گفتگو با امیرعلی رزاقی، هنرمندی که با دوربینش معجزه خلق می‌کند

تلاش های یک هنرمند برای ثبت زندگی مردمان رنج‌کشیده و تجربه عکاسی در گلستان که سرزمین رنگ ها و قوم ها است، ما را به سراغ هنرمندی برد که با دوربینش گاهی حتی معجزه هم خلق می کند.

خاطرات عکاسی از گلستان؛ سرزمین رنگ ها و قوم ها

جاودانه ساختن لحظه‌ای از میان لحظه‌های زندگی این روزها کار سختی نیست، یک دوربین می‌خواهد و سرسوزن ذوقی، دستت شاتر دوربین عکاسی را لمس می‌کند و «چلیک»، تمام؛ ثانیه‌ای بعد لحظه‌ای ثبت می‌شود که می‌تواند دیدگان هزاران نفر را جای‌جای دنیا نوازش دهد.

به گزارش گلستان24، افراد زیادی هستند که دوربین عکاسی به دست می‌گیرند و بر اساس علایق خود به ثبت لحظه‌ها، مکان‌ها و اشیاء می‌پردازند اما دراین‌بین هم هستند افرادی که از قاب لنز خود هدفی دیگری را دنبال می‌کند گاهی آنقدر هدفشان مقدس است که تبدیل به معجزه می شود.

برخی‌ها از پشت لنز دوربین خود به دنبال خلق معجزه‌ای هستند معجزه‌ای از جنس تغییر، امیرعلی رزاقی، عکاس خبرگزاری مهر هم یکی از این عکاس‌ها است که با دوربین عکاسی‌اش به دنبال خلق معجزه‌ای است و خود را روایتگر زندگی افرادی می‌داند که برایش سرمنشأ امید و انرژی هستند تا بتواند تغییراتی هرچند کوچک در حال‌وروزشان به وجود آورد.

حضور رزاقی برای به تصویر کشیدن فضای جامعه المصطفی گرگان وزندگی دانش پژوهان این حوزه فرصتی شد تا با وی به گفتگو بپردازیم. امیرعلی رزاقی، ۳۰ ساله و اصالتاً مازندرانی است. حدود ۶ سال است که به عکاسی مشغول است. او که همراه عکاسان دیگر برای انعکاس لحظه های ناب در یک استان وارد گلستان شده بود در رابطه با حضورش در گرگان می‌گوید: یکی از موضوعاتی که در این سفر انتخاب کرده‌ام حضور مسلمانان شیعه و سنی در ایران، حوزه علمیه اهل تسنن و اوضاع و شرایط زندگی طلاب در استان گلستان و مجموعه جامعه المصطفی است.

جامعه‌ المصطفی(ص) العالمیه به معنای دانشگاه جهانی المصطفی، نهادی علمی و بین‌المللی با هویت حوزه‌ای است که درزمینهٔ گسترش علوم اسلامی، انسانی و اجتماعی با رویکرد آموزشی، پژوهشی و تربیتی فعالیت دارد.

سازمان مرکزی جامعه المصطفی در قم قرار دارد و بیش از ۱۷۰ واحد آموزشی، تربیتی و پژوهشی در  داخل و خارج کشور دارد. این واحدها در کشورهای اندونزی، انگلستان، لبنان، نروژ، نیجریه، هند و ... و در داخل کشور در شهرهای قم، مشهد، اصفهان، قشم و گرگان فعال است. نمایندگی گرگان در سال ۱۳۷۵ گشایش یافت و ویژه اهل سنت است، به همین دلیل خاص‌ترین نمایندگی به شمار می‌رود.

مرکز جامعه المصطفی گرگان امکانات مناسبی را برای رفاه، تربیت و آموزش افراد مجرد و متأهل فراهم کرده است، علاوه بر کمک‌هزینه تحصیلی، دانش‌پژوهان مجرد از تسهیلات خوابگاه رایگان و خوراک نیم‌بها استفاده و افراد متأهل نیز، کمک‌هزینه ماهانه مسکن و مهدکودک برای فرزندان خود دریافت می‌کنند.

افراد پس از ثبت‌نام، دوره‌های کاردانی تا دکترا را زیر نظر مدرسان اهل سنت و شیعه از کشورهای مختلف سپری می‌کنند. اکنون ۲۵۰ دانش‌پژوه زن و مرد از ۲۰ ملیت گوناگون مانند آلمانی، نیجریایی، چینی، روس، تاجیک، افغان، ترک و ... در آن مشغول تحصیل حوزوی هستند.

نشر اسلام، ایجاد همبستگی و برادری اسلامی بین مذهب‌ها، تبیین و تولید و توسعه اندیشه‌های اسلامی و ... در کنار گسترش زبان فارسی از مهم‌ترین هدف‌های جامعه المصطفی(ص) در گرگان است.

دوست دارم ۶ ماه در جامع المصطفی گرگان زندگی کنم

رزاقی که برای عکاسی از جامعه المصطفی شرایط ویژه ای داشت از پیچیدگی های کارش در این مجموعه گفت و این که ورود به یک سری مکان‌ها خیلی راحت نیست. امیرعلی دوست دارد حداقل ۶ ماه در این مرکز زندگی کند تا هم به دانش‌پژوه‌ها و هم طلاب نزدیک‌تر شود، اطلاعات بیشتری داشته باشد و دستش برای هر نوع عکاسی باز باشد.

او که حضور اقوام از کشورهای مختلف در گلستان برایش جذابیت داشت، تحصیل آن ها در کنار یکدیگر و زندگی در کنار سایر مردم ایران را بسیار ستود و آن را تاییدی بر وحدت ساکنان گلستان دانست. رزاقی در طول پروژه عکاسی اش با یکی از دانش پژوهان این حوزه نیز ارتباط گرفت و شروع به عکاسی از زندگی او کرد. گزارشی که با عنوان نذیرکافی در خبرگزاری مهر منتشر شد.

او ادامه می‌دهد: تهیه گزارش از زندگی نذیر کافی طلبه اهل نیجریه که به همراه خانواده‌اش در گرگان زندگی می‌کنند اتفاق خوب و جالبی برای من بود، به دلیل مسافت کم استان مازندران و گلستان خیلی به این استان سفرکرده‌ام اما از مجموعه جامعه المصطفی بی‌اطلاع بودم.

علت انتخاب نذیرکافی به‌عنوان سوژه عکاسی را از او جویا می‌شوم و او در یک جمله می‌گوید: مهربانی و سادگی نذیر کافی علت انتخابم بود.

این عکاس مازندرانی اتحاد و رابطه خوب بین کادر اداری و شیعه و سنی و حتی نمازخواندن شیعه و سنی در کنار هم و در یک صف را جالب توصیف می‌کند و می‌گوید: سؤال‌های زیادی در رابطه با این مجموعه‌دارم که باید حتماً به جواب آن‌ها برسم و تبدیل به عکسشان کنم به همین دلیل این مجموعه را دنبال می‌کنم حتی اگر از گرگان امکانش نباشد.

رزاقی ادامه می‌دهد: موضوع مهم‌تر متحد بودن شیعه و سنی در کنار هم  و در یک مرکزاست آن‌هم درزمانی که دنیا بر روی اختلافات بین شیعه و سنی مانور می‌دهد به همین دلیل معرفی این فضا می‌تواند توریست جذب کند و حتی از طریق معرفی این مکان با عکس‌برداری، طلاب بیشتری را به این مرکز جذب کند.

 

از رزاقی می‌پرسم آیا سوژه‌هایی که برای عکاسی انتخاب می‌کند در زندگی خودش هم تأثیرگذار هستند، در پاسخ به سؤالم می‌گوید: این سوژه‌ها همیشه در زندگی‌ام تأثیرگذار بوده است و ازآنجایی‌که من علاقه زیادی به عکاسی در رابطه با روایت زندگی مردم‌دارم تا به امروز وارد خیلی از زندگی‌ها شدم و سختی‌های زیادی را با چشم خود دیدم.

وی ادامه می‌دهد: علاقه‌ای به عکاسی از حیات‌وحش و یا طبیعت و ... ندارم ، اما عاشق مردم وزندگی آن‌ها هستم و سعی می‌کنم به افرادی نزدیک شوم تا بتوانم از طریق عکس اتفاقات مثبتی برای خودش و خانواده رقم بزنم و به همین دلیل  از سال ۹۰ تاکنون فقط از زندگی افراد عکاسی کرده‌ام و خواهم کرد.

عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر

از این عکاس هنرمند تعریف شخصی‌اش از عکاسی را می‌پرسم، می‌گوید عکس ثبت برگی از سند زندگی است و عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ حال این ثبت می‌تواند از آیین‌ها باشد و یا از طبیعت و چشم‌اندازهای اطرافمان، اتفاق خبری باشد و یا زندگی‌ مردم.

رزاقی ادامه می‌دهد: آن چیزی که در عکاسی مهم است ماندگاری همیشگی آن عکس است، من علاقه  زیادی به عکاسی و دیدن عکس‌دارم و شاید هنوز به درجه‌ای نرسیدم که خودم را عکاس بنامم ولی ۶ سال علاقه‌مند به عکاسی هستم و فقط سعی می‌کنم با استفاده از دوربین و عکس اتفاقات خوبی خلق کنم.

افراد زیادی بوده‌اند که توسط امیرعلی رزاقی به‌عنوان سوژه عکاسی انتخاب‌شده‌اند و مسیر زندگی آن‌ها بعد از عکاسی به‌کلی تغییر کرده است.

 

 

پدر شهید اصغری که زندگی سختی داشت توسط بنیاد شهید صاحب‌خانه شد، بی‌بی شهربانو هم صاحب‌خانه شد و مقدار زیادی از بدهکاری‌اش توسط بهزیستی استان مازندران پرداخت شد، مسعود ۴ ساله صاحب‌خانه و خانواده شد، امیررضا بارانی کودک ۶ ساله که قلبش با باتری کار می‌کند و مشکل هزینه درمان داشت مشکلش برای همیشه توسط یک فرد خیر حل شد، صاحب‌خانه شدن علی‌اکبر کودک مبتلابه سرطان در شهر نکا توسط سازمان بهزیستی، برآورده شدن آرزوهای علی‌اکبر و خرید لپ تاب برای او، موارد جزئی از مجموعه بی‌شماری است که با عکاسی امیرعلی رزاقی در سرویس عکس مهر به نتیجه رسیده است.

رزاقی یکی از بهترین اتفاقات دوران عکاسی‌اش را خانه‌دار شدن بی‌بی شهربانو که یکی از سوژه‌های عکاسی‌اش بود می‌داند. بعد از منتشر شدن مجموعه عکس روزگار سخت بی‌بی شهربانو توسط رزاقی  کمک‌های مردمی به شکل کاملاً خودجوش جمع می‌شود و مشکل بی‌بی شهربانو برطرف می‌شود. 

وی در ادامه اضافه می‌کند: من با اتفاقی که برای مسعود پسربچه ۴ ساله‌ای که کارتن‌خواب بود رخ داد به معجزه دوربین پی بردم و امروز این کودک صاحب خانواده شده است، گرچه تمایل داشتم خودم او را به فرزندی قبول کنم اما بنا به دلایلی نشد.

گلستان در عکاسی حرف زیادی برای گفتن دارد

رزاقی در رابطه با ظرفیت استان گلستان برای عکاسی، با اشاره به عکاسانی مانند مهدی قاسمی ، ساتیار امامی و .... می‌گوید: استان گلستان همیشه در بحث عکاسی حرف‌های زیادی برای گفتن داشته و دارد؛ اما در بحث موضوع و سوژه‌ها استان‌های شمالی کشور همیشه پر از اتفاقات، فرهنگ‌های اصیل و سنتی، آیین و شیوه زندگی مختلف مردم است.

این عکاس مازندرانی در رابطه با انتخاب سوژه‌هایش برای عکاسی می‌گوید: سال‌های اول به شکل کاملاً اتفاقی با سوژه‌هایم آشنا می‌شدم شاید دلیلش پیگیری خودم و نگاه با دقتی بوده که به اطراف داشته‌ام اما امروز نه‌فقط خودم بلکه همکاران دیگرم هم به من در این زمینه کمک می‌کنند.

امیرعلی رزاقی با یک انجمن خیریه به نام انجمن همیاران زندگی همکاری می‌کند که کار پیدا کردن سوژه را برایش تا حدودی راحت کرده است.

 

 

رزاقی می‌گوید: وقتی کار عکاسی از سوژه تمام می‌شود تازه ارتباط  من با آن‌ها آغاز می‌شود و من امروز با سوژه‌هایی که از ۶ سال پیش از آن‌ها عکس تهیه‌کرده‌ام در ارتباطم و مشکلاتشان را پیگیری می‌کنم.

از امیرعلی رزاقی از سختی‌ها و مشکلات حرفه‌اش می‌پرسم، سر درد دلش باز می‌شود و می‌گوید تا دلتان بخواهد در حرفه عکاسی مشکل وجود دارد؛ برای برنامه‌های خبری هیچ‌وقت بستر مناسب فراهم نیست، هیچ‌وقت.

رزاقی ادامه می‌دهد: متأسفانه مدیران استان جایگاه خبرنگار و عکاسان را درک نمی‌کنند و همیشه انتظار دارند بهتر پوزیشن از آن‌ها عکاسی شود ولی بدترین جایگاه را برای عکاسان در نظر می‌گیرند؛ همچنین نداشتن بیمه، آینده شغلی مناسب، نبود حقوق مشخص، هزینه بالا و استهلاک تجهیزات همه و همه مشکلات خیلی مهم این شغل است.

از رزاقی در رابطه با چشم‌انداز حرفه‌اش می‌پرسم، اینکه دوست دارد در عکاسی به کجا برسد و چه برنامه‌هایی برای خودش تدارک دیده است، می‌گوید: دوست دارم مجموعه عکسی از آیین و فرهنگ زندگی مردم ایران تهیه کنم و آن را در شهرهای مختلف کشور و خارج از کشور به نمایش بگذارم.

این عکاس مازندرانی ادامه می‌دهد: از جایگاه فعلی خودم راضی هستم چراکه  برای من عکاس شدن و شناخته شدن مطرح نیست؛ همین‌که شرمنده‌های سوژه‌هایم نمی‌شوم و نشده‌ام راضی هستم.

او درباره این که آیا تابه‌حال شده دوربینش را به کنار بگذارد و عکسی نگیرد، می‌گوید: این عکاسی را کنار بگذارم، نه؛ اما در سفر رئیس‌جمهور به ساری از ارتفاعی به سمت پایین پرت شدم و تجهیزات عکاسی‌ام شکست مدتی بدون تجهیزات خیلی برایم سخت گذشت اما بعد از مدتی وام گرفتم و از نو تجهیزات تهیه کردم.

وی می‌افزاید: اما مدتی بعد در سفر وزیر بهداشت به مازندران و گزارش غسالخانه دوباره لنز ام آسیب خیلی جدی دید اما چون عاشق دوربین و عکاسی‌ام تا به امروز با همه‌ی شرایط بد اقتصادی آن کنار آمده‌ام.

رزاقی در پایان صحبت‌هایش از افرادی چون حیدر رضایی، احسان قنبر پور، دکتر آرام،  دکتر اسماعیل رزاقی، دکتر سعید نجاریان، عرفان غفوری، کامبیز فهیم تاش، خانم علی نژاد، خانم میهن مهر، تمامی اعضای انجمن همیاران زندگی، خواهر و همسرش تشکر می‌کند و می‌گوید: اگر اتفاقات خوبی  برای سوژه‌هایم افتاد دلیلش این بود که حمایت این افراد همیشه با من بود.

منبع: مهر

ارسال نظر

آخرین اخبار