افزایش اختلال بیشفعالی در گلستان/ نیاز مقاطع ابتدایی به مشاوره
اختلال بیشفعالی در بین کودکان گلستانی رو به افزایش است کارشناسان معتقدند به دلیل این که احتمال مجرم شدن در آینده این کودکان زیاد است، باید پالایشها و مشاورههای جدیتر در اینباره صورت گیرد.
به گزارش گلستان 24 تا به حال کسی از این فاصله توپی را به طرف صورتم نشانه نگرفته بود، گارد و نوع نگاهش طوری بود که انگار می خواهد با پرتاب آن صورتم را له کند. با آنکه شرایط برایش فراهم نبود تا در آن فضا به من آسیب بزند ولی ترس وجودم را فرا گرفته بود.
حدود ۴ الی ۵ بار درخواست مودبانه دادن توپ را تکرار کردم ولی انگار متوجه نمی شود. ۶ دانگ حواسم به او است که از اول ورودش به اتاق مثل یک موتور در حال حرکت است و دایم در بین صحبتهای مادر با روانشناس کودک می پرد.
نگاهم به اشک های مادر افتاد. روان شناس با توجه به آزمون های انجام شده در مدرسه و مرکز مشاوره «بیش فعالی» خسرو را که عامل ژنتیک نیز در آن بسیار تاثیر دارد، تایید می کند. انگار این جمله آخر دنیا را بر سر مادر خراب کرد. «یعنی بچه من مثل برادرم می شود که همه جرایم خرد و درشت را انجام می دهد». وقتی این جمله را گفت احساس ناتوانی در اداره فرزند در بغض صدایش مشخص بود چرا که نه درس می خواند و نه تنبیه در او تاثیر دارد.
مادر دیگری با صدایی آرام در حالی که به دخترش نگاه می کند می گوید که از او راضی است ولی نمی داند چرا با وجود اینکه که باهوش و پر تلاش است ولی نمره های خوبی نمی گیرد. با رسیدن پایان سال تحصیلی شکایت ها از او بیشتر و بیشتر می شود و ظاهرا در کلاس مدام حواسش جای دیگری است.
علی رغم مصرف قرص کودک از هیچ فعالیتی خسته نمی شود
«دیگر نمیتوانم تحملش کنم، آروز دارم که یک روز آرام باشد که بتوانم استراحت کنم. با وجود مصرف قرص از هیچ چیز خسته نمی شود». اینها جملاتی است که مادر سارا در اتاق مشاوره با وجود علاقه زیاد به فرزندش عنوان می کند.
پدر در آن لحظه صحبت های همسرش را ادامه می دهد و می گوید که برای اینکه انرژی فرزندشان کم شود او را به کلاس شنا فرستادند ولی او ساعت ها بعد از کلاس می دود و فعالیت دارد. او با لبخند شیطنت آمیزی می گوید که فرزندش شبیه خود اوست که در کودکی بسیار شیطنت داشته و همه از دستش عاصی بودند.
اینجا اتاق درمان و «امیر محمد» در فاصله کمی از من برای آفرینش دنیا و رفتاری بهتر برای درمان بیش فعالی آمده است. چند دقیقه بعد از شروع کار می بینم که می خواهد من را متوجه اتفاقی کند. پای زخمی اش را نشان می دهد و می گوید: خواهرم مرا عصبانی کرد و من میز تلویزیون را شکستم و شیشه پای من را برید.
به کارمان ادامه می دهیم که این بار می بینم با دست های کوچکش بر سرش می کوبد و جملاتی را می گوید که من اصلا متوجه نمی شوم. از او می خواهم که دوباره تکرار کند و این بار با صدای آرامتر می گوید. من خودم را به او نزدیک می کنم و با احساسی توام با خجالت و شرمندگی، با آن انگشت کوچک و ظریف کودکانه اش، به قسمتی از سرش اشاره می کند و می گوید: یک شیطانی در مغز من است و نمی گذارد که من کارهای خوب انجام بدهم. مرا گول می زند که حرف های شما را گوش ندهم.
می گوید که بچه ها او را به بازی راه نمی دهند و مجبور است از اول تا آخر بازی گوشه دیوار بایستد. از آرزوهایش می گوید. دوست دارد یک روز بعدازظهر از خانه بیرون برود و به عنوان کاپیتان تیم به او سلام کنند و بازی با فرمان او شروع بشود.
یکی از رایج ترین صحنه های مراکز مشاوره، کودکی است که دور صندلی ها می چرخد، پای سایرین را لگد میزند، به بعضی ها مشت میزند و به پدر و مادرش بد و بیراه می گوید که چرا او را اینجا آورده اند تا درمان شود.
من والدینی را دیده ام که می گفتند « از کارهای این بچه خسته شده ایم». این والدین به دلیل مشکل کودکشان دچار نوعی سردی و دلزدگی از روابط با همدیگر شده اند و بی رغبت به معاشرت با دوستان، خانواده و همکاران هستند.
درس خواندن برای کودکان بیش فعال معضل بزرگی است
درس خواندن برای کودکان بیش فعال تبدیل به معضلی بزرگ است چرا که خواندن، نوشتن، گوش دادن به صحبتهای معلم نیازمند تمرکز، توجه و آرامش کافی است ولی آنها در این زمینه ها مشکل دارند. ساعات انجام تکالیف درسی در خانه ساعات طولانی کشمکش بین پدر و مادر و کودک است.
مبتلایان به این اختلال نیازمند درمان های دارویی و رفتاری هستند که در صورت نبود پیگیری با اختلال سلوک که شاهد نمونه هایی از این رفتارها مانند نقض جدی قوانین و مقررات، زورگویی و قلدری، ارعاب، دزدی، سوء مصرف مواد و یا مقاربت جنسی نامشروع هستیم همراه می شود.
به همین منظور با «مهرداد» که مرزهای بیش فعالی را گذرانده و اختلال سلوک را تجربه کرده است صحبت می کنیم.
در حالی که روی صندلی لم داده است انگار با اعضای گروهش صحبت می کند. البته تاثیر قرصهای روان گردان است، چون به جز من و مادرش کسی در اتاق نیست. بارها به جرم ضرب و جرح و دزدی به زندان افتاده است. از کودکی اش یادش می آید، گفته هایش را مادرش که کنار او نشسته تایید می کند.
مهرداد می گوید: من تا دوران راهنمایی که به مدرسه رفتم شاگرد زرنگی بودم و درس هم که نمی خواندم. نمره های بالا می گرفتم ولی همیشه دوست داشتم بازی کنم و داخل کوچه باشم تا مدرسه. اصلا تمرکز نداشتم که بخواهم درس بخوانم تا در دوران راهنمایی ترک تحصیل کردم.
حوصله صحبت کردن ندارد به همین دلیل مادرش ادامه می دهد: از شیطنت های او اولیا مدرسه شاکی بودند، طوری که مرا دائم به مدرسه می خواستند و مرا تهدید به اخراج او از مدرسه می کردند. طوری شده بود که ما به خاطر رفتارهایش خجالت می کشیدیم جایی برویم.
مادر مهرداد ادامه می دهد: خبر دزدی های کوچک او به گوشم می رسید و من ناتوان از اینکه دائم در پی او باشم رهایش کردم. اصلا نمیدانم که سالها چگونه گذشت که ۳۴ ساله شد و در این مدت گاه گاهی به خانه سر میزد و ما خبر زد و خوردهای او را با دیگران می شنیدیم و برای ملاقاتش به زندان می رفتیم.
مهرداد وسط صحبت مادرش میگوید: اگر شما به من مهر و محبت می کردید و مرا سرزنش نمی کردید من الان وضعم این نبود.
نمی دانم که اشکهای مادر به خاطر وضعیت فعلی پسرش بود که مانند کودکی به او چسبیده یا کم و کاستیهایی که او در تربیت او گذاشت و مهر و محبت مادرانهای از دادن به مهرداد دریغ شد.
اختلال بیش فعالی در گلستان رو به افزایش است
بررسی های ما از مراکز مشاوره و آنچه که تا کنون دیدیم نشان از آن دارد که بیش فعالی در گلستان رو افزایش است و متاسفانه اطلاع رسانی دقیقی هم درباره آن نشده است. این موضوع البته مورد تایید مسئولان هم است و آن ها هم به نبود کار کارشناسی و مشاوره ای اعتراف دارند.
متولی رفع اختلالات کودکان مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی دانش آموزی استان است و وظیفه تشخیص، هدایت و پیگیری را بر عهده دارد.
رییس مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی دانش آموزی اداره کل آموزش و پرورش استان گلستان افزایش بیش فعالی در گلستان را تایید می کند و می گوید که آمار دقیقی از کودکان بیش فعال وجود ندارد اما تعداد مراجعه کنندگانی که اختلالات رفتاری، یادگیری و بیش فعالی دارند رو به افزایش است.
آمار دقیقی از کودکان بیش فعال وجود ندارد اما تعداد مراجعه کنندگانی که اختلالات رفتاری، یادگیری و بیش فعالی دارند رو به افزایش است.
«خدیجه نقوی شاهکوه» ضمن ابراز تاسف از این که برای مقطع ابتدایی مشاوره تعریف نشده است، می گوید: اختلال بیش فعالی قبل از ۱۲ سالگی شیوع پیدا می کند و باید تشخیص داده شود. یکی از مشکلات ما نبود مربیان پیش دبستانی آشنا به اختلالات کودکان هست اما ما آموزش معلمان را در دست اقدام داریم و دوره های آموزش خانواده نیز به سمت آموزش اختلالات رفتاری و یادگیری پیش می رود.
۵ درصد بزهکاران استان گلستان بیش فعال هستند
بر اساس گفته محمد مشکانی، دکترای روان شناسی کودکان استثنایی، بین ۵ تا ۱۰ درصد بچه های مدرسه، ۲.۵ درصد بزرگسالان، ۱.۶ درصد مردان و یک درصد زنان بیش فعال هستند.
آنان با اینکه احتمال دارد هوش بالایی داشته باشند ولی در اجرای آزمون های هوشی به دلیل نقص توجه و تکانش گری ۸ تا ۱۵ نمره پایینتر نشان می دهند.
مشکانی با اشاره به اینکه در کانون های اصلاح و تربیت کل کشور به ازای هر ۱۰۰ نفر ۵ نفر بیش فعال هستند ادامه می دهد: بر طبق پژوهش انجام شده ۵ درصد از ۷۱ نفر بزهکار در استان های گلستان و مازندران این اختلال را دارند که هوش کلی آنها ۸۵، هوش کلامی ۸۲ و هوش عملی آنان ۹۱.۹ است و تفاوت فاحش هوش کلامی و عملی آنان زمینه را برای ارتکاب جرایم فراهم می آورد.
این دکترای روانشناسی بیان می کند که اگر بیش فعالی درمان نشود، احتمال انجام رفتارهای غیر قانونی، بزهکاری، بارداری های بیش از موعد، باند بازیها و سوء استفاده وجود دارد.
اگر بیش فعالی درمان نشود، احتمال انجام رفتارهای غیر قانونی، بزهکاری، بارداری های بیش از موعد، باند بازی ها و سوء استفاده وجود دارد.
به گفته وی، پژوهش ها نشان می دهد که ۵۰ درصد پرونده های جنایی و قضایی و بسیاری از آمارهای حوزه پزشکی (ضرب و جرح، درگیری، خودکشی، قتل)، آموزش و پرورش (پیشرفت تحصیلی)، مددکاری اجتماعی (اعتیاد و بهداشت روانی) به اختلالات اغتشاشی که یک بخش آن بیش فعالی است بر می گردد.
مشکانی ساختار مغز کودک بیش فعال را سالم ولی عملکرد آنان را دارای مشکل می داند، به این معنی که این بچه ها مشکلات عصب شناختی پایه دارند و علی رغم اینکه هوششان ممکن است بالا باشد ولی پیشرفت تحصیلی خوبی ندارند.
تنبیه در کودکان بیش فعال تاثیری ندارد
داده های ارثی والدین باعث می شود که آنان بچه های بیش فعال داشته باشند. او شیوه های تربیتی سختگیرانه مثل تنبیه را در این کودکان موثر نمی داند چون سیستم های مغزی بازداری در آنها به شدت مشکل دارد.
مشکانی با تاکید بر نیاز مبرم به دارو درمانی، می گوید: به آسانی می توان با آموزش رفتار والدین، کار درمانگری، مهارتهای افزایش توجه و تمرکز و موسیقی درمانی این اختلال را توان بخشی کرد.
علی همت یار کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی هم ژنتیک، استرس های دوران بارداری و مسمومیت های صنعتی شهرهای بزرگ را از عوامل ایجاد بیش فعالی می داند و می گوید: معمولاً بیش فعال ها فرزند اول و پسر اول خانواده هستند و این آمار در کودکانی که با درمان های نازایی به دنیا می آیند بالاست. در میان کسانی هم که در ۴ یا ۵ سال بعد از ازدواج به دنیا می آید بیشتر است.
از تعداد ۱۳۰ مراجع به مرکز مشاوره شهرستان گرگان از مهر ۱۳۹۳ تا پایان اردیبهشت ۱۳۹۴، ۷۱ درصد مشکوک به یکی از انواع بیش فعالی هستند و از ۷۱ درصد آنها تقریبا ۳۲ درصد مراجعه مجدد نکرده اند. از کسانی که نیازمند دارو درمانی بوده اند ۴۰ درصد مراجعه کرده اند.
تحقیقات سال ۸۴ در شهر گرگان نشان می دهد که ۱۸.۴ درصد این بچه ها دچار اختلال رفتاری هستند که بیش فعالی یکی از آن موارد است.
همت یار با ابراز تاسف از اینکه به علت نبود مشاور و معلم آموزش دیده و آشنا به اختلالات، غربالگری وجود ندراد، می گوید: با یک آموزش ساده میتوان غربالگری اولیه را به کمک معلمان در کلاس انجام داد.
دارو درمانی و رفتار درمانی، مکمل بهبود اختلال بیش فعالی
عباس مظفری، کارشناس مشاوره مرکز مشاوره و روانشناختی استان گلستان بیشتر مراجعین بیش فعال را از نوع نقص توجه می داند و اشاره می کند که نحوه تشخیص آنها با توجه به معیارهای تشخیصی انجمن روان پزشکان است.
مظفری ادامه می دهد: دارو درمانی و رفتار درمانی مکمل همدیگر هستند و ۷۰ درصد مشکلات این کودکان با دارو درمانی و ۳۰ درصد با رفتار درمانی مرتفع می شود ولی انتظار تبدیل به اختلال سلوک و زمینه انحرافات اجتماعی در صورت نبود درمان مناسب برای این کودکان می رود. از محصولات بیش فعالی درگیری، پرخاشگری است که در صورت ادامه، درماندگی آموخته می شود و عزت نفس پایین می آید. کودکی که در خود عزت نفس احساس نکند به تباهی می کشد.
او اشاره می کند که میان شهرنشینی و نگاه به درمان ارتباط وجود دارد به این معنی که هر چه جامعه پیشرفته تر باشد در صورت نبود درمان خطرات بیشتری به کودک هدیه می شود.
شناخت به موقع بیش فعالی باید با حساسیت ویژه خانواده ها و پایش های اصولی کارشناسان حوزه آموزش باشد. از طرفی والدین باید بدانند که بیش فعالی کودکانشان ناشی از قصور و اشتباهات آنان نیست و با دریافت رفتار درمانی صحیح و اصولی، آموزش منظمتر، جو مسالمت آمیز و آرامتر خانواده اوضاع بهتری پیدا می کند.
اینجا انتخاب با خانواده های امثال خانواده خسرو قصه ماست که روزی با طی کردن مسیر درمان، فرزندشان تبدیل به یک ورزشکار موفق بشود که باعث افتخار آنهاست و یا تبدیل به یک بزهکار که مایه شرم آنهاست./مهر
ارسال نظر