معرفی قدرت‌های نوظهور

تولید داخلی کره جنوبی در سال 2014 میلادی با 1.4 تریلیون دلار، در رتبه سیزدهم جهان قرار گرفته است. کره‌جنوبی با مساحتی کمتر از یک شانزدهم ایران، 30 میلیون جمعیت کمتر و منابع زیرزمینی و معدنی به مراتب کمتر، توانسته تولید ناخالص خود را به بیش از سه برابر ایران ارتقاء دهد و 16 پله بالاتر از ایران قرار گیرد.

توسعه از نوع کره‌جنوبی؛ پیشرفت یا نفوذ؟ + تصاویر و فیلم

به گزارش گلستان24، در شرق آسیا کشوری 50 میلیونی وجود دارد که نه تنها برای خود تمدن چندهزارساله قائل است بلکه هم اکنون نیز با برترین قدرت‌های آسیا، هماوردی می‌کند. کوچک است اما انرژی زیادی دارد و این انرژی از رقابت آن با نزدیک‌ترین همسایه و بزرگترین دشمنش نشأت می‌گیرد. سریال‌هایی می‌سازد تا بگوید ما در سه هزارسال پیش، امپراتوری داشتیم و سریال‌هایی هم می‌سازد که بگوید جوانان امروز ما مثل جوانان آمریکا زندگی می‌کنند. سخن از کره است، از نوع جنوبی. حرف‌های ضدونقیضی در مورد کره گفته می‌شود و سفرهای برخی ایرانیان تحصیل کرده به این کشور نیز مزید بر این حساسیت شده است. حالا که صحبت‌هایی از لزوم افزایش رابطه اقتصادی ایران با آمریکاست، دست بر ساحل شرقی آسیا گذاشتیم تا ببنیم در آنجا چه خبر است و این همه هیاهو بر سر کدام واقعیت شکل گرفته است. بیطرفانه آغاز می‌کنیم و منصفانه به پایان می‌بریم.

گزارش‌های پیشین مشرق از قدرت‌های نوظهور: (هند - آلمان - برزیل - آفریقای جنوبی - اندونزی - قطر - مالزی)

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

 

آیا تاریخ و تمدن کره فقط به مجسمه‌های نمادین برای تفریح عابران تبدیل شده است؟

 

دوگانگی فرهنگی و استعمار ژاپن: مقدمه تقسیم سیاسی و رقابت اقتصادی با ژاپن

 

داستان را باید از تغییر سیاست خارجی ژاپن پس از 1894 میلادی شروع کنیم. نهضت میجی که حدود سی سال پیش آغاز شده بود، ژاپنی‌ها را به آن سطح از توسعه اقتصادی و نظامی رسانده بود که به تقلید از اروپاییان، فتح سرزمین‌های دیگر را آغاز کردند.

سال 1907 میلادی. شاه کوجونگ با فشار ژاپن از حکمرانی کره استعفا می‌دهد و پسرش بر تخت می‌نشیند. شاه جدید خیلی زود با یک بانوی ژاپنی ازدواج کرد و مقام «اشرافی» ژاپنی به او داده شد. سه سل بعد، کره رسماً تحت فرمانداری که نخست وزیر ژاپن تعیین می‌کرد، اداره می‌شد. تا حدود 10 سال، حتی کره‌ای‌ها حق انتشار روزنامه آزاد نداشتند، اما پس از تظاهرات مکرر در ژاپن، میزانی آزادی عمل به آنها داده شد.

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟
ساختمان در خیابان کوکومون دوری سابق در شهر کیجو (سئول فعلی)

 

با این حال در دهه 1930 میلادی با تقویت نظامی‌گری در سیاست ژاپن، بار دیگر محدودیت‌هایی بر جامعه کره اعمال شد و حتی صحبت‌کردن به زبان ژاپنی در مدارس کره اجباری شد. معابد شینتو در قلمرو کره تأسیس شد و نهایتاً وقتی در سال 1937 میلادی، جنگ ژاپن علیه چین آغاز شد، کره‌ای‌ها هم به عنوان سرباز داوطلب در ارتش ژاپن استخدام می‌شدند. اواسط جنگ جهانی یعنی در سال 1943 میلادی ارتش ژاپن مجبور شد جوانان کره‌ای را به عنوان سرباز وظیفه به میدان جنگ بکشاند.

در طول این سال‌ها، سرزمین کره زیر کشت رفت به ویژه برای تأمین برنج ژاپن. کارخانجاتی نیز با هدف افزایش تولیدات، بویژه محصولات نظامی تأسیس شد که سرجمع، حدود 30% از اقتصاد کره را شامل می‌شد. اقتصاد کره، تماماً همچون سیاستش تحت مدیریت ژاپن بود.

در طول این سال‌ها، هنرمندان و نویسندگان کره‌ای استقبال زیادی از مکاتب اروپایی، آمریکایی و ژاپنی نشان دادند. رمان «اشک‌های خون» (Tears of Blood) یکی از اولین رمان‌هایی است که ضرورت تغییرات اجتماعی به تقلید از اروپا را مطرح کرد. رمان‌هایی نیز چون «بی‌احساس» (The Heartless) اثر یی وانگ سو به انکار ساختار سنتی خانواده پرداخت.

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

 

9 سپتامبر 1945 میلادی در پی محاصره ژاپن، پرچم آمریکا جای پرچم این کشور را در مقابل ساختمان دولت کره گرفت. گویا هنوز قرار نیست کره‌ای ها طعم استقلال را بچشند

 

در همین دوره، اندیشه‌های سوسیالیستی نیز از همسایه شمالی به قلمرو کره وارد می‌شد تا جایی که در سال 1925 میلادی، «فدراسیون هنرمندان پرولتاریا در کره» تأسیس شد تا با هماهنگی بیشتر به تقویت گرایش چپ در جامعه بپردازند. این فدراسیون 10 سال بعد توسط حکومت ژاپن سرکوب شد اما این مسأله مانع از ترویج اندیشه‌های سوسیالیستی نشد. در سال 1936، رمان «خانه» (Home) اثر یی کی یونگ به بدبختی‌های دهقانان بر اثر استعمار ژاپن واکنش نشان داد.

تقسیم دو کره: خواست مردم کره یا ابرقدرت‌ها؟

کره جنوبی، زاده دوران جنگ سرد است و در طول 25 سالی که از تخریب دیوار برلین می‌گذرد، بوی جنگ سرد در هیچ کجای جهان به اندازه شبه جزیره کره باقی نمانده است. همین مسأله نشان می‌دهد بدون فهمیدن نسبت کره جنوبی با جنگ سرد، نمی‌توان قضاوت درستی در مورد سیر تغییرات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن در این سال‌ها داشت.

در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم و وقتی که آلمان فتح شده بود، متفقین متوجه آخرین غنیمت جنگ، یعنی ژاپن و مناطقی شدند که توسط این کشور اشغال شده بود. یکی از این مناطق، شبه جزیره کره بود که از سال‌ها پیش تحت حکومت ژاپن قرار داشت. ششم و نهم اوت 1945 میلادی، دو کلاهک هسته‌ای شهرهای ژاپن را شخم زد. همان موقع یعنی 8 آگوست، شوروی به ژاپن اعلام جنگ کرد و نیروهایش را به تصرف شبه جزیره کره و منطقه منچوری در چین فرستاد. 15 آگوست بود که ژاپن تسلیم بلاشرط خود را پذیرفت.

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

 

20 سپتامبر 1950 میلادی، سربازان کره‌ای و آمریکایی در کنار هم در برابر ارتش کمونیستی

 

آمریکا، چین و انگلیس پیش‌تر در کنفرانس قاهره در دسامبر 1943 توافق کردند که پس از پیروزی در جنگ، دست ژاپن را از سراسر مناطقی که از 1984 به بعد تصرف کرده بود، کوتاه کنند. این انجام شد اما توافقی که فرانکلین روزولت و جوزف استالین در کنفرانس یالتا مبنی بر لزوم تشکیل یک گروه معتمد بین المللی برای تعیین تکلیف کره پس از پایان جنگ، انجام داده بودند، عملی نشد زیرا شوروی از نزدیکی خود با کره استفاده کرده و خاک آن را اشغال کرده بود. بنابر این ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا برای اینکه از قافله عقب نماند، به استالین پیشنهاد داد تا کره را میان خود تقسیم کنند. رفیق استالین پذیرفت به این امید که آمریکا نیز نیمه شمالیِ ژاپن یعنی منطقه هوکایدو را به شوروی بدهد.

چندین ماه گذشت و کره در دست دو کشور قرار داشت. تا اینکه وزرای خارجه آمریکا و شوروی در دسامبر 1945 میلادی در مسکو گرد هم آمدند. دوباره بر توافق قاهره تأکید شد تا یک «حکومت موقت دموکراتیک» 5 ساله زیر نظر کمیته معتمد بین المللی زمینه استقلال کره را فراهم سازد. همچنین یک «کمیته مشترک» نیز میان آمریکا و شوروی برای نظارت بر این روند، شکل گیرد. این پیشنهاد با مخالفت اکثر مردم کره مواجه شد، ولی کمونیست‌ها به تدریج تحت نفوذ شوروی نظر خود را عوض کردند. در این بحبوحه بودند سیاستمدارانی چون سانگمن ری که از فرصت برای تحکیم جایگاه سیاسی خود استفاده کردند.

«حزب کارگران شمال کره» در سال 1946 با حمایت شوروی تأسیس شد و همه نیروهای اجتماعی چپ گرا را زیر چتر خود جمع کرد. حداقل 10 هزار نفر از جوانان مناطق شمالی کره برای تربیت نظامی به شوروی برده شدند و 40 هزار جوان داوطلب کره‌ای در ارتش چین نیز به این کشور بازگشتند.

کمیته مشترک از مارس 1946 تا اکتبر 1947 میلادی در سئول به برگزاری جلسات متناوب پرداخت. شوروی تأکید داشت که فقط احزاب و گروه‌هایی بتوانند در تشکیل حکومت آینده کره نقش داشته باشند که با برنامه کمیته و کمیسیون هماهنگ باشند. منظور شوروی این بود که نیروهای طرفدار خود را در رأس حکومت کره بگمارد. طبیعتاً آمریکا مخالفت کرد.

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

ژنرال آمریکایی، مارک کلارک در حال امضای قرارداد آتش بس میان دو کره در 27 ژوئیه 1953

 

 

 تا سال 1950، ارتشی در شمال کره شکل گرفت که با برخی تجهیزات شوروی قدرت گرفته بود. ژوئیه 1950 میلادی، مناطق جنوبی کره که ارتش ضعیفی از میان نیروهای نظامی و پلیس گردآوره بود، ظرف چند روز در برابر ارتش پرانرژی کره شمالی تسلیم شد.  26 ژوئیه، ترومن که می‌دید شوروی در حال برهم زدن توافقات مشترک است، دستور حمله ناوها و جنگنده‌های آمریکایی به ارتش پیروز در کره را صادر کرد. چهار روز بعد، نیروهای زمینی نیز به خاک کره رسیدند. شورای امنیت سازمان ملل به درخواست ترومن وارد معرکه شد و 15 کشور به حمایت از کره جنوبی وارد جنگ با نیروهای تحت حمایت چین و شوروی شدند.

دلیل استمرار جنگ تا سال 1953 میلادی، امید هر دو طرف به تسخیر کل قلمرو کره بود. اما هر چه تلفات در دو سوی جبهه افزایش می‌یافت، امید هر دو برای رسیدن به این هدف، کمرنگ می‌شد. دلیل آن، نفرتی بود که جوان غرب‌گرا و جوانان سوسیالیست در کره نسبت به همدیگر پیدا کرده بودند. آنها خون هم را ریخته بودند و بعید بود بتوانند در یک قلمرو واحد دوام بیاورند. آمریکا و شوروی نیز به هدف خود رسیده بودند یعنی آمریکا ساکنان جنوب کره را با بروز و تداوم این جنگ، عملاً راضی کرده بود که نیازمند حضور پایگاهی از نظامیان آمریکایی هستند و الا ممکن است حیات سیاسی‌شان توسط شوروی خدشه‌دار شود. شوروی نیز همین کار را در کره شمالی کرده بود. دو کره با یک قرارداد آتش بس، و نه قرارداد صلح، موقتاً به جنگ پایان دادند، و این یعنی سرآغاز یک جنگ سرد میان دو کره با محوریت رقابت نظامی و اقتصادی.

آمارهای اقتصادی به نفع کره جنوبی شهادت می‌دهند

برگردیم به زمان حال. ژاپن، پیشتر سرزمین کره را تصرف کرده بود و کره شمالی نیز به عنوان یکی از اقمار شوروی، راهی متفاوت با سیاستمداران کره جنوبی به مردم خود پیشنهاد می‌کرد و هر آن انتظار می‌رفت با قدرت گرفتن، بار دیگر نسبت به تسخیر کره جنوبی طمع کند. بنابر این رقابت با این دو دو دولت، راهبرد اصلی در سیاست داخلی و خارجی کره جنوبی قرار گرفت. آمریکا نیز از این فرصت به خوبی استفاده کرد و این دو کشورِ تشنه توسعه اقتصادی، یعنی ژاپن و کره جنوبی را همچون زمینی برای کاشتن کارخانه‌های خود استفاده کرد.

 

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

 

برنامه ریزی توسعه بر مبنای افزایش رابطه اقتصادی با سایر کشورها، هم دوره‌های رشد پرشتاب و هم سقوط ناگهانی را به ارمغان می‌آورد. بحران جنوب شرق آسیا در سال 1997-1998 و بحران اقتصاد جهانی در 2008-2009 میلادی دو نمونه از این سقوط‌های وارداتی در دو دهه گذشته بوده است

 

گزارش بانک جهانی نشان می‌دهد تولید داخلی کره جنوبی در سال 2014 میلادی، 1.4 تریلیون دلار است، در رتبه سیزدهم جهان (پایگاه‌های مختلف، از رتبه 12 تا 15 را درج کرده‌اند). ژاپن حدود 3.5 برابر کره در جایگاه سوم جهان است و از کره شمالی نیز به دلیل محدودیت‌های اطلاعاتی، آمار دقیقی در دست نیست. کره جنوبی از سال 1962 تا 1994 میلادی رشدی با میانگین 10% را تجربه کرده است. این نتیجه تلاش کشورهای غربی در تسهیل صادرات کره جنوبی است که منجر به رشد سالانه 20 درصدی در صادرات کره است. با این حال به پشتکار کره‌ای‌ها هم برمی‌گردد زیرا سالانه بیش از 30% از سود صادرات را به سرمایه‌گذاری مجدد اختصاص دادند.

کره جنوبی با مساحتی کمتر از یک شانزدهم ایران، 30 میلیون جمعیت کمتر و منابع زیرزمینی و معدنی به مراتب کمتر، توانسته است تولید ناخالص خود را به بیش از سه برابر ایران ارتقاء دهد و 16 رتبه بالاتر از ایران در رتبه بندی جهانی قرار گیرد.

از 15 مارس 2012 میلادی، قرارداد تجارت آزاد میان کره جنوبی و ایالات متحده اجرایی شده است و این بدان معنا است که بازار جدید برای تولیدکنندگان در هر دو کشور به وجود آمده است. بازار جدید یعنی امکان افزایش تولید و در نتیجه، اشتغال‌زایی. این از هوشمندی کره‌ای‌ها بود که ابتدا برای افزیش کیفیت محصولات داخلی تلاش کردند و سپس باب تجارت آزاد را چهارطاق باز کردند تا محصولات خارجی، شرکت‌های داخلی را ورشکست نکند.

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

سئول، میزبان اوج شکوفایی و زیبایی کره جنوبی است

 

درآمد سرانه داخلی از 67 دلار در دهه 1950 به 22670 دلار در سال 2012 میلادی رشد کرده و از سال 1977 میلادی عضو انجمن بین المللی توسعه است تا به کشورهای فقیر برای رفع فقر در کنار توسعه یاری رساند. اساساً بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، نهادی است که قدرت‌های غربی برای مدیریت اقتصادی کشورهای همراه با خود تأسیس کردند. از این رو کره جنوبی از کشورهای فعال در بانک جهانی است و قراردادهای متعددی برای سرمایه‌گذاری مشترک با این سازمان بین‌المللی امضاء کرده است.

تاریخ توسعه کره جنوبی از جنگ جهانی تا کنون.

کره جنوبی یکی از اولین کشورهایی است که به عنوان عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) کمک‌های مالی برای توسعه کشور خود دریافت کرد. سران کره آن چنان شاگرد خوبی برای کشورهای غربی بودند که در اجلاس گروه 20 در سال 2010 میلادی ریاست اجلاس را بر عهده گرفت. البته هیچ اشکالی ندارد که کره‌ای‌ها در یک بازی برد-برد با کشورهای غربی به توسعه کشور خود دست یافته باشند. نفس این موضوع، چیز بدی نیست؛ اما...

سربازان آمریکایی در خاک کره خانه دارند

کره شمالی در زمان جنگ دو کره، دستش پر بود. مردمش پردرآمدتر و منطقه سکونت‌شان پیشرفته‌تر بود. اما اکنون وضع تغییر کرده است. شاید در آن زمان پناه بردن به آمریکا برای نجات از فشار نظامی شوروی می‌توانست توجیهی داشته باشد، اما حالا چطور؟ شاید سرجمع تولید داخلی کره شمالی 40 میلیارد دلار باشد که درآمدی کمتر از 2000 دلار را به هر یک از 25 میلیون شهروندش می‌رساند. کره جنوبی اکنون حدود 40 برابر همسایه شمالی‌اش از قدرت اقتصادی برخوردار است و قدرت های جهان نیز پشتیبان او هستند. اما چگونه است که هنوز هم حدود 30 هزار نیروی نظامی آمریکا در کره‌جنوبی خانه دارند؟ این ارتش آمریکایی شامل یک مرکز فرماندهی و سه تیپ مسلح، هوانوردی و توپخانه است. چهار اسکادران آمریکایی F-16 و A-10  را نیز در پایگاه‌های ارتش کره جنوبی مستقر کرده‌اند.

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

مانورهایی نظامی آمریکایی-کره‌ای به صورت مستمر در دریا و زمین و هوا اجرا می‌شود تا پیام ویژه‌ای به کره شمالی و همچنین کشورهای مستقل‌تر مانند مالزی بدهد

 

توجیهی که سران کره جنوبی به مردم خود ارائه می‌کنند، وجود کره شمالی است. آنها مدعی هستند که کره شمالی حدود یک میلیون نیروی نظامی دارد که با هزاران تانک و نفربر، صدها هواپیما و هلیکوپتر جنگی و ده‌ها زیردریایی آماده نبرد علیه کره جنوبی هستند. کره جنوبی اما حدود 650 هزار پرسنل نظامی، 2300 تانک، 600 هلیکوپتر و ... در اختیار دارد. با این حال برخی کارشناسان با این آمار مخالفند زیرا فرسوده بودن تجهیزات کره شمالی و وجود مخالفان نظام حاکم در میان ارتش را در نظر نگرفته است. کره جنوبی یکی از پیشرفته‌ترین ارتش‌ها را در میان قدرت‌های همتراز خود دارد.

از مانور نظامی مشترک میان کره جنوبی و آمریکا در سال جاری میلادی تحت نظارت فرماندهان آمریکایی تا ابراز خشم و حمله یک کره ای ملی گرا به سفیر آمریکا 
 

البته واقعیت آن است که وقتی دو کشور همسایه یا به بیان بهتر، دو گروه سیاسی در یک کشور نمی‌توانند به صورت متحد از منابع خود در برابر قدرت‌های جهانی حفاظت کنند و درون خود دچار انشعاب و دشمنی و خونریزی می‌شوند، طبیعی است که قدرت‌های جهانی از این سو و آن سوی جهان به عنوان دایه مهربان‌تر از مادر بر این کشور تجزیه‌شده حکومت می‌کنند. و الا اگر واقعاً حضور آمریکا برای تثبیت امنیت کره جنوبی، دلسوزانه است، چرا در طول این 60 سال نخواسته که با کمک‌های نظامی خود به ارتش کره جنوبی، این کشور را به یک قدرت نظامی تبدیل کند؟ چرا هنوز کره جنوبی یک ارتش نسبتاً کوچک و محتاج دارد؟ آیا این مدت زمان کمی بود؟ کره‌جنوبی مدعی شده در حال طراحی سیستم دفاعی مستقل است اما تا چه زمانی قرار است این تلاش‌ها به طول انجامد؟

اوضاع از این هم خراب‌تر است. حضور 30 هزار آمریکایی توجیهی است برای یک توافق عجیب میان سئول و واشنگتن: در شرایط بروز جنگ علیه کره جنوبی، یک ژنرال آمریکایی مسئولیت مدیریت جنگ و دفاع از کره جنوبی را برعهده می‌گیرد! با این حساب بهتر است نام کره جنوبی را بگذاریم ایالت جدید آمریکایی‌ها!

آخرین مانور مشترک کره جنوبی و آمریکا در استان پاچئون در شمال سئول برگزار شد. این مشق نظامی، آگوست امسال، ابعاد بی‌نظیری نسبت به گذشته داشت. کیم جونگ اون رهبر کره شمالی در واکنش به این مانور و پیرامون مذاکرات اخیر خود با کره جنوبی گفته است به جای مهارت مذاکره، بمب‌های اتمی کشورش را ارتقاء می‌دهد. پس از این توافق که در دهکده مرزی پان مون جوم برگزار شد، کره جنوبی فرستنده‌های رادیویی و تلویزیونی خود به قلمرو کره شمالی را خاموش کرد. کیم هم تأسف خود را از مجروح شدن دو سرباز کره جنوبی بر اثر انفجار مین ابراز کرد.

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

گروه موسیقی Beast، کنسرت‌های غربی خود را در سراسر کره اجرا می‌کند

 

آیا کره‌ای‌ها از سبک زندگی آمریکایی استقبال کرده‌اند؟

 

KFC و مک‌دونالدز McDonald's و برگر کینگ Burger King. این گونه فست‌فودهای غربی در همه جای کره، به ویژه سئول به وفور یافت می‌شود. دیگر خبری از "هانبوک" بر تن زنان و مردان و کودکان کره‌ای نیست که نیست. هانبوک را می‌پوشند تا کمی طعم گذشته را بچشند و عکسی بیاندازند. مغازه‌های برند پر شده از دانش آموزان کره‌ای که به تقلید از سریال‌های پرفروش کشورشان، دنبال برندهایی چون Jeans و Guess و Polo و Guest و Prada و Channel و Cartiers هستند. سالن‌های مد پر شده از مانکن‌های کره‌ای که با لباس اروپایی در برابر عکاسان و فیلمبرداران رژه می‌روند و تنها هر از چندی نیز بنا به اقتضای بازار، از طرح‌های سنتی کره بر روی لباس‌های خود بهره می‌گیرند.

اگر پایتان به مدارس کره‌ای باز شود و هدفون برخی دانش آموزان را بر گوش بگذارید، موسیقی Rock یا Roll یا Pop می‌شنوید. اینجا خواننده‌های آمریکایی از خواننده‌های وطنی شناخته‌شده‌تر هستند و آوازه سبک‌های جدید آمریکایی از سبک‌های سنتی کره، پرطنین‌تر. کریسمس را خیلی‌ها جشن می‌گیرند و با سرو چراغان به استقبالش می‌روند، اما نوجوانان چیزی در مورد اعیاد کهن کره‌ای نشنیده‌اند.

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

کیم چی، یکی از غذاهای سنتی ژاپن است که حالا در قالب‌های مدرن مانند پیتزا ارائه می‌شود تا بلکه جوانان را اینگونه به خود جذب کند

 

این همه بدون دلیل رخ نداده است. وفور اساتید دانشگاهی در کره که تحصیلاتشان را در آمریکا به پایان برده‌اند، وفور سریال‌هایی که ایده اصلی آنها روابط دوستانه میان چند پسر و دختر با پوشش‌های غربی در کافی شاپ و خیابان است و در کنار اینها، فروش بالای فیلم‌ها، سریال‌ها و مجلات آمریکایی، پشتوانه قدرتمندی فراهم ساخته تا این حرکت، هر چه بیشتر شتاب گیرد.

اینها بدان معنا نیست که همه کره‌ای‌ها آمریکایی شده‌اند. خیر. مخصوصاً عادات رفتاری آنها چندان عوض نشده. حتی در مورد سبک زندگی، یعنی خوراک و پوشش و تفریح و ... هم گروه‌های جدیدی پیدا شده‌اند که ندای بازگشت به فرهنگ اصیل کره ای و حفظ این میراث ملی را سر داده‌اند. تا کنون برخی از مدارس متوسطه به این موج پیوسته‌اند. اصلاً برخی گروه های اجتماعی به ویژه پس از بروز بحران اقتصاد جهانی در سال 2008 میلادی حرف از آمریکاستیزی می‌زنند و از تولید سریال‌هایی که گذشته کره را به نمایش درآورده یا حتی به صورت افسانه به تصویر بکشد، پشتیبانی می‌کنند. این چرخش فرهنگی می‌تواند دیدگاه کره‌ای‌ها را نسبت به روش تأمین امنیت ملی و رشد اقتصادی نیز تغییر دهد.

 

توسعه از نوع کره جنوبی: پیشرفت یا نفوذ؟

هانبوک، لباس اصیل کره ای، دیگر در خیابان‌های سئول قدم نمی‌زند

 

به هر حال فقط نسل آینده تعیین می‌کند که روند حرکت به سمت فرهنگ آمریکایی را متوقف می‌کند یا همان را به صلاح خود می‌داند.

 

جمع بندی

وضعیت فرهنگی و به تبع آن، سیاست خارجی و اقتصادی کره در حال تغییر است. کره جنوبی تلاش می‌کند از تبعیت کامل آمریکا خارج شود گرچه نیازی به آمریکاستیزی نمی‌بیند. این راه میانه، البته پس از بهره‌گیری مناسب از ظرفیت‌های جنگ سرد به دست آمده است. تحولات شش دهه اخیر در این کشور، یک مدل توسعه است که ایده اصلی آن، تبدیل شدن به یکی از اقمار قدرت برتر جهانی است تا او مجبور شود برای تبلیغ خود و جذب سایر کشورها به توسعه کشور شما بپردازد. لازمه این امر، تبادل فرهنگی و دانشگاهی، تعهدات نظامی و رعایت برخی رویکردها در سیاست خارجی است.

 

این مدل، مانند همه مدل‌های دیگر، خوبی‌ها و بدی‌هایی دارد و اگر ملت و دولت دیگری هزینه‌های آن را کمتر از منافعش ببیند، می‌تواند با لحاظ برخی شرایط بومی به تقلید از کره‌جنوبی بپردازد. اما به نظر می‌رسد، اگر کره بزرگ از توان سیاسی و نظامی مستقل برای مبارزه با استعمار ژاپن برخوردار بود و نخبگان فرهنگی و اجتماعی آن به جای غرب‌زدگی و شرق‌زدگی در سال‌های بین دو جنگ، همدل و همراه بودند، اکنون نیاز نبود کره جنوبی چنین هزینه‌هایی را برای توسعه خود بپردازد.

منابع مورد استفاده و پیشنهادی:

 

مختصری از تاریخ کره، به روایت متن و تصویر

 

http://ww2db.com/photo.php

http://countrystudies.us/south-korea

 

 

ویژگی های اقتصادی کره جنوبی

 

http://ww.tradingeconomics.com/south-korea

http://www.worldbank.org/en/country/korea

http://databank.worldbank.org/data/download/GDP.pdf

https://ustr.gov/trade-agreements/free-trade-agreements/korus-fta

 

روابط نظامی با آمریکا

 

http://theweek.com/articles/570764/time-military-leave-south-korea

http://www.voanews.com/content/us-south-korea-hold-joint-military-drills/2935942.html

 

گزارشی مفصل از موج های مهاجرت کره‌ای ها به آمریکا و چندوچون زندگی آنها

 

http://www.everyculture.com/multi/Ha-La/Korean-Americans.html

 

فرهنگ آمریکایی در کره

 

http://www.topics-mag.com/globalization/culture-korea2.htm

http://citeseerx.ist.psu.edu/viewdoc/download?doi=10.1.1.390.2981&rep=rep1&type=pdf

http://seoul.usembassy.gov/p_cul_main.html

 

تاریخ توسعه کره جنوبی از جنگ جهانی تا کنون. این مستند بر برنامه ریزی دولت (سرمایه گذاری در آموزش، عبور از چالش ها و ...) و روحیات مردم کره (فداکاری، اعتماد به نفس، پشتکار و ابتکار) تأکید می کند و البته تبعات این نوع از پیشرفت اقتصادی را گسترش فقر در برخی اقشار، شکاف میان شهر و روستا و آلودگی محیط زیست می داند.

 

https://www.youtube.com/watch?v=bJ0hMr5TSkI

 

از مانور نظامی مشترک میان کره جنوبی و آمریکا در سال جاری میلادی تحت نظارت فرماندهان آمریکایی تا ابراز خشم یک کره ای ملی گرا به سفیر آمریکا 

http://www.voanews.com/content/us-south-korean-military-drills-send-message-to-the-north/2681496.html


منبع : مشرق

ارسال نظر

آخرین اخبار