واکنش رسانههای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مقابل بیاخلاقی رسانهای
تنگ شدن عرصه بر فعالان فرهنگی غیرانقلابی با ظهور رسانههای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
برخی با وام گیری از عناوینی عاریه ای و به پلیدترین رفتار که پیامدش دوری گزینی مردم از دینداری است، به دنبال ضربه زدن به کیان اسلام برآمدند. افرادی نحیف به لحاظ دانش و هوش و خلاقیت در ارائه نقادی و یادداشت نگاری که چون حرفی برای گفتن ندارند، دست به اسلحه فحاشی می زنند!
به گزارش گلستان24، چندی پیش یادداشت یکی از رسانه هایی که متاسفانه به اشتباه عنوانی ارزشی بر پیشانی اش نقش بسته است، موجب پیامدهای ناگواری در فضای مجازی علیه فعالان رسانه ای منتسب به اصولگرایی شد و این در حالی است که ماهیت نامشخص و مغرضانه نویسنده مجهول الهویه آن یادداشت و اصولا این گونه مطالب نگره ای کاملا مغایر با برنامه های رسانه ای این جبهه و افراد شناخته شده و منتقدان راستین فضای فکری و رسانه ای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی دارد و افراد برجسته و قلم به دستان حقیقی این جریان ارزشی در صدد ارائه گفتمانی فرهنگی و مطابق با ارزش های پایدار اخلاق اسلامی بوده و هستند و خواهند بود.
حالا گاهی در میان برخی گرگ صفتانی که هیچ کرانه ای با واژه الهی قلم ندارند، افرادی گرگ صفت پیدا می شوند که به لباس سپید میش درآمده و به ارائه نگاه آلوده و فهم فاسد درونی خود می پردازند و با توجه به مدیریت نادرست رسانه ای این گونه نقشه های شوم دستانه رخ داده و امکان عرض اندام برای این دسته از افراد فاسدنویس! فراهم می شود. البته نویسنده و افرادی این چنینی برای فعالان رسانه ای که سال ها در عرصه فرهنگ و هنر به اشکال مختلف فعالیت داشته و با زیر و بم و انواع منافذ رسانه ای آگاه هستند کاملا شناخته شده می باشند و وظیفه ای برای نام بردن از چنین افرادی نبوده و به لحاظ منطقی این وظیفه نهادهای قانونی است که مقابل این هتاکان بایستند، اما این مساله بهانه ای است جهت پرداخت به این موضوع که اصولا اخلاق در کجای هدف گذاری های رسانه ای و فکری باید قرار داده شود.
اخلاق گستره بسیار پهناوری است که دامنه های مختلفی از نوع رفتارگزینی تا شناخت خود و محیط و نوع تعامل با جهان پیرامون و نظم گزینی و ارائه رفتاری منطقی و نیز تعهد کاری و اخلاقی نیکو در برابر دوست و دشمن را شامل می شود. اخلاق موجب رسیدن به سلوک و روابطی حسنه برای فرد در برابر فرد و در برابر جامعه شده و از تنش و بزه و بسیاری از ناملایملات ناگوار جهان زیست جلوگیری می کند. از سویی دین اسلام مهم ترین الگوی رفتاری هر انسانی بوده که در کتاب آسمانی و در میان احادیث و گفتارها و کردارهای پیامبر راستین این دین و امامان معصومین می توان نهایت زیبایی در رفتار و پندار و کردار را دریافت کرد و اصولا اسلام به عنوان تکمیل کننده همه ادیان از این رو برخاسته که به پیرایش آدمی در مقابل همه غبارهای نشسته از تیره ورزی های شیاطین کمک کرده و چراغی روشن برای رسیدن به سعادت بشری باشد.
با این نگاه بسیار جای شگفت است که برخی با وام گیری از همین عنوان و به پلیدترین رفتار که پیامدش دوری گزینی مردم از دینداری است، به دنبال ضربه زدن به کیان اسلام برآمدند. افرادی نحیف به لحاظ دانش و هوش و خلاقیت در ارائه نقادی و یادداشت نگاری که چون حرفی برای گفتن ندارند، دست به اسلحه فحاشی می زنند! البته گوهرشناسان برخلاف افرادی عاریه بین به روشنی می دانند که حقیقت آفتاب با همه ابرهای تیره باز دوباره تابش خواهد یافت و آسمان را پهنایی است که نمی توان با چند لکه مانده در آن از افق نگاه دورش ساخت و انواع افرادی که دست به نگارش دشمن نویسی و بیان دشنام گویی می زنند، خارج از الزامات اخلاق رسانه ای فاصله ای عمیق با عنوان روزنامه نگار مسلمان ایرانی دارند و نشانه هایی روشن از کاروان کفار بر سینه آن ها است! چرا که اسلام سراسر نور است و راستی و صداقت و در همین کشور و در فضای رسانه ای، انسانی بزرگوار چون شهید سیدمرتضی آوینی می زیست که با وجود ارائه تندترین و بی واهمه ترین نقدها به جریان های منحرف، در طی روزگارش هیچ وقت ذره ای از دایره ادب خارج نشد، چرا که او و همسنگرانش مسلمان وار می زیستند و اهل راستی و کلام بودند و شیوه بیان نقادی و نگارش شان به زیباترین، بی پرواترین و جسورترین حالت به نقادی آثار، افراد و تفکراتی باطل می پرداخت و از این رو عنوان سید شهیدان اهل قلم به شکلی برازنده در کنار نام آوینی نشست.
اما متاسفانه در مقاطع مختلف شاهد این بودیم که برخی افراد گمراه به شکلی کاملا بی اخلاق مابانه به نقد افراد و آثاری مغایر با جریان فکری انقلابی دست زدند و باید دانست که این نوع شیوه برخورد با آثاری که نقدهایی اساسی بر آن ها رواست نه تنها کمکی در راستای رسیدن به اهداف جبهه فکری اصیل این دیار نمی کند بلکه موجبات ضربه زدن به کیان افراد فعال و رسانه های هوشیار و منتقدان آگاه انقلاب اسلامی را در پی دارد. باید دانست که نگارش نقد، انجام گفت و گو و ارائه یادداشت آدابی دارد و نمی توان به بهانه مقابله با پدیده های بی اخلاقی خاصه در فرهنگ و هنر به همان روش و زبان آثار مبتذل رفتار کرد و در این حال چه نقدی به تفکری باطل که به آن ادعای نقادی داریم! چرا که ما هم با همان روش سخیف با اثر و شخصیت های منحرف مقابله به مثل کرده ایم!
آن چه پیداست شکل و زاویه قلم، نوع بیان و نحوه رفتار فعال رسانه ای باید منعکس کننده روش و نگاهش باشد و بازتاب رفتارهای ما است که شناسنامه مان را در طول ایام خواهد ساخت. از سویی رسانه های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که چندی است با بسیج جوانان فعال و علاقمند و آگاه در عرصه نقد و نظر خودی نشان داده و موجبات هراس هنرمندان غرب زده و دست اندرکاران غیر انقلابی را فراهم ساختند باید بیش از این ها هوشیار بوده و از طریق یکسری عوامل نفوذی و بی بنیه در فضای رسانه ای این حریم ارزنده را لکه دار نسازند.
منبع: سراج 24
ارسال نظر