حاشیه‌هایی از دیدار شاعران با امین شعر انقلاب

شبی که شاعران شعر خواندند و آفرین‌های شیرین رهبر انقلاب را شنیدند، درحقیقت هیچ چیز به اندازه آفرین‌های رهبر شیرین نیست.

هیچ چیز به اندازه‌ آفرین‌های رهبر شیرین نیست/ آقا گفتند: من حاضرم حرف نزنم و باز هم شعر بشنوم

به گزارش گلستان24، عطیه سادات حجتی_ نماز را که می‌خوانی راه می افتی سمت سفره ی افطار خانه‌ی دوست.

بچه ها در گوش هم چیزی می‌گویند ... و حسابی عجله دارند که بالای سفره بنشینند، تا وقتی آقا می آید از نزدیک چشمشان به جمال نورانی اش روشن شود

و چه لحظه ی باشکوهیست لحظه ی آمدن آقا ...

چیزی نمی گذرد که به خودت می آیی و می بینی نشسته ای در حوالی حضور

و جای هوا غزل است که نفس می کشی و لبخند می زنی ...

هیچ چیز به اندازه ی آفرین های او شیرین نیست و هیچ صله ای به گران بهایی کلام او نیست که با حوصله ی تمام به شعرها گوش می‌سپارد، نظر می‌دهد ... طیب الله می‌گوید ... تشویق می‌کند ... امید می‌دهد ... و با نگاهش انگیزه خیر می‌کند ...

تصدقت آقاجان...که حواست به همه چیز هست.

به علم ... فرهنگ ... هنر، به گام‌هایی که خیلی ها برنداشته‌اند و قدم‌هایی که شهرستان ادب برای شعر برداشته ... به دل آنکه چفیه‌ات را می‌خواهد و اینکه انگشترت را ...

مگر می شود شاعرا ن جمع باشند و نیمه ی رمضان هم باشد و جای خالی حمید سبزواری به چشم نیاید ؟

اولین شعری که خوانده می شود غزلی از استاد سبزواریست که قبل آمدن آقای قزوه به دیوان او تفال زده و از قضا شعر وصیتش آمده ...

پشکسوت‌ها می‌خوانند و جوان ترها می شنوند تا اینکه با شعر روح الله اکبری

شاعر نوجوان گوی در میدان جوان ترها می‌افتد. خانم ها مثل همیشه بیشتر برای شنیدن آمده اند و ناچار به همین چند فرصت کوتاه برای شعرخوانی گاه کمتر از انگشتان یک دست دل خوشند ...

غزل طنز آقای فیض فضا را حسابی عوض می‌کند و صدای خنده از بعضی بیت ها

بیت را برمی دارد ...

سرانجام نوبت به سخنان آقا می رسد که الحق مستمع مشتاقیست، و تا اینجا صاحب سخنان را بر سر ذوق آورده ...

"من حاضرم حرف نزنم و باز هم شعر بشنوم": این را آقا می گوید، باقی حرف ها ...

عقربه ها از دوازده گذشته اند که کتاب شب نشینی شاعران بسته می شود

و تو چه می دانی که دیدار چیست ...و ما ادراک دیدار ...

 

و ما ادراک دیدار ...

 

انتهای پیام/

منبع: فارس

ارسال نظر

آخرین اخبار