل این جایگاه و حتی خنثی سازی آن در مقاطع حساس هستند. در حال حاضر نمایندگان ملت در بررسی توافق وین با اختیاراتی که قانون اساسی برای آنها معین کرده است، رسالت مهمی را بر دوش دارند.با وجود برخی کارشکنی ها با هدف کنار ماندن مجلس شورای اسلامی از تاثیرگذاری بر توافق هسته ای، در دوم تیرماه سالجاری، جزئیات طرح «الزام دولت به حفظ حقوق و دستاوردهای هسته‌ای» با رأی مثبت ۲۱۳ نماینده تصویب شد. بر اساس این طرح، توافق‎نامه هسته‌ای در صورتی معتبر خواهد بود که شرایط موجود در این قانون را دارا باشد و اگر توافق‎نامه‎ای به امضاء برسد که فاقد این شرایط باشد، از سوی جمهوری اسلامی ایران غیر معتبر بوده و اجراء نخواهد شد. مهمترین بخش این قانون را باید در بند اول  آن دانست که بر اساس آن لغو کامل و یکجای همه تحریم‎ها اعم از هسته‎ای، حقوق بشر، تروریسم و موشکی که از سوی شورای امنیت سازمان ملل، دولت و کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی وضع شده است، الزاما باید در روز اجرای توافق لغو شود و این نکته در توافق نامه احتمالی نیز تصریح شده باشد. از سوی دیگر آژانس انرژی اتمی مجاز به انجام نظارت‌های متعارف از سایت‌های هسته‌ای است و دسترسی به کلیه اسناد دانشمندان و اماکن نظامی، امنیتی و مکان‌های حساس غیر هسته‌ای با هر بهانه‌ای ممنوع است.

در ادامه آمده: همچنین هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای و زنجیره تأمین و تولید در تحقیق و توسعه پذیرفته نیست. با پایان یافتن مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در وین- 23 تیرماه - متن جمع‌بندی برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) به تایید طرف‌های گفت‌وگو رسید و تصمیم بر آن شد تا برجام برای بررسی و تایید نهایی به پایتخت کشورهای طرف مذاکره ارسال شود.  در 27 تیرماه، مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز عید سعید فطر در مصلای امام خمینی(ره) با اشاره به پایان مذاکرات و آغاز بررسی متن توافق در داخل کشور فرمودند: «برای تصویب متن تهیه شده، باید مسیر قانونی پیش بینی شده طی شود البته چه این متن تصویب شود چه نشود اجر مذاکره کنندگان محفوظ است ان‌شاءالله... براساس مصالح کشور و منافع ملی با دقت کار خود را انجام دهید تا بتوانید حاصل بررسی ها را با گردن افراشته به ملت و خداوند ارائه دهید... چه متن تهیه شده تصویب شود چه نشود، به هیچکس اجازه خدشه بر اصول اساسی نظام اسلامی را نمی دهیم».بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب همواره بر نقش و جایگاه ویژه مجلس شورای اسلامی تاکید داشته اند. علاوه بر این، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مسئولیت خطیری بر عهده مجلس گذاشته است. برای مثال، بر طبق اصول 77 و 125 قانون اساسی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی ملزم به بررسی و اظهارنظر نهایی درباره توافقات بین‌المللی می باشند. در حال حاضر اقدامات ضد ایرانی کنگره و سنای آمریکا در کنار وابستگی آژانس بین المللی انرژی اتمی به طرف غربی و سابقه خلف وعده آمریکا در مذاکرات گذشته، وظیفه خطیری را بر دوش نمایندگان ملت می گذارد تا به بررسی دقیق و موشکافانه متن توافق وین بپردازند.

"نقشه راهی که به چشم نیامده!"، عنوان یادداشت روز کیهان به قلم حسین شمسیان است: ساعتی پیش از اعلام توافق هسته‌ای وین و قرائت بیانیه مشترک ایران و 1+5،تفاهم‌نامه‌ای بین کشورمان و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای منعقد شد که به اعتبار بند 7 آن،به «نقشه راه»معروف شد.آن زمان بلافاصله این تردید پدید آمد که این نقشه راه 10بندی،چگونه و با چه ساز و کاری خواهد توانست مناقشه دوازده ساله ایران و آژانس را حل کند!؟ ملاحظه متن و همزمانی تقریبی آن با انتشار خبر توافق هسته‌ای و هیاهوی رسانه‌ای بعد از آن، نشان می‌داد که احتمالا اولا قرار نیست این نقشه راه خیلی به چشم بیاید و این رخداد تنها در سایه یک هیاهوی تبلیغاتی ممکن خواهد شد و ثانیا به جز این متن کم محتوا،باید متن یا متون دیگری هم بین ایران و آژانس رد و بدل شده باشد تا توان حل موضوع مهم پی ام دی را داشته باشد. تا چند روز قبل کسی تمایل چندانی به پرداختن به این توافق نشان نمی‌داد ،اما اعلام وجود ضمائم محرمانه و برخی واکنش‌های خارجی و داخلی، بار دیگر عطف توجه از برجام به این سند چند ماده‌ای را ضرورت بخشید.  متن مذکور همانگونه که از اسمش پیداست، نقشه راهی است برای رسیدن به یک «هدف». راه مورد اشاره عبارت است از یک برنامه زمانبندی شامل ارائه گزارش و اسناد توسط ایران(تا24مرداد)،بررسی اولیه گزارش توسط آژانس(تا24شهریور)،اعلام ابهامات آژانس به ایران و برگزاری جلسات فنی فی‌مابین به منظور رسیدن به جمع‌بندی مشترک (تا23مهر) و سر انجام اعلام نظر نهایی دبیر کل آژانس (24 آذر)خواهد بود. اما این راه‌ها برای چه طی می‌شود!؟ظاهرا این همان نکته خاص و ناگفته است. همه این راهها طی می‌شود تا آژانس بتواند مسائل باقیمانده فی مابین را «آنگونه که در ضمیمه گزارش 2011 مدیرکل آژانس درج شده است» بررسی کرده و اعلام نظر نماید. 

نویسنده در پایان گفته: داده‌های عینی  وملموس و غیرقابل بازگشت یا بسیار دیر بازگشت در مقابل ستانده‌هایی که حتی یک مورد آن عینی و ملموس نبوده و صرفا چند جمله و حرف بظاهر دلنشین و فریبنده - و البته توام با تکبر و فخر فروشی است- اقتضا می‌کند که کار بررسی متن در مجلس شورای اسلامی با دقت و هوشمندی بیشتری انجام شود تا راه بر هرگونه سوءاستفاده حریف  بسته شود. کاری که لازمه آن دو چیز است، نخست اشراف کامل به موضوع توسط نمایندگان مجلس و در اختیار داشتن متنی که ظاهرا هنوز در اختیار ایشان نیست! و سپس عزم و اراده جدی برای پاسداری از  دستاوردهای انقلاب. تنها در سایه این دو مقدمه می‌توان تکلیف را به گونه‌ای انجام داد  که در پیشگاه خداوند سربلند و رو سپید ایستاد وگرنه احاله تکلیف الهی و قانونی به این و آن و شانه خالی کردن از زیر بار این مسئولیت خطیر و تاریخی، به بهانه اینکه «نظام» چنین و چنان تصمیمی گرفته، غیرقابل توجیه است،  قطعا اگر قرار چنین بود، نه به مجلس و نه به قانون اساسی و نه به هیچ ساز وکار دیگری نیاز نداشتیم و می‌دانیم که چنین نیست و قانون اساسی بعنوان میثاق ملی، در اصل 77 تصریح می‌کند:« عهدنامه‏ها، مقاوله‏نامه‏ها، قراردادها و موافقت‏نامه‏‏های بین‏المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.»و در اصل 125 نیز تاکید می‌کند: «امضای عهدنامه‏ها، مقاوله‏نامه‏ها، موافقت‏نامه‏ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت‌ها و همچنین امضای پیمان‏های مربوط به اتحادیه‏های بین‏المللی «پس از تصویب مجلس شورای اسلامی» با رئیس جمهور یا نماینده قانونی او است.»واضح است که چنین تاکیدات اکیدی بیهوده نبوده و نباید آن را نادیده گرفت. ذکر این نکته نیز ضروریست که براساس تفاسیر متعدد شورای محترم نگهبان - بعنوان یگانه مفسر قانون اساسی- کوچکترین تغییر در قراردادهای بین‌المللی که کمترین تعهدی را برای کشورمان ایجاد کند،نیازمند طرح وتصویب دوباره موضوع در مجلس شورای اسلامی است. بدیهی است در چنین شرایطی و با وجود صراحت اصول مذکور،اجرای تعهدات سنگین بین‌المللی، تحت عناوینی چون«اجرای داوطلبانه»!و... آن هم برای سالیان متمادی و طولانی،چیزی نیست جز دورزدن قانون اساسی !که با هیچ منطقی قابل تطبیق با میثاق ملی نیست و اگر باب چنین سنت سیئه و خطرناکی باز شود،ممکن است روزگاری کسی هوس کند بدون تصویب مجلس و بصورت داوطلبانه! اقدام به اجاره یک استان مرزی به کشور همسایه نماید! و مدعی شود اگر این چند سال اجاره خوب بود،آنوقت برای اجرای رسمی ،موضوع را در مجلس شورای اسلامی مطرح خواهیم کرد!

"از اعتراف مطبوعات فرانسه تا ماست مالی مدیر روزنامه زنجیره‌ای"، عنوان یکی از خبرهای اخبار ویژه کیهان است: در حالی که روزنامه‌های فرانسوی از عصبانیت شدید ایرانیان نسبت به خیانت‌های فابیوس گزارش می‌دهند، مدیر مسئول یک روزنامه غربگرا در کشورمان مدعی شد باید از فابیوس مثل یک مهمان استقبال کرد!مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه زنجیره‌ای شرق در مصاحبه با آریا مدعی شد آقای فابیوس در جلسات رسمی به شدت تلاش می‌کرده مذاکرات به نتیجه برسد و رفتاری که با رسانه‌ها داشتند با رفتارشان درجلسات رسمی کاملاً متفاوت بوده است. فابیوس در جلسات رسمی به شدت تلاش می‌کرد مذاکرات به نتیجه برسد. وی افزود: ممکن است وزیر خارجه فرانسه برای مصرف داخلی حرف‌هایی به رسانه‌ها زده باشد مهم آن است که در جلسات چگونه رفتار کرده است و اینکه فابیوس در جلسات مذاکرات بسیار مثبت برخورد می‌کرده است. در داخل عده‌ای تلاش می‌کنند مسائل بی‌ربطی را به این مسئله ربط دهند مثلاً بحث خون‌های آلوده. مخالفان داخلی از هر مستمسکی استفاده می‌کنند تا ایده‌های خود را پیش ببرند که نباید اینگونه مسائل را برجسته کرد. وی اظهار داشت: رسانه‌های مستقل معتقدند فضا باید فضای آرام و متعادلی باشد و بتوانیم از ورود مهمان‌های خارجی استقبال کنیم و همچنین دولتمردان و مسئولین کشور باید به نحو احسن از مهمانان خود پذیرایی کنند و شرایطی را فراهم کنند که این اتفاقات، اتفاقات حاشیه‌ای جلوه کند و به متن تبدیل نشود. یادآور می‌شود فابیوس حامی اصلی طراحی مکانیسم ماشه (بازگشت سریع و خودکار تحریم‌ها علیه ایران) در برجام و قطعنامه شورای امنیت بود. روزنامه فرانسوی لوموند در گزارشی با اشاره به نفرت مردم ایران از فابیوس نوشت: وزیر امور خارجه فرانسه به دلیل مواضع سختگیرانه در مذاکرات هسته‌ای و نقشش در مسئله واردات خون‌های آلوده به ایران، پیش از سفر به تهران با انتقادات شدیدی مواجه شده است.پ

پارلمان اصلاحات تشکیل‌می‌شود/ شکایتی‌که بوی سیاسی‌ می‌دهد/ دلواپسی‌های تازه رسایی/ دولت بازی رانت‌خواری و رباخواری را نخورد

روزنامه اصلاح طلب آرمان در گزارشی به بررسی فضای سیاسی پس از توافق هسته ای پرداخته و مدعی شده که مجلس دهم با توجه به این فضا در دستان اصلاح طلبان است و آنها باید از این فرصت بی نظیر نهایت استفاده را ببرند. تیتر این گزارش "پارلمان اصلاحات تشکیل‌می‌شود " است: این روزها آفتاب برای اصلاح‌طلبان معنایی دیگر دارد. معنای فصلی بهتر از دیروز برای تداوم فعالیت‌های سیاسی و فصلی جدید که مانع‌تراشی‌های رقیب در آن کمتر به چشم می‌خورد چون دولتی بر سر کار است که تنها بر اجرای قانون تاکید دارد و غیر آن را برنمی‌تابد. در چنین فضایی اصلاح‌طلبان برنامه‌های از قبل تعیین‌شده خود را می‌خواهند به مرحله اجرا دربیاورند؛ ازجمله تشکیل پارلمان اصلاحات. دیروز رئیس دوره‌ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفت: اصلاح‌طلبان درصدد تشکیل پارلمان اصلاحات هستند. فرج کمیجانی با اشاره به جلسه اخیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تصریح کرد:‌ در این جلسه کلیات طرح پیشنهادی کمیته سیاسی این شورا مبنی بر تشکیل پارلمان اصلاحات مورد تصویب قرار گرفت. وی افزود: مقرر شد که در جلسات آینده بررسی‌های کارشناسانه درباره‌ این پیشنهاد توسط کمیته سیاسی انجام گرفته و آیین‌نامه اجرایی و نحوه دعوت از احزاب و تشکل‌های اصلاح‌طلب بررسی شود تا بسترهای لازم جهت استفاده از مشارکت فکری و اجرایی همه گروه‌ها و احزاب اصلاح‌طلب در پیشبرد اهداف اصلاحات در جامعه مهیا شود. این فعال سیاسی همچنین خاطرنشان کرد: ‌در این جلسه مقرر شد جلسه مشترکی بین هیات‌رئیسه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای راهبردی اصلاحات درباره‌ نحوه اجماع کامل اصلاحات در سراسر کشور برگزار شود.

این گزارش در ادامه افزوده: پارلمان اصلاحات، پارلمانی است که از سال 87 زمزمه تشکیل آن به گوش رسید. طرح پارلمان اصلاحات که اولین‌‌بار توسط محمدعلی نجفی در سال 1387 طرح شد، پیشنهاد خوبی برای این سازماندهی جدید است. ایجاد پارلمان اصلاحات براساس سهمیه‌بندی احزاب اصلاح‌طلب کاری است که از بزرگان اصلاح‌طلب برمی‌آید و می‌تواند تجربه شیرین 24خرداد 92 را به یک رویه سیاسی دائمی تبدیل کند. درصورت تاسیس پارلمان اصلاحات رفتارهای اصلاح‌طلبان منسجم خواهد شد و این انسجام هم برای خود آنها و هم برای دولت سودمند خواهد بود. پارلمان اصلاحات می‌تواند از تندروی و کندروی در بدنه اصلاحات جلوگیری کند. مسئولیت‌پذیری اصلاح‌طلبان را افزایش دهد و چپ‌روی اجتماعی و راست‌روی دولتی را کنترل کند. می‌توان در این پارلمان برای احزاب مهم براساس سابقه، بدنه، نفوذ اجتماعی و برنامه سیاسی مضربی از حضور در ساخت پارلمان را درنظر گرفت و به نتایج بهتری در اداره کشور رسید. پارلمان اصلاحات تاثیرات خوبی در فعالیت اصلاح‌طلبان دارد چنانکه موانع چندانی بر سر فعالیت پارلمان قرار ندارد. در مواقع انتخابات پارلمان قدرت بسیج‌ کردن برای جمع‌آوری آرا را دارد؛ منتها مشکل پارلمان این است که قرار است جای احزاب را بگیرد. چراکه پارلمان یعنی قوه مقننه. مادامی که نگوییم قوه مجریه این پارلمان چیست و کیست؛ این طرح ابتر خواهد بود...پس از شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست‌‌جمهوری سال 92 با طرح احتمال تشکیل پارلمان اصلاحات از سوی برخی اعضای اردوگاه اصلاح‌طلبان، اردوگاه اصولگرایی دچار سراسیمگی شد که دو دلیل داشت؛ اول اینکه تصور نمی‌کردند پس از 8 سال حضور در دولت به یکباره عرصه را به رقیب واگذار کنند چون برخی مثل بادامچیان اعتقاد داشتند که اصلاحات مرده است اما دیدند که اصلاح‌طلبان زنده و پویاتر از همیشه با سازماندهی نیروهایشان به پیروزی رسیدند. دوم اینکه پارلمان اصلاحات علاوه بر اینکه سبب وحدت بیشتر اصلاح‌طلبان می‌شود از سویی رقیب را به موضوعات دیگری غیر از تخریب و هجمه به اصلاحات مشغول می‌کند چراکه حُسن‌های این پارلمان برای هر جریان سیاسی بر تخریب رقیب می‌ارزد.

"شکایتی‌که بوی سیاسی‌ می‌دهد "، عنوان گزارشی است آرمان که به موضوع شکایت احمدی نژاد از اسحاق جهانگیری مربوط است:  وکیل محمود احمدی‌نژاد، خبر داده است که رئیس دولت‌های نهم و دهم از اسحاق جهانگیری شکایتی به دستگاه قضایی ارائه کرده است. سیدعادل حیدری دلیل این شکایت را اظهاراتی می‌داند که احمدی‌نژاد آنان را افترا و اکاذیب علیه دولت گذشته می‌داند. این در حالی است که محمود احمدی‌نژاد پس از دو سال دوری از دستگاه اجرایی کمتر در رسانه‌ها حضور پیدا کرده است و تنها اطرافیان و حامیان او بوده‌اند که با سخنان و دیدگاه‌های خود به زنده نگه داشتن ادبیات سیاسی دولت‌های نهم و دهم همت گماشته‌اند. اکنون به نظر می‌رسد که محمود احمدی‌نژاد با واکنش خود به سخنان انتقادی که اهالی دولت تدبیر و امید آن را واقعیات و تخلفات دولت گذشته می‌دانند می‌کوشد شخصا به کنش سیاسی دست زند تا از این طریق بتواند یاران خود را که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 پراکنده شده‌اند منسجم کند. شکایت محمود احمدی‌نژاد از معاون اول دولت اعتدال را می‌توان یک کنش سیاسی دانست. عملکرد دولت احمدی‌نژاد از سال 84 تا 92 در دو سالی که از عمر دولت حسن روحانی می‌گذرد بارها مورد انتقاد قرار گرفته است. این انتقادات را می‌تواند در سیاست‌های داخلی، عملکرد اقتصادی و سیاست خارجی دولت تقسیم‌بندی کرد. در زمینه سیاست داخلی این انتقادات به دخالت‌های مسئولان دولتی در امور سازمان‌ها و نهاد‌ها برمی‌گردد. این در حالی است که دولت یازدهم بارها به این اذعان داشته که کارشناسان امر باید تصمیم گیرنده نهایی باشند. حسن روحانی بارها بر این نکته تاکید کرده که اگر کاری به دست خود مردم صورت بگیرد امور به جلو حرکت خواهد کرد. این در حالی است که احمدی‌نژاد علنا اعضای دولت خود را کارشناس و خود را کارشناس ارشد معرفی می‌کرد. در عرصه اقتصادی دولت اعتدال بارها با یادآوری میزان رکود و تورم موجود در جامعه در هنگام به دست گرفتن عنان مدیریت اجرایی توان خود برای کاهش تورم و رشد اقتصادی را به رخ منتقدین کشیده است. شاید نیازی به مقایسه عملکرد دولت‌های روحانی و احمدی‌نژاد در عرصه سیاست خارجی نباشد. روحانی که دیپلمات بود یکی از اصلی‌ترین وعده‌های انتخاباتی خود (حل پرونده هسته‌ای از مسیر مذاکره) را جامه عمل پوشانید، این درحالی بود که محمود احمدی‌نژاد اهمیتی برای قطعنامه‌های صادر شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل و شورای حکام آژانس انرژی اتمی قائل نبود. 
 
این گزارش در ادامه خاطر نشان کرده که اقدام احمدی نژاد اقدامی باخت باخت برای وی خواهد بود: از سوی دیگر اسحاق جهانگیری معاون اول دولت یازدهم در اطلاعیه‌ای ضمن استقبال از طرح شکایت محمود احمدی‌نژاد در دستگاه قضایی اعلام کرد که مستندات تخلفات و سوءمدیریت‌های وی را به مرجع قضایی تسلیم خواهد کرد. ممکن است این استقبال چنین تعبیر شود که مسئولان دولت اعتدال به دنبال چنین فرصتی بودند تا «بگم‌بگم‌های» خود را به صورت رودررو آغاز کنند. به هرحال رئیس‌جمهور سابق تنها در شرایطی می‌تواند پیروز این صحنه سیاسی خودساخته و اجباری باشد که در دادگاه بتواند حقانیت خود را به اثبات برساند و برگ برنده را از آن خود سازد. با این حال در این نوع روش نیز خود شکستی نهفته است، چرا که در این حالت در بین افکار عمومی که دولت روحانی را تاکنون موفق می‌دانند شخصیتی معرفی خواهد شد که همگان آن را می‌شناسد. حالت دیگری که می‌توان برای رئیس‌جمهور پیشین متصور شد این است که دستگاه قضایی دلایل و مستندات اسحاق جهانگیری را پذیرا باشد. در این صورت نیز محمود احمدی‌نژاد که در کنشهای سیاسی پیشین خود احساس دیگری داشته  نتیجه دیگری خواهد گرفت. اما حالت دیگر که می‌توان تصور کرد این است که احمدی‌نژاد از شکایت خود صرف‌نظر کند که در این صورت هم عقب‌نشینی تلقی خواهد شد. 
 
روزنامه آرمان در ادامه موج تخریبی خود علیه اعضای جبهه پایداری به واکنش حمید رسایی، نماینده مجلس به سفر مقامات غربی به ایران اشاره داشته و با تیتر "دلواپسی‌های تازه رسایی " به این موضوع پرداخته است: حمید رسایی هنوز دلواپس است و اگر تا دیروز نگران توافق هسته‌ای ایران با کشورهای 1+5 بود، اکنون نگران سفر مقامات کشورهای اروپایی به ایران است؛ دلواپسی‌هایی که امروز خیلی به دلواپسی‌های مردم نزدیک است. البته او مخالفتی با اروپایی‌ها ندارد چنانکه چندی پیش به فنلاند رفته بود. او روش جدیدی هم برای نشان دادن نگرانی پیدا کرده و آن هم اینستاگرام است. حالا حجت‌الاسلام حمید رسایی به سفر وزیر امورخارجه فرانسه به ایران انتقاد کرده است. وی با انتشار تصویری در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت؛ «وزیر امورخارجه فرانسه که بیشترین نقش را در تشدید فشارها برای بازرسی و نظارت بر برنامه هسته‌ای کشورمان داشته و سرسختانه‌ترین مواضع را در برابر لغو تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران گرفته، شال و کلاه کرده تا به ایران بیاید. وقتی فرانسه خون‌های آلوده به ایدز را در دهه60 به رگ‌های بیماران کشورمان تزریق کرد، فابیوس، نخست‌وزیر فرانسه بود! 3500 بیمار ایرانی آلوده شدند که 200 نفر آنها از دنیا رفته‌اند. فابیوس حتی زحمت یک عذرخواهی را هم به خود نداد.حتما وزارت خارجه برنامه‌ای برای ملاقات این صادرکننده ایدز با 3300 بیمار آلوده ترتیب داده است؛ حتما برخی از طرف 3500 بیمار آلوده به ایدز، فابیوس را فرا خواهد خواند تا درباره این اتفاق توضیح دهد؛ حتما رئیس‌جمهور محترم در راستای دفاع از حقوق شهروندی، در ملاقات فابیوس با وی مطالبه این بیماران را فراموش نمی‌کند؛ حتما ظریف مثل رفتار اخم‌آلودی که با منتقدان ایرانی خود دارد با فابیوس برخورد خواهد کرد. اما آقایان محترم! اگر هیچ‌ یک از این کارها را نکردید و نگران به هم خوردن رابطه‌تان با این متهمان بودید، از یاد نبرید که دستان نماینده دولتی را در برابر چشم مردم مسلمان ایران در دست گرفته‌اید که وقتی نشریه شارلی ابدو به رسول خدا توهین کرده بود، از آن نشریه حمایت مالی کردند تا توهین‌شان را به پنج زبان ترجمه کنند و بعد درحالی که لبخند رضایت بر لب داشتند، از جلسه دولت بیرون آمدند و تصویر توهین به پیامبر خدا محمد مصطفی(ص) را رو به دوربین‌ها گرفتند. آقایان روحانی و ظریف! این را فراموش نکنید که یک ایرانی مسلمان هرگز توهین به رسول خدا را فراموش نمی‌کند، اما اگر فراموش کردید، بدانید که مردم ما حتی طرفداران شما این غفلت شما را از یاد نمی‌برند، چون پیامبرشان را بیش از هر چیز و هرکس دوست دارند». 
 
"دولت بازی رانت‌خواری و رباخواری را نخورد "، عنوان مصاحبه آرمان با فرشاد مومنی، فعال اصلاح طلب و اقتصاددان است:  یکی از تاریخ‌شناسان بزرگ علم یعنی توماس کوهن از تعبیری به این مضمون استفاده می‌کند که وقتی شرایط بحرانی شد، باید به بنیادها بازگشت. این بازگشت به بنیادها در شرایط کنونی برای ایران از جنبه‌های گوناگون اهمیت دارد؛ چنانکه فرشاد مومنی، اقتصاددان، معتقد است: «آمیزه‌ای از دانش ناکافی و منافع غیر هم‌راستا با مصالح توسعه ملی به‌ویژه طی یک دهه گذشته یکی از غم‌انگیزترین کارنامه‌ها را رقم زده است.» و بر همین اساس در گفت‌وگو با «آرمان» می‌گوید: «در بازگشت به بنیادها ابتدا باید مفاهیم کلیدی و سرنوشت‌ساز و فهم مسلط از آنها، مورد ژرفکاوی و بازنگری قرار گیرد؛ سپس با فراهم ساختن سایر مقدمات مانند نظام ثبت تجربیات و کارآمدسازی نظام آمار و اطلاعات و... می‌توانیم به روش علمی در مقام توصیف واقعیت‌ها قرار بگیریم.»

ارسال نظر

آخرین اخبار