جالب اینجاست که بسیاری خود را در تنگناهای مالی قرار می دهند تا ماشین های آنچنانی سوار شوند. آیا لذت سوار شدن در این ماشینها بر لذت از دست دادن آرامش زندگی ارجحیت دارد؟

تا دیر نشده جان خود را نجات دهید
سرطان موضوعی است که در سالهای اخیر ذهن مردم را بیش از قبل با خود درگیر کرده است. خصوصا اینکه تعدادی از هنرمندان پرطرفدار کشور بعضا با ابتلا به این بیماری جان خود را از دست دادند و اذهان مردم را بیش از پیش نسبت به این بیماری مشغول کرده است.
 
به گزارش گلستان 24، اما قبل از اینکه موضوع سرطان را از زاویه پزشکی و علمی واکاوی کنیم که در حوصله این یادداشت نیز نمی گنجد، بایستی عنوان کرد که 3 عامل در افزایش ابتلا به این بیماری نقش بسزا دارند. ژنتیک، مردم و دولت.  از مسئله اول که بگذریم ، خود مردم و سبک زندگی آنها مهمترین عوامل ابتلا به این بیماری است.چرا؟
 
علم پزشکی ثابت کرده است که "استرس"، خوردن غذاهای چرب،فست فودها،سیگار و قلیان و ...مهمترین عوامل ابتلا به این بیماری هستند.
 
استرس چگونه حاصل می شود؟
وقتی ما بنا داریم اقدامی را انجام دهیم که خارج از توانمان است، برای بدست آوردن آن ناخودآگاه مجبور به استرس و اضطراب می شویم.سؤال: آیا مشکلات اقتصادی باعث این استرس می شود؟
 
بی شک هرگونه مشکل اقتصادی در زندگی می تواند به اضطراب و استرس هایی منجر شود که زمینه بروز بیماریهاست اما سئوال اینجاست که مشکلات اقتصادی آیا قابل مدیریت نیستند؟آیا رسیدن به آمال و آرزوهای دست نیافتنی و توقع بالا در زندگی بر این استرسها نمی افزاید؟ آیا توقعمان از زندگی تغییر نکرده است؟
 
 
تا 10 سال پیش چند ماشین خارجی در خیابانها دیده می شد؟خانه های آنچنانی و نوساز چه سهمی از آپارتمانهای تهران را به خود اختصاص داده بود؟شاید بگویید عده ای خاص متقاضی اند.که البته حرف درستی نیست چرا که افزایش هر کالایی در ازای افزایش تقاضاهاست.چه سهمی از خانواده های جدید و زوجهای جدید در این عصر، حاضرند در آپارتمانهای کوچک زندگی کنند و اگر هم زندگی می کنند چند در صد آنها برای رسیدن به آپارتمان بزرگتر و در منطقه بهتر از جان خود مایه می گذارند و آرامش خود را به هم می زنند تا به آنچه خارج از توانشان است دست پیدا کنند؟ آیا چنین روندی در زندگی استرس و اضطراب را به فرد وارد نمی کند؟ آیا این اضطرابها در دراز مدت آسیب زا نیست؟
 
هر چند بشر نیاز به پیشرفت دارد و برای رسیدن به بهترین ها باید تلاش کند و این بخشی از زیبایی زندگی است. اما این بدان معنا نیست که شخص برای پیشرفت یک شبه خطایی انجام دهد که آسیب آن در نهایت آسیب بر سلامتی باشد.
 
اگر همین الان نگاهی به عملکرد خود در چند ماهه اخیر بیندازیم به خوبی در می یابیم که برای رسیدن به آینده بهتر، حال و گذشته خود را از دست داده ایم و چیزی جز بر هم خوردن آرامش زندگی نداشته ایم.
 
جالب اینجاست که بسیاری خود را در تنگناهای مالی قرار می دهند تا ماشین های آنچنانی سوار شوند. آیا لذت سوار شدن در این ماشینها بر لذت از دست دادن آرامش زندگی ارجحیت دارد؟ ما در زندگی مان بیشتر ترجیح می دهیم با حداقل امکانات از زندگیمان لذت ببریم یا ترجیح می دهیم تمام آرامشمان را از بین ببریم تا بگوییم ما خانه و ماشین پر زرق و برق داریم؟
 
این اضطراب ها و استرس ها در زندگی هنرمندان نیز بیش از پیش است.از نحوه زندگی خصوصی برخی از این افراد که بگذریم در مسیر رسیدن به هنر ایده آل نیز استرسهای بسیاری را تحمل می کنند. شاید ما یک هنرمند را در نهایت آرامش روی سکو ببینیم. اما برای رسیدن به این کنسرت و تهیه آلبوم، چه بسا که شب ها و روزها همراه با استرس بوده است. چیزی که ما در سبک زندگی مان به شکل دیگری داریم.
 
 
سهم دولت در ابتلا به بیماریهای صعب العلاج چقدر است؟
بخش دیگری از مشکلات سلامت مردم را بایستی در دولت مشاهده کرد. در حوزه بهداشت و درمان سالهاست که مشکل داریم .از عدم فرهنگسازی مناسب برای هدایت مردم به مراکز درمانی و پیشگیری از بیماریها که هزینه آن بسیار ناچیز در مقابل هزینه درمان است گرفته تا نظارت بر محصولات کشاورزی و ومواد غذایی.
 
بسیار فاجعه است که در یک محصول مغذی غذایی بنام "شیر" روغن بسیار مضری بنام "پالم" ریخته می شود و مدتها زمان می برد تا تاثیرات آن را از مردم دور کنیم.بسیار تاسف بار است که نظارت بسیار کمی بر محصولات کشاورزی از سوی سازمانهای مربوطه اتفاق می افتد و کودهای سمی، واکس، اتیلن و ....همراه با میوه ها و سبزیجات به خورد مردم داده می شود.آیا این سودجویی ارزش به خطر انداختن جان مردم را دارد؟
 
به راستی نظارت بر این محصولات با کدام اغماض اتفاق می افتد که هیچ نهادی حاضر به پاسخگویی نیست و تنها با جمله "ماهم نگرانیم" از کنار موضوع به راحتی می گذرند!
 
بدون شک نظارت های بدون اغماض و سختگیرانه می تواند هم اعتماد را به مردم برگرداند و آنها را از نگرانی برهاند، هم دست سودجویان را از این پدیده زشت که چند سالی است در کشور رایج شده کوتاه کند.این راحت ترین راه برای بدست آوردن دل مردمی است که همواره به مسئولان نظام اعتماد داشته و حرف آنها را برای خود سند می دانند.
 
قطعاً با ریشه کن کردن دستان آلوده سودجویان می توان سلامت را به جامعه برگرداند و راه را برای یک جامعه ایده آل باز کرد.اگر خود مردم هم همت کنند و آرامش را با قناعت به زندگی برگردانند.
 
آمار سرطان در نسل جدید بیش از قدیم است.چرا؟
تا چه اندازه از وقت خودمان را برای ورزش اختصاص می دهیم؟چند ساعت در طول روز بی تحرکی داریم؟چقدر از وقتمان را بدون تحرک، برای استفاده از تکنولوژی می گذاریم؟چقدر علاقه به غذاهای سنتی داریم و چقدر به غذاهای فست فودی؟ ترجیح می دهیم در کانون گرم خانواده، دور یک سفره بنشینیم و از کنار هم بودن و غذا خوردن لذت ببریم یا با خوردن یک ساندویچ یا پیتزا و فست فودهای دیگر فرصت را برای استفاده از وایبر و تکنولوژی های دیگر از دست ندهیم؟!
 
 
حضرت امام رضا علیه السلام فرموده است :کوشش کنید اوقات  روز شما چهار ساعت باشد .ساعتی برای عبادت وخلوص با خدا ،ساعتی برای  تامین معاش  ،ساعتی برای آمیزش ومصاحبت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به  عیوبتان آگاه می سازند و در باطن نسبت به شما  خلوص وصفا دارند  وساعتی را به تفریحات ولذائذ خود اختصاص دهید واز مسرّت ونشاط ساعت تفریح نیروی انجام وظائف ساعات دیگر را تأمین نمائید. (بحار17 ،صفحه208) 
 
 این دستور اسلام است. کدام را انجام می دهیم. آیا غیر از این است که در کار تفریح می کنیم و بجای خواب کار می کنیم و تفریحمان هم "موبایل بازی" شده است؟ 

 

ارسال نظر

آخرین اخبار