به گزارش گلستان24، روزنامه های چهارشنبه 8مهر 94 از موضوعاتی همچون دیدار اتفاقی ظریف و اوباما، دیپلماسی ناموفق دولت در پیگیری حادثه منا، وضعیت اموال خارجی بابک زنجانی، حل بحران سوریه با نگاه ایرانی و وضعیت سفره مردم با وجود یارانه نقدی نوشته است.
مصافحه خبر ساز
روزنامه اصلاح طلب قانون در دفاع از دیدار ظریف و اوباما نوشت: یک دیدار غیرمنتظره بین ظریف و رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا زلزله سیاسی تازه ای درداخل کشور رقم زد.به گواهی شاهدان عینی درحالی که ظریف به همراه هیات ایرانی قصد خروج از سالن را داشت تا زمانی که روحانی از پشت تریبون به درخروجی سالن هدایت میشود استقبال از وی را برعهده بگیرد و در حال خروج از در در راهرو مقابل با اوباما و تعدادی از اعضای هیات آمریکایی مواجه میشود. ملاقات در راهرویی که دری به هیچ سوی دیگری برای گریز از این دیداروجود نداشته است. طرف ها سلام واحوالپرسی می کنند و دست می دهند.دیدارازقبل تعیین شده نبوده است وقطعا هم این دیدار نه معنای آغاز مذاکرات تازه ای دارد و نه پایانی بر مذاکرات، تنها ملاقاتی اتفاقی بوده است.این دیدار کوتاه اما تنها چند ساعت پس از انتشار خبرش باموجی ازواکنش ها روبه روشد.واکنش هایی از سوی برخی از رسانه های مشخص وجریانات خاص.شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشوربه سرعت دست به قلم شده و خطاب به وزیرامورخارجه نوشته است:«مگرنگاه گرگ ومیشی آمریکا به ما تغییر کرده که با اوباماگپ وگفت می کنید!»
حال سوال اما این است که چرا این دیدارکوتاه تا این حدبایدحساسیت برانگیزباشدوواکنش به وجود بیاورد؟ایران و آمریکا برای دوسال دردوسوی میز در حال مذاکره با هم بودهاندوپیش ازاین نیزتماس تلفنی میان حسن روحانی، رئیسجمهور ایران وباراک اوباما همتای آمریکایی اش برقرار شده است.
از سویی آیا وظیفه وزیر امور خارجه یک کشوردقیقامذاکره با بیگانگان ورفع مشکلات متاثرازروابط خارجی یک کشور نیست؟کجای این دیدار چنددقیقه ای می تواند چنین واکنشهایی رابرانگیزد؟
تجربه دو سال اخیرنشان داده که این دیدارها کمک به رفع مشکل می کند،زیرا چنین دیدارهایی مشکلاتی که درگذشته توسط دولت قبل به وجود آمدراتاحدودی رفع کرده است.مشکل ایران در عرصه سیاست خارجی،تحریم هاست.
ازسوی دیگر چگونه است که اکنون یک دیدار کوتاه چند دقیقه ای در راهروی سازمان ملل که منطقه بیطرفی جهانیان است،به زعم جریانهای خاص میتواند موجب وهن جایگاه و خدشه به اعتبار ایرانیان شود و سخنرانی رئیس دولت سابق در دانشگاه کلمبیا که زمینهساز بیشترین اهانت هابه جایگاه ریاست جمهوری و ملت ایران شداعتراضی رابرنیانگیخت؟
حکایت شاید حکایت یکبوم ودوهوایی است که درآن اولین چیزی که قربانی می شود اعتبار و منافع ملی یک کشور است.
حال باید منتظر ماند و دید پس از آنکه رئیس جمهورایران که زیر فشار چندروزه مخالفانش به بهانه فاجعه مناقرار داشت، تنها رئیس جمهور از کشور اسلامی بود که نطقش را با اشاره مستقیم به این فاجعه و عربستان آغاز کرد مخالفان دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم به دنبال چه موردتازه ای خواهند گشت. کاروان دیپلماسی ایران درمسیر امنیت ایران و منافع ملی درحرکت بوده وانتظارهانیز همیاری همه جناح ها با آنان است.
فشار به دولت با اهرم منا
قانون پیگیری ها و انتقادات مربوط به عملکرد ضعیف دولت درباره احقاق حقوق حاجیان ایرانی را فشار به دولت و تندروی دانسته و نوشت:
آبی که به واسطه بیکفایتی آل سعود گل آلود شده، به بهانهای برای ماهیگیری برخی تندروها مبدل گشته و در همین راستا ما شاهد آن هستیم که جریانهایخاص داخلی، فاجعه منا را به اهرمی برای فشار بر دولت به کار گرفتهاند و تلاش میکنند تا انتقامهای چندینو چند ساله خود را از روحانی و گفتمان او بگیرند. بعد از اینکه آل سعود یکی از بزرگترین کشتارهای مسلمین جهان را در کمتر از چند ساعت رقم زد، برخی به جای آنکه شمشیرهای انتقاد خود را برای دشمن تیز کنند، تیغ کینه را رویه عمل خود قراداده و شروع به تخریب دستگاه دیپلماسی کردند. این جریانات که برای رسیدن به آمال خود به هر ریسمانی چنگ میزنند، حجاج کشته شده در مکه را نیز طعمه ایقرار دادند تا بتوانند کابینه یازدهم را ناکارآمد جلوه داده و طوری نشان دهند که سیاستخارجی ایران دچار ضعفهای مبنایی است. آن افرادی که سالها و ماهها تلاش کردند تا پیروزی بزرگ توافق هستهای به نام دولت یازدهم زده نشود، این فرصت را مغتنم دانسته و ادعا میکنند، اعتبار و احترام به پاسپورت ایرانی بازنگشتهاست واینگونه اظهارات را در دستور کار خود قرار داده اند.
انتظارات این جریانات به گونهای است که از آن بوی جنگ برمیخیزد. سخنان آنها مبنی بر این است که روحانی باید با رژیمسعودی نزاع کرده و روابط دو کشور لغو کند. این طیف سیاسی و رسانههای وابسته به آن با بهرهگیری از چهرههایی که جایگاه حقوقی و حقیقی قابل استنادی در عرصه کارشناسی ندارند، سعی بر این داشته تا دولت روحانی بدون هزینه کردن چهرههای معروف خود به توپ ببندند.
به نظر میرسد این جریانات به هیچ صراطی مستقیم نیستند و بارها در مسائل مختلف نشاندادند که منفعت شخصی و جناحی را به منافع ملی ترجیح میدهند.حال باید منتظر ماند ودید روحانی از بحران منا نیز مانند پرونده هسته و بازگشایی سفارت انگلیس میتوانند تندروها را به انزوای بیشتر بکشاند یا خیر!
دیپلماسی هپروتی!
روزنامه اصولگرای وطن امروز در نقد دیپلماسی دولت نوشت: این نوع از دیپلماسی، در نوع خود مدلی ویژه است. در حالی که تروریسم پشت مرز کشورها پا بر زمین میکوبد، در حالی که 400 جنازه ایرانی در صحرای تفتیده منا روی زمین مانده و در حالی که دولت ورشکسته سعودی برای ایران شاخ و شانه میکشد، این نوع خاص از دیپلماتها، لبخند بر لب، آستانه کاخ سفید را مینگرند تا شاید معجزهای نمایان شود.
حدود 2 ماه قبل، چند روز پس از اعلام برجام، وقتی یک مقام مسؤول در جلسهای خصوصی به مخاطبانش گفت: «اشتباه نکنید! بزرگترین دستاورد این دو سال مذاکره، برجام نبوده بلکه شکلگیری یک زیرساخت ارتباط با آمریکا بوده است» - و این خبر عمدا به بیرون درز داده شد - کمتر کسی توانست به عمق مساله پی ببرد. این سخن، مستقیما موید آن تئوری بود که مدتها پیش از اعلام برجام به جد معتقد بود تبعات فراهستهای و فرامتنی برجام بسیار مهمتر از چیزی است که درون متن نوشته شده و اساسا بخش عمده خطر متن به دلیل «بستر»ی است که قرار است این متن در آن بنشیند و اجرا شود.
از دید آمریکا و دوستان داخلیاش، برجام قرار است زیرساختی فراهم کند که با شکلدهی یک سلسله اتفاقات در حوزههای افکار عمومی، دیپلماسی، اقتصاد و فرهنگ، ایران را از کشوری انقلابی به کشوری عادی بدل کند.
قبل از هر چیز، واضح است که تلاشی جدی برای تغییر ادبیات نسبت به آمریکا در دولت آقای روحانی وجود دارد با این پیش فرض که همان طور که رئیسجمهور با لحنی تهدیدآمیز گفته، پس از توافق نمیتوان با جهان همانگونه سخن گفت که پیش از آن سخن میگفتیم. پس از آن، دیدیم که آقای رئیسجمهور وعده میدهد مشتاقان گشایش سیاسی و اجتماعی در داخل کشور پس از توافق هستهای، منتظر تحقق قریبالوقوع رویای خود باشند.
اندکی بعد از آن، دولت آشکارا وارد مذاکرات منطقهای در چارچوبی شد که حقیقت آن چیزی جز «مذاکره ژئوپلیتیک با آمریکا» نیست ولو اینکه در هزار لفافه پیچیده شده باشد.
میدانیم که در سطح رئیسجمهور آمریکا هیچ چیز تصادفی رخ نمیدهد. این را هم میدانیم که حسن روحانی و محمدجواد ظریف پیش از سفر به نیویورک و در حین آن بارها گفته بودند برنامهای برای دیدار با اوباما ندارند اما اکنون این اتفاق رخ داده است. نه فقط دیدار رخ داده بلکه آنگونه که منابع آگاه ایرانی به رسانهایهای نزدیک به دولت گفتهاند دقایقی هم به خوش و بش گذشته است.
بسیار سادهدلانه خواهد بود اگر کسی تصور کند همه این اتفاقات بدون هیچ قصد و نیتی و صرفا به قول آن مرحوم «همینجوری» در حال رخ دادن است. کاملا واضح است که دولت در حال نگهبانی از زیرساخت رابطه با آمریکاست بدون اینکه به افکار عمومی توضیح بدهد در ازای به حراج گذاشتن سرمایه انقلابی و اعتبار ملت ایران مشخصا چه دستاوردی جز تعطیلی حقوق ملت یا تحقیر شدن توسط حکومت جاهلی عربستان سعودی به دست آورده است؟
برنامه سیاست خارجی دولت روحانی را فعلا در یک جمله میتوان خلاصه کرد: پیدا کردن بهانههایی جدید برای باز ماندن مسیر تماس با آمریکا یا به تعبیر آن جانباز بصیر در دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی «نگه داشتن پا لای در».
اکنون که روابط با آمریکا خوب شده و در راهروهای سازمان ملل اوباما را هم تصادفا میشود دید، چرا همپیمان منطقهای آمریکا عزت و آبروی ایران را به بازی گرفته و برای صدور یک ویزا حاجت به زانو زدن و واسطه تراشیدن افتاده است؟ آیا همین خود نشانهای از واقعیتهای «جهان پسابرجام» که دولت عامدانه درصدد تحریف مشخصات واقعی آن است، نیست؟
نکته جالب در این میان اما این است که این روند چندان هم نگرانکننده نیست. مردم ایران خیلی زودتر از آنچه تصور میشد در حال فهمیدن این حقیقت هستند که «دیپلماسی هپروتی» راه به هیچ کجا نمیبرد.
حادثه منا در نیویورک بهتر رسیدگی میشد!
وطن امروز: حسن روحانی 5 روز پس از وقوع فاجعه منا به ایران بازگشت و در بدو ورود به ایران گفت دولت و وزارت خارجه اقدامات بسیار خوب و فعالانهای در قبال این ماجرا انجام دادند. به گزارش «وطن امروز»، حسن روحانی افزود اتفاقا دسترسی آنها برای پیگیری این حادثه در نیویورک بهتر بود و آنها توانستند با کشورهای اسلامی گفتوگو کنند.
روحانی دیروز در جمع خبرنگاران با اشاره به حادثه منا، اظهار کرد: من وقتی وارد نیویورک شدم، از این حادثه اطلاع یافتم و همان موقع با آقای جهانگیری به صورت مفصل قبل از پیاده شدن صحبت کردم و اقداماتی را که لازم بود، ابلاغ کردم.
رئیسجمهور گفت: دولت و همه مسؤولان اقدامات بسیار خوبی را انجام دادند و وزارت خارجه تاکنون بسیار فعال عمل کرده است و اتفاقاً ما در نیویورک دسترسیهایمان برای پیگیری این حادثه با مسؤولان کشورهای اسلامی بیشتر بود. این مساله از آن جهت است که میتوانستیم صدای مسلمانان مظلوم جهان و همچنین مردم ایران را به گوش جهانیان برسانیم. رئیسجمهور با اشاره به تبلیغات برخی رسانههای عربی در این زمینه گفت: برخی رسانههای عربستان به جای اینکه فیلمهای مربوط به حادثه را پخش کنند، انیمیشن برای مردم ساختند و پخش کردند. این اقدام رسانههای عربستانی یک توهین به ملل اسلامی است. روحانی البته گفت سفرش به نیویورک نیمهتمام بوده است! او با بیان اینکه سفر امسال به دلیل بروز حادثه منا نیمهتمام ماند، گفت: این سفر باید تا امروز بعدازظهر ادامه مییافت. من 5 ملاقات و 3 نشست خود را لغو کردم، به خاطر اینکه امروز در تهران جزو استقبالکنندگان از اجساد مطهر حاجیان مظلوم ایرانی باشم. در شرایطی که رسانههای آمریکایی از گفتوگوی ایران و آمریکا در ماجرای سوریه خبر میدهند، روحانی گفت: اگر بتوانیم از خون یک مسلمان حراست و حفاظت کنیم، تا به زمین ریخته نشود این جزو وظایف ماست. من اگر بدانم امنیت در عراق و سوریه برقرار میشود و مردم این کشورها راحت خواهند شد، هرجا باشد، حاضرم بروم و با هر کسی که باشد حاضرم صحبت کنم، به شرط آنکه بدانم نتیجه آن به امنیت و حفظ جان مردم منطقه میانجامد.
اموال خارجی زنجانی در حال چپاول است
روزنامه اصلاح طلب آرمان از وضعیت اموال خارجی بابک زنجانی نوشته است: شمارش معکوس برای برگزاری دادگاه بابک زنجانی مفسد بزرگ اقتصادی آغاز شده است؛ وی باید در دادگاه درباره7/2میلیارد یورو بدهی به دولت پاسخگو باشد. به همین دلیل و برای بررسی جوانب مختلف دادگاه وی با دکتر نعمت احمدی وکیل پایه یک دادگستری و یکی از وکلای معروف پروندههای سیاسی گفتوگو کردیم. وی معتقد است: « هنگامی که وکیل بابک زنجانی مدعی است با اکبرترکان مشاور رئیسجمهور در آسمان قشم ملاقاتی داشته و راهکاری برای پرداخت پول یا بهتر بگویم آدرس پولهای پنهان شده از چشم مسئولان را در اختیار دارد، باید این سخنان را جدی گرفت و دنبال سرنخ رفت. این وکیل آدرس و شماره تلفن دارد و دادگاه و مسئولان رسیدگیکننده به پرونده به او دسترسی دارند. قطعا منظور آقای وکیل، داراییهای موجود در ایران نیست؛ چرا که این داراییها تحت نظارت مسئولان پرونده است. در نتیجه منظور وی داراییهای موجود در خارج از کشور است. وصل حلقه داخلی از طریق بابک زنجانی به حلقه خارجی خیلی ساده است. دستگاه قضائی باید سخنان وکیل بابک زنجانی را پیگیری کند. بیشک اگر این مسأله پیگیری شود سرنخهای مهمی درباره رابطه بابک زنجانی با عناصر خارجی به دست خواهد آمد».
گزیده مصاحبه:
هنگامی که آقای احمدینژاد عنوان کرد«قطعنامهها کاغذپاره هستند» و ما تحریمها را دور خواهیم زد پروندههایی مانند پرونده بابک زنجانی در کشور شکل گرفت.
با این وجود ما نباید از بابک زنجانی یک غول مفسد اقتصادی بسازیم. بابک زنجانی حاصل شرایط به وجود آمده در دولت احمدینژاد است. هنگامی که تحریمها علیه ایران شکل گرفت محمود احمدینژاد چارهای جز دور زدن تحریمها و استفاده از افرادی چون بابک زنجانی نداشت.
آنچه باعث افشای پرونده زنجانی شد نوع و شیوه رفتار خود وی بود. زنجانی با خودنمایی به یکباره خود و ثروتش را در معرض دید همگان قرار داد. وی هنگامی که یک زمین را در شهرک غرب خریداری کرد به یکباره شروع به گودبرداری کرد، به شکلی که بسیاری از منازل مسکونی اطراف با مشکلات زیادی مواجه شدند.
بابک زنجانی تنها نیست. عدهای تلاش میکنند به افکار عمومی القا کنند که وی تنهاست و هیچ عقبه و همدستی نداشته است. در ابتدا باید هدف از بازداشت بابک زنجانی را مشخص کرد. آیا هدف تنها تنبیه وی بوده یا اینکه هدف این بوده که پولی که توسط عدهای به یغما رفته دوباره به بیتالمال بازگردد. بیشک هدف اول این است که پول بیتالمال دوباره به جایگاه خود بازگردد. بابک زنجانی نمیتواند تنها و بدون همدست باشد.
نفت یک کالای استراتژیک و شناختهشده است و مبدأ و مقصد خاصی دارد و هرکسی به راحتی نمیتواند به خرید و فروش آن بپردازد. به همین دلیل پیدا کردن سرنوشت نفتی که بابک زنجانی فروخته است بسیار آسان است. مسأله مهم اینکه دستگاه قضائی وظیفه نظارت بر عملکرد مجرمان را ندارد. دستگاه قضائی مانند یک بیمارستان است که بیمار یا مجرم برای درمان به آنجا منتقل میشود. به همین دلیل دستگاه قضائی در این زمینه کاملا مظلوم واقع شده است.
وزیر اقتصاد دولت احمدینژاد در برنامه مستقیم تلویزیونی هرگونه آشنایی با بابک زنجانی را کتمان کرد. این در حالی است که ایشان باید علت کتمان را بگوید. براساس اسناد منتشره یکی از افرادی که بابک زنجانی را تأیید کرده ایشان بوده است. در طول هشت سال گذشته حجم فروش نفت ایران مبلغی بالغ بر750میلیارد دلار بوده است. در نتیجه7/2میلیارد دلار مبلغی بزرگی در این حجم روابط اقتصادی نبوده است. در دوران احمدینژاد نظام سیاسی و اقتصادی کشور به هم خورد. این در حالی است که در دولت آقای هاشمی و رئیس دولت اصلاحات وضعیت کشور در بسیاری از جهات قابل قبول بود. در شرایط کنونی نیز آقای روحانی از پاکدستترین افراد در کابینه خود استفاده کرده است. هنگامی که وضعیت به جایی میرسد که آقای خاوری به عنوان رئیس بانک ملی کشور رشوه میگیرد و از کشور فرار میکند باید زنگ خطر را به صدا درآورد.
دادگاه بابک زنجانی باید علنی برگزار شود. من با هرگونه برگزاری دادگاه غیرعلنی بهویژه در پروندههای فساد اقتصادی بزرگ مخالف هستم.
اگر در دادگاه علنی اسامی برخی افراد به زبان آورده شد که نباید چنین اتفاقی رخ میداد چه نتیجهای در پی خواهد داشت؟
هیچ اشکالی ندارد. اصل و اساس برگزاری دادگاه برای شناخت متهم یا متهمان و دلایل یک تخلف است. در نتیجه مسئولان باید از برگزاری علنی دادگاه بابک زنجانی استقبال کنند. در ماههای اخیر دادگاه مهدی هاشمی به صورت غیرعلنی برگزار شد و برخی ابهامات درباره این پرونده در بین افکار عمومی باقی ماند. در ابتدا عنوان کردند که مهدی هاشمی دارای13اتهام است. این در حالی است که در نهایت وی تنها به دلیل سه اتهام راهی زندان اوین شد. نکته دیگر اینکه غیرعلنی برگزار کردن دادگاه سبب مظلومنمایی متهم در بین افکار عمومی جامعه می شود.
بهترین گلم سوال از احمدینژاد بود
آرمان: علی مطهری پیرامون صحبتهای یکی از منتقدان سیاسی درباره ارنج تیم ملی فراجناحی صحبت کرد.
برخی از دوستان اصولگرای ما میگویند که مطهری گل به خودی میزند. دلیلش این است چون گاهی علیه آنها انتقاد میکنم این حرفها را میزنند. نقل همان ماجرای «مارادونا را ول کن و غضنفر را بچسب» است.
یعنی مطهری، غضنفر است؟
از نظر بعضی از دوستان اینگونه است. چون به نفع رقیب شان حرف میزنیم میگویند که شما گل به خودی میزنید.
پس بهترین گلی که زدید کدام بود؟
بهترین گلم شاید همان سوالی بود که از رئیسجمهور در دوره دولت قبل مطرح کردیم. این کار برای نخستینبار در تاریخ جمهوری اسلامی انجام شد و در واقع آن تابو شکست که راه باز شود تا این کار راحتتر صورت بگیرد. البته پس از آن آیین نامه مجلس را هم اصلاح کردیم و حالا کارآمدتر شده است. موضوع سوال از رئیسجمهور همان 10 پرسشی بود که از ایشان مطرح کردیم. هم سوالات اقتصادی، هم سیاسی و هم فرهنگی. بالاخره برای نخستین بار بود که رئیسجمهور به مجلس میآمد تا پاسخگو باشد. اما پس از آن برای نخستین بار آیین نامه را هم اصلاح کردیم تا در نهایت پرسش از رئیسجمهور منجر به رایگیری در مجلس بشود.
قبلا اینگونه نبود؟
خیر، قبلا رئیسجمهور فقط میآمد پاسخ میداد و میرفت. اما حالا و در آییننامه جدید شرایط به اینگونه نیست. اگر بنا باشد که دوباره رئیسجمهور به مجلس بیاید و به سوالات پاسخ دهد اینبار رایگیری دربارهاش انجام خواهد شد و این میتواند موثر باشد. در واقع میتواند آثار بیشتری داشته باشد.
از کاروان اقوام احمدی نژاد تا گروه کاری روحانی
روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد به مقایسه سفر روحانی و احمدی نژاد به نیویورک پرداخته است: شهریور 91، محمود احمدی نژاد برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل عازم نیویورک شد. اما نه با هیئتی سیاسی، اقتصادی، بلکه با کاروانی حدودا 120 نفره شامل همسر، عروس، فرزند و اقوام مسئولان دولتی. سفری که بیش از آنکه کاری و اداری باشد، فرصتی بود برای گشت و گذار خانوادگی.
کمیسیون اصل ٩٠ مجلس شورای اسلامی در جواب شکایت قاضیپور از احمدینژاد، جوابیه ای ارسال کرد و در بخشی از این گزارش توضیح داد که" سفر افراد غیرمسئول در هیئت اعزامی ضرورت نداشته و حضور همسران و اعضای خانواده آنان نیز فاقد توجیه است." حضور زنان مقامهای همراه رئیس دولت در حالی صورت گرفته که طبق عرف بینالمللی، تنها همسران رئیسجمهور در چنین اجلاسهایی حضور مییابند.
هزینه هر شب اقامت هر اتاق ٢ تخته از این هتل ۴ ستاره در ماه سپتامبر ٢٠١٢، از ۴٠٠ تا ٧٠٠ دلار اعلام شده بود که با توجه به تنگناهای اقتصادی و مشکلات ارزی ناشی از تحریمها که از سال ١٣٩١ کشورمان با آن مواجه است، تحمیل هزینههای کلان ارزی و غیرضرور، کاری غیرعادلانه و تحمیل فشار مالی سنگین بر مردم است و با شعار عدالت و مهرورزی دولت منافات دارد".
اما حسن روحانی در اولین سفرش به نیویورک در سال 92، هیئتی 70 نفره را به همراه خود برد. ۷۰ نفری که شامل دیپلماتها و خبرنگاران ایرانی می شدند. در سال 93 محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور، حسین فریدون دستیار ویژه رئیس جمهور و حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی روحانی، وی را در این سفر همراهی کردند. همراهان امسال رئیس جمهور در سفر به نیویورک نیز، دکتر نهاوندیان رئیس دفتر، دکتر واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، دکتر آشنا رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری و دکتر ستاری معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری بودند.
دکتر ظریف وزیر امور خارجه و حسین فریدون دستیار ارشد رئیس جمهوری نیز پیشتر عازم نیویورک شده بودند. اگر چنین مقایسه هایی را در ابعاد دیگری نظیر کیفیت و تعدد دیدارها، ملاقات ها، سخنرانی ها و مصاحبه های احمدی نژاد و روحانی در سه سال اول سفر به نیویورک انجام دهیم، به تفاوت معنا دار وضعیت دولت فعلی و دولت قبلی بیش از پیش می توان پی برد.
دیپلماسی سیاست خارجی دولت قبل برای کشور قطعنامه های متعدد سازمان ملل و قطع ارتباط با بسیاری از کشورها را به دنبال داشت و دیپلماسی فعال و پرتحرک حسن روحانی که بی شک محمد جواد ظریف ستون اصلی خیمه آن است، به حل مسئله هسته ای و احترام جهانیان به منطق گفتگوی ایرانیان منتهی شده است. تجربه سفرهای روسای جمهور قبلی و دکتر روحانی به سازمان ملل نشان داده است که هرگاه سخنان مطرح شده در مجمع عمومی سازمان ملل همراه با عقلانیت، در نظرگرفتن منافع ملی، پرهیز از ماجراجویی و به دور از رفتارهای هیجانی بوده است، احترام ملت ها و سران کشورها را به همراه داشته است.
دولت مهرورزی که رئیس اش امروز دعا می کند دوره مال مردم خوری به پایان می رسد، پاسخ سوالات بی شمار افکار عمومی و رسانه های مستقل را درباره مسائل متعددی که نمونه سفرهای ذکر شده تنها بخش کوچکی از آنها است هنوز نداده است و داعیه بازگشت به قدرت را نیز دارد.
احمدینژاد به ما گفت چرا گفتید گوشت 6 هزار تومان است
آفتاب یزد: رئیس سابق سازمان صداوسیما گفت: همانطور که ما از رئیس دولت اصلاحات تقدیر و تشکری مفصل برگزار کردیم با دولت آقای احمدینژاد هم همان برخورد را داشتیم. رابطه سازمان با روسای جمهور روشن و در چارچوب مشخصی است. اتفاقاً همین سوال را آقای روحانی در جلسه هیئت دولت از من پرسید و گفت از کی، وقتی رئیس جمهوری میرود اینگونه از ایشان تجلیل میشود؟ من به آقای روحانی گفتم از رئیس دولت اصلاحات هم تجلیل شد. ایشان فرمودند نه؛ که وزرا تایید کردند که چنین تقدیر و تشکری برای ایشان هم برگزار شد. اگر در سازمان باقی میماندم برای آقای روحانی هم چنین مراسمی برگزار میکردم. ما در آغاز فعالیت دولت آقای روحانی به پیشواز ایشان رفتیم و اولین سخنرانی ایشان بعد از تحویل گرفتن دولت، در صداوسیما بود.
به گزارش انتخاب، رئیس سابق سازمان صداوسیما در مورد اینکه برخی میگویند ما از دولت احمدینژاد به طور ویژه حمایت کردیم باید بگویم ما در دو سال اول دولت احمدینژاد با ایشان مشکلات زیادی داشتیم.
وی تصریح کرد: آنقدری که سایتهای اصولگرا از ما انتقاد میکردند. اصلاحطلبها چنین انتقادهایی را نمیکردند. یک زمانی همکاران ما در صداوسیما گزارش تهیه میکردند به عنوان مثال در مورد قیمت گوشت. آقای احمدینژاد در هیئت دولت با ما برخورد میکرد که شما چرا گفتید گوشت شش هزار تومان است. گوشت الان کیلویی چهار هزار تومان است. من یک بار با ایشان بحث کردم اکثر روزنامههای اصلاح طلب عکس من و احمدینژاد را تمام قد مقابل هم در صفحه یک کار کردند. آنجایی که همه به نفعشان باشد همه حرفهای ما را استفاده میکنند اما آنجایی که به ضررشان باشد یا یک بحث فکری داشته باشیم منتشر نمیکنند.
آقای ظریف! مسئولیت اقدام خود را بپذیرید
آفتاب یزد با انتشار یادداشت صادق زیباکلام نوشت: به نظر من مصافحه ظریف و اوباما در راهروهای سازمان ملل اقدام تاثیرگذاری است. بهر حال دو طرف بسیار احترام آمیز با یکدیگر برخورد نمودهاند و در همان گپ کوتاه خود نیز به مسائلی اشاره نموده اند که روی توافق هسته ای و روند اجرای آن موثر است.بنابراین نبایستی روی تاثیر این موضوع تردیدی داشت.
اما در مورد موضوع فوق نکته ای که خیلی مهم به نظر می رسد رفتار آقای ظریف پس از انتشار خبر فوق است.بنده انتظار داشتم ایشان پس از رسانهای شدن خبر خیلی سریع و جدی موضوع را تایید می فرمودند و به گمانه زنی ها و ابهامات پایان می دادند.
اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد و از همین جهت بنده به ایشان انتقاد دارم .
به راستی آقای ظریف مگر شما قتل و یا اقدام خلاف امنیت ملی انجام داده اید که اینگونه رفتار می نمایید؟گویی وزیر خارجه کشورمان قتلی انجام داده و حال در پی اثبات این نکته است که این قتل غیرعمد بوده است.
آقای ظریف! واکنشهای عصبی دلواپسان به اقدامات شما مسبوق به سابقه است و بنابراین اینکه امروز به خاطر این ملاقات کوتاه با اوباما به شما حمله می کنند اتفاق تازه و بدیعی نیست و حتی قابل انتظار بود. مگر طی دو سال گذشته بارها و بارها این انتقادات و اعتراضات به شما نشد؟
آقای ظریف!بجاست محکم و قرص در مورد اقدامی که انجام دادهاید بایستید و به این بازی اتفاقی یا عمدی بودن این مصافحه پایان دهید.این موضوع اگر هم به قیمت احضار شما به مجلس و استیضاح باشد مهم نیست. چرا که وزیر خارجه کشورمان فعل حرامی انجام نداده است.
در ماجرای «منا» کوتاه نمی آییم
روزنامه دولتی ایران با پرداختن به سخنان سخنگوی دولت درباره فاجعه منا نوشت: سعودی ها حرفی برای گفتن ندارند و به دلیل بی مسئولیتی آنها، مجبوریم از همه امکانات استفاده کنیم نوبخت با توصیه منتقدان به رفتار منصفانه: حوادث اخیر - فاجعه منا - را ابزاری برای فشار سیاسی بر دولت قرار ندهید وقتی اوباما میگوید این کشور - عربستان سعودی - ضد دموکراسی است دیگر انتظاری بیش از این نمیتوان داشت موضوع «منا» را در مراجع قانونی پیگیری حقوقی خواهیم کرد.
سخنگوی دولت دیروز در واکنش به این سخنان، منتقدان را به رعایت «انصاف» فراخواند و ضمن یادآوری «سفر ناتمام» روحانی، این سؤال را مطرح کرد که: « با توجه به محدودیتهای رسانهای برای انعکاس این فاجعه دردناک آیا حضور رئیس جمهوری در داخل کشور مؤثر بود یا حضور در مجمع جهانی که همه سران کشورها حضور دارند و تریبون جهانی در اختیار است تا این رخداد غم انگیز پیگیری شود؟ » وی اضافه کرد:« بیش از دو سال از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد و این دولت هیچگاه جلسهای در روز جمعه تشکیل نداد؛ ولی پس از شنیدن این موضوع رئیس جمهوری بلافاصله از معاون اول خواستند تا هیأت دولت را تشکیل دهد و یک هیأت برای اعزام مشخص شود. ضمن اینکه رئیس جمهوری به مراتب و به طور مستمر این موضوع را در زمان حضور در مجمع عمومی مطالبه میکردند و انتظارات ملت ایران را نسبت به حادثه پیش آمده خواستار بودند.»
سخنگوی دولت با تأکید بر اینکه «رئیس جمهوری و مسئولین لحظه به لحظه نگران و پیگیر این حادثه بودند» تصریح کرد: «باید در این موضوع منصفانه عمل کنیم. چنین حوادثی، موضوعی نیست که به دولت - که درگیر مسائل بسیاری است-فشار سیاسی وارد کنیم.» سخنگوی دولت اطمینان داد: «همه حقوق زائران را پیگیری خواهیم کرد و شرافت و حیثیت خود را در این میدانیم که حقوق ملی را در عرصه بینالمللی بگیریم و در این زمینه در زمان خود اطلاعرسانی خواهیم کرد.»
سخنگوی دولت در ادامه «ریاض» را مخاطب قرار داد و تأکید کرد:« دولت عربستان باید حداقل بپذیرد که مسئولیت سلامت زائران شرعاً، عرفاً و طبق پروتکلهای بینالمللی بر عهده آنان است و در این مسأله باید پاسخگو باشد.» نوبخت سپس ضمن تشریح اقدامات دولت در پاسخ به این سؤال که «گفته میشود نرخ بیمه جانباختگان حادثه منا منصفانه نیست» تصریح کرد: «دولت، بیمه و سقف آن و همچنین تشییع و تدفین این عزیزان و حقوق آنها را در عرصه بینالمللی پیگیری خواهد کرد.»
معاون رئیس جمهوری در پاسخ به اینکه «گفته میشود دولت عربستان اجساد برخی جانباختگان را دفن کرده است» گفت: «آنها نمیتوانند بدون اجازه از خانواده جانباختگان و روال رسمی چنین اقدامی انجام دهند. اگرچه برخی کشورها اعلام کردهاند که دولت عربستان میتواند اجساد جانباختگان را در آن کشور دفن کند، ولی ما چنین اجازهای به آنها ندادیم.»
سخنگوی دولت در پاسخ به سؤالی درباره اظهارات تند وزیر خارجه عربستان نسبت به رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز گفت:« وقتی بپذیریم که از کشوری صحبت می کنیم که نسبت به افراد بی گناه عناد دارد، حرفهای سخیف و پوچ دور از انتظار نیست. عربستانی که حتی با توجه به این همه سرسپردگی به امریکا، اوباما میگوید این کشور ضد دموکراسی است بنابراین انتظاری بیش از این نمیتوان داشت.»
نوبخت افزود: «این حرفها فرافکنی است و نسبت به این موضوع از مجاری قانونی شکایت و پیگیری حقوقی خواهیم کرد، این موضوعات سازوکار خود را دارد.» وی همچنین درمورد احتمال سفر رئیس جمهوری به عربستان تأکید کرد: «برای احقاق حقوق شهروندان از هر گونه اقدامی دریغ نخواهیم کرد اما سفر رئیس جمهوری به دیگر کشورها دارای پروتکلهایی است.»
سخنگوی دولت همچنین درباره خبر تبادل زندانیان امریکا و ایران، تصریح کرد: «ما موظفیم آزادی زندانیان خود را در تمام کشورها پیگیری کنیم اما مذاکره دوجانبه یا تهاتر در این زمینه با دولت امریکا نداریم.»
شست ایران و 6 قدرت جهانی برای اجرای «برجام»
ایران: نخستین نشست وزیران خارجه ایران و گروه 1+5 و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از توافق در نیویورک برگزار شد. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران دوشنبه شب در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل با همتایان خود از گروه 1+5 و فدریکا موگرینی دیدار و درباره تازهترین تحولات مربوط به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) رایزنی کرد.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از این نشست با بیان اینکه هیأتهای کشورهای مختلف، مقدمات اجرایی کردن توافق هستهای از جمله تعیین روز آغاز اجرای برجام را دنبال میکنند، گفت: «در صورت تأیید توافق هستهای در مجلس ایران، کمیسیون مشترک نظارت و اجرای برجام از همان روز اجرای توافق، آغاز به کار خواهد کرد.» موگرینی همچنین با اشاره به سفر اخیر یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران و رضایت وی از این سفر، آن را اقدامی مثبت خواند و افزود: کمیسیون مشترک نظارت و اجرای برجام نخستین جلسه خود را پس از روز اجرای توافق برگزار خواهد کرد.
وی از مطرح شدن موضوع توافق هستهای توسط اکثر سخنرانان روز نخست نشست سران مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان پیروزی بزرگ دیپلماسی و گفتوگوهای چندجانبه ابراز خرسندی کرد و در پاسخ به سؤالی درباره تعهد امریکا به لغو تحریمها گفت: «همه طرفها به اجرای کامل و بموقع تعهدات خود پایبند هستند.» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا همچنین درباره جدول زمانی اجرای توافق با بیان اینکه «منتظر تصمیم مجلس ایران هستیم»، اظهار داشت: «در متن توافق، ضربالاجل تأیید توافق در ماه اکتبر است ولی در صورت تأیید زود هنگام آن از سوی مجلس ایران و آمادگی لازم از لحاظ اقدامات فنی، امکان اجرای توافق در موعد مقرر و زودتر از آن میسر است.»
ارزیابی مثبت کری و فابیوس از نشست نیویورک
«جان کری» و «لوران فابیوس»، وزیران خارجه امریکا و فرانسه نشست 1+5 و ایران در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل را عالی ارزیابی کردند. وزیر خارجه امریکا در پیامی در صفحه توئیتر خود نوشت: «نشست خوبی با همکاران خود در گروه 1+5 و ایران درباره اجرای توافق هستهای داشتیم.» فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه هم نشست ایران و گروه 1+5 را عالی توصیف کرد. این اظهار نظرهای کوتاه در حالی است که تاکنون هیچ مقامی درباره جزئیات این نشست اظهارنظر نکرده است.
روایت عراقچی
سیدعباس عراقچی معاون حقوقی و امور بینالملل وزارت امور خارجه در خصوص این جلسه گفت: وزیران امور خارجه با اظهار خوشوقتی از روند تحولات مربوط به برجام طی حدوداً دو ماه گذشته، و طی مراحل قانونی در کشورهای 1+5، ابراز امیدواری کردند با پایان روند بررسی قانونی برجام توسط مجلس شورای اسلامی ایران، روند اجرایی شدن آن آغاز گردد. وی اضافه کرد: در این جلسه مرور مختصری بر مقدمات مربوط به اجرایی شدن برجام در هر دو حوزه تحریمها و هستهای صورت گرفت و بر رفع موانع احتمالی تأکید گردید. در این جلسه همچنین روند اجرای نقشه راه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و ارزیابی مثبت یوکیا آمانو از این روند، مورد توجه قرار گرفت و بر ضرورت ادامه نقشه راه تا بسته شدن موضوعات مربوط به گذشته (پی ام دی) توسط شورای حکام تأکید گردید.
شمار جانباختگان ایرانی حادثه منا به ۲۳۹ رسید
روزنامه اصلاح طلب ابتکار در خبری از شمار کشته شدگان در فاجعه منا نوشت: رئیس سازمان حج و زیارت: مجموع قربانیان فاجعه منا به 4700 نفر رسیده است.
رییس سازمان حج و زیارت اعلام کرد: شمار جانباختگان ایرانی حادثه منا به ۲۳۹ رسید و به 400 نفر نیز میرسد. وی با اشاره به اینکه در حال حاضر فرایند تشریفات برای انتقال اجساد به کشور تمام شده است، افزود: مشکلی در خصوص پروازهای انتقال جانباختگان داریم که امیدواریم امروز این مشکل حل شود. اوحدی با بیان اینکه روند شناسایی اجساد به کندی پیش میرود، گفت: شمار مفقودان حادثه منا در حال حاضر به ۲۴۱ نفر رسیده است. سخنگوی وزارت ارشاد با اعلام اینکه بیش از دو سوم مفقودان جزو جانباختهها هستند، گفت: به احتمال زیاد آمار جانباختههای ایرانی به بیش از ۴۰۰ نفر میرسد. حسین نوشآبادی گفت: اگر قرار بود مفقودان زنده باشند، باید در این چند روز به کاروانهایشان برمیگشتند یا جزو مجروحان و مصدومان شناسایی میشدند؛ بنابراین بیش از دو سوم مفقودان جزو جانباختگان هستند و اگر فرض را بر این بگذاریم، تعداد کشتهشدهها بالغ بر ۴۰۰ نفر است. وی ادامه داد: هماکنون تعداد زیادی کانتینر در کشور عربستان اجساد قربانیان را نگهداری میکنند که هنوز دولت عربستان هویت آنها را شناسایی نکرده است، به همین دلیل احتمال اینکه اجساد زائران ایرانی مفقود شده در این کانتینرها باشد بسیار زیاد است.
حل بحران سوریه با نگاه ایرانی
ابتکار در یادداشتی از نقش ایران در حل بحران سوریه نوشته است: طی یک هفته تمام رهبران غربی، یکی پس از دیگری از اهداف مشترکی که از 5 سال پیش برای سرنگونی حکومت سوریه و بشار اسد داشتند، قطع نظر کردند. در روز های اخیر مقامات سیاسی غرب از آمریکا و انگلیس و فرانسه گرفته تا آلمان و استرالیا و... یکی پس از دیگری بر لزوم همکاری با ایران، روسیه و بشار اسد در حل بحران سوریه تاکید می کنند. بعد از گذشت 5 سال از مقاومت مردم سوریه و هم پیمانانش بویژه حزب الله لبنان و پایدار بودن ایران و روسیه در حمایت از اسد و تاکید بر راه حل سیاسی بحران و همچنین ناکامی آمریکا و غرب و همپیمانان منطقهایشان در براندازی حکومت سوریه و تشدید بحران مهاجران که بگونه ای تمام کشورهای اروپایی را درگیر این ماجرا کرد، زمینه را برای ضرورت حل بحران سوریه فراهم آورده است.
ایران پیوند تنگاتنگی با رژیم اسد دارد چه در گذشه و چه در زمان فعلی این رابطه حفظ شده و به بخشی از راهبرد منطقهای ایران تبدیل شده است. شکی نیست که سقوط رژیم اسد میتوانست قدرت مانور جمهوری اسلامی در منطقه را کاهش دهد و محور تهران، بغداد، دمشق و حزبالله (لبنان) را که جمهوری اسلامی آن را «عمق استراتژیک» خود میداند با اختلال و گسست مواجه کند. بنابراین ایران در طول پنج سال بحران سوریه از حکومت سوریه و راه حل سیاسی در این کشور دفاع کرد. غرب و همپیمانان منطقه ایش نیز تا قبل از توافق هستهای معتقد بودند که براندازی رژیم اسد با توجه به اهمیت و پیوندهای تنگاتنگ رژیم اسد با ایران، منجر به تضعیف جمهوری اسلامی در مذاکرات اتمی و سوق دادن آن به سوی انعطاف و سازش بیشتر میشود. اما بعد ازحل مناقشهای هستهای ایران، براندازی رژیم اسد از این جنبه نیز اولویت خود را برای غرب و کشورهای منطقه از دست داد.
روسیه و پوتین مانند ایران از ابتدای بحران سوریه حمایت خود را از سوریه و بشار اسد اعلام کردند و میتوان گفت از محدود وضعیتهای در صحنه بین الملل بود که نه تنها کوتاه نیامد، بلکه هم از حق وتو استفاده کرد و هم در زمینه شیوه نظامی به شدت به طرف غربی هشدار داد. در هفتههای اخیر نیز حضور نظامی روسیه در سوریه تشدید و جنبه علنی به خود گرفته است. میتوان حمایت و سرسختی روسیه را اینگونه تفسیر کرد که بعد از فروپاشی شوروی، رژیم اسد تنها متحد روسیه در خاورمیانه است و براندازی آن ضربه مهلکی به راهبرد ژئوپلیتیکی روسیه وارد میکند.
راهبرد غرب به رهبری آمریکا از ابتدا در نقطه مقابل ایران و روسیه قرار داشت. غرب و آمریکا حق را به مثابه قدرت میدانستند و تمایل نداشته و ندارند که موقعیت برتر خود را در جهان بویژه خاورمیانه به عنوان منطقه پیرامونی غنی از مواد خام و انرژی از دست دهند. و در همین راستا در سوریه و دیگر مناطق به ایفای نقش میپردازند.و بر همین مبنا از ابتدای بحران سوریه راه حل نظامی و برکناری بشار اسد را در صدر اولویتهای راهبردی خود قرار دادند و در این جهت حتی دست به راه اندازی و حمایت گروههای تروریستی در سوریه زدند.
در هفتههای اخیر با شدت گرفتن موج گسترده پناهجویان به سوی اروپا، و بروز اختلافات داخلی میان اعضای اتحادیه اروپا در پذیرش مهاجران، این کشورها را به گونهای بلاواسطه درگیر بحران سوریه کرده است. در بحثهای اخیری که در کشورهای غربی بر سر مهار موج پناهجویی درگرفته، تحلیل کارشناسان و مقامات سیاسی این کشورها و حتی دیگر کشورها و کارشناسان دنیا به این جمله ختم میشود: منشاء بحران (جنگ داخلی در سوریه و قدرت گیری تروریستها به ضرر غرب) باید خشکانده شود.
اکنون به نظر میرسد که در سطح بینالمللی اجماعی بر سر حل بحران سوریه در حال شکلگیری است که رژیم اسد هم بخشی از آن به شمار میرود. با وجود این، غرب تاکید دارد که باید تنظیمات و توافقات سیاسی به گونهای باشد که در پایان پروسه باثباتسازی بخشهای تحت حاکمیت رژیم اسد و تشکیل دولتی که نماینده بخشهای واقعی مردم این منطقه باشد، اسد و محافل نزدیک به او با توجه به کارنامه ۴ ساله اخیرشان جایی در قدرت نداشته باشند. اما ایران و روسیه همچنان تاکید دارند که باید رای مردم تعیینکننده باشد و ماندن یا رفتن اسد به این رای واگذار شود.
سفره مردم با یارانه پر نشد
روزنامه اصلاح طلب اعتماد در گزارشی از ضربه اقتصادی پرداخت یارانه نقدی نوشت: پرداخت ماهی ٤٥هزار و ٥٠٠ تومان آن هم در یک خانواده ٦- ٥ نفره، خیلیها را خرسند کرد و امیدوار به اینکه سطح رفاه زندگیشان با این پول بالاتر میرود و زندگی راحتتری را خواهند گذراند. با این آرزو که تعداد بیشتری از خواستههای فرزندانشان را برآورده کرده و زندگی شادتری خواهند داشت. غافل از آنکه معادلات اقتصاد با آنچه در ظاهر تصور میشود تفاوت دارد. ماهی ٤٥ هزار و ٥٠٠ تومان به ازای هر نفر که به قراری ماهی سه هزار و ٥٠٠ میلیارد تومان میشود برای خرید مایحتاج وارد بازار شد ولی در مقابل بازار توان جوابگویی به این میزان تقاضا را نداشت و در نتیجه قیمتها در بازار رفتهرفته بالا رفت. ماه به ماه رشد قیمتها توان خرید مردم را کاهش داد و امروز پس از گذشت پنج سال از آغاز هدفمندی یارانهها میبینیم که نهتنها سطح رفاه خانوارها افزایش نیافته است بلکه مصرف مواد غذایی اساسی مانند شیر، گوشت، برنج و نان در سبد خوراکی خانوار آب رفته است. نهتنها مصرف مواد غذایی اساسی بلکه تمام مصارف با استناد به جدیدترین آمار بانک مرکزی از هزینه و درآمد خانوار در سال ٩٣، کمتر شده است.
١٤/٥ درصد افت مصرف با لحاظ بُعد خانوار
محاسبه میزان کاهش مصرف ١١ قلم مواد خوراکی اساسی بر اساس بُعد خانوار سرانه نشان میدهد در سال ٨٤، هر فرد در سال ٢٩٠ کیلو گرم مواد خوراکی و آشامیدنی اساسی مصرف میکرد اما مقدار مصرف هر فرد در سال گذشته به ٢٤٨ کیلوگرم رسید که ٤٨/١٤ درصد کمتر شده است. در مورد مصرف تمام اقلام خوراکی و آشامیدنی نیز این آمارها با روندی مشابه قابل مشاهده است. به این صورت که مصرف اقلام خوراکی و آشامیدنی هر فرد در سال ٦٢٦ کیلوگرم در سال ٨٩ بوده که با ١٢ درصد کاهش به ٥٥١ کیلوگرم در سال ٩٣ رسیده است.
هر نفر ماهانه ٧٧٩ هزار تومان هزینه و ٤٩٣ هزار تومان درآمد داشته است
مقایسه هزینه و درآمد خانوارها طبق معمول از عقبماندگی درآمدها نسبت به هزینه افراد حکایت دارد. در سال ٩٣ هر خانوار در سال ٣١ میلیون و ٨١٥ هزار و ٤٩٨ تومان هزینه داشته است که میشود دو میلیون و ٦٥١ هزار و ٢٩١ تومان هزینه ماهانه و اگر بخواهیم هزینه هر نفر در ماه را محاسبه کنیم رقم ٧٧٩ هزار و ٧٩١ تومان به دست میآید. در مقابل هر خانوار در سال ٩٣ به طور متوسط ٢٠ میلیون و ١١٧ هزار و ٢٠٥ تومان درآمد خالص پولی داشته است که درآمد ماهانه خانوار بر این اساس یک میلیون و ٦٧٦ هزار و ٤٣٣ تومان برآورد شده و درآمد هر فرد در یک ماه ٤٩٣ هزار و ٣٨ تومان محاسبه میشود. با کسر میزان هزینه از درآمد ماهانه هر فرد ملاحظه میشود که هر نفر در ماه برای مخارج خود ٢٨٦ تومان کسری درآمد دارد.
هزینه خوراکیها کم شد
یکی از نکاتی که از سوی اقتصاددانان به عنوان آیتمی که سطح رفاه اقشار متوسط و پایینتر را تحت تاثیر قرار میدهد؛ افزایش هزینه خوراکیهاست.
در سال ٩٣ کاهش کمتر قیمت خوراکیها نسبت به دیگر گروههای هزینهای به عنوان یک نشانه مثبت برای سطح رفاه خانوارهای کمدرآمد تلقی میشود به این مفهوم که با توجه به اینکه خوراکیها در سال ٩٣ تنها ١/٨ درصد افزایش قیمت داشته است؛ خانوارهای با درآمد کمتر قدرت خرید خود را به اندازه سالهای قبل از آن که هزینههای خوراکی بالای ٣٠ درصد رشد داشت؛ از دست ندادهاند و توان خرید خوراکیهای بیشتری را در سال به دست آوردهاند. تداوم این روند میتواند به معنی آن باشد که در درازمدت و مثلا با ادامه روند رشد کم در هزینه خوراکیها طی ١٠ سال میتوان انتظار بهبود سطح رفاه خانوار را داشت.
خواهر و مادر زنجانی، مدعی اموال او شدند
اعتماد در گفتگو با امیرعباس سلطانی رییس کمیته پیگیری پرونده زنجانی در مجلس از وضعی پرونده بابک زنجانی پرسیده است: در فاصله سه روز تا برگزاری جلسه دادگاه بابک زنجانی، سخن از شکایتی جدید از این متهم نفتی به میان میآید؛ شکایت خانوادگی از او. موضوعی که امیرعباس سلطانی، رییس کمیته پیگیری پرونده زنجانی در مجلس آن را یک «جنگ زرگری» میخواند. او در گفتوگو با «اعتماد» میگوید مادر و دو خواهر بابک زنجانی هم به جمع مدعیان اموال او در داخل پیوستهاند و مدعی شدهاند اموال معرفی شده متعلق به آنها بوده، نه بابک زنجانی.
شما از قول زنجانی گفتهاید که او ٢٥ میلیارد یورو در بانکهای ژاپن سرمایهگذاری کرده است. ماجرای این پول چیست؟ چون اگر واقعیت باشد او الان بیستمین ثروتمند بزرگ دنیاست.
این درست است و نوار ضبط شده آن وجود دارد.
منظور من از سوال این است که چقدر آن موضوع قرین به صحت است؟
این حرف خودش است. خودش گفت من این مبلغ را بردم در ژاپن و به «ین» تبدیل کردم. این را زمانی میگفت که میخواست اثبات کند پول برای بازپرداخت بدهی دارد و قصدش هم پرداخت آن است. میگفت من اینقدر پول دارم که این بدهی پای آن چیزی نیست. خودش هم مدعی بود که مبلغ هنگفتی هم به طرف ژاپنی داده تا با وجود تحریمها آنها بپذیرند او پولش را در بانکهای این کشور سرمایهگذاری کند.
ادعایی را که میگویید او درباره این سرمایهگذاری مطرح کرده تا الان پیگیری کردهاید تا راست و دروغش مشخص شود؟
نه. آنها که چنین اطلاعاتی را به ما نمیدهند و ما به راحتی نمیتوانیم این اطلاعات را از بانکهای ژاپن بگیریم که موجودی حساب فلانی چند است.
ولی خیلی مهم است که معلوم شود اصل موضوع چیست.
این به هر حال ادعای خودش است و الان نوار ضبط شده آن موجود است. او از این ادعاها خیلی مطرح کرده. ما از قوه قضاییه هم خواستیم بیایند و ببینند که ما چه میگوییم اما آنها نیامدند. او البته این اظهارات را در اوج قدرت مطرح میکرد و احتمال نمیداد که کارش به بازداشت و زندان برسد. الان با بازداشت او و وضعیتی که برایش پیش آمده اوضاع خیلی فرق میکند.
بحث اموال او به کجا رسید؟ چیز دیگری از اموال او پیدا شد یا نه؟
الان مساله اموالش این است که کفاف بدهی را نمیدهند. هنوز هم اطلاعات جدیدی در کار نیست. لیست همه اموال را داریم اما به درد ما نمیخورد. در ایران دو هزار و صد میلیارد اموال دارد که مدعی آنها هم زیاد است. هم بانک مسکن و تامین اجتماعی و اشخاص حقیقی و حقوقی بسیاری مدعی آنها هستند. حتی خواهرها و مادر بابک زنجانی هم مدعی مالکیت این اموال هستند و دارند پیگیری میکنند که این اموال و داراییها تعلق به بابک زنجانی ندارد و متعلق به آنهاست.
چقدر این دعوا جدی است؟
در ظاهر نشان میدهند دعوای خانوادگی است اما ما میدانیم که جنگ زرگری است و حقیقت ندارد. ولی با این حال خیلی جدی دنبال این هستند که اینها اموال آنهاست، نه بابک زنجانی و حتی شکایت کردهاند که بابک زنجانی اموال متعلق به آنها را به عنوان اموال خودش معرفی کرده است.
یک بحثی که در نامه زنجانی بود این است که نوشته میخواسته پول را پس بدهد، ولی چون بازداشت شده نتوانسته. توضیح شما در این رابطه چیست؟
حرف بیحساب میزند. چون تاریخ آخرین چک بابک زنجانی به قبل از تحریمها برمیگردد و این نشان میدهد که این موضوع دور زدن تحریم و اینکه تحریمها نگذاشت بدهیهایش را پرداخت کند هم یک سناریویی است برای اینکه پول نفت را ندهد. تاریخ چکهای زنجانی این را ثابت میکند.
اطلاعرسانی قبلی درباره یک دیدار اتفاقی!
روزنامه کیهان از دیدار اتفاقی ظریف و اوباما نوشته است: در حالی که رسانههای زنجیرهای به سنت همهساله از هفتههای گذشته از دیدار اتفاقی و احتمالی هیئت ایرانی در آمریکا با اوباما خبر داده بودند و از این دیدار با عنوان دیپلماسی تصادفی یاد کرده بودند این تصادف روز دوشنبه روی داده و وزیر امور خارجه با اوباما ملاقاتی کوتاه کرد!
همهساله و در روزهای پایانی شهریور ماه روزنامههای زنجیرهای پا به میانه میدان میگذارند تا دلال رابطهای شوند که در این رابطه رئیسجمهور کشورمان در سفر به نیویورک مقر سازمان ملل متحد با رئیسجمهور آمریکا دیدار و گفتو گو کرده و تابویی که نزدیک 4 دهه گذشته در رابطه میان ایران و شیطان بزرگ شکل گرفته است، بشکند!
با جنایت عظیمی که در منا صورت گرفت و رئیس جمهور پس از پایان سفر پنج روزه خود به نیویورک دیروز به کشور بازگشت، دیدار وی با اوباما که یکی از آرزوهای نشریات دولتی بود ناکام ماند ولی این بار ظریف وارد میدان شده و با اوباما و آن هم به صورت تصادفی دست داد تا کاری کرده باشد!
در حالی که از مدتها پیش سخن از دیدار دوطرفه میان مقامات ایران و آمریکا در سطح عالی و آن هم به صورت تصادفی در رسانههای زنجیرهای مطرح شده بود، دولتیها دیروز از تصادفی و بدون برنامهریزی بودن دیدار ظریف و اوباما خبر دادند.
در این میان کسی به این سوال پاسخ نداد که چگونه یک دیدار تصادفی از مدتها قبل به صفحات اول روزنامههای همسو با دولت راه یافته است؟!
این دیدار هر چند که با ذوقزدگی شدید زنجیریها مواجه شد ولی در آن سو انتقاد شدید نمایندگان ملت و کارشناسان و فعالان سیاسی را در پی داشت.
در این رابطه نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: دست دادن با اوباما و کری توسط وزیر امور خارجه اقدام زشتی بود و او به خاطر این اقدام خود باید از ملت ایران عذرخواهی کند.
منصور حقیقتپور نماینده مردم اردبیل در گفت و گو با فارس، ضمن اشاره به دست دادن و احوالپرسی وزیر امور خارجه کشورمان با رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا گفت: دست دادن وزیر امور خارجه با وزیر خارجه و رئیسجمهور آمریکا اقدام قبیحی است و اینکه ما بخواهیم با آمریکاییها دست بدهیم و با آنها نسکافه بخوریم و این باید در شرایطی اتفاق بیفتد که آنها از ملت ما عذرخواهی کرده باشند.
حمیدرضا ترقی مسئول امور بینالملل حزب موتلفه نیز در گفت و گو با فارس با اشاره به دست دادن ظریف و اوباما در حاشیه نشست سازمان ملل در نیویورک اظهار داشت: اگر دیپلماتهای ما نتوانند در شرایط خاص و در وقایع غیرمنتظره سیاسی تصمیم درستی مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت کشور اتخاذ کنند، این نقص در روابط دیپلماتیک است.
ترقی ادامه داد: نباید همه چیز را به وزیر امور خارجه دیکته کرد که اشتباه نکند از این رو وقتی او میداند که این دیدار برخلاف عزت کشور است بر فرض قرار گرفتن در شرایط غیرمنتظره نیز وقتی با اوباما مواجه شد دلیلی نداشت با او دست بدهد.
این کارشناس مسائل بینالملل ادب را اتخاذ مواضع جمهوری اسلامی عنوان کرد و افزود: بنابراین وی نباید تحت تاثیر شرایط قرار میگرفت و همرنگ بقیه میشد.
وی با اشاره به نطق توهینآمیز اوباما علیه ملت ایران و متهم کردن جمهوری اسلامی به انواع توطئهها خاطرنشان کرد: این کار آقای ظریف دیپلماسی ذلت بود، آن هم در شرایطی که مردم صحبتهای زورگویانه، قلدرمآبانه و ظالمانه اوباما و اتهامات او علیه ایران را دیدند.
از سوی دیگر حجتالاسلام حسین ابراهیمی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در گفت و گو با فارس اظهار داشت: امروز افرادی در دولت نفوذ کردهاند که آقای روحانی را به این سمت و سو میکشند. همین آقایان خودشان دیروز در دولت اصلاحات به بیراهه میرفتند و بعد میگفتند اتفاقی بوده است.
وی گفت: آنچه در نیویورک اتفاق افتاد خلاف عزت ملی و منویات مقام معظم رهبری است.
وی با تاکید بر اینکه ما به دنبال دیپلماسی ذلیلانه نیستیم گفت: هیچ حکمتی در این دیدار (دست دادن وزیر امور خارجه کشورمان با رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا) نیست.
هشدار وزیر اقتصاد دولت اصلاحات درباره نابسامانی تیم اقتصادی دولت
کیهان: طهماسب مظاهری ضمن یادداشتی در جامجم نوشت: باید دید دولت تا چه حد آمادگی مدیریت شرایط پس از برجام را دارد. نگاهی به وضعیت کنونی تیم اقتصادی دولت حاکی است که آن هماهنگی و همدلی که در اوایل دولت وجود داشت، اکنون کمتر وجود دارد و لذا این نگرانی هست که تیم اقتصادی نتواند در شرایط جدید که به هر حال فضای اقتصادی کشور در انتظار باز شدن و تحول به سر میبرد، ماجرا را به درستی مدیریت کند.
در شرایط فعلی نیاز داریم وزارتخانههایی چون صنعت، معدن و تجارت، نفت و اقتصاد برای طراحی و پیاده کردن مسیری که بعد از دی ماه مملکت را به سوی رونق اقتصادی پیش ببرد، همدل و همگرا باشند و بتوانند حداکثر تا آخر امسال درباره نکات کلیدی سیاستهای جدید اقتصادی تصمیمگیری کنند اما نگاهی به چند نمونه نشان از نبود این همدلی دارد. به عنوان مثال درباره تعیین قیمت خوراک واحدهای صنعتی هماهنگی وجود ندارد و تکلیف دولت با موضوعاتی چون خصوصیسازی، نرخ ارز و بورس مشخص نیست و حتی در این خصوص تناقض وجود دارد. اکنون از یک طرف به بانکها ایراد گرفته میشود که بنگاهداری میکنند و لذا بانک مرکزی به بانکها فشار وارد میآورد که سهمشان در شرکتهای سرمایهگذاری را تعدیل کرده و به تدریج داراییهای شرکتی و فیزیکیشان را بفروشند. با این حال وقتی بازار سرمایه در شرایط رونق قرار ندارد، به بانکها فشار وارد میآید که سهامتان را در بورس عرضه نکنید، زیرا عرضه زیاد سهام، باعث کاهش بیشتر شاخص خواهد شد.
نکته اینجاست که ایجاد نقطه تعادل میان سیاستهای متناقض اتخاذ شده برای بانکها یک متولی میخواهد و اکنون دولت باید برای این امر یک متولی مشخص را که دارای اختیارات لازم باشد پیدا کند، حال آن که در این مسیر کند است و دچار واگرایی نیز شده است. این در حالی است که در شرایط رونق، باید در طراحی مسیر همگرایی بیشتری میان سیاستگذاران ایجاد شود.
دست کم از مصاحبههای تیم اقتصادی، واگرایی بیشتر قابل مشاهده است. لذا باید به دولت یازدهم توصیه کرد علاوه بر تجدید روحیه همگرایی ماههای نخستین فعالیت، مقداری سرعت خود را در اجرای اصلاحات اقتصادی بیشتر کند. به عنوان مثال با این که 95 درصد محتوای قانون تصویب شده بهبود فضای کسب و کار بدون هیچ گونه پیشنیاز مکملی، قابل اجرا شدن است، اما دولت با خونسردی و احتیاط بیش از حد، اجرای آن را منوط به قوانین دیگری میکند و اینچنین است که اگر شرایط به همین منوال پیش برود، در شش ماهه پیشرو در خوشبینانهترین حالت فقط زمینه و انتظار سرمایهگذاری داخلی و خارجی ایجاد میشود، اما از سرمایهگذاری عملی و فیزیکی خبری نخواهد بود.
شاهزاده ارشد سعودی: آل سعود محکوم به نابودی است
کیهان: شاهزاده ارشد سعودی در گفتوگو با گاردین طی یک موضعگیری بیسابقه و با اشاره به تراژدی حج، خواستار تغییر رژیم در عربستان شد.
وی گفت: ضعف رهبری، عربستان را به سمت یک فاجعه پیش میبرد. این شاهزاده سعودی که نخواسته نامش فاش شود و از نوادگان «عبدالعزیز» بنیانگذار عربستان است پیش از این نیز با انتشار نامهای سرگشاده، فاش کرده بود که ملک «سلمان» شرایط باثباتی ندارد. همچنین روزنامه گاردین گزارش داد، این شاهزاده سعودی در اوایل ماه جاری میلادی نیز با نوشتن دو نامه، خواستار برکناری «ملک سلمان» از پادشاهی عربستان شده بود. روزنامه انگلیسی ایندپندنت نیز پیش از این با اشاره به فاجعه منا نوشت:«در حالی که سعودیها در تمامی زنجیره اقدامات تروریستی جهان فعال هستند، اما مقامات غربی به دلیل دلارهای سعودی حاضر به مقابله با این رژیم شیطانی نیستند.» با تمام این واکنشها و اعتراضها، آل سعود نه تنها حاضر به یک عذرخواهی ساده نشده بلکه تقصیر را به گردن کشتهشدگان انداخته است! واکنش سازمان ملل و غرب نیز به اندازه خود حادثه فاجعه است.
شاهزاده ارشد سعودی در گفتوگو با گاردین طی یک موضعگیری بیسابقه و با اشاره به تراژدی حج، خواستار تغییر رژیم در عربستان شد.
وی گفت: ضعف رهبری، عربستان را به سمت یک فاجعه پیش میبرد. این شاهزاده سعودی که نخواسته نامش فاش شود و از نوادگان «عبدالعزیز» بنیانگذار عربستان است پیش از این نیز با انتشار نامهای سرگشاده، فاش کرده بود که ملک «سلمان» شرایط باثباتی ندارد. همچنین روزنامه گاردین گزارش داد، این شاهزاده سعودی در اوایل ماه جاری میلادی نیز با نوشتن دو نامه، خواستار برکناری «ملک سلمان» از پادشاهی عربستان شده بود. روزنامه انگلیسی ایندپندنت نیز پیش از این با اشاره به فاجعه منا نوشت:«در حالی که سعودیها در تمامی زنجیره اقدامات تروریستی جهان فعال هستند، اما مقامات غربی به دلیل دلارهای سعودی حاضر به مقابله با این رژیم شیطانی نیستند.» با تمام این واکنشها و اعتراضها، آل سعود نه تنها حاضر به یک عذرخواهی ساده نشده بلکه تقصیر را به گردن کشتهشدگان انداخته است! واکنش سازمان ملل و غرب نیز به اندازه خود حادثه فاجعه است.
دولت اندونزی نیز به دلیل عدم صدور مجوز دسترسی به قربانیان فاجعه منا از دولت عربستان به شدت انتقاد کرد.
رئیس بعثه حج «مغرب» هم با اشاره به کارشکنی سعودیها در خصوص جست وجوی زائران مغربی در منا، تاکید کرد که ممانعت سعودیها از جستجوی زائران مغربی علت تاخیر در اعلام قربانیان مغربی در حادثه مناست.
در همین حال خانوادههای قربانیان و مفقودین پاکستانی حادثه منا با تجمع مقابل برخی فرودگاههای مهم این کشور از جمله اسلام آباد، لاهور و کراچی به عملکرد دولت اسلام آباد اعتراض کردند. گفتنی است، این اقدام سعودیها در کنار آن مدیریت افتضاح، ایجاد یک نهاد مشترک اسلامی برای اداره امور حج را به یک ضرورت تبدیل کرده است.
ارسال نظر