پوشش بیمه‌ی "کنترل بارداری" از خدماتی است که همه‌ی کارفرمایان باید در قبال کارمندان همجنس گرا ارائه دهند. این جزو دستوراتی است که مسیحیان اعتقاد دارند نقض اصول اخلاقی است

آیا اصول اخلاقی دینی هنوز در آمریکا مورد پذیرش است؟

آیا اصول اخلاقی مسیحی هنوز در آمریکا مورد پذیرش است؟این بحثی است که اخیراً به صورت مخفیانه در مجامع مورد بحث است. موضوع تصمیم دادگاه عالی آمریکا در مورد آزادی مذهب،با عنوان تصمیم " هابی لابی" است. _هابی لابی نام فروشگاه‌های زنجیره ای در اوکلاهما است و صاحبان فروشگاه مسیحیان معتقدی هستند که چندی پیش از پذیرفتن سفارش پخت کیک برای یک ازدواج همجنس گرایانه سرباز زده بودند._بنابراین طبق قانون جدید، شهروندان با مذاهب مختلف باید به اعتقادات و حقوق شهروندی هم احترام بگذارند.

"جاناتان راوچ" در مجله‌ی آتلانتیک می‌گوید، اگر کلیسای مسیحی بخواهد در قرن 21 همچنان پا بر جا بماند، باید برخی از بخش‌های مربوط به اصول اخلاقی خود را عوض کند.جامعه‌ی آمریکا در حال پیشرفت است و اگر کلیسا نتواند با این پیشرفت همراه شود طرد خواهد شد.

به گزارش گلستان 24:‌ مسیحیان پشت پرده‌ی این اعتراضات هستند، که به سادگی از پذیرش آمریکای جدید سرباز می‌زنند. آن‌ها ترجیح می‌دهند به روح اخلاقیات مسیحیِ حاکم در قرن‌ها وفادار بمانند. برای مسیحیان این اعتقادات به معنی عقب نشینی از زندگی جمعی نیست؛ اما جامعه به سرعت به سمت سکولاریزه شدن می‌رود؛ برای آنان قابل تحمل نیست که اعمال و رفتارهای مذهبی را به جز در مکان‌های خصوصی مانند کلیساها داشته باشند. آن‌ها خواهان یک جامعه‌ی مذهبی هستند. این فقط یک نگرانی شخصی نیست. با تغییر قانون در مورد ازدواج همجنسگرایان و کنترل بارداری، ترس فزاینده­ای از به چالش کشیده شدن اصول مسیحی در جامعه وجود دارد.

usa

این تنش تا حد زیادی به دلیل تغییراتی که در تعریف اخلاقیات در همه‌یحوزه‌ها به ویژه رسانه‌ها رخ داده است. مردم دیگر تصور نخواهند کرد که همجنس گرایی می‌تواند یک عمل غیراخلاقی باشد. کار آن‌ها ممکن است در نظر برخی مردم صحیح و یا خوب نباشد، اما فساد اخلاقی هم نیست. شاید فقط یک عمل گناهکارانه باشد.

ایمان و اعتقاد باید در جامعه حاکم باشد، ایمانی که به انزوا برود، اصلاً ایمان نیست. اگر اخلاقیات تنها یک بحث شخصی و انفرادی بود، در این حد بحث برانگیز نمی‌شد. عده ای از میسحیان این مطلب را اینگونه توضیح می‌دهند که حتی اگر برخی غیر مسیحیان ازدواج همجنسگرایی را فساد اخلاقی نمی‌دانند، حداقل می‌توانند این را بپذیرند که بعضی از مسیحی‌ها ترجیح می‌دهند مجرد باقی بمانند تا اینکه با همجنس خود ازدواج کنند و اگر برخی زنان مسیحی نخواهند از روش‌های کنترل بارداری استفاده کنند، ممکن است برای بقیه این موضوع اهمیتی نداشته باشد. اما، همانطور که شیرینی پز مسیحی و بسیاری از افراد دیگر این ناخشنودی خود را با روش‌های مختلفی ابراز کردند؛ می‌توان استثنائاتی قائل شد. این یک قانون نیست بلکه عملی اخلاق گرایانه است و همان چیزی است که مخالفان را تحریک می‌کند: "شما خدای خودتان را عبادت کنید و از دستورات کهنه و قدیمی‌اش اطاعت کنید اما مذهب خودتان را به ما تحمیل نکنید."

usa

اما اخلاقیات چیزی نیست که بتواند در وجود ما ثابت و بی اثر باقی بماند؛ او مخفیانه از لابه لای وجدان‌های افراد بیرون می‌خزد و اطرافیان را متأثرمی‌کند. برخی از اخلاقیات جوامع را بیشتر از افراد تحت تأثیر قرار می‌دهد و اهمیتی ندارد که چه اندازه مراقب باشند تا آن را مخفی کنند، بالاخره در برابر این اخلاقیات تسلیم خواهند شد و این جزء اصولی‌ترین تعالیم مسیحیت است. ایمان و اعتقاد باید در خارج و در بطن جامعه زندگی کند، یک اعتقاد به انزوا رفته، نمی‌تواند نام ایمان بر خود داشته باشد. به همین دلیل بحث اصلی؛ عمومی یا انفرادی شدن این اعتقادات نیست بلکه در مورد این است که چه نوع اصول اخلاقی ای در یک جامعه‌ی پلورالیزه قابل تحمل است.

تنفر جامعه‌ی مسیحیت از همجنسگرایی

پوشش بیمه‌ی "کنترل بارداری" از خدماتی است که همه‌ی کارفرمایان باید در قبال کارمندان همجنس گرا ارائه دهند. این جزو دستوراتی است که مسیحیان اعتقاد دارند نقض اصول اخلاقی است، این توضیحی است که مسیحیان در این باره می‌دهند: اگر شما واقعاً باور دارید قانون شما را مجبور به عملی علیه اخلاقیات می‌کند. اگر شما در برابر این قانون مقاومت کنید قابل درک است. در سایه‌ی این مبحث؛ ترسی وجودِ مسیحیان را فرا گرفته که بدون دلیل هم نیست. آیا مسیحیان سنتی می‌توانند در برابر چالش‌هایفزاینده‌ی پیش رو مقاومت کنند؟ قبول این موضوع سخت است که تنها حالت قابل قبول و تحمل از مذهب در آمریکا، شکل به انزوا رفته‌ی آن باشد. این همان چیزی است که "راوچ" در مورد کلیسا هشدار داده بود: ارزش‌های خود را تغییر دهند قبل از آنکه بسیار دیر شود.

usa

با این همه کشور آمریکا یک جامعه‌ی پلورالیزم است یعنی همزیستی انواع مختلف مردم با اعتقادات و باورهای متفاوت در یک جامعه. همراهی کردن با کسانی که عمیقاً از آنان بیزاری کار ساده ای نیست. این کار دردناک، نفرت انگیز، زشت و سختی است. اما فرهنگ پلورال، جایگزین تک فرهنگی است و نفرت با اینکه بدیهی است اما در نگاه عام شرم آور است.

ارسال نظر

آخرین اخبار