به گزارش گلستان24، روزنامه های شنبه 11مهر94 به موضوعاتی از قبیل سرقت 40 میلیاردی از دارایی های ایران پس از برجام، تحصن منتقدان برجام مقابل مجلس، دادگاه بابک زنجانی، بیانات رهبر انقلاب در جمع فرماندهان نظامی و دیپلماسی نیویورکی زیر تیغ دلواپسی پرداخته است.
کوتاه آمدن دشمنیها را برطرف نمیکند
روزنامه کیهان در تیتر اصلی خود بیانات رهبر انقلاب در جمع فرماندهان نظامی را منعکس نموده است: حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح پنجشنبه در دیدار مسئولان و فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی، علت دشمنیها علیه انقلاب اسلامی را ایستادگی ملت ایران و صراحت و تسلیم نشدن در مقابل سیاستهای استکبار خواندند و تأکید کردند: نیروهای مسلح باید با شتاب در پیشرفتها و افزایش آمادگیهای خود، چنان اقتداری ایجاد کنند که دشمنان حتی جرأت نکنند خیال تعرض را به ذهن خود راه دهند.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، برنامهریزی برای «فردای بهتر و پیشرفتهتر ایران اسلامی» را در همه بخشها ضروری دانستند و گفتند: آینده کشور به دست جوانانی است که باید قدر آنها را دانست و برای آنکه ایران فردا بتواند تواناتر، مقتدرتر و با زبان گویاتر در منطقه و دنیا ظاهر شود، باید نسل بعد را آمادهتر، مصممتر، دانشمندتر و شجاعتر پرورش داد.
رهبر انقلاب با اشاره به عقب ماندگیهای مزمن و تاریخی کشور در اثر حکمرانی عناصر وابسته به خصوص در دوران پهلوی، افزودند: پیشرفتهای امروز نیروهای نظامی در بخشهای مختلف بسیار ارزشمند است اما با توجه به عقبماندگیها باید شتاب حرکت را افزایش داد و چنان اقتداری ایجاد کرد که دشمنان حتی جرأت نکنند خیال تعرض به مرزهای این کشور را به ذهن خود راه دهند.
ایشان مقاومت و ایستادگی ملت ایران در دوران هشت ساله دفاع مقدس را یک تجربه مهم و پیش روی همه دنیا خواندند و خاطرنشان کردند: نظام جمهوری اسلامی یک نظام مستقل است و از ابتدای انقلاب، سیاستهای خود را با صراحت دنبال کرده و از نهیب هیچ قدرتی و مخالفت با سیاستهای آن، واهمهای ندارد.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای با اشاره به دشمنیهای جدی و سنگین در مقابل حرکت مستقل و شگفتیساز ملت ایران، گفتند: دشمن به دنبال تسلیم شدن نظام اسلامی است و با کوتاه آمدن در مقابل او، دشمنیها برطرف نمیشود.
رهبر انقلاب افزودند: سربرآوردن ملت مستقلی که با زورگویان و وابستگان به آنها مخالف است، برای نظام سلطه قابل تحمل نیست، بنابراین در مقابل این ملت دشمنی میکنند و تصور اینکه «اگر فلان حرف را نزنیم یا فلان کار را نکنیم و ملاحظه دشمن را بکنیم، دشمنیها کم میشود»، تصور نادرستی است.
مقام آمریکایی: ایران به خاطر انقلاب 1979 تحریم است
کیهان در خبر ویژه خود نوشت: معاون وزارت خارجه آمریکا گفت بیشتر تحریمها علیه ایران پس از توافق باقی میماند و ما اطمینان حاصل میکنیم که هیچ یک از اهرمهای فشار خود را از دست نخواهیم داد.
کریس بکمایر معاون امور هماهنگی در سیاست تحریمها در مصاحبه با نشریه پولیتیکو گفت: بعضی راههای کوچک تجاری بازخواهند شد اما بیشتر تحریمهای آمریکا علیه ایران که بر مبنای حقوق بشر و تروریسم و «انقلاب اسلامی 1979» وضع شده لغو نخواهد شد.
وی میافزاید: بیشتر تحریمهای آمریکا یا به پیش از برنامه هستهای برمیگردد یا به خود برنامه هستهای ارتباطی ندارد. نمونههای کوچکی در این توافق هست که در قالب توافق برداشته خواهند شد. این موارد شامل اجازه صادرات هواپیماهای مسافری غیرنظامی و قطعات آنها، واردات مواد غذایی و صنایع دستی ایران به آمریکا، و فعالیت محدود شرکتهای تابعه کمپانیهای آمریکایی در کشورهای خارجی بر مبنای قانون آن کشورها است. اما این موارد میدان عمل بسیار محدودی دارند و در بخشهای گستردهای تحریمهای اصلی برداشته نخواهند شد.
بکمایر خاطر نشان کرد: گزندگی تحریمهای مرتبط با تروریسم و دیگر موارد چون گذشته شدید خواهد بود و ما اطمینان حاصل خواهیم کرد که با برداشتن تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران هیچ یک از اهرمهای فشار خود را که برای مقابله با رفتارهای دردسرساز ایران لازم است از دست نخواهیم داد.
باراک اوباما نیز در نامهای به سناتور ران ریدن، وجود بازگشت خودکار تحریمها یا مکانیسم ماشه را یکی از ابزارهای «بیسابقه» برای حفظ فشار بر ایران در صورت نقض برجام دانسته و نوشت: «در وهله اول، درک ماهیت بیسابقه ماده برگشتپذیری خودکار که در این توافق تعبیه شده حائز اهمیت است. این ماده ضمانت میکند که شورای امنیت، در صورت اعتقاد آمریکا مبنی بر عدم پایبندی ایران به تعهداتش وفق برجام تحریمهای سازمان ملل را مجددا اعمال میکند و هیچ کشوری نمیتواند در بازگشت خودکار این تحریمهای چند جانبه مانعتراشی کند.»
اینک محاکمه
روزنامه اصلاح طلب شرق با وکیل بابک زنجانی مصاحبه کرده است: پس از ٢٢ ماه بازداشت، امروز نخستین جلسه دادگاه این میلیاردر نفتی برگزار میشود. وکیل جوان او، رسول کوهپایه، معتقد است اگر پرونده در فضایی حقوقی و تخصصی بررسی شود، نتیجهای غیر آن چیزی که این روزها مطرح است خواهد داشت.
میگوید موکلش ٢٢ ماه را در انفرادی بهسر برده و میخواهد دفاع شایستهای از او انجام دهد:
در این ۲۲ ماه با موکلتان ملاقاتی داشتهاید؟
در مرحله تحقیقات و بازپرسی با وجود درخواستهای متعدد، اجازه ملاقات با موکلم صادر نشد. پس از ارسال پرونده به دادگاه، وفق قوانین و مقررات امکان ملاقات با موکلم میسر شد.
زنجانی با خانواده خود هم ملاقاتی داشته است؟
بله. بهخصوص پس از ختم بازپرسی و ارسال پرونده به دادگاه، ملاقات با خانواده بهصورت مرتب و منظم انجام میگیرد.
در این ۲۲ ماه در کدام بند از زندان اوین و به چه صورتی نگهداری میشوند؟
با وجود بسیاری از شایعات موجود، موکل من در تمام این مدت در سلول انفرادی یکی از بندهای زندان اوین نگهداری میشده و هماکنون هم در انفرادی بهسر میبرد.
کیفرخواست را به صورت کامل مطالعه کردهاید؟
قطعا نه. حجم کیفرخواست و پرونده بسیار وسیع است. پرونده پیچیدگیهای تخصصی دارد. در چنین پروندهای که شاید یک جمله یا یک سند میتواند مسیر و نتیجه آن را تغییر دهد، نیاز به زمان مناسب و بیشتری بود که وکلا و متهم بتوانند آن را بهدقت مطالعه کنند.
شما تنها وکیل بابک زنجانی هستید؟
بله، بنده هستم و دو همکار جوان دیگر هم به من کمک میکنند اما به صورت رسمی من هستم که وظیفه دفاع از بابک زنجانی را انجام خواهم داد.
آقای سلطانی، رئیس کمیته پیگیری پرونده زنجانی در مجلس گفتهاند که شش تیم خبره وکالت روی پرونده کار میکنند و در تلاش هستند تا تاریخ برگزاری دادگاه به تعویق بیفتد تا از نظر قانونی امکان نگهداری متهم در زندان وجود نداشته باشد و او آزاد شود. این موضوع را تأیید میکنید؟
به هیچوجه اینطور نیست. نه شش تیم وکالت وجود دارد و نه بنده بهعنوان وکیل خواهان عدم برگزاری دادگاه شدهام. این دو موضوع کذب محض است.
جالب است بدانید که وکلای شرکت نفت چهار نفر هستند و تا آنجا که میدانم آنان کمتر از من پرونده را مطالعه کردهاند. چون من پیش از آنها وارد این پرونده شدم. پس تقاضای استهمال برای امکان دفاع شایستهتر بود نه انگیزهای دیگر.
ادعای موکل من این است که به کشور خدمت کرده و تشخیص درستی یا غلطی این ادعا به عهده دستگاه قضائی کشور است. او معتقد است هم از سوی دشمنان نظام موردتحریم و ظلم قرار گرفته و اکنون از سوی دوستان نظام با اتهام سنگین افساد فیالارض مواجه شده و مدعی شدهاند با علم و قصد خواسته به همین نظام ضربه بزند. او معتقد است که این موضوع بیش از اینکه دعوایی حقوقی باشد، یک مجادله سیاسی است.
شاید برخی چندان مایل نیستند مطالبات به این زودی وصول شود یا به عبارتی دیگر مایل نیستند این پرونده به سرانجام برسد. از هر دو جناح سیاسی هم هستند. درواقع مفتوحبودن پرونده زنجانی این امکان را به برخی میدهد که با این کارت بازی سیاسی کنند. بهخصوص اینکه انتخابات مجلس در پیش است. این قابلیت وجود دارد که بابک زنجانی را به گروه و جناح خاص سیاسی منتسب کنند. بابک زنجانی تحت فشار قرار گرفته تا یک طرف، طرف دیگر را مورد حمله قرار دهد.
اینکه میگویند ما رفتیم و پولی نبود پاسخ روشنی دارد. اولا شما میهمان ناخوانده بودید و کسی از شما نخواسته بود که بیایید پول بگیرید و بروید. این دوستان در شرایط بگیروببند تحریمها به دنبال پول رفتهاند. طبیعتا اگر این دوستان به بانکی خارج از کشور مراجعه کرده و پرسیدهاند آیا بابک زنجانی اینجا پول دارد، آن طرف اگر پاسخ مثبت میداده آن بانک به مشارکت در پولشویی از نظر قانون تحریمها متهم میشده است؛ یعنی خود بانک جریمه میشد و خزانهداری آمریکا با آن بانک شدیدترین برخوردها را میکرد. طبیعی است که آن بانک مورد نظر از ارائه اطلاعات درست سر باز زند.
با شرکت نفت کتبی و شفاهی صحبت کردم. التماس کردیم که این پول موجود است، شما هم که دغدغه بیتالمال دارید، بروید این پول را بیاورید. ما گفتیم مخارج رفتوآمد را هم متهم پرداخت میکند، اما حاضر نشدند بروند به آدرسی که ما میدهیم و پول را بازگردانند. میگویند زنجانی تاکنون دروغ گفته قطعا این هم دروغ است. گفتم یکدرصد تصور کنید که این حقیقت داشته باشد؛ چه ضرری دارد این را هم پیگیری کند. بروید ببینید که دروغ است و موکل را خلع سلاح کنید. ما در دادگاه خواهیم گفت که ما آدرس و نشانی پول را دادیم اما دوستان پیگیر نشدند. چرا؟ شاید برای این است که این پرونده مفتوح بماند تا دوستان به اهدافی برسند.
موکل قبل از سال ۹۰ چند ده شرکت بزرگ داشته و ثروتمند بوده است. اینها همه در ثبت شرکتها موجود است. تمام اموالی که در اختیار شرکت نفت قرار گرفته، متعلق به قبل از کار نفتی اوست. ادعای خانواده زنجانی متعلق به دو سال پیش است. تأکید زنجانی هم بر این است که اموالی را توقیف کنید که در مالکیت من قرار دارد، نه اینکه اموال خانواده او را هم تصرف کنند. مثلا ملکی که سال ۸۵ به نام مادر ایشان ثبت شده، چه ارتباطی به این پرونده دارد؟ الان این اتفاق رخداده است. سه روز پیش از برگزاری دادگاه میگویند، آنها مدعی هستند. موضوعی را که متعلق به گذشته است را اکنون مطرح میکنند. خوشبختانه آقای دادستان، با تمهیداتی که اندیشیدند و به آقای تورگ، ابلاغ کردند تا صدور حکم قطعی از انتقال اموال خانواده جلوگیری شود.
ایکاش و صد ایکاش که دادگاه علنی برگزار شود تا حقایق برای مردم ایران روشن شود و آنها قضاوت کنند. دادگاه علنی باعث میشود تا همه در چارچوب قانون رفتار و عمل کنند. در این شرایط حقوقدانان و اهل فن هم فارغ از این هیاهو نظر میدهند.
دیپلماسی نیویورکی زیر تیغ دلواپسی
روزنامه اصلاح طلب آرمان بازهم به منتقدان برجام تاخته است: همزمان در روزهایی که برجام در آستانه تعیین تکلیف نهایی است، کماکان موج حملات به ظریف به بهانه دستدادنش با اوباما در راهروی ساختمان ملل، در رسانههای جریان منتقد تنور داغی دارد و مطابق پیشبینیها فرصتی برای تسویه حسابهای سیاسی شده است، همچنین قرار است وزیر خارجه پس از بازگشت به تهران سه شنبه به کمیسیون امنیت ملی مجلس برود تا یکبار دیگر پاسخگوی سوالات 10تن ازنمایندگان باشد، نمایندگانی که در صدر فهرست آنان بازهم نام کریمی قدوسی به چشم میخورد.
حصول توافق هستهای و نتیجهبخشی مذاکرات 12ساله در ماراتنی پیچیده و سخت، اتفاقی سترگ در عرصه معادلات جهانی و گامی بلند در مسیر عبور کشور از یک چالش درازمدت و نقطه عزیمت برای حرکت در مسیر پیشرفت در عرصه های مختلف است اما برجام با همه بزرگی و اهمیت آن تنها یک متن شامل بر کلمات و واژگان است که باید به منصه ظهور عینی و عملی رهنمون شود و در این مسیر علاوه بر فراهم آوردن بستر و زمینه اجرایی شدن برجام در قالب همکاری کشورهای دخیل در مذاکرات، طرف ایرانی باید با بهرهگیری از فضای ایجاد شده روابط اقتصادی و سیاسی خود با دولتهای مختلف را به عنوان ضمانت مستحکم تحکیم و تثبیت برجام بسط و تعمیق دهد. بنابراین در آخر هفته گذشته و در قالب رایزنیهای فشرده، در حالی که در تهران هیاهو پیرامون دیدار چند لحظهای ظریف و اوباما بالا گرفته بود، وزیر خارجه بیتوجه به حواشی در دیدار با همتایان خارجی وظایف محوله را با جدیت دو چندان پی گرفت.
برخی رسانههای خاص اما پس از ماجرای دست دادن ظریف و اوباما با تمرکز دوچندان روی این موضوع بخش عمدهای از تولید محتوای خود در آخر هفته را معطوف به این موضوع کردند. این رسانهها به سراغ نمایندگان نام آشنای منتقد دولت رفته و از زبان آنان به وزیر خارجه تاختند. محمد سلیمانی وزیر دولت نهم و نماینده مجلس، دست دادن ظریف و اوباما را نه اتفاقی که اقدامی سازماندهیشده دانست و با تاکید بر اینکه دست دادن با آمریکاییها دست دادن با یک فرد نجس است و نباید مسئولان ایرانی به این نجاست نزدیک میشدند، خواستار عذرخواهی ظریف از ملت ایران شد تا این لکه ننگ پاک شود. ابراهیم آقامحمدی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز مدعی شد که ظریف باید به جای ماندن در نیویورک و دست دادن با اوباما به تهران میآمد و پیگیر حادثه منا میشد، وی کوتاهی و مماشات ظریف را عامل گستاخی دولت سعودی اعلام کرد. این در حالی است که ظریف در نیویورک و با حضور وزرای خارجه کشورهای اسلامی در آن مکان و دسترسی سهل و آسانتر، در تمامی دیدارهای خود موضوع منا را مطرح و به رایزنی با وزرای کشورهای اسلامی پرداخت.
همزمان با فعالیتهای خستگیناپذیر ظریف در نیویورک و انتقادات رسانههای تندرو علیه وزیر خارجه، تجمعهای دلواپسان نیز سر و شکل تازه و جالبی به خود گرفته و در اجتماع چند ده نفره مقابل مجلس به سبک و سیاق اعتراضات غربیها، چادرهای متحصنین مقابل مجلس افراشته شده است. جالب آنکه برخی چهرههای این جریان نیز با حضور تبلیغاتی و شبانه در جمع متحصنین به سخنرانی در این جمع میپردازند. حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان ضمن حضور در این جمع و ابراز امیدواری به اینکه مجلس برجام را یکجا رد کند، گفت: بهترین گزینه رد برجام است و اگر میدانیم که برجام برای ما فاجعهآفرین است باید آن را دربست رد کنیم و مطمئن هم باشید هیچ اتفاقی نمیافتد.
اصلاحطلبان علیه فرصتطلبان
روزنامه آرمان تعارض و دیگیری های میان اصلاح طلبان را نمایان ساخته است: اصلاحطلبان برخلاف اصولگرایان، جدایی جمعی برای تشکیل گروه موازی را آنچنان نمیپسندند اما فرصتطلبی در این جریان به شکلی است که خودشان را به بزرگان میچسبانند و ادعای دروغین برخورداری از حمایت آنها را دارند. به عنوان مثال برخی به صرف آشنایی پدران خود با آیتا... هاشمی با حضور در مجامع سیاسی چنان وانمود میکنند که گویی ساعتی پیش در منزل یا محل کار آیتا... هاشمی بودهاند و با او چای مینوشیدهاند! این در حالی است که ظاهرا فراموش کردهاند آیتا... هاشمی این افراد فرصتطلب را به خوبی میشناسد و درباره آنها گفته است: « با وجود احزاب قوی و شناسنامهدار، فرصتطلبان قادر نخواهند بود از فضای آشفته سوءاستفاده کنند و سوار بر قدرت شده و 4 یا 8 سال کشور را دچار حوادث و مشکلات نمایند.» هاشمی زمانی دیگر اینگونه فرصتطلبان را معنا کرده بود: «جدیدالاسلامها به جان انقلاب و مردم افتادهاند. این گروه "فرصتطلب" که در دوران مبارزه حضور نداشتند، امروز همهچیز را برای خودشان ابدی و مادرزادی و ارث حساب میکنند، اینها تصورات دیگری هم میتوانند بکنند...»
از سال 84 به بعد بود که به تدریج گروهبندی سیاسی سنتی یعنی حضور اصلاحطلبان و اصولگرایان دچار تغییراتی شد و برخی با سوءاستفاده از این شرایط اقدام به طرح نام خود کردند مثلا افرادی بودند که به نام اصلاحطلب با رسانههای اصولگرا مصاحبه میکردند و استقبال آنها از اظهارات این اصلاحطلبنماها آدرس غلطی به آنها داد یعنی با بهای دروغین دادن به آنها اینچنین القا کردند که دیگر اصلاحطلبان در حق آنها ظلم میکنند و آنها باید در صدر جریان اصلاحطلبی قرار بگیرند تا از این طریق تفرقه را بر جریان اصلاحات مستولی کنند که تا به امروز در رسیدن به این هدف ناموفق بودهاند و تنها سبب حذف سیاسی این فرصتطلبان راه گم کرده شدند. در حال حاضر نیز معدود افرادی هستند که به نام اصلاحات و اصلاحطلبی برای این جریان نسخه میپیچند تا دو مسیر را طی کنند. نخست اینکه بار دیگر بتوانند در جریان اصلاحات تفرقه ایجاد کنند دوم اینکه خود را به عنوان یک تئوریسین مطرح نمایند.
بخشی دیگر از فرصتطلبان هستند که در اطراف پاستور حضور دارند. آنها میخواهند با چسباندن خود به افراد دولتی به نوعی جایگاهی تصاحب کنند که همیشه هم ناموفق هستند چون دولتیها از جنس اعتدال هستند و این جریان جنس ناخالص را زود تشخیص و به کنار میراند. برخی هم هستند که از سوی دولت به اظهارنظر میپردازند که اینان میخواهند با اظهارات غیرکارشناسانه خود فضای اداره کشور را مختل و دولت را مقصر نشان دهند. غلامعباس توسلی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در این مورد به آرمان میگوید: فرصتطلبان عمر زیادی ندارند چون شناخته میشوند و مجبور به ترک سیاست خواهند شد. جریان اصلاحات اجازه ورود فرصتطلبان را نخواهد داد و این افراد فرصتطلب بیشتر میتوانند در جریان رقیب حضور داشته باشند. او راهکار دفع فرصتطلبان را بها ندادن به آنها ذکر کرد.
حمله مصباح به دموکراسی!
روزنامه اصلاح طلب قانون با انعکاس بخشی از سخنان آیت الله مصباح یزدی سعی نموده ایشان را مخالف دموکراسی نشان دهد. نکته جالب آن است که این روزنامه مدعی اخلاق عنوان "آیت الله" را در خبر خود حذف نموده و سعی کرده است وجهه آیت الله مصباح را مخدوش نماید:
مصباح یزدی در تازه ترین اظهارات خود گفت:ما باید با خود بیندیشیم آیا دائم به فکر نور و آخرت و سعادت هستیم یا به فکر شکم و رفاه خودمان؟ آیا جزء کشورهای پیشرفته شدن را بیشتر دوست داریم یا جزء یاران ابی عبدا... (ع) شدن را افتخار میدانیم؟ البته طبیعی است که اگر قابل جمع شد، بهتر است. وی ادامه داد:این اسلام با تحمل سختیها و رنجهای بسیار به دست ما رسیده است، آیا تحمل این رنجها برای رسیدن به توسعه و برداشتن تحریمها بود؟ و آیا آنها، تعامل سازنده را بلد نبودند؟ آیا ما هم حاضریم سختیها را به خاطر اسلام تحمل کنیم یا تعامل سازنده را شیوهای بهتر میپنداریم؟ پدرمعنوی جبههپایداری بدون توجه به اینکه حزب و حزب گرایی یکی از اصول دموکراسی است، افزود:در مسائل سیاسی و اجتماعی، چنین طرز فکرهایی اثر دارد، برخی میگویند یکی از کمبودهایی که کشور ما دارد، نداشتن حزب قوی است! حال به فرض که دو حزب قوی در کشور وجود داشت؛ آیا غیر از این است که برای پیروزی حزب، باید کاری میکردیم که مردم خوششان بیاید و رأی بدهند؟ آیا هیچ وقت از لزوم رضای الهی و امام زمان (عج) سخن میگفتیم؟ در حال حاضر نیز کاندیداها برای اینکه رأی بیاورند، ارزشهای انقلاب و اسلام و راه امام (س) و شهدا را شعار خود قرار نمیدهند بلکه اموری مانند آشتی با جهان، رفع تحریمها و امثال آن را به عنوان شعار قرار میدهند تا بتوانند رأی مردم را جذب کنند. در واقع شعارهای انتخاباتی ما، همان شعارهای انتخاباتی ای است که در آمریکا نیز توسط حزب جمهوریخواه و دموکراتها مطرح میشودو دلیلش، کمرنگ شدن فرهنگ قرآنی در جامعه است. امروز، عدهای که به فکر توسعه هستند، میگویند دلواپس آخرت مردم نباشید، فرهنگ جامعه ما در حال تنزل و رسیدن به همان نقطهای است که در دوران طاغوت بود. رشد فرهنگ نیز جز با رجوع به قرآن محقق نمیشود البته صرف خواندن قرآن، کافی نیست بلکه باید فرهنگ آن را در جامعه پیاده کرد.
امریکا بهدنبال سرقت 40 میلیارد دلاری پسا برجام
روزنامه جوان در گزارشی از برداشت غیرقانونی از دارایی های مسدود شده ایران توسط آمریکا خبر داد: لازم نیست چندان تحقیق جدی کنید تا بفهمید نمایندگان کنگره امریکا چنان به مزدوری صهیونیستها عادت دارند که در این مسیر هر کاری حتی سرقت اموال ملتهای مقاوم در برابر رژیم صهیونیستی را قانونی میسازند.
قانونگذاران عمدتاً جمهوریخواه امریکا پس از آنکه تلاشهای چندی پیش آنها برای ممانعت از اجرای توافق هستهای ایران و گروه 1+5 به شکست انجامید، اینبار در مجلس نمایندگان طرحی را به تصویب رساندند که در صورت تصویب در سنا و امضای رئیسجمهور امریکا حدود 40 میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده ایران در امریکا به بهانه مشارکت در کشته شدن تفنگداران امریکایی در لبنان به جیب شهروندان مدعی امریکا خواهد رفت.
مجلس نمایندگان امریکا روز پنجشنبه با 251 رأی موافق در برابر 173 رأی مخالف به طرحی رأی مثبت داد که به موجب آن باراک اوباما رئیسجمهور امریکا پیش از هرگونه اقدامی برای برداشتن تحریمها، ابتدا باید از محل داراییهای مسدود شده ایران در امریکا 40 میلیارد دلار به شهروندانی که مطابق ادعاهای خود قربانی «تروریسم» ایران شدهاند، غرامت پرداخت کند. به گزارش رویترز، این طرح با موافقت جمهوریخواهان و با وجود مخالفت دموکراتهای حامی اوباما به تصویب رسید، اما به نظر میرسد تنها یک رأیگیری نمادین باشد چون کاخ سفید روز چهارشنبه با انتشار بیانیهای اعلام کرد، رئیسجمهور اوباما هر اقدامی را که موجب تضعیف توافق هستهای شود وتو خواهد کرد. همچنین بعید به نظر میرسد که این طرح در مجلس سنا هم با اقبال روبهرو شود چراکه سناتورهای دموکرات ماه گذشته توانستند رأی کافی برای محافظت از این توافق را به دست آورند.
پولهای ایران، گرفتار دادگاه بازی
دادگاه عالی امریکا با درخواست بانک مرکزی ایران برای تجدید نظر در حکمی مربوط به پرداخت غرامت از داراییهای مسدود شده ایران موافقت کرده است. اوایل تابستان سال گذشته دادگاهی در نیویورک حکم داد که یک میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار از اموال ایران به عنوان غرامت میان خانوادههای کشتهشدگان «حملات تروریستی» - از جمله بمبگذاری سال ۱۹۸۳ در پایگاه تفنگداران دریایی امریکا در بیروت - توزیع شود. بانک مرکزی ایران در اعتراض به حکم دادگاه نیویورک، تقاضای فرجام خود را به دادگاه عالی امریکا ارائه داد. این دادگاه که بالاترین مرجع قضایی در امریکاست، روز پنجشنبه، اول اکتبر با بررسی درخواست تجدیدنظر بانک مرکزی ایران موافقت کرد. در سال ۲۰۰۷ دادگاهی در امریکا حکم به پرداخت غرامتی معادل 2 میلیارد و ۶۵۰ میلیون دلار از داراییهای ایران به خانوادههای «قربانیان حمله تروریستی» بیروت داد. این خانوادهها ایران را متهم به حمایت از حزبالله لبنان برای انجام این حمله کرده بودند که در آن ۲۴۱ نظامی امریکایی در سال 1983 کشته شدند. کارشناسان معتقدند حمله سال 1983 اقدامی بود که توسط خود صهیونیستها طرحریزی و انجام شد تا زمینه حمله و اشغال کامل لبنان و سوریه توسط خود امریکا و فرانسه فراهم شود.
ارسال نظر