معلم خوشتیپِ ورزشکاری که دانش آموزان را عاشق حجاب می کند
زیباترین لحظه های زندگی من همین لحظه هاست که یک دانش آموز خطاب به من می گوید که خانم سعی می کنم که فلان گناه را به خاطر خدا برای همیشه ترک کنم و در این لحظات من خیلی آرامش پیدا می کنم.
به گزارش گلستان24، بسیار شیرین و دلنشین صحبت می کرد تا جایی که متوجه گذر زمان نشدم و در چندین جا مصاحبه از مسیر تعیین شده خود خارج شد. از گذشته اش سخن می گفت که در خانواده ورزشکار و تحصیل کرده و موفقی رشد یافته بود و به قول بچه های مدرسه دختری بسیار خوشتیپ و امروزی بود، اما با وجود داشتن شرایط شغلی مناسب، تحصیلی، موفقیت های ورزشی که برای هر دختری در سن و سال او ایده آل بود، آرامشی در قلبش احساس نمی کرد، با این که خدا را از اعماق وجودش بسیار دوست می داشت و نام عزیزترین را بر روی او قرار داده بود، اما روز به روز از عزیزترینش دورتر و دورتر می شد. تا این که یک شب _شب تاسوعا_ برای او سرآغاز تحولی بزرگ شد، تحولی که در آن چادر را به نشانه عشق و ارادت به بانوی مهربانی حضرت زهرا سلام الله علیه از مادر شیعیان هدیه گرفت. این تازه برای او شروع یک راه تلخ و شیرین بود. تلخی زخم و زبان های دوستان و اطرافیان به دلیل تغییرات جدید و غیر قابل درکش و شیرینی راهی که در آن به عشق حضرت زهرا زنان و دختران بسیاری را هم چون خود در مسیر عشق و دلدادگی به حضرت و عفاف و حجاب آورد.
با هم پای صحبت های مربی حجابی می نشنیم که دانش آموزان بسیاری به او علاقه مند هستند و تحت تاثیر زندگی گذشته و امروز سرشار از عشق و ارادت به اهل البیت (ع) ایشان، عاشقانه قدم در مسیر دلدادگی به خداوند و اهل البیت گذاشته اند.
لطفا در ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید؟
معصومه بهرامی هستم. متولد سال ۱۳۶۳٫ وضعیت تحصیلی من هم شرایط خاصی دارد که باید برایتان توضیح بدهم. کاردانی رشته علوم تربیتی را داشتم و مشغول به تحصیل در مقطع لیسانس و رشته روانشناسی بودم که به خاص خداوند این تحول ویژه اعتقادی در من اتفاق افتاد. من در گذشته به این صورت محجبه نبودم و یک شبه به این صورت خیلی خاص و ویژه محجبه شدم و تحول ۱۸۰ درجه ای برای من رخ داد. اما این مسئله برای خانواده ام و اطرافیان غیر قابل پذیرش بود و بسیار تحت فشار بودم. مدام این سوال از من پرسیده می شد که تو چرا این قدر تغییر کردی؟؟؟ آن قدر در آن زمان تحت فشار شدید بودم که تصمیم گرفتم برای این که به آرامش برسم و بتوانم چادری که به لطف و نظر حضرت زهرا _سلام الله علیه_ برسرگذاشتم، حفظ کنم؛ چند صباحی تحصیلات رابه صورت کلاسیک رها کنم چرا که آن محیط هم برایم آزار دهنده بود و همه مرا تشویق به درآوردن چادرم می کردند. بعد از آن بود که به صورت فردی رو به مطالعات علوم قرآنی و دینی و مباحث اعتقادی و بیشتر هم در زمینه پژوهشی زیر نظر اساتید بزرگواری آوردم و با ورود به حوزه علمیه و به فرموده اساتید بزرگوارم هم چون خانم فیاض بخش و دیگر عزیزان مصمم به ادامه تحصیل در رشته روانشناسی شدم و در حال حاضر در ترم دوم مشغول به تحصیل هستم.
ویژگی ها یک مربی خوب از نظر شما چیست و مربی باید چه ظرفیت هایی داشته باشد تا بتواند ارتباط موثری با دانش آموزان برای انتقال مفاهیم دینی برقرارکند؟
باید برای دانش آموز وقت گذاشت فقط در حیطه مدرسه نمی شود. مخصوصا برای بچه هایی که مشکلات حادتری مثل تمایل به سیگار و مواد مخدر و دوستی با جنس مخالف و رفتارهای پرخطر دارند. به شخصه سعی می کنم فراتر از مدرسه با آن ها مرتبط باشم و زمان بیشتری برای آن ها بگذارم. من در حال حاضر در بیش از ۱۵ مدرسه فعالیت می کنم. شما تصور کنید تعداد زیادی از دانش آموزان به من پیامک می دهند و من سعی می کنم پاسخگویی به پیام ها را مدیریت کنم. شاید بعضی پیامک ها را فقط با یک شکلک جواب بدم گاهی فقط از یک واژه که بچه ها خیلی دوست دارنند مثل عزیزم، دخترم،خوشگلم، جیگرم، عشقم، نفسم، مهربونم استفاده می کنم. در مدارس هم به بچه ها اطلاع می دهم که «بچه ها گاهی پیش میاد که برای من در طول روز بیشتر از ۵۰۰ تا پیامک میاد اگر جواب ندادم قهر نکنید برید، نگید این خانم معلم هم من رو دوست نداشت گذاشت رفت.»
باید با آن ها دوست شد و توجه آن ها را جلب کرد من سعی می کنم زمانی که قرار است به مدرسه برم و صرفا برای بچه های دبیرستان رنگ های روشن، رنگ های خیلی شاد و جذاب بپوشم و به اصطلاح خودشون خیلی خوشتیپ و با کلاس باشم. ودر خیلی از موارد شده که بچه ها به خاطر نوع پوشش به من گفتند: «خانم شما خیلی خوش تیپ هستید ایکاش همه چادری ها مثل شما بودند.» وقتی بچه ها عکس های گذشته من را که پوشش مناسبی نداشتم؛ می بینند با تعجب می گویند: «خانم شما چقدر خوشتیپ بودید و من می گم نه بچه ها دقت کنید الان خیلی خوشتیپ ترهستم و کلی با بچه ها می خندم.»
شما راجع به مسائل حجاب و عفاف چطور با بچه ها صحبت می کنید که توانستید دانش آموزان را جذب کنید؟
خدمت شما عرض کردم که به طور مستقیم وارد این مسائل نمی شوم. چون ممکن است سبب ایجاد دافعه در بچه ها بشود. در واقع مشکل امروز دانش آموزان ما متاسفانه پایه های اعتقادی ضعیف آن هاست که با درست شدن آن، مسائلی مانند حجاب و حیا به راحتی حل می شود. من بعد از این که مدام به دانش آموز امتیاز دادم و با آن ها دوست شدم و راجع به مسائل این دوران به سوالاتشان پاسخ دادم و اعتماد آن ها را جلب کردم، بعد از آن خود بچه ها پاگیر بحث ها می شوند و آماده دریافت و پذیرش مسائل اعتقادی مانند عشق به خداوند و اهل بیت و پذیرا بودن مسائلی مانند حجاب می شوند. برای بچه ها از ظلم و مصادیق ظلم صحبت می کنم و این که اگر به کسی ظلم کنید مطمئنا طبق قوانین الهی همان ظلم توسط دیگری به شما می شود و بعد راجع به فلسفه گناهان با آن ها صحبت می کنم و این که پوشش نامناسب و بد حجابی هم یک نوع گناه و مصداق ظلم کردن است. اگر شما امروز با پوشش بدتان باعث گناه مردی بشوید و به او ظلم کنید فردا ممکن است یک خانمی همین کار را در حق همسر شما انجام بدهد و هر گناهی هم کفاره خودش رو دارد. بعد برای بچه ها توضیح می دهم که من به شما نمی گم که این کارها رو نکنید عیب نداره راحت باشید اما منتظر کتک های خدا هم باشید.
اما تمام این صحبت ها بعد از طی کردن یک سیری گفته می شود که بچه با عشق به خداوند و اهل بیت و عشق متقابل آن ها به ما پیش می آید و در آخر بچه قانع می شود و دیگر این دانش آموز است که باید انتخاب کند که به کدام سمت باید پیش برود. به لطف خداوند بعد از این سیر خیلی از آن ها علاقه مند به خواندن نماز می شوند، حجاب خود را رعایت می کنند، خیلی از آن ها اعضای خانواده را نیز تحت تاثیر رفتار خود قرار می دهند و باعث خواندن نماز پدر و مادرشان می شوند و از آن ها می خواهند که از ماهواره دیگر در خانواده استفاده نشود.
به نظر شما چرا دختران ما امروز نسبت به گذشته تمایل کمتری به حجاب دارند؟
من چند عامل رادر این قضیه خیلی موثر می دانم، اول این که دشمن خیلی خوب تا به حالا برای ترویج افکارش فعالیت کرده است. ماهواره، اینترنت و شبکه های اجتماعی که امروزه خیلی راحت در اختیار بچه ها قرار دارند بسیار بسیار در تخریب اعتقادات بچه ها موثر هستند. از طرفی هم متاسفانه ما اقشار مذهبی و متدین و یا کسانی که دغدغه الهی دارند در این مورد ضعیف عمل کردیم. ما می توانستیم از طریق آموزش از مقطع ابتدایی و حتی سنین پایین تر خیلی انگیزه ها را در بچه ها ایجاد کنیم و آنها را علاقه مند کنیم.
عامل دیگه ای که فکر می کنم موثر بوده این است که ما در طول این سال ها بیان خوبی نداشتیم و ما مخاطب شناسان خوبی نبودیم. مثلا برای مدرسه مربی آورده می شود که در حد دانشگاه ها با نوجوان صحبت می کند. بچه ها این بیان رو متوجه نمی شوند و ارتباط برقرار نمی کنند. باید برای مقاطع مختلف تحصیلی مربیان و مدرسین آگاه و مجهز به علم و شناخت از روحیات نوجوان و جوان در نظر می گرفتیم.
در مدت فعالیتان در مدارس و به عنوان مربی چه مشکلاتی سر راهتان از طرف دانش آموزان یا کادر مدرسه بوده است؟
بعضی از بچه ها هستند که در ابتدا خیلی سرسخت هستند و شیطنت می کنند. خوب تخصص من هم در زمینه همین دانش آموزهاست، بچه هایی که لجوج تر هستند. سال گذشته همراه دانش آموزان به اردوی راهیان نور رفته بودیم و من در فواصل مختلف برای بچه ها صحبت می کردم، چند نفر از بچه ها در طول مسیر خیلی سروصدا و اذیت می کردند، حتی در چند مورد من را به خاطر چادرم مسخره کردند. در یکی از این موارد یکی از بچه ها شروع کرد به مسخره کردن من و نزدیک به ۴۰ تا دانش آموز دیگر به شیطنت هایش می خندیدند، یعنی رسما در آن جا به من توهین کردند. این دانش آموز مدام مسخره می کرد و منتظر عصبانی شدن من بود. من هم فقط در مقابل حرف های آن ها ادای بابا پنج علی (در سریال پایتخت) رو در آوردم و با لحن اون گفتم: الکی می گی. با دیدن این عکس العمل همان دانش آموز خندید و گفت: «خانم خیلی با حالی ما گفتیم که الان ما رو پرت می کنی بیرون.» و خندیدن او باعث خنده بقیه بچه ها شد.
من هم گفتم: «خب شما لازمه سنتون اینه که شیطنت کنید، اگه شیطونی نکنید غیرطبیعی هستید.» آن دانش آموز خیلی خوشحال شد و بعد از آن ماجرا برای مشکلاتش دوباره با من ارتباط گرفت.
من موارد این چنینی در مواجه با دانش آموزان زیاد داشتم. در یکی از موارد در یکی از دبیرستان ها بعد از کلاس نامه ای بدستم رسید که در آن یکی از دانش آموزان نوشته بود: «خانم تورو خدا من رو ببخشید وقتی شما اومدید سرکلاس من ته کلاس هرچی دلم خواست به شما گفتم فکر کردم شما هم الان الکی وقت مارو می گیرید و همش مسخرتون می کردم، می گفتم این خانم چادری …… چی می خواد از جون ما. ولی وقتی شما صحبت کردید من به خدا شرمنده شدم.» در نامه اسم و فامیل و شماره تلفنش را نوشته بود و از من خواسته بود که کمکش کنم و برایش دعا کنم که عاشق خدا بشود. وقتی راجع به او از مسئولین سوال کردم گفتند که این دانش آموز یکی از سرسخترین بچه های مدرسه آن ها بوده است.
آیا یک معلم فیزیک یا ریاضی هم می تواند مروج و الگوی حجاب و عفاف باشد؟
نقش معلم را من بسیار موثر می دانم. خود من در حال حاضر به عنوان معلم آزاد و به صورت هفتگی در مدارس مشغول به فعالیت هستم، ولی بچه ها باز من را به عنوان معلم خودشان می دادند و بسیار از حرکات، رفتار و پوشش من مثل روسری و … الگو می گیرند. پس به طریق اولی معلمینی که یکسال فرصت دارد و هر هفته چندین ساعت با بچه ها کلاس دارد بسیار می توانند موثر باشند، چرا که بچه ها به شدت از معلمین خود الگو می گیرند و اگر خودمان نگاهی به دوران مدرسه خود بیندازیم به یاد می آوریم که هر کدام از ما یک معلمی داشتیم که به دلیل علاقه زیاد به او سعی می کردیم خودمان را شبیه او کنیم به کیفش، مانتو و دیگر مسائلش دقت زیادی می کردیم.
بنابراین نباید معلم حتما معلم پرورشی و دینی باشد. معلم فیزیک، معلم شیمی و دیگر دروس اختصاصی می تواند بیشترین تاثیر را بر روی دانش آموز بگذارد. فقط کافی است در بین درس چند دقیقه ای را در ارتباط با خداوند و آقا صاحب الزمان (عج) صحبت کنند. باور بفرمایید این ها نتایج فوق العاده ای می تواند داشته باشد. چرا در مدارس ما نباید یک زنگ و یک واحد درسی به نام امام شناسی و آشنایی با اهل بیت(ع) و بخصوص آقا صاحب الزمان (عج) داشته باشیم.
امروزه ما در مدارسمان واحد درسی دین و زندگی داریم. ولی متاسفانه مطالب کتاب اصلا به روز و مطابق با شبهات و مسائل روز نیست و این کتاب به عنوان واحد درسی کم ارزشی تدریس می شود. آموزش و پروش می تواند با یک برنامه ریزی منسجم شرایطی را فراهم کند که از همان مقطع ابتدایی یا حتی پیش دبستانی، بینش حقیقی را به دانش آموز یاد دهد. در زمانی که متاسفانه الگوی بچه های ما بتمن و اسپایدر من و عروسک های باربی شدند؛ می توان از همان زمان کودکی حضرت علی (ع) و حضرت عباس (ع) و حضرت زهرا (ص) را به عنوان الگو به آنان معرفی کرد و می شود برای آن ها الگو سازی کرد.
منبه/ باحجاب
ارسال نظر