بررسی محتوای روزنامه های یکشنبه؛
آیتالله خامنهای اوباما را تحقیر کرد / تا دوشنبه پول نفت را میدهم!
روزنامه های یکشنبه 10 آبان 94 به موضوعاتی همچون: دادگاه بابک زنجانی، وقایع سوریه و ادعای عربستان، مشکلات اقتصادی و زمان خروج از رکود و پیشبینی ترکیب مجلس آینده پرداخته اند.
به گزارش گلستان24، روزنامه های یکشنبه 10 آبان 94 به موضوعاتی همچون: دادگاه بابک زنجانی، وقایع سوریه و ادعای عربستان، مشکلات اقتصادی و زمان خروج از رکود و پیشبینی ترکیب مجلس آینده پرداخته اند.
تا دوشنبه پول نفت را میدهم
روزنامه اصلاح طلب آرمان از جلسه دادگاه متهم فساد نفتی نوشته است بابک زنجانی درباره تشکیل پرونده خود گفت: وزارت نفت در دولت قبل محمولههای غیرقابل فروش را در اختیار شرکت خارجی HK قرار داده و پس از مدتی آن شرکت خارجی دچار تحریم شد و وجوه حاصله غیرقابل وصول شد. این متهم پرونده موسوم به فساد نفتی ادامه داد: با عوض شدن دولت وزیر جدید نفت به خاطر اینکه دستوری مدیریتشده برای هدایت دیگران داشت از این فرصت استفاده و تفاهم نامه یکطرفهای را انعقاد و اعلام میکند که تحریمها به وزارت نفت ربطی ندارد و قوه قضائیه را به یاری میطلبد.
متهم ردیف اول پرونده موسوم به فساد نفتی گفت: عمل اخلال در نظام اقتصادی به بنده نسبت داده شده و من به عنوان مفسد فیالارض شناخته میشوم. حرف من این است که وزارت نفت طرف من نیست. ناگفته نماند که دادسرای ایران صلاحیت بررسی وجوه بانک خارجی را ندارد. وی گفت: از طرف دیگر عملیات مالی یک بانک خارجی چه ربطی به اخلال در نظام اقتصادی دارد. این اختلاف ما با دادسراست. امکان ندارد که در سالهای 88 تا 92 میلیاردها پول ما به 24 بانک در کشور و بیش از 100 بانک در خارج از کشور جابهجا و وصول شود آن وقت بگویند که جعلی و صوری بوده است و با اطلاعات غلط مطرح کنند که من آنها را فریب دادم؛ بنابراین لازم است رئیس دادگاه به این مهم توجه کند و دادستان عزیز بداند که آنها مطالب نادرست را به ایشان دادهاند.
وزیر میگوید جای پول را نشان دهد، باید بگویم که وقتی وکلای خارجی من مطرح میکنند که ضمانتنامه میدهیم یعنی میخواهیم پول را برگردانیم. بابک زنجانی ادامه داد: در رسانهها مطرح میکنند که زنجانی یک ریال هم برنگردانده؟ مگر شما شماره حساب دادید که ما هم نریختیم! صدور ضمانتنامه قرارداد و حساب بانکی میخواهد. به دلیل اینکه بهانهای دست کسی ندهیم با لطف خداوند در دو مرحله هزار و 968 میلیون یورو ضمانتنامه به ذینفعی HK از یک بانک تا دو روز دیگر تقدیم میکنم. متهم ردیف اول پرونده موسوم به فساد نفتی با اشاره به اینکه نزدیک دو سال است در بازداشت بودهام گفت: در این دو سال دادسرا تلاش کرده تا به نتیجه برسد، البته دادستانی هم در چارچوب قانون چیزی را کم نگذاشته است. بابک زنجانی در ادامه مطالبی را علیه دولت عنوان کرد که قاضی صلواتی برای بار دوم تذکر داد و گفت: شما اجازه توهین به دولت را ندارید. پرونده شما قضائی است و بحث سیاسی نیست. قوه قضائیه مستقل است و در کمال قاطعیت به کار خود ادامه میدهد. شما با منطق و استدلال از خود دفاع کنید.
بابک زنجانی در تذکری به سازمان تامین اجتماعی مدعی شد: من از این سازمان چیزی نگرفتهام. من پولی را ریختم و آنها (سازمان تامین اجتماعی) چک دادند و بانک مسکن آن را برداشته است. لذا شکایت شما قانونی نیست و مردود است و از بانک مسکن بخواهید در مقابل چک ها، وجوه را برگرداند. متهم ردیف اول پرونده موسوم به فساد نفتی با این ادعا که کیفرخواست مذکور اشتباه است، خطاب به بازپرس پرونده گفت: بازپرس اگر متوجه فسادی میشود با ردیابی میتواند پول را توقیف کند و حق قضاوت ندارد.
بابک زنجانی خطاب به قاضی صلواتی گفت: همه میدانند که جایگاه شما جایگاه پیامبر خداست. من شکایت خود را به گوش حضرت آقا میرسانم. متاسفانه مطرح میکنند که بابک زنجانی به یک خانم ماهی چهارهزار یورو حقوق میداده؟ چهارهزار یورو یعنی 16 میلیون تومان که این رقم را به مدیر خارج از کشورم و از جیب خودم میدادم. وی مدعی شد: شما بدانید که در وزارت نفت به مدیر یکی از شرکت ها ماهانه 350 میلیون تومان میدهند آن هم از جیب مردم نه از جیب خودشان.
اصول طلبان اعتدالی اصلاح گرا
روزنامه اصلاح طلب ابتکار در مطلبی پیشبینی طیف بندی های مجلس آینده را برری کرده و سعی نموده در مطلب خود اجماع بر علیه پایداری را نشان دهد: رفتارهای سیاسی مجلس نهم نشان داده است که هر چند فراکسیونهای مشخصی در مجلس شکل گرفتهاند، اما عملکرد نمایندگان الزاما تبعیتی از عضویتشان در فراکسیونها و نگاه سیاسی رسمی اعلام شدهشان نداشته است. در مسائل مختلفی همچون رای اعتماد به کابینه، سوالها و استیضاحها و نیز موضوعی با اهمیت همچون برجام، دیده شد که رفتار نمایندگان تابعی از رفتار جمعی فراکسیونها نیست. در مواردی نمایندگان عضو فراکسیون رهروان که در عین داشتن اکثریت مجلس، نزدیکی بیشتری با دولت داشتند، به ناگاه به جریان مقابل میرفتند و در مقابل در موضوعی مثل برجام، اکثریتی از نمایندگان که قاعدتا اعضای فراکسیون اصولگرایان – دومین فراکسیون اکثریت مجلس – به عنوان منتقدان جدی آن در جمعشان حضور داشتند، به برجام روی خوش نشان میدادند. ترکیب مجلس نهم عملا در غیبت اصلاحطلبان و در رقابت درون گروهی اصولگرایان شکل گرفت. این در حالی است که در کنار احیای جریان اصلاحطلبی در انتخابات 92 و تلاش آنها برای حضور قدرتمند در مجلس دهم، جریانی با گفتمان نزدیک به دولت – اعتدالگرایی – نیز شکل گرفته است. نتیجه این که معادلات طیفبندی مجلس دهم، قاعدتا پیچیدهتر از مجلس نهم خواهد بود.
محمد صالح جوکار عضو هیات رئیسه فراکسیون اصولگرایان مجلس در این مورد به «ابتکار» گفت: من فکر نمیکنم در انتخابات مجلس پایگاه سیاسی کاندیداها شاخص مهم و تعیینکننده باشد و شاید برای ورود افراد به انتخابات دخالت داشته باشد اما برای در موفقیت آنها برای ورود به مجلس تاثیرگذار نیست
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه توجه به گرایش سیاسی کاندیداها، خاص مردم پایتخت است، تصریح کرد: مردم شهرستانها بیشتر به پایگاه اجتماعی و فرهنگی کاندیداها توجه دارند و کمتر به گرایش سیاسی آنها توجه میکنند اما در تهران لیست ارائه میدهند و مردم به حزب معرفی کننده کاندیدا هم توجه میکنند.
محمد باقری عضو فراکسیون رهروان ولایت مجلس نیز در مورد میزان موفقیت احزاب مختلف در مجلس به «ابتکار» گفت: انتخابات مجلس دهم متفاوت با انتخابات گذشته است اما آنچه مسلم است مردم از رفتارهای افراطیون چه اصولگرا چه اصلاحطلبان حاضر در مجلس خسته شدهاند چراکه هر دو جناح در سالهای متمادی نشان دادند که در اداره کشور منافع مردم را نادیده گرفتهاند. عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه ترکیب مجلس آینده باید از افراد عقلایی تشکیل شود، تصریح کرد: افرادی باید به مجلس دهم وارد شوند که از نظر سیاسی معتدل بوده و بدنبال تامین منافع ملی باشند و بدون شک اصلاحطلبان یا اصولگرایان تندرو نباید در مجلس آتی جایگاهی داشته باشند.
سیدناصر موسویلارگانی عضو فراکسیون رهروان ولایت مجلس نیز در گفتوگو با «ابتکار» بیشترین سهم از کرسیهای مجلس دهم را از آن اصولگرایان دانست و گفت: اگر اصولگرایان از تفرقهای که در مجلس نهم بین آنها ایجاد شده، دست بردارند و با اتحاد بتوانند ترکیب منسجمی را بین خود ایجاد کنند به طور قطع میتوانند سهم قابل توجهی از مجلس آینده را به خود اختصاص دهند.
از این گفتههای میتوان نتیجه گرفت که نمایندگان مجلس نیز از افراطیگریهای سیاسی برخی تندرویان که بر سر مسایل مختلف در صحن جنجال آفریدن خسته شدهاند و آنها نیز به دنبال ایجاد ترکیبی برای مجلس دهم هستند که تضمینکننده آرامش همراه با عقل و منطق در فضای قوهای باشند. بنا بر این پیشبینیها، انتظار میرود مجلس دهم از نظر وزن سیاسی، به تعادل نزدیکتر باشد.
آلسعود: خواستار انتخابات آزاد در سوریه هستیم!
روزنامه کیهان نوشته است: نشست وین در حالی به کار خود پایان داد که رژیم دیکتاتوری آل سعود در اقدامی مضحک، خواستار برگزاری انتخابات آزاد و شفاف در سوریه شده است!
در بند دوم بیانیه نشست وین آمده است که شرکت کنندگان به نقاطی مشترک درباره وحدت سوریه، استقلال آن، تمامیت ارضی و هویت سکولار این کشور به عنوان اصولی اساسی دست یافتند و در پی آن تاکید کردند سازمانهای نظام سوریه باید باقی بمانند.
براساس بند سوم، این بیانیه تاکید شد حقوق تمامی سوریها باید صرف نظر از ریشه و وابستگی دینی حفظ شود.
به موجب بند چهارم، باید هر چه سریعتر تمامی تلاشهای دیپلماتیک جهت پایان جنگ اجرایی شود.
در بند پنجم این بیانیه بر تضمین ورود سازمانهای بشردوستانه به تمامی مناطق سوریه تاکید شده و آمده است شرکت کنندگان حمایت خود را از آوارگان داخلی و نیز آوارگانی که میزبان کشورهای دیگر هستند تقویت خواهند کرد. به موجب بند ششم توافق شد که باید داعش و دیگر گروههای تروریستی نابود شوند. همچنین باید این گروه در لیست سازمان ترور شورای امنیت قرار بگیرد.
در بند هفتم بیانیه آمده است: براساس عمل به بیانیه ژنو و قطعنامه 2118 شورای امنیت شرکت کنندگان از سازمان ملل خواستند تمامی نمایندگان دولت مخالفان سوریه را پای میز مذاکره بنشانند تا این مذاکرات به تشکیل دولتی معتبر، فراگیر و در پی آن تدوین قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات صورت بگیرد. همچنین در بند هفتم آمده است که باید انتخابات تحت نظارت سازمان ملل با موافقت دولت و براساس معیارهای بینالمللی به صورت شفاف برگزار شود و تمامی سوریها و سوریهای مقیم خارج حق شرکت در آن را دارند.
براساس بند هشتم، سوریه مسئول اصلی هدایت روند سیاسی است و ملت سوریه درباره آیندهاش تصمیم میگیرد.
براساس بند 9 شرکت کنندگان از جمله سازمان ملل مقدمات و اجرای آتش بس در سراسر سوریه را از تاریخی مشخص و همگام با روند سیاسی جدید بررسی خواهند کرد.
طرح مضحک عربستان
اما آنچه در این میان از همه مضحکتر به نظر میرسد طرح رژیم دیکتاتوری عربستان برای حل بحران سوریه است. طلال بن عبدالعزیز، برادر ناتنی سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان طرحی را درخصوص حل بحران سوریه ارائه کرد که این طرح شامل توقف درگیریها در سوریه، تشکیل دولت بیطرف و موقت که مسئولیت برگزاری انتخاباتی آزاد و شفاف که تحت نظارت بینالمللی و کشورهای عربی برگزار شود را برعهده بگیرد و بر این اساس کسی که در انتخابات پیروز شود به عنوان نخستوزیر آینده انتخاب شده و بعد از آن انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود.
طلال بن عبدالعزیز از کشورهای حوزه خلیج فارس خواست تا برای توقف خونریزیها و جنگ در سوریه با جامعه جهانی همکاری کنند. طرح عربستان مبنی بر انتخابات آزاد و شفاف در سوریه بیش از آنکه طرحی واقعی به نظر برسد، به لطیفهای سیاسی شبیه است.
رژیم آل سعود در حالی خواستار برگزاری انتخابات آزاد در سوریه شده است که اولین انتخابات رسمی در عربستان در سال 2005 و در حد انتخاب شوراهای شهر و روستا برگزار شد و البته رای دهندگان تنها مجاز بودند نیمی از اعضای این شوراها را انتخاب کنند، چرا که تکلیف نیم دیگر اعضای آن با انتصاب خاندان آل سعود روشن شده بود! نکته دیگر اینکه زنان حتی در این انتخابات نمایشی نیز حق رای نداشتند. البته توقع رای دادن زنان در کشوری که آنان حتی حق رانندگی نیز ندارند، چندان معقول هم به نظر نمیرسد!
کارشناسان آمریکایی دعوت از ایران به این نشست را نشانه شکست سیاستهای واشنگتن در سوریه دانسته و تاکید کردند که کاخ سفید ناامید از عرصه نظامی، مجبور به گفتوگو با ایران و روسیه شده است.
اما رسانههای غربی و برخی از دنبالههای داخلی آنان در ایران تلاش کردند که این عقبنشینی و شکست آشکار را بزک کرده و از آن به عنوان اولین امتیاز غرب به ایران در پسابرجام نام ببرند.
وال استریت ژورنال: آیتالله خامنهای اوباما را تحقیر کرد
یک روزنامه آمریکایی نوشت آیتالله خامنهای دست آمریکا را خوانده است. او با آخرین نامه خطاب به رئیسجمهور و انجام آزمایش موشکی آمریکا را تحقیر کرد.
وال استریت ژورنال در تحلیلی نوشت: آزمایش یک موشک بالستیک جدید در ایران، نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد که ایران را از هرگونه فعالیت مرتبط با موشکهای بالستیک به مدت دستکم 8 سال منع میکند، است. نامه آیتالله خامنهای به روحانی رئیسجمهوری از نظر برخی خبرنگاران «تایید احتیاطآمیز توافق» بود اما این، درست نیست. گفتههای رهبر جمهوری اسلامی ایران «رد توافق» است و صراحت دارد که آمریکا و هر کس دیگری باید بازنویسی او را قبول کنند.
وال استریت ژورنال با استناد به تحلیل دو کارشناس موسسه پژوهشهای رسانهای خاورمیانه، مینویسد: آیتالله خامنهای دو خواسته دارد؛ نخست این که آمریکا و اروپا باید تحریمهای اقتصادی را به طور کامل برچینند، نه اینکه به طور موقت به حالت تعلیق درآورند و به هر امکانی برای بازگرداندن تحریمها در صورت عدم پایبندی ایران به توافق پایان دهند. دوم؛ تحریمها علیه ایران برای حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر نیز باید منتفی شود.
آیتالله خامنهای جدول زمانی که ایران باید اورانیوم غنی شدهاش را به خارج منتقل کند و رآکتور تولید پلوتونیوم اراک را تغییر دهد، و آژانس بینالمللی انرژی اتمی آن را تایید کند تغییر میدهد.
وال استریت ژورنال اظهارنظر میکند: رهبر ایران دست دولت اوباما را خوانده است، حالا میخواهد از امتیازاتی که قبلا گرفته استفاده کند و وقت بیشتری میخواهد.
وال استریت به برخی از اقدامات ایران از هنگام امضای توافق، از جمله محکوم ساختن گزارشگر واشنگتن پست و گزارش دستگیری یک بازرگان آمریکایی- ایرانی در تهران اشاره میکند و میافزاید در مورد دولت اوباما خوب بود تصور کرد رفتار تحقیرآمیز آیتالله را احساس میکند. اما چنین نیست. آزمایش موشک با کوشش ضعیفی برای «اقدام مناسب» در سازمان ملل متحد و نامه آیتالله خامنهای با سکوت تقریبا کامل روبرو شد. با وجود تمام قولها و هشدارها درباره توافق اتمی ایران، آنچه میگذرد چیزی بیشتر از تسلیم در لباس دیپلماسی نیست. ارتباط و ترکیب نیروها در خاورمیانه در سال گذشته تغییر کرده است و باراک اوباما هیچ قدمی برای برقراری موازنه برنخواهد داشت. آقای خامنهای این را میداند و خیال ندارد امکان تسلیم آبرومندانهای را برای آمریکا فراهم آورد. شاید هم آقای اوباما بداند، اما به نظر نمیرسد خفت و سرشکستگی اهمیتی برایش داشته باشد.
بازار کار توان جذب دهه شصتیها را ندارد
روزنامه اصلاح طلب شرق در گفتگویی از وضع بد بازار کار حکایت کرده است: وضعیت بازار کار بهحدی به هم ریخته است که چندیپیش صدای معاون وزیر کار هم درآمد. به گفته سیدحسن هفدهتن، معاون روابط کار وزارت کار، رتبه ایران در اخراج و استخدام در بین ۱۴۸ کشور جهان ۱۰۹ و در حقوق و دستمزد ۱۳۸ است. این گفته در حالی مطرح میشود که در دو ماه اخیر سیل تعدیل نیروی کار از سوی بسیاری از صنایع آغاز شده است و در این راه صنعت خودروسازی تنها نیست. بهطوریکه صنعت داروسازی و بسیاری دیگر از صنایع نیز به این اخراجها پیوستهاند. فرامرز توفیقی، مشاور مجمع عالی نمایندگان کارگران ایران، در گفتوگو با «شرق» وضعیت را بحرانی میداند. به گفته او، در ایران یک کارگر امنیت شغلیاش بهحدی پایین است که حتی بیکاری خود را نمیتواند به مراجع اثبات کند، مگر اینکه کارفرمای سابقش بیکاری او را تأیید کند. به این دلیل به هیچعنوان نمیتوان امنیت شغلی ایران را با مؤلفههای بینالمللی قیاس کرد.
سالیان سال است وزارت کار، در برداشت از ماده هفت قانون کار سر در گریبان است و هنوز نتوانسته تعریف درستی از مشاغلِ با ماهیت دائم و مشاغلِ با ماهیت موقت داشته باشد. هنوز بحث بیمه بیکاری بهگونهای جمعبندی نشده تا اگر کارفرما نیرویی را بههردلیلی، پس از پایان قرارداد یا قبل از آن، بیکار کرد، بدون نیاز به نامه کارفرما، مبنی بر صحت بیکارشدن نیرو، اهرمهای ارتباطی وجود داشته باشد و از بیکارشدن کارگر اطلاع پیدا کند و به تبع آن، حمایتهایی را آغاز کند. حالا کارگری که بیکار میشود باید از هفتخان بگذرد تا اثبات کند بیکار شده و بیکاری او غیرارادی است و به تبع آن، صبر کند تا برای بیمه بیکاری او تصمیمگیری شود. همه این مسائل باعث میشود امنیت شغلی در کشور ما از امنیت شغلی بینالمللی فاصله بگیرد.
زمانی امنیت شغلی برقرار میشود که در بازار کار، ثبات داشته باشیم. وقتی تقاضا وجود نداشته باشد، قطعا عرضه نیز کاهش پیدا میکند. وقتی عرضهای نباشد، طبعا کارخانهها با حداقل ظرفیت کار کرده و سعی میکنند هزینهها را تاحدامکان کاهش دهند و درنهایت، سراغ تقلیل یا تعدیل نیروی انسانی میروند. وقتی ماده ٧ درست تعریف نشود و زمانی که بیمه بیکاری ما هدفمند نیست و وزارت کار حمایتی از کار نمیکند، بالطبع امنیت و اشتغال مطمئنی نداریم. وقتی در بازار کار، عرضه کار نیست، اما تقاضای زیادی برای کار باشد، کارهای زیرزمینی و قراردادهای سفیدامضا بیشتر میشود؛ حتی اخیرا کارفرمایانی قرارداد شفاهی میبندند! چرا این اتفاق میافتد؟ به این دلیل که اقتصاد و رابطه عرضهوتقاضا به هم ریخته و عرضه نیروی کار در برابر تقاضا زیاد است. در این شرایط، نیروی کار، بالاجبار، به بازار کار وارد میشود و با کارفرما به حقوقی بهمراتب کمتر از حد استاندارد قرارداد میبندد تا فقط شاغل شود. در این شرایط، مؤلفه دستمزد متزلزل میشود.
وزیر بهداشت احمدی نژاد: حرف گذشتهها را نزنید
شرق: حالا او به آقای «هلو» معروف است؛ از همان تعابیر عجیبوغریبی که احمدینژاد درباره رخدادها و آدمها به کار میبرد، یکی را هم درباره وزیر سابقش به کار برد. وزیری که دیگر قرار نبود در کابینه دوم، رئیس دولت را همراهی کند. کامران باقریلنکرانی را در دفتر کارش در مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شیراز دیدیم. آرام و کمی کشدار حرف میزند با تهلهجه شیرازی. اگرچه اصالتا شیرازی نیست. کمحوصله است و این کمحوصلگی را بیشتر هنگام عکسگرفتن از خود نشان میدهد. وزیر سابق بیشتر از اینکه گذشته را نقد کند، تمایل به نقد حال دارد! ترجیحش این است که درباره احمدینژاد و حاشیههای دولتش حرفی نزند و اصرار ما هم راه به جایی نمیبرد، میگوید گذشته گذشته است. حتی علت رفتن خودش از کابینه را هم بیشتر به آمدن وزیر زن نسبت میدهد تا امضا علیه اسفندیار رحیممشایی. وزیر اسبق بهداشت که گزینه اصلح آیتالله مصباح برای انتخابات ٩٢ بود به نظر میرسد که روزهای بعد از ٩٢ ترجیح میدهد از بطن و حاشیه سیاست کنارهگیری کند و بیشتر سرگرم شغل پزشکی و تخصص حرفهای خودش شود، تاجاییکه از لابهلای گفتههای خودش هم به نظر میرسد حضورش در شیراز باعث شده در جلسات و تصمیمات جبهه پایداری هم نقش و حضور چندانی نداشته باشد... .
من تلاشم این بود که وزارت بهداشت را بدل به یک وزارتخانه تخصصی کنم. اگر شما به مسئولان دانشگاههایی که منصوب دولت نهم بودند، نگاه کنید متوجه میشوید همه طیفی بودند. البته در این طیف اعضای حزب مشارکت را نمیبینید اما افرادی را داشتیم که به احمدینژاد رأی نداده بودند، دور بعد هم به او رأی ندادند اما همکاران ما بودند و ما هم از آنها راضی بودیم. مجموعه برآورد وزارتخانه مثبت بود و ما سعی کردیم این وزارتخانه را به صورت تخصصی اداره کنیم.
- وقتی که شما نامزد انتخابات ٩٢ شدید، آقای مصباح گفتند شما را به عنوان اصلحترین فرد روی زمین میشناسند. مگر سابقه آشنایی شما با ایشان چقدر بود و ایشان را چقدر میشناختید؟
تعبیری که ایشان در مورد بنده به کار بردند، در مورد بحث نامزدی ریاستجمهوری بود و نه در مورد هر موضوعی. آن هم در بین کاندیداهایی که تا آنموقع مطرح شده بودند. این توفیق بزرگی است برای بنده که شخصیتی مثل ایشان از بنده تعریف کنند. ایشان شخصیتی هستند که از اصحاب سر مرحوم آیتاللهالعظمی بهجت بودند و آیتالله بهجت برخی از مطالب ازجمله اشعارشان را در اختیار افراد محدودی قرار دادند که یکی از آنها آیتالله مصباح بود. وقتی اینچنین شخصیتی از من اینگونه تعریف میکند برای من افتخار است ولی باید اذعان کنم این یک چک سفیدامضا نبود. ایشان نظرشان را فرمودند و تأکیدشان این بود که بنده در بین آن کاندیداها باید این وظیفه را برعهده بگیرم. البته بعدا شرایط تغییر کرد و کاندیداهایی اضافه شدند و درمجموع چیزی که مهم بود، این بود که در انتخابات ٩٢ ما برای گفتمانی که مدعی دفاع از انقلاب اسلامی بود یک پرچمدار بیشتر نداشته باشیم و تصمیم بر این شد که برادر عزیزم دکتر جلیلی این زحمت را متقبل شوند.
- ولی بعدا تعبیری شبیه آنچه آقای مصباح درباره شما داشتند را ندیدیم درباره جلیلی به کار ببرند.
بههرحال از ایشان حمایت کردند و نکته مهم این بود که باوجود تفاوت در روشها و هزینههای تبلیغی و کارهایی که گروههای مختلف انجام میدهند، ایشان رأی درخورتوجهی آوردند و نوع آرای ایشان جذاب بود یعنی اینکه بالاخره یک مجموعه نه براساس موج جریانهای موسمی بلکه براساس اعتقاد رأی دادند و این افتخار بزرگی است برای آقای دکتر جلیلی که نزدیک به پنج میلیون نفر به ایشان اعتقادی رأی دادند و هیچ هزینهای هم نشد.
- فکر میکنید انتخاب شما به عنوان نامزد جبهه پایداری پیشنهاد ایشان بود؟
کسانی که با حضرت آیتالله مصباح کار کرده اند برخلاف تصویر ناصحیحی که از ایشان ساخته شده، میدانند ایشان بسیار مقید به اصول تشکیلاتی و کار جمعی هستند. چه در انتخابات مجلس نهم و چه ریاستجمهوری یازدهم نظر ایشان این بود که من نظری را ابتدابهساکن اعلام نمیکنم و خودتان بررسی انجام بدهید بعد که به نتیجه رسیدید با هم بحث میکنیم. ما در جبهه پایداری قاعدهای داریم با عنوان شورای فقها که برجستهترینشان آقای مصباح هستند و این قاعده را داریم که تصمیمات کلان جبهه پایداری باید به تصویب شورای فقها برسد. آن زمان هم نامزدی من در مجموعه شورای فقهای جبهه پایداری بررسی شد و با تصویب این شورا کار به اینجا رسید.
ولی همزمان گزینههایی مانند آقای جلیلی و فتاح هم مطرح بودند.
نه، آنموقع آقای جلیلی تأکیدشان این بود که احتمالا ثبتنام نکنند و ضرورتی نمیدیدند، اما وقایع بعدا بهنحوی رقم خورد که ایشان صلاح دیدند ثبتنام کنند که بحمدالله این مسئولیت از دوش من برداشته شد.
- انصراف تصمیم شخصی بود یا تصمیم جمعی؟
نه، تصمیم شخصی خودم بود.
-خیلی از اصولگرایان بعدا بهشدت منتقد عملکرد جبهه پایداری شدند که اگر با دیگران به اجماع رسیده بودند دولت به دست اصولگرایان میافتاد.
ما به انتقادها کاری نداریم. به نظر من انتخابات ٩٢ بهراحتی قابل تحلیل نیست. برخی در آن انتخابات حضور داشتند و پیمان ائتلاف بسته بودند و تا آخر با هم رقابت کردند که من به آنها احترام میگذارم، نمیخواهم به شخص خاصی اشاره کنم، ولی اگر بخواهم کسی را مقصر بدانم قاعدتا وقتی سه نفر ائتلاف میکنند، ولی بهنفع هم کنار نمیروند آن را باید بازخواست کرد.
من فکر میکنم یکی از اشتباهات این است که ما به نتایج کوتاهمدت توجه کنیم. پیشبینی من این است که مجلس آینده مجلسی باشد که هیچکدام از جریانات مطرح سیاسی، اکثریت مطلق را نداشته باشند. مجلس آینده مجلسی خواهد بود با گروههای درخورتوجه و اندیشههای متفاوت.
«ب. ز» علیه «ب. ز»
روزنامه اصولگرای وطن امروز از دادگاه متهم نفتی نوشته است: بابک زنجانی که بزرگترین اتهام او عدم بازگرداندن 2 میلیارد یورو از محل فروش نفت است در این جلسه، اقدامات بیژن زنگنه، وزیر نفت علیه خود را سیاسیکاری دانست و ادعاهایی را درباره بدهی 6 میلیارد یورویی یک فرد مجهولالهویه، به وزارت نفت در دوران زنگنه مطرح کرد. او مدعی شد قرارداد فروش نفت با این فرد در دوران وزارت زنگنه بسته شده و این فرد مبلغ 5میلیارد و 800 میلیون یورو از محل فروش نفت را به کشور بازنگردانده اما علیه او اقامه دعوی نمیشود! به گزارش مهر، بابک زنجانی بعد از قرار گرفتن در جایگاه متهمان گفت: داستان از این قرار است که شرکتهای خارجی در تعامل با ایران تحریم شدهاند و بعد هم بانکها تحریم شدند و تمام پولهای ایران در بانکها غیرقابل انتقال شد، تا اینکه با تغییر دولت و آمدن دولت تدبیر و امید آقای وزیر برای یک تسویه حساب سیاسی تفاهمنامه من با شرکت نفت را یکطرفه ابطال کرد و با ایجاد سر و صدای رسانهای به دادسرا تلقین کرد که وجوه بابک زنجانی مورد دارد و منشأ آن درست نیست و تمام معاملات هم صوری و جعلی بوده و مفسدفیالارض است. در حالی که من به دادسرا گفتم طرف حساب من، وزارت نفت نیست. وی افزود: مگر میشود فردی که از سال ۷۸ تا ۹۲ میلیاردها تومان معاملات بانکی و تجارت داشته و السی باز کرده است یک مرتبه فردی غیرمطمئن شود؟ چرا آن زمان منشأ پولهای من درست بود و صوری نبود و یک مرتبه خواستند دادستان را فریب دهند؟ به گزارش ایرنا، زنجانی افزود: موضوع، وصول پول نفت نیست بلکه نداشتن حساب بانکی برای وصول است و وزیر نفت این موضوع را برای تسویه حساب سیاسی و انجام کارهای حزبی راه انداخته است. وی ادامه داد: اگر موضوع، وصول پول بیتالمال است چرا مبلغ 5 میلیارد و 800 میلیون یورویی که وزیر (بیژن زنگنه)، نفت را به شخصی فروخته است، دریافت نمیکند؛ این فرد همان کسی است که یک حساب حتی نداشته و از من گاهی پول قرض میکرد. متهم اصلی پرونده نفتی اضافه کرد: اگر نتوانسته آن پول را به کشور برگرداند، حلالخور و من حرامخور هستم؟ و آیا 8/5 میلیارد یورو پول مردم و بیتالمال نیست؟ جناب آقای قاضی! شما گفتید نفت برای مردم بوده، اما چرا آن ۵ میلیارد یورو که یک فردی به وزارت نفت بدهکار است را پیگیری نمیکنید؟ بابک زنجانی در ادامه تصریح کرد: من به کارشناسان اعتراض نکردم، بلکه گفتم مطالبی که بانک مرکزی گفته است، هدایت شده بوده و سوالی که بازپرس از بانک مرکزی کرده، اشکال دارد.
وعده پرداخت بدهی تا دوشنبه!
متهم بزرگ نفتی در ادامه اظهاراتش وعده داد تا روز دوشنبه (فردا) بدهی خود که حدود 2 میلیارد یورو است را پرداخت کند! وی گفت: تلاش من این بود که حسابی در بانکهای خارجی برای نفت باز کنم. آیا وظیفه من بود که حساب باز کنم و بعد من را به بازی متهم کنید؟ این در حالی است که وزیر نفت در نشست خبری گفته است زنجانی جای پولها را نشان دهد، اما وکلای خارجی من میگویند حاضریم ضمانتنامه بدهیم و وقتی صحبت از پرداخت پول میشود وزارت نفتیها میگویند شاید این پول از فروش مواد مخدر یا اسلحه باشد.
بابک زنجانی گفت: وکلای وزارت نفت به رسانهها گفتهاند بابک زنجانی حتی یک سنت هم به حساب ما پول واریز نکرده است. آخر مگر صدور ضمانتنامه الکی است باید قرارداد داشت، بانک را معرفی کرد و چندین مرحله دارد، اما با این حال میتوانم یکهزار و ۹۶۸ میلیون یورو ضمانتنامه از یک بانک بسیار معتبر تا روز دوشنبه واریز کنم.
جناب آقای قاضی! 2 سال است در زندان انفرادی هستم و ۳ هزار صفحه نامه نوشتم، اما این دولت برای اعتبار خود تخریب میکند در حالی که کار اقتصادی، کار بازی و احساس نیست. 2 سال است تهمتها را شنیدم، اما سکوت کردم در صورتی که طبق قانون نباید به من بگویند رکورددار کلاهبرداری دنیا یا من را تهدید به مرگ کنند. مگر آنها مصونیت قضایی دارند؟
وی افزود: برای بقای خود هر دروغ و تهمتی میزنند حتی برخی هم که در کمیته پیگیری پرونده هستند و تا حالا پایشان به دادسرا برای پرونده من باز نشده، اظهارنظر میکنند که یکی از آنها هدفش این است بدهی به بانک را بپوشاند.
وکیل وزارت نفت: بابک زنجانی دروغ میگوید
وکیل وزارت نفت در واکنش به اظهارات و ادعاهای بابک زنجانی در چهارمین جلسه علنی دادگاه گفت: متاسفانه همچنان شاهد ادامه دروغگوییهای بزرگ بابک زنجانی هستیم. غلامرضا مهدوی بعد از چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات بابک زنجانی و 2 متهم دیگر پرونده نفتی به ایرنا گفت: در این جلسه دادگاه، متهم بدون اینکه درباره اتهامات منتسب به خود دفاع کند، متاسفانه همچنان به دروغپردازیهایش ادامه داده است که البته وزارت نفت بموقع پاسخ دروغگویی وی را خواهد داد. وکیل وزارت نفت اظهار داشت: این متهم اصلی پرونده نفتی با مخلوط کردن موضوع ساده بانکی با دیگر اسناد تجاری، سعی در گمراه کردن افراد داشته است.
ارسال نظر