مشکل از آنجا شروع می‌شود که این نرم‌افزارهای رنگ و وارنگ تمام روز و شبمان را به خود اختصاص دهد. دوستی‌های تاریخ گذشته را بی‌هیچ هدفی دوباره احیا می‌کند، در گروه‌های مختلف عضومان می‌کند، برخی ناشناس‌های مزاحم را وارد حریم خصوصی‌مان می‌کند

چه كنم ؟ وايبر تو رو ازم گرفت ...

 تا می‌آمد حواسش را جمع درسش کند یک «دینگ دینگ» بی‌موقع تمام هوش و حواسش را می‌گرفت، «مورد داشتیم خواسته فرنی درست کنه گلاب نداشته، ادکلن ریخته توش!» خندید و سرکی به گروه فامیلی کشید و دوباره مشغول کار شد، «دینگ دینگ» این بار گروه بچه‌های دانشکده بودند که یک کلیپ خنده‌دار گذاشته بودند، بعد هم دو سه نفرشان شروع به صحبت کردند؛ در سکوت مشغول خواندن مکالمه دوستانش بود که مادرش صدا کرد «پسرم چند بار صدایت کنم، غذا یخ کرد » بالاخره بعد از چند دقیقه در حالی که هنوز در حال پیام دادن و پیام گرفتن بود سر سفره نشست. پدرش با اخم گفت «یک زمانی این سفره حرمت داشت، مگر بشقاب غذا را نمی‌بینی » اخم‌هایش را در هم کشید و مشغول خوردن شام شد.

به گزارش گلستان 24:‌یادم می‌آید زمانی گوشی‌های بلوتوث‌دار برای خودشان حکومتی داشت، کافی بود یک گوشی تلفن قابلیت پخش موسیقی و کلیپ داشته باشد تا فول‌آپشِن به نظر برسد، اما حالا گوشی‌های اندروید، بسیاری از افراد را از کامپیوتر خانگی هم بی‌نیاز کرده است. تماس گرفتن و پیامک فرستادن کمترین کار این گوشی‌هاست، حالا با نصب یکی از نرم‌افزارهای وایبر، تانگو، لاین، واتس آپ، اینستاگرام و ... می‌توانید از یک سر دنیا به سر دیگرش وصل شوید، یک کیفیت ارتباطی مطلوب با کمترین هزینه.

تا اینجا همه چیز خوب به نظر می‌رسد، مشکل از آنجا شروع می‌شود که این نرم‌افزارهای رنگ و وارنگ تمام روز و شبمان را به خود اختصاص دهد. دوستی‌های تاریخ گذشته را بی‌هیچ هدفی دوباره احیا می‌کند، در گروه‌های مختلف عضومان می‌کند، برخی ناشناس‌های مزاحم را وارد حریم خصوصی‌مان می‌کند و خلاصه بی‌آن‌که پیش‌بینی چنین حجم ارتباطی وسیعی را کرده باشیم، ما را در دایره‌ای از پیام‌هایی قرار می‌دهد که هر کدام از یک نرم‌افزار خاص به سویمان می‌آید.

 

وايبر

وقتی تمام اینها را در نظر بگیریم دیگر طبیعی است که بسیاری از چاردیواری‌ها مجهز به اینترنت بی‌سیم شود و هرکدام از اعضای خانواده مشغول پاسخ دادن به پیام‌ها و رصد کردن گروه‌های دوستی‌شان باشند و این گونه می شود که فناوری های ارتباطی روی گوشی های هوشمند ما را ازهم دور می کند. باورش کمی سخت است اما گویا در این میان تنها چیزی که از دست رفته همان ارتباط است؛ ارتباط‌های صمیمی اعضای یک خانواده، زیر یک سقف.

شبکه‌های اجتماعی و گفت‌وگوهای آنلاین مزایای زیادی دارد؛ توسعه مشارکت‌های اجتماعی، شکل‌گیری گروه‌های هدفمند، اطلاع‌رسانی‌های بموقع، تبلیغ ارزش‌های انسانی و اخلاقی، ترویج پیام‌های مثبت‌اندیشی و...، کیست که منکر این مزایا شود؟ مساله کنونی، مدیریت کردن این نرم‌افزارها در کنار هم و استفاده درست از آنهاست، به‌گونه‌ای که خانواده، کار، درس، مطالعه، تفریح و دیگر فعالیت‌های یک جوان در سایه این امکانات محو نشود. اما چگونه؟

در این نوشتار راه‌هایی ارائه می کنیم که چگونه مدیریت کنیم که این نرم افزارهای جدید ارتباطی ، رابطه ما را با همسر و فرزندانمان سرد نکند .

گروه‌های فعال را در حالت بی‌صدا قرار دهید: پیام‌هایی که در گروه‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود معمولا پیام‌هایی عمومی است که مخاطب خاص ندارد، پس از این‌که مدتی کوتاه از تشکیل گروه می‌گذرد پیام‌های اخلاقی، جوک‌ها، عکس‌ها و کلیپ‌های جالب بیشترین پیام‌های رد و بدل شده در گروه را به خود اختصاص می‌دهد که می‌توانید آنها را در اتوبوس، مترو یا در مواقعی که فراغت دارید، بخوانید.

برخی از نرم‌افزارها میزان فعالیت‌های اینترنتی شما را مطابق برنامه روزانه‌تان تنظیم می‌کند: حتما پیش آمده که هنگام انجام تحقیقات دانشگاهی یا کار روی پایان‌نامه یک تیتر خاص شما را جذب کند. آن وقت بی‌آن‌که آگاه باشید مدام از این صفحه به صفحه دیگر می‌روید و وقتی به خودتان می‌آیید که مدت زیادی از زمانتان به هدر رفته است. برخی از اپلیکیشن‌ها وجود دارد که طبق تعریف شما باز کردن برخی از صفحات را فقط برای ساعتی خاص مجاز می‌کند و اگر ناگهان تصمیم بگیرید که قید کارتان را بزنید و به شبکه‌های اجتماعی که در آنها عضو هستید سر بزنید مجبور می‌شوید چند مرحله نسبتا زمانبر را پشت سر بگذارید تا جایی که از خیر چک کردن فلان صفحه می‌گذرید و دوباره مشغول کارتان می‌شوید.

اگر قرار به ارتباط است یک نرم افزار کافیست: شما با تعدادی از دوستانتان در وایبر ارتباط دارید، با همان‌ها کمی بیشتر یا کمتر در لاین هم مرتبط هستید، همین افراد شما را در اینستاگرام هم پیگیری می‌کنند و خلاصه یک ارتباط در چند نرم‌افزار در شکل‌های مختلف گسترده شده. درست است که هر کدام از این نرم‌افزارها قابلیتی دارد که دیگری ندارد اما اگر اصل ماجرا وجود ارتباط است، خوب همان یکی هم کافیست، چه نیازی است که زمان زیادی صرف چک کردن تمام این صفحات شود.

به خودتان آرامش دهید: روشن بودن همیشگی اینترنت گوشی باعث می‌شود همیشه گوش به زنگ باشید. دقت کرده‌اید که از صبح تا شب چندبار گوشیتان را چک کرده‌اید، بدون این‌که واقعا پیامی برایتان آمده باشد؟ این تکنولوژی بیش از هر چیز سکوت و تنهایی آدم‌ها را نشانه گرفته است، این در حالیست که هر کس به‌طور طبیعی نیاز به اندکی سکوت و تفکر دارد، این حجم وسیع ارتباطات اجازه خلوت کردن را به ما نمی‌دهد. گاهی به انتخاب خودتان اینترنت گوشیتان را خاموش کنید و به سراغ کامپیوتر هم نروید، اجازه دهید ذهنتان فارغ از شلوغی‌های هر روزه راهی را طی کند که به آرامشش ختم می‌شود.

بپذیریم دوره برخی از دوستی‌ها به پایان رسیده: ممکن است دوست کلاس اول دبستانتان را در این شبکه‌های اجتماعی پیدا کرده باشید، هیجان‌انگیز است که می‌توانید از خاطرات سال‌ها قبل حرف بزنید و یادی از دوستان قدیمی‌تان کنید اما این واقعیت را هم در نظر بگیرید که چقدر احتمال دارد هنوز هم با دوست دوران دبستانتان حرف‌های مشترک داشته باشید؟ شما دو خط متفاوت را طی کرده‌اید و طی این مسیرها با کسانی نزدیک بوده‌اید که همراه و هم مسیرتان بوده‌اند و سبک زندگی و اهدافی شبیه شما دارند، پس طبیعی است که جز تکرار خاطرات گذشته چیز تازه‌ای برای گفتن وجود نداشته باشد. بپذیریم که با گذشتن از دوران نوجوانی و پشت سر گذاشتن فرآیند هویت‌یابی، هر کس وارد مرحله‌ای شده که در اصل مسیر اصلی زندگی‌اش را نشان می‌دهد و برخی ارتباط‌ها مربوط به دوره خودشان بوده است و اکنون کاربردی ندارد.

ارسال نظر

آخرین اخبار