چگونه می شود که رئیس جمهور دولت یازدهم پیش از انتخابات ریاست جمهوری دم از عناوین زیبا و وارسته ای چون اخلاق، تلاش، متانت، عدالت، تدبیر، عزت و مفاهیمی بالقوه دلپسند بزند و هنگام اجرا که می رسد حداقل در فضای فرهنگی و هنری این مفاهیم را کاملا دورمانده می یابیم!

بازخوانی وعده‌های انتخاباتی رئیس جمهوری در حوزه فرهنگ و هنر/وعده‌های انتخاباتی که محقق نشد/فاصله عمیق میان شعار و عمل رئیس جمهور در حوزه فرهنگ

به گزارش گلستان24، هنگامی که به نقش دولت در ایجاد نمایه ای استراتژیک در بستر فرهنگ و هنر سخن می گوییم، به معنای دخالت و یا صرفا به منزله حمایت از تولید محصولات فرهنگی نیست بلکه ایجاد جهت دهی به فعالیت های فرهنگی کشور جهت قرار گرفتن در مسیری شایسته از پایه های اعتقادی این سرزمین است. مساله ای که متاسفانه به دلیل عدم درک موقعیت و فقدان نگاهی راهبردی در این 3 سال از روی کارآمدن دولت یازدهم نتوانسته به اجرا درآید.

اما حقیقت امر چیست؟ چگونه می شود که رئیس جمهور دولت یازدهم پیش از انتخابات ریاست جمهوری دم از عناوین زیبا و وارسته ای چون اخلاق، تلاش، متانت، عدالت، تدبیر، عزت و مفاهیمی بالقوه دلپسند بزند و هنگام اجرا که می رسد حداقل در فضای فرهنگی و هنری این مفاهیم را کاملا دورمانده می یابیم! 

 

 

طرفداران دیروز و منتقدان امروز دولت

برای این که متهم به یک جانبه گری و برداشتی سیاسی از این یادداشت نگردیم، بهتر است کمی زاویه توجهمان را به سمتی دیگر بدوزیم. راه دوری نخواهیم رفت و تنها لازم است سری بچرخانیم و از نگاه و گفته های اهالی دلبسته به دولت «تدبیر و امید» نمونه هایی را جهت اثبات ناتوانی دولت یازدهم در حوزه فرهنگ و هنر به میان آوریم. شاید از این جهت برای اندک افراد دلخوشی که همچنان در انتظار بهار تغییرات نشسته اند، شرایط موجود روشن تر شود و حتی به این نتیجه برسیم که شاید توقع مان از این که دولتمردان باید در مسیر پیشروی فرهنگ و هنر نقشی بایسته ایفا کنند، رنگ ببازد! در واقع در نگاه دولتی که دغدغه های سیاسی اش حتی لزوم توجه به معضلات اقتصادی مردم را تحت الشعاع قرار داده است، نباید چندان انتظاری از وجود توجه به مساله فرهنگ و برنامه ریزی های کوتاه و بلند مدت برای رسیدن به چارچوب هایی استراتژیک داشت. حتی برای ریاست محترم جمهور چنان فضای فرهنگ و هنر دور و غریب است که وی بعد از گذشت 2 سال از عمر دولت زمانی را برای حضور در شورای عالی سینما در نظر نگرفت و به قول وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، برگزاری جلسات شورای عالی سینما منوط به این بود که رئیس جمهور برای حضور در این جلسات وقت داشته باشند که البته این مساله میسر نشد و در نهایت شورا هم متلاشی شد!

با این شرایط شاید تصور دورافتاده و انتظار نابجایی است که ارزش و جایگاه فرهنگ و هنر را از نگره و برنامه های دولتی بجوییم که در این سال های حضور عملا نشان داده که فرهنگ و هنر جزو توجهات دسته چندمش هم نمی باشد! موضوعی که به وضوح در میان گفته ها و نظرات هنرمندان و ادیبان حامی همین دولت بارها بیان شد که نمونه اخیرش را در انتقادات صورت یافته توسط فرهاد اصلانی و باران کوثری مشاهده کردیم. حتی باران کوثری که به صورت خانوادگی از جمله فعال ترین افراد علاقمند به دولت «تدبیر و امید» بود، در گفت و گوی اخیرش در برنامه اینترنتی «35» به صراحت اظهار پشیمانی از رای دادن به روحانی کرد.

برنامه هایی که تنها به زبان می آید!

برنامه های برخی از مسئولان دولتی هنگامی که بر زبان می چرخد و انعکاسی به شعاع آرزوهای مخاطب می یابد، بسیار دلنشین است اما حقیقت این است که حتی درصدی کوچک از این ادعاها به مرحله عمل درنمی آید و تنها اهالی انتظار می مانند و دولتی که عمری بسیار از زمان روی کارآمدنش رفته و تنها اندکی به پایانش باقی مانده است. برای انعکاس مواردی از انبوه وعده های عمل نیافته رئیس جمهور دولت یازدهم در حیطه فرهنگ و هنر می توان به یکی از گفته های پیش از انتخابات رئیس رجوع کرد که در آن اشاره به تحولی اساسی در حوزه سینما وجود داشت؛ تغییراتی که در این سال های فعالیت دولت یازدهم صورت یافت اما نه در مسیر صعود و بهروزی بلکه بالعکس!

روحانی در آن زمان گفته بود: «من معتقدم در ابتدا باید انقلابی در سینما به وجود آید. من نمی ‌بینم چیزی از سینما باقی مانده باشد. امروز مردم از رسانه‌ های دیگر در حال دیدن فیلم‌ های ایرانی هستند. بیاییم سینما را به اهالی و آنانی که هنرمند و فیلمساز هستند واگذار کنیم.» اما برآیند شعار فوق منتهی به تولید و حمایت از یکسری فیلم های سخیف و کم مایه شد که حتی استقبال تماشاگر از آن ها نه تنها نمایه ای از رشد نخواهد بود بلکه نمایانگر حقیقت تلخ دیگری است! از سویی رئیس جمهور در همان اولین ماه های شروع به کار این دولت در نشستی با اهالی فرهنگ و هنر طی سخنانی گفت: «هنرمند نه قرار است نوک پیکان تحولات سیاسی باشد و نه قرار است گوشه نشین خرابات و خانه.» درباره زینت المجالس بودن برخی از هنرمندان و گوشه نشینی برخی دیگر در همین دوران 3 ساله می توان نمونه های بی شماری آورد و ذکر سابقه و نوع مواضع موافق یا مخالف این افراد با دولت یازدهم، نشانگر تفاوت وضعیت آن ها و تعبیر مناسبی از این خواهد بود که منظور جناب رئیس جمهور، عدم خانه نشینی کدام دسته از هنرمندان بوده است!

روحانی در همان نشست صمیمانه، سخنان بسیاری در باب فرهنگ و هنر داشته و به وظیفه هنرمند در خصوص ایستادگی در برابر تهاجمات فرهنگی دشمن اشاره کرده و عنوان داشتند: «باید به فرهنگ ایرانی و اسلامی توجه کنیم تا سینمای ما در این چارچوب بدرخشد.» اما نتیجه فعالیت های فرهنگی دولت، خبر از نگاهی دیگر می دهد و باید از شخص اول اجرایی مملکت پرسید که چه فیلمسازانی با چه نگاه و عقبه ای می بایست با آثارشان جهادگر عرصه فرهنگی باشند؟ چرا که افراد صاحب هویتی در این خصوص یا خانه نشین شده و یا به اجبار گام در فضای دیگری گذاشته اند. البته ایشان پیش از ورود به منصب فوق اشاره به این داشته که به وجود ناتوی فرهنگی اعتقاد دارند و عنوان کردند: « به جای مهندسی فرهنگی باید از واژه معماری فرهنگی استفاده کرد، عده‌ای از این کلمه مهندسی فرهنگی سوء استفاده می ‌کنند؛ بنابراین مقصود ما همان معماری و طراحی است که اسلام و فرهنگ ایرانی از آن سخن می ‌گوید.» اما نه معماری توانا در این مدت پایه های فرهنگ ما را استوار ساخت و نه طرحی از هنر باشکوه شکل گرفت!

برنامه های اجرا شده توسط دولت یازدهم

البته نباید تنها نیمه خالی لیوان را دید و باید به اندک آب موجود در ته لیوان هم توجهی داشت! و اندکی امید به روح خود جاری کرد و تدبیر را هم همسفر این نوشته ساخت تا نگاشته شود که برخی از وعده های شخص اول اجرایی کشور در این سال ها حداقل به مرحله اجرا نزدیک شد، هر چند موانع موجود نتوانستند رنگ واقعیت بدان بپوشند. از جمله این موارد مربوط به یکی از شعارهای پیش از انتخاباتی جناب حسن روحانی است که عنوان کرد: « ما فکر کردیم اگر در بحث ماهواره چند دیش را جمع کنیم، مسائل حل می‌ شود، ما باید خودمان را با مسائل روز منطبق کنیم و برنامه‌ های درستی در این زمینه داشته باشیم.» وعده انتخاباتی فوق از جمله مواردی بود که از طریق وزارتخانه فرهنگ دنبال شد و حتی صحبت هایی درباره تغییر قوانین موجود درباره آزادسازی استفاده از ماهواره صورت یافت! به این امید که با وجود اجرایی نشدن این موضوع، بیان این مساله برای طیفی محدود از طبقات جامعه خوش بنشیند! وعده دیگری از سخنان رئیس جمهور که حداقل از طریق برخی همراهان دولت در مقام نظر هم درآمد، درباره آزادی ناشران از انتشار کتاب ها و خروج ممیزان ارشاد بود. البته با وجود این که طرح فوق تاکنون به مرحله قانونی نرسیده است، اما در عمل شاهد انتشار کتاب های ناگواری هستیم که مشخص است ناظری برایش وجود نداشته است و شاید این در راستای عینیت بخشیدن به وعده های انتخاباتی رئیس دولت بوده که «نباید در انتشار کتاب زیاد در ممیزی‌ها سخت ‌گیری شود. نظارت را می ‌شود بعد از چاپ نیز صورت داد زیرا چاپ‌های اول عموما کم ‌تیراژ هستند»! البته رئیس جمهور در سخن دیگری عنوان کرد: «تنوع‌ بخشی به بخش کتاب سبب افزایش علاقه نسل جوان به کتاب خوانی خواهد شد.»

وزیر؛ تو افتخار مایی!...

حسن روحانی در میان سخنرانی های زیبا و باشکوهی که در این سال ها داشته اند، درباره تاثیرات هنر مطالبی را بیان کردند، مثلا در گفته ای اشاره داشتند: «ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﺍﻯ ﺑﻴﺎﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺍﺭﺗﻘﺎء ﺁﻥ ﺳﻴﻨﻤﺎﺳﺖ. ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﻢ ﺗﺸﻜﻞ ﻫﺎﻯ ﺳﻴﻨﻤﺎﻳﻰ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﺎﺷﻨﺪ». سخنی که آرزوی بسیاری از هنرمندان است اما در عمل دیدیم که چگونه رئیس سازمان سینمایی در خصوص اهدای مجوز به برخی فیلم ها به شخصه اقدام کرده و حتی افرادی از بدنه شورای نظارت را به دلیل مواضعی نقادانه برکنار کرد! در سخن دیگری جناب رئیس جمهور درباره رسانه ملی فرمودند: «صداوسیما باید پیشرفت داشته باشد، باید کانال‌ هایش بیشتر باشد، بیننده ‌هایش بیشتر باشد؛ ما می خواهیم صدا وسیمایی داشته باشیم که با آن فخر بفروشیم و به دنیا بگوییم این صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران است که اگر به کسی اهانت شد می ‌آید در صداوسیما از خودش دفاع می‌ کند.» جدا از عملکرد کمی و کیفی صدا و سیما باید اشاره به این موضوع داشت که یکی از مهم ترین معضلات مدیران تلویزیون به دلیل عدم همکاری دولت در خصوص کمک های مالی و همکاری های دیگر بوده است، چنان که معاون پیشین سیمای رسانه ملی در این باره گفته بود: «مسئولان ما عملا دارند به سمتی حرکت می‌ کنند که تلویزیون تعطیل شود و مردم به ماهواره سوق پیدا کنند. این رویکرد، خسارت‌های فرهنگی زیادی دارد. سریال‌ های نمایشی تعطیل شده‌ و هنرمندان عملا بیکارند. برای دولت 200 میلیارد پولی نیست که از تلویزیون دریغ می ‌کند.»

درباره وعده های عمل نشده رئیس دولت یازدهم در عرصه فرهنگ و هنر می توان موارد متعدد دیگری را هم نمونه آورد و لیستی بلندبالا از آن تهیه کرد. از انواع شعارهایی که در کلام خوش خواهد آمد و در عمل ناخوشی برای اهالی هنر و مردان فرهیخته و اصحاب منتقد رسانه به بار می آورد. از فقدان آزادی رسانه ها و مطبوعات و نبود کرسی های آزاداندیشی و چندگانگی نگاه ها نسبت به خودی ها و غیرخودی ها توسط مسئولان دولتی فرهنگ که نفس ها را برای هنرمندان واقعی و مستقل به شماره هایی رو به مرگ درآورده است. با وجود انواع نارسایی های این عرصه و نبود حمایت دولت برای اکران برخی فیلم ها، رئیس جمهور اما در یکی از نشست های صمیمی با اهالی فرهنگ و هنر و رسانه با تمجید از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: « به امثال آقای جنتی ها به عنوان مدافع حقوق هنرمندان و آزادی افتخار می کنیم»!


سراج24

ارسال نظر

آخرین اخبار