اعمال سیاست تعدیل موالید در ایران و ضرورت بازنگری
رد سیاست دو فرزندی و طرح سیاستهای افزایش زاد و ولد، تجربه تلخ مسائل دوره گذار جمعیتی را برای بسیاری از مردم و مسئولین زنده خواهد كرد، اما باید بگویم ما اكنون در شرایطی هستیم كه حتی اگر سیاستهایی در جهت افزایش زاد و ولد اتخاد كنیم، هرگز نتایج قبلی را به بار نخواهد آورد
«بر مبنای بررسیهای به عمل آمده، اعمال سیاست تعدیل موالید از 4/6 مولود زنده به دنیا آمده در طی دوران بالقوه باروری یک زن (سال 1365) به 4 نوزاد درسال 1390 و کاهش نرخ رشد طبیعی جمعیت از 2/3 به 3/2 درصد در همینمدت با توجه به ساختمان فعلی بسیار جوان جمعیت و ویژگیهای زیستی و فرهنگی جامعه امکان پذیر خواهد بود. از این رو کاهش باروری عمومی زنان تا حد 4 نوزاد و نرخ رشد طبیعی 3/2 درصد درسال 1390 مهمترین هدفهای درازمدت سیاست تحدید موالید کشور خواهد بود و متناسب با این هدفها، کاهش نرخ رشد طبیعی جمعیت به 9/2 درصد درانتهای این برنامه و ابتدای برنامه توسعه بعدی، از طریق اثرگذاری آگاهانه و برنامه ریزی شده بر متغیر باروری به عنوان عمده ترین هدف جمعیتی این برنامه در نظر گرفته شده است»
به گزارش گلستان 24 :نتایج سرشماری سال 1385 كشور نشان میدهد كه روند تحولات جمعیتی كشور با آنچه كه در قانون توسعه آمده است، دارای انحراف چشم گیر بوده است. همچنان كه بیان شد بر اساس سرشماری سال 1385 رشد جمعیتی كشور 62/1 و میزان باروری كل كشور 8/1 اعلام شده است. این انحرافات از قانون برنامه توسعه ضرورت تجدید نظر در سیاستهای جمعیتی را بیشتر میكند.
تجربه انتقال جمعیتی کشورهای مختلف جهان نشان میدهد که برخی از كشورها به سبب رشد فزاینده جمعیتی و عدم تناسب بین جمعیت و امکانات به مشكلات دوره گذار وماقبل گذار جمعیت و برخی دیگر نیز به مسائل و مشكلات جمعیت مابعد گذار جمعیتی گرفتار هستند. به عبارت دیگر،اكثریتکشورهای جهان به نوعی با مسائل ناشی از عدم تعادل جمعیتی مواجهاند.
اگر چه شعار «دو بچه كافی است» در دهه هفتاد برای وضعیت جمعیتی با باروری بالای 6 فرزند مناسب بود، اما تداوم اینگونه سیاستها، در نهایت منجر به ظهور مسائل جمعیتی مابعد گذار خواهد شد. چرا كه تحولات سطوح باروری چه در ایران و چه در سایر كشورهای جهان نشان داده است كه كاهش زاد و ولد در سطح دو بچه متوقف نخواهد شد، روند كاهشی آن به سطح باروریپایین (كمتر از سطح جانشینی 1/2 فرزند) و بسیار پایین (كمتر از میزان باروری كل 3/1 فرزند)ادامه خواهد یافت كه سناریوی حد پایین پیش بینی سازمان ملل متحد نیز آن را تأیید میكند.البته باید به این امرمهم توجه داشته باشیم كه در مرحله باروری پایین، افزایش سطح باروری به بالای دو بچه نیز كار آسانی نیست، این مسئله را تجربه كشورهای غربی نشان میدهد كه حدود دو دهه در تلاش هستند كه سطح باروری خود را با اتخاذ تدابیر مختلفیافزایش دهند، اما به نظرمیرسد در این زمینه موفقیت چندانی كسب نكرده اند.
از سوی دیگررد سیاست دو فرزندی و طرح سیاستهای افزایش زاد و ولد، تجربه تلخ مسائل دوره گذار جمعیتی را برای بسیاری از مردم و مسئولین زنده خواهد كرد، اما باید بگویم ما اكنون در شرایطی هستیم كه حتی اگر سیاستهایی در جهت افزایش زاد و ولد اتخاد كنیم، هرگز نتایج قبلی را به بار نخواهد آورد، بلكه شرایطی فراهم خواهد كرد كه چرخه جدید مسائل و مشكلات مرحله مابعد گذار را تعدیل نماییم.
تغییرات جمعیتی علاوه بر اینکه از پارامترهای جمعیتی ناشی میشود از بسیاری ازعوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که به مرور زمان در مسیر تحول کشورها رخ میدهدتأثیر میپذیرد.آنچه که از طریق سیاستهای جمعیت قابل اعمال است، حفظ تعادل پویای ساختارکل جمعیت است، جهت حفظ این تعادل پویا لازم است به طور مداوم تغییرات جمعیت مطالعه و دورنمای تحولات جمعیتی ترسیم شود، در صورتی که مطالعات، احتمال خارج شدن جمعیت ازحالت تعادلی خود را نشان دهد، سیاستهای جمعیتی لازم اعمال شود. حال سوال این است که حالت تعادلی جمعیت چه وضعیتی است؟
ارسال نظر