بررسی محتوایی روزنامه های چهار شنبه:
ماموریت معنادار ظریف به عراقچی/ درِ این سازمان ملل را گل بگیرید
روزنامه های چهارشنبه مورخ 1 مهرماه 94، از برجام، سفر رئیس جمهوری به نیویورک و رژه نیروهای مسلح گفته اند.
به گزارش گلستان24، روزنامه های روز چهارشنبه اخبار و رویدادهای گوناگونی را از دنیای سیاست، هنر و فرهنگ بر روی دکه ها برده اند. فردا حسن روحانی در حالی عازم نیویورک می شود که قرار است در روز نخست اجلاس سران، سخنرانی کند. در این روز پوتین، اوباما و رئیس جمهور چین نیز سخنرانی دارند. برخی از روزنامه های اصلاح طلب به همین خاطر گزارش هایی را با مضمون بهبود روابط ایران و آمریکا آماده کرده اند.
پرزیدنت روحانی مچکریم/ «خندوانه» با طعم شکلات تلخ/ والیبال در باتلاق فرو نرود!
روزنامه اصلاح طلب آرمان در گزارشی به ستایش و مدح حسن روحانی پرداخته و عنوان گزارش را "پرزیدنت روحانی مچکریم"، برگزیده است: نیویورک تعظیم میکند به مجتهد ایرانی که فقیه است؛ به حقوقدانی که معاون جانشین فرماندهی کل قوا بوده است و به رئیسجمهور ایران که در همه حوزهها صاحبنظر و آگاه است. نام حسن روحانی با صلح مترادف است. او با ارائه پیشنهادی این صلح طلبی را به رخ جهان کشید، چنانکه در 25 سپتامبر 2013 در شصت و هشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد ایده جهان عاری از خشونت و افراطیگری را ارائه و در همان مجمع ایده مطرح شده تبدیل به قطعنامه شد. حسن روحانی باز هم به نیویورک میرود و باز هم میخواهد اقتدار در عین صلح ایرانی را به جهانیان نشان دهد. جهان دیگر ایران را دوست دارد و چشم خود را بر زیادهخواهیهایش بسته است، چون مشاهده کردند اکنون بر کرسی ریاستجمهوری ایران شخصیتی تکیه زده است که هیچگاه زیر بار زور نخواهد رفت و در عین حال مطالبات کشورش را طلب میکند. این رئیسجمهور از جنس دیگری است.
"«خندوانه» با طعم شکلات تلخ "، عنوان یادداشتی است که به دعوت شدن جانبازان اعصاب و روان به خندوانه اشاره دارد: بزرگی روح آنها زمانی هویدا شد که پژمان آقایی پزشک معالج این جانبازان اعلام کرد برخی از این مردان هر روز نزدیک به ۵۰ قرص آرامبخش میخورند تا بتوانند آرام بگیرند. سخت است پس از پنج سال اسارت و بازگشت به وطن راضی شوی به خاطر خانوادهای که سالها اسارت را برای دیدنشان روز شماری کردی، آنها را ترک کنی و کنج تنهایی در آسایشگاه را برگزینی اما یکی از میهمانان دیشب «خندوانه» چنین کرده بود. او متنی را آماده کرد که رامبد جوان برای یادگاری از او گرفت. او میگفت موج انفجار و موج شکنجه او را دچار ضایعات اعصاب و روان کرده است. دانشجوی عمران دانشگاه شفیلد انگلیس که با شنیدن تجاوز دشمن به خاک وطنش خود را به این دیار میرساند و در صحنه نبرد دچار ضایعه میشود هم جزو این میهمانان بود. او تمام آمال و آرزوهای خود را در دفاع از پایان نامهها و رسالههای دکتری در زمینه عمران پشت خاکریز گذاشت و در بیمارستان مستقر شد. جوان و حتی جناب خان دیشب هرچه در توان داشتند، گذاشتند تا فضای برنامه را مانند دیگر برنامهها به شادی و فرح نزدیک کنند. دیشب «خندوانه» میهمان ویژه خود را فرزند شهید معرفی کرد. فرزندی که به پاس شجاعتهای پدر شهیدش، عمر خود را وقف خدمت به همرزمان او کرده بود. پژمان آقایی مسئول بیمارستان میلاد شهریار بود. بیمارستانی که این جانبازان در آن روزگار خود را سپری میکردند. مسئول بیمارستان میگفت خانوادهام گله مندند که چرا بیشترین وقت فراغتم را با این جانبازان میگذرانم اما هرگز مرا از این کار منع نمیکنند.
شکست ها و ناکامی های بزرگ تیم ملی والیبال در ژاپن در گزارشی با عنوان "والیبال در باتلاق فرو نرود! "، نمود پیدا کرده است: هرچند منقدان کوآچ بر این باور هستند که او دیگر گزینه مناسبی برای سرمربیگری تیم ملی والیبال نیست و عده دیگری معتقدند که او ویژگیهای لازم برای هدایت بازیکنان را دارا نیست. هرچند در این میان نباید از اشتباهات بازیکنان و غروری که در چهره برخی از آنان دیده میشود، غافل شویم. نمونهاش درگیری اخیر میان کوآچ و میرزاجانپور بود که دلیل آن خوشحالی و خندان بودن میرزاجانپور پس از شکست تیم ملی والیبال عنوان شد. سوالی که در این روزها به ذهن اغلب علاقهمندان به والیبال میرسد این است که مسئولان فدارسیون تنها در روزهای پیروزی و موفقیت پاسخگو بوده و مصاحبه میکنند و چرا هیچکدام از مسئولان این فدارسیون درباره اتفاقات و شکستهای اخیر مصاحبه نکرده و واکنش نشان نمیدهند؟! باید بدانیم که هر تیم ورزشی پس از شکست به حمایت احتیاج دارد و اگر مشکلات امروز تیم ملی والیبال شناسایی نشده و به صورت ریشهای حل نشوند، باعث افت این تیم و بازگشت به شرایط سابق و تبدیل شدن مجدد به یک تیم درجه دو خواهیم بود.
رسوایی خوکی/ یک «موزه» از شایعات ایرانی!
روزنامه وطن امروز تیتر نخست خود را با عنوان "رسوایی خوکی"، به دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس و رسوایی های اخلاقی دوران جوانی وی اختصاص داده است: اسناد مورد ادعا مربوط به مراسم معارفه دانشجویان دانشگاه آکسفورد در یکی از سالهای 1985 تا 1988 بوده چرا که او در حقیقت یکی از اعضای یک باشگاه مخفی و کاملا مردانه دانشجویان آکسفورد بوده است. در کتاب «مرا دیو صدا بزن»، اشکرافت به تشریح خاطرات یک دانشجوی قدیمی این دانشگاه که رفتارهای غیرمجاز و غیراخلاقی انجام میداده، میپردازد: جیمز فرگوسن. دست بر قضا او دوست نزدیک و همباشگاهی دیوید کامرون بوده است. این دو به همراه یک دانشجوی دیگر به نام جیمز دلینگپول خاطرات شیرینی داشتهاند که حالا کام نخستوزیر انگلیس و رؤسای حزب حاکم محافظهکار را تلخ کرده است. غیر از کله خوک که بخشی از مراسم آیینی سیاه باشگاه «پایرز گاوستون» بوده، آنها انواع مواد مخدر از ماری جوآنا و حشیش تا کوکائین هم استعمال میکردهاند که این برخلاف ادعای اخیر کامرون درباره عدم استعمال مخدرات است.
در ادامه می خوانیم: پایرز گاوستون در حقیقت یک باشگاه دانشجویی کاملا مردانه بوده که برخی اعضای آکسفورد برای تقدیر از «شاه ادوارد دوم» تاسیس کرده بودند اما امروز تنها مکانی است برای تخلیه و بدمستی و روابط جنسی آنچنانی دانشجویان عمدتا متعلق به طبقات بالای جامعه. این گروه که هیو گرانت، بازیگر سینما و بوریس جانسون، شهردار جنجالی لندن نیز از اعضای آن هستند مدتهاست به خاطر برگزاری میهمانیهای فاسد، افراط جنسیتی و سرگرمیهای غیراخلاقی شناخته شده است.
"یک «موزه» از شایعات ایرانی!"، عنوان یادداشتی است که به شایعه ایرانی بودن همسر امیر سابق یمن اشاره کرده است: شنیدهها حاکی از این بود که «موزه بنت ناصر» همسر امیر سابق قطر، ایرانیالاصل و از اهالی شیراز است؛ بعدها شنیدهها حاکی از این شد که نام واقعی موزه، زهره صادقی است اما بعدا منابع آگاه به شنیدههایی دست یافتند که خانم موزه یک هووی 17 ساله دارد و گویا نام آن هوو زهره صادقی و اهل شیراز است! شنیدهها البته به جاهای باریکتر هم کشیده شد. «پخش سریع شایعه» و «زودباوری» یکی از مشکلات اصلی جامعه امروز ایران است. علاقه عجیب تعداد زیادی از مردم برای ساختن شایعه و البته استقبال کمنظیر تعداد زیاد دیگری از مردم برای چرخاندن دهان به دهان این شایعات موجب نشر گسترده این مطالب بیاساس شده است. در این میان برخی رسانهها اعم از سایتهای خبری یا روزنامهها به عنوان بازوی رسانهای در ترویج شایعات عمل میکنند و اخبار غیرواقعی را به باور و حقیقت نزدیک میسازند؛ تا جایی که همسر امیر سابق قطر را ایرانیالاصل و از اهالی شیراز یا شهرستان لار معرفی میکنند.«موزه بنت ناصر» همسر شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی امیر سابق قطر متولد سال 1959 میلادی در الخور قطر است که عدهای در ایران تلاش کردند وی را ایرانی معرفی کنند. موزه فرزند ناصر بن عبدالله المسند است و جستوجو در سایتهای عربزبان هیچ نتیجه مثبتی درباره ایرانی بودن ناصربنعبدالله ندارد. این خانواده حتی برای یکبار هم از ایرانی بودن خود سخن نگفتهاند اما اصرار عدهای در ایران برای ربط دادن امیر قطر و خاندان او به ایرانیها عجیب به نظر میرسد، چراکه هیچ افتخار و نکته دلگرمکنندهای نیز در این ربط دادن وجود ندارد.
ماموریت معنادار عراقچی/ دنیا در انتظار نطق آقای رئیسجمهور
روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در گزارشی با عنوان "ماموریت معنادار" به رمزگشایی از حکم ظریف به عراقچی برای نظارت بر اجرای برجام پرداخته است: دیروز اتفاق جالب دیگری هم رخ دادو آن اینکه با حکم ظریف؛ عراقچی رییس ستاد پیگیری اجرای برجام شد. یعنی همان کاری که جان کری هفته پیش با انتصاب" استفان مال " کرد، اینجا در کشورمان با انتخاب "عراقچی" انجام میشود اما بایک تفاوت عمده و قابل بحث. درآمریکا همه منتظر رای نهایی کنگره بودند وپس از آن ستاد اجرای برجام راه اندازی شد، اما در ایران هنوز کمیسیون برجام اعلام نظر نکرده عراقچی مسئول اجرایی کردن توافق نام گرفته است و همراه با مافوقش روانه نیویورک شده اند تا اموررا پیگیری کنند !پس حالا دولتمردان وزارت خارجه به کجا چنین شتابان به دیارغربت از نوع آمریکایی اش رفته اندو میخواهند پیگیر عملیاتی کردن برجام شوند ؟برجامی که هنوز کمیسیون مجلس بررسی هایش در باره آن ادامه دارد، آیا این اتفاق و این روند معنای خاصی میتواند داشته باشد؟ معنایی شبیه به تقابل بیشتر بین دولت و مجلس در این زمینه، یا شاید هم دهن کجی وزارت خارجه به کمیسیون برجام ؟ شاید هم اساسا این موضوع نشان دهنده این است که برجام و اجرایی شدن آن خیلی وقت است که نهایی شده و نمی تواند تغییری در مسیر برجام ایجاد کند.
در ادامه می خوانیم: از سویی انگار در کمیسیون برجام نیز یک سردرگمی و غیرقابل انکاری وجود دارد اینکه در حالی سخن از تایید مشروط برجام در روزهای آینده میشود و نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون برجام میگوید که کمیسیون به مجلس پیشنهاد خواهد داد که برجام را در قالب طرح در صحن علنی مجلس شورای اسلامی بررسی کند. اما مسعود پزشکیان عضو دیگر برجام به تابناک پاسخ میدهد: "قرار نیست اتفاقی در خصوص برجام در صحن علنی روی دهد، مگر اینکه گزارش کمیسیون ویژه تبدیل به طرح شود. خروجی کمیسیون ویژه تنها یک گزارش بوده و قضاوت با مردم خواهد بودو نمی توان برجام را مشروط پذیرفت" و البته نوذر شفیعی عضو کمیسیون امنیت ملی هم معتقد است اساسا برجام در حال حاضر در حال اجراست و برجام عملی شده است.حمید قزوینی فعال سیاسی در این باره به آفتاب یزد میگوید: "دولت ایران توافقی با آمریکا در زمینه مذاکرات داشته است. آمریکا مطابق تعهدش پیگیری های خود را انجام میدهد و دولت ایران هم با توجه به آن، بحث برجام را دنبال میکند در این بین مجلس کشورمان هم به عنوان قوه مستقل حق این را دارد تا در همه امور کشور واردشود و نظر خودش را اعمال کند."وی ادامه میدهد: " باید این هشدار را به دو کشور ایران و آمریکا داد که اگر کوتاهی در عملیاتی کردن توافق کنند تندروهای داخلی فرصت مییابند تا مانعتراشی کنند."قزوینی درباره این سوال ما که در آمریکا زمانی مسئول اجرای برجام مشخص شد که کنگره پس از پایان مهلت 60 روزهاش ناچار توافق را تایید کرد، اما در ایران عراقچی در حالیکه هنوز مجلس کشورمان نظرش را راجع به برجام نداده است مسئول پیگیری برجام میشود، توضیح میدهد : "ساختار سیاسی دو کشور ایران و آمریکا متفاوت است، در آمریکا نحوه ورود سنا به مسائل یک شکلی دارد و در کشور مامجلس شورای اسلامی یک شکل دیگر. آنچه که مسلم است اراده دو طرف به حل ماجرای هسته ای است وهمین موضوع است که باعث میشود توافقنامه به اجرا دربیاید. "قزوینی درباره اینکه آیا با توجه به عدم تایید برجام از سوی مجلس، صحبت از عملیاتی کردن آن منافاتی با خواست قوه مقننه کشور ندارد پاسخ میدهد: "تفاهمنامه هستهای نیازی به مصوبه مجلس ندارد.همان طور که میدانید قطعنامه 598 هم در مجلس تصویب نشد."
"دنیا در انتظار نطق آقای رئیسجمهور"، عنوان مصاحبه آفتاب یزد با جواد امیری است که به بایدها و نبایدهای حضور حسن روحانی در سازمان ملل پرداخته است: که بعضی وقتها ما نیاز به شوک درمانی داریم که این شوک درمانی می تواند هم در خارج از ایران و هم در داخل ایران آرایش سیاسی را به نفع شتاب ، سرعت و حرکتهایی که ممکن است در خارج به نفع ما باشد رقم بزند. یکی از اتفاقاتی که می تواند و تقریبا می توان گفت دنیا به دنبال آن است مبحث روابط دیپلماتیک با برخی کشورهاست. برای مثال در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا قرار است ایران و آمریکا تا ابدالدهر مسائل دیپلماتیک خود را از طریق روس و چین و اتحادیه اروپا و عمان و ترکیه و ... حل کنند یا یک عرف بین المللی وجود دارد که منظور از این عرف روابط دیپلماتیک دو طرفه است که این روابط نه تنها می تواند هم برای منافع ملی ما بهتر باشد و هم برای حل و فصل مسائل منطقه ای که یک ضلع اصلی آن «ایران» است؛ به عبارت دیگر همواره باید منتظر این باشیم که در فرمولهایی مانند 1+5 مسائل و مشکلات خودمان را با آمریکا حل کنیم که هر کدام از این بازیگران برای خودشان یکسری منافع، مضرات، قدرت و ظرفیت و نیز محدودیتهایی دارند؛ برای مثال روسیه که از یک سو عضو 1+5 است و از سوی دیگر در حالت تخاصمی با آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارد و تحریم نیز هست چگونه می تواند بی طرفانه مسائل ایران را در قالب 1+5 حل و فصل کند اصلا انتظار بی طرف بودن از روسها در این وضعیت معقولانه نیست یا چین که در دریای جنوب در مورد مسائل اقتصادی با آمریکا گلاویز شده است چگونه می تواند منافع خود را کنار بگذارد و به فکر منافع ایران در گروه 1+5 باشد یا اتحادیه اروپایی که در آن فرانسه درصد بیکاری اش بسیار بالاست و آلمان که مشکل یونان گریبان اش را گرفته و نفسش را بند آورده است چگونه می تواند در فرمول 1+5 فقط منافع ایران را در نظر بگیرد و منافع خود را کنار بگذارد! آنچه در این میان مطرح است این است که یک عرف دیپلماتیک وجود دارد که این عرف همان روابط دوطرفه در نظام بین المللی است که ما به دلایلی و آمریکا هم به دلایلی این رابطه را قطع کرده بودند.
امیری در ادامه پیشنهاد می کند: اگر روحانی می خواهد در اجلاس آینده شرکت کند ، به نظرم یکی از کارهایی که می تواند انجام دهد این است که به گونه ای زمزمه عادی سازی روابط را در عرف دیپلماتیک مطرح کند و این خودش می تواند لغو تحریمها را شتاب دهد و عاملی برای سبقت گرفتن شرکتهای فراملیتی متفاوت باشد و نشان دهد که مسئله توافق یا برجام هسته ای فقط یک رویکرد نظامی و امنیتی نبوده است بلکه یک رویکرد فرهنگی یا برجام فرهنگی در داخل هندسه نظام سیاسی ایران اتفاق افتاده است و بازیگران ایران فقط به دنبال یک تاکتیک نبودهاند بلکه به نظر می آید یک چرخش پارادایمی در داخل ایران با حفظ رویکردهای اصلی و بنیادی اتفاق افتاده است. به عنوان مثال ارتباط ایران با محور مقاومت قرار نیست تغییری کند بلکه قرار است تعمیق شود و ابعاد دیگری را هم در بر بگیرد.
چرخش معکوس چرخ اقتصاد در هیاهوی توافق هستهای/ درِ این سازمان ملل را گل بگیرید
روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان " چرخش معکوس چرخ اقتصاد در هیاهوی توافق هستهای"، به اوضاع اقتصادی کشور پس از اعلام توافق هسته ای پرداخته است: وضعیت سهامداران بورس و آنها که سرمایه و هستیاشان را با درخواست و اصرار دولتمردان و شخص رئیسجمهور به بازار سرمایه آوردند، روز به روز بدتر میشود، ورشکستگی و احساس پشیمانی از اعتماد به وعدهها، تنها دستاورد کسانی است که شعارهای انتخاباتی مبنی بر استفاده از دانش و سواد متخصصان را باور کرده بودند! به جز آنها، مردم دیگری که نه در بورس سرمایهای دارند و نه در جایی دیگر، برخلاف آنچه گفته شده و برایش جشن گرفته میشود، گرانی مکرر کالاها و خدمات عمومی و دولتی را با همه وجود لمس میکنند و معلوم نیست آن همه هیاهو چه کارکردی داشته است!؟ در سوی دیگر، مسکن، آرزویی که برای خیلیها دست یافتنی شده بود، به حال خود رها شد و کسی برنامهای برای خانهدار کردن مردم و دهکهای کمدرآمد ندارد! مشکل ریزگردها و خشکی دریاچه ارومیه حل نشد اما معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیطزیست، به سیاحت در قطب شمال به همراه اعضا خانواده مشغول است! فازهای مهم و حیاتی پارسجنوبی در طول دو سال گذشته تنها کمتر از نیم درصد پیشرفت داشته!
در ادامه این گزارش تحلیلی آمده است: اما در همین مدت موفق شدیم رکورد تاریخی واردات بنزین در یک روز را بشکنیم! آنهم بنزین پاتیلی و فاقد هرگونه استاندارد اولیه! بانکها اما کماکان با قدرت و قوت به کار خود که دوشیدن اقتصاد بیمار جامعه است ادامه میدهند و با بکار بردن پیشرفتهترین حیلههای قانونی و در مقابل چشمانی که ظاهرا عمدا به روی هم گذاشته شده، با سود تاریخی و بینظیری که در دنیا مشابهی ندارد، یعنی با سود 48 درصد به مردم نیازمند و بیچاره وام میدهند! صنایع در بدترین وضعیت ممکن نالان از کمبود نقدینگی، با سختترین مشکلات متصور دست و پنجه نرم میکنند و هیچ روزنه امیدی برایشان در نظر گرفته نمیشود! نه یک ریال یارانه تولید پرداخت شده و میشود، نه وام و نقدینهای به پیکر نیمه جان آنها تزریق میشود که البته با سود 48 درصد، همان بهتر که نشود! واردات کالاهای مصرفی- که به سادگی و کمترین برنامهریزی قابل تولید در کشور است- اوج گرفته و اشتغال برای کارگران خارجی روز به روز بیشتر و بیشتر میشود. شاید در ادامه این فهرست تلخ بتوان دهها و صدها معضل و مشکل دیگر را هم برشمرد که ناشی از وعدههای غیرواقعی، رفتار غیرصادقانه با مردم، اقدامات خلاف عقل و علم و... است و جز تلخی چیزی نمیافزاید. اما در سوی دیگر شعار و هیاهوی دست یافتن به بزرگترین پیروزی قرن و تاریخ و ... همچنان برپاست! هیاهو و جشن و پایکوبی پیروزی هستهای، ترجیعبند کلام هر روزه مسئولان است و با ربط و بیربط درباره آن سخن میگویند و از مزایا و طعم گوارا و خنک سرابی که قرار است به جای آب به مردم نوشانده شود سخن میگویند! این همه در حالیست که با گذر از نیمه عمر دولت یازدهم، نه چرخ اقتصاد در گردش است و نه چرخ هستهای و ظاهرا کسی هم قرار نیست برای آن فکری بکند!
"درِ این سازمان ملل را گل بگیرید"، عنوان یادداشت روز کیهان است که به ماجرای منصوب شدن نماینده شورای حقوق بشر در یکی از پنل های این شورا اشاره دارد و آن را رسوایی برای سازمان ملل می داند در حالیکه عربستان بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان است: «فیصل تراد»، نماینده موقت عربستان در شورای حقوق بشر سازمان ملل چند روز پیش به عنوان رئیس یکی از پنلهای کلیدی شورای حقوق بشر سازمان ملل منصوب شد! وظیفه این جایگاه، انتصاب مقامهای ارشدی است که استانداردهای بینالمللی حقوق بشر را شکل داده و درباره نقض حقوق بشر در سراسر جهان گزارش ارائه میدهند! طبق اسناد شورای حقوق بشر سازمان ملل که در اختیار دیدهبان سازمان ملل نیز قرار گرفته، سعودیها عنوان ریاست گروه پنج عضوی سفرا موسوم به «گروه رایزنی» را عهدهدار شدهاند و هماکنون قدرت این را به دست آوردهاند تا نمایندگانی را از سراسر جهان برای بیش از 77 جایگاه منصوب کنند تا به مسائل حقوق بشری جهان رسیدگی کنند. این شاهکار سازمان ملل، درست یکی دو روز بعد از حملات شیمیایی آل سعود به صعده صورت گرفت که به شهادت دهها زن و کودک یمنی منجر شد. در این باره گفتنیهایی هست: مهرماه سال 90 بود که، عادل الجبیر، سفیر وقت عربستان در آمریکا (وزیر خارجه فعلی آل سعود) با اعلام اینکه، ایران به «فکر» ترور اوست، تاکید میشود به «فکر» ترور اوست! از جمهوری اسلامی ایران به سازمان ملل شکایت کرد و مجمع عمومی سازمان ملل نیز بدون فوت وقت، با صدور یک قطعنامه ایران را محکوم کرد!
ارسال نظر