نابودی جامعه به دلیل هرزگیهای جنسی
تا سال 1961، اعمال همجنسگرایی در 50 ایالت ممنوع بود. در سال 1986، قوانین مربوط به حمایت از لواطی گری را مورد تائید قرارداد. و حالا دادگاه عالی با درگیریهایی برای تصویب ازدواج همجنسگرایی مواجه است. 12 ایالت، این عمل را قانونی اعلام کردهاند.
ایالات متحدهی آمریکا، فتحشده است! نه توسط یک کشور بیگانه، نه کمونیسمها و نه توسط اسلام، ما توسط مردم خود به بردگی کشیده شدهاند و ظاهراً بسیاری از آمریکاییها نیز از این بردگی حمایت میکنند. کشور امريكا 40 سال قبل فتح شد؛ زمانی که دادگاه عالی کشور، سقطجنین را قانونی اعلام کرد و بدین ترتیب تابهحال بیش از 55،000،000 کودک درون بطن مادرانشان از بین رفتند. بهعلاوه به مراجع قانونی بسیاری اعلام شد تا افرادی را که درملأعام نامی از خدا میبرند را تحت تعقیب قرار دهند و آخرین ضربه به تابوت ملت ما، توسط همجنسگراهای افراطی زده شد. مطلب پیش رو، نگاهی به اتفاقاتی است که افتاده است.
مقدمه:
علیرغم اینکه این مقاله در مورد همجنسگراهای افراطی است، باید این را نیز در نظر داشته باشیم که تنها آنان نیستند که گناههای جنسی برگردنشان است. در حقیقت غیر همجنسگراهای فاحشه و زناکار خطرات بسیار بیشتری از همجنسگراها را برای جامعه دارند. بااینکه همجنسگرایی نقش بسیاری در شیوع و اپیدمی شدن ایدز و کشته شدن میلیونها انسان میشود؛ زناکاری نیز باعث شده است دهها میلیون مرگ به دلیل سقطجنین رخ دهد. علاوه بر مرگ به دلیل سقطجنین؛ در ازدواجهای سنتی نیز والدینی که نمیخواهند کودکان معلول بزرگ کنند و یا کسانی که دچار بارداری خارج رحمی میشوند؛ کودکان ناخواستهی خود را ترک و یا آنان را نابود میکنند و به این افراد نیز، کسانی که از روشهای کنترل بارداری استفاده میکنند اضافه میشود.
در مورد همجنسگرایی نیز؛ درواقع کسانی که از آنان حمایت میکنند مانند والدین و دوستان دختران و پسران همجنسگرا و یا کسانی که شعار عدالت سر میدهند، بااینکه عمل آنان از روی اغماض نیست اما، آنها در مورد زندگی این افراد از خود بیاعتنایی نشان میدهند. آیا شما میتوانید اعتیاد به الکل یا مواد روانگردان را تحملکنید و یا به زناکاران، قماربازان و فاحشهها بتوانید اجازه دهید که این زندگی مرگبار را ادامه دهند؟ نه. اگر شما آنان را دوست داشته باشید همهی تلاش خود را میکنید تا جلوی آنها را بگیرید. به نظر من دوستان و یا مسئولین کشوری که عمل آنها را متهم و محکوم نمیکنند درواقع مسئول آمار بالای خودکشی آنان هستند.
همجنسگراها خود میدانند که دچار انحراف جنسی و عملی خودویرانگر گشتهاند. او میداند که خطاکار است و میخواهد از این عمل رها شود؛ اما او دوستانی دارد که به وی میگوید کار او اشتباه نیست؛ عادی است؛ خدا او را به این صورت آفریده است. همجنسگرا درواقع این را میگوید: این من هستم، از یک بیماری رنج میبرم، دچار بیماریهای مقاربتی و بیماریهای روانی میشوم، درخطر خودکشی، سوء استفادهی مواد و مرگ زودرس هستم و بااینحال دوستانم به من میگویند: مشکلی نیست. و بدتر از دوستان، مسئولان دولتی هستند که کار آنان را قانونی اعلامی کنند. متأسفانه در جامعهی آمریکا پذیرش بسیاری در مورد همجنسگراها وجود دارد. شاید دلیل آن بیقیدی افراد غیر همجنسگرا است، آنها خود پر از پلیدی هستند پس چه حقی دارند که دیگران انگشتنما کنند؟
عناوین پیش رو، رئوس مطالب را برای درک بهتر همجنسگرایی ارائه میدهد:
دلایل همجنسگرایی
- نمایشهای افراطی پورنوگرافی و تصاویر جنسی و همینطور علاقه نشان دادن به تصاویر جنسی خشن
- سوء استفادهی جنسی و جسمی توسط اعضای خانواده، وزرا، کشیشان، مربیان ورزش، کودک خواهان و دیگران
- عدم حضور پدر در خانواده. چه ترک خانواده باشد و چه معتاد به کار؛ تأثیر هر کدام میتواند به یک اندازه باشد.
- پدری که مورد تائید و صلاحیت نیست. (هم برای پسر و هم برای دختر)
- یک مادر سرکوب گر
- خصومت مردان نسبت به همجنسگرایی زنان
- والدین طلاق گرفته
- رابطه داشتن مادر با مردان متعدد
کمکهای ساده برای این معضل
- گروه مشاورهی Richmond Set Free
- اتحاد جهانی
- اینترنت پاک
- والدین و دوستان همجنسگراهای سابق
- اصلاح
- مشاوران و وزرای مؤمن
- انجمن ملی پژوهش و درمان همجنسگرایی (NARTH)
- انجمن آمریکایی مشاوران مسیحی (AACC)
ویرانیهایی که مسبب آنها همجنسگراها هستند:
برای خود: انحراف جنسی، بیماریهای مقاربتی مانند ایدز، خودکشی، اختلالات روانی، بیماریهای جسمی، مرگ زودرس (30 سالگی)، خوی حیوانی یافتن و ازهمپاشیدگی زندگی زناشویی
برای دیگران: سرایت، پایین آمدن ارزشهای اخلاقی و درخطر قرار گرفتن کسانی که محصولات خونی آنها میرسد.
حمایت دولت ویرجینیا از همجنسگرایی:
ویرجینیا بیچ، اولین دولتی بود که حمایت خود را از همجنسگرایی اعلام کرد (در سال 1995). دانشگاه ریچموند تعهدات ویژهای در قبال همجنسگراها برای هویت دادن به آنها دارد. کشیش سرپرست جیمز ریور در ریچموند، پذیرفته شدن همجنسگرایان بهعنوان روحانی را قانونی اعلام کرد؛ بانک فدرال رزرو ریچموند؛ پرچم رنگین همجنسگرایان را به مدت یک ماه در سر در بانک آویزان کرد تا کارمندان همجنس گرایش را گرامی بدارد. دولتمداران این کشور از قاضی شدن همجنسگراها حمایت نمودند و اعلام کردند که مبنای انتخاب ما شایستگی افراد است نه گرایشهای شخصیتی و سیاسی.
قوانین دولتی و موارد دادگاهی:
تا سال 1961، اعمال همجنسگرایی در 50 ایالت ممنوع بود. در سال 1986، قوانین مربوط به حمایت از لواطی گری را مورد تائید قرارداد. و حالا دادگاه عالی با درگیریهایی برای تصویب ازدواج همجنسگرایی مواجه است. 12 ایالت، این عمل را قانونی اعلام کردهاند.
خدا و کتاب مقدس:
ملت ما توسط مسیحیان و کسانی که به خدا معتقد بودند پایهریزی شد و این بزرگترین آزادی و کامیابی برای ملت ما بود. من معتقد بودم که خدا برای ما رحمت خواهد فرستاد؛ به خاطر پایهگذاران ملت و فرهنگ ما. اما حالا شرایط فرق میکند. ما خدا را انکار میکنیم و قوانین او را به تمسخر میگیریم و حالا آشکارترین مدرک در نادیده گرفته شدن قوانین الهی در رد درخواست او مبنی بر پاکی جنسیتی است، بهویژه در انحراف جنسی و فساد با همجنسگرایی است. یکی از مهمترین وظایف زندگی هر فردی این است که متوجه باشد در کدام نقطه از زندگیاش رو به تباهی کشیده میشود. ما خوب میدانیم که باید از نو متولد شویم و خدا را باور داشته باشیم. در اینجا قسمتی از کتاب آسمانی را موردتوجه قرار میدهیم:
از گناه جنسی بر حذر باش! هیچ گناهی بهاندازهی آن، جسم را تحت تأثیر قرار نمیدهد. قرنتیناس 1، 6:18 a.
آیا نمیدانید کسانی که خطاکار هستند سهمی در قلمرو خدا ندارند؟ خود را به حماقت نزنید. کسانی که خود را در گناهان جنسی غرق میکنند، کسانی که شرک میورزند، زناکار، فاحشههای مذکر، همجنسگرا، دزد، مردمان حریص، آدمهای مست، افراطیها و کلاهبرداران هستند و هیچکدام از آنان سهمی در قلمرو خدا نخواهند داشت. قرنتیناس 1، 6:9
و فراموش نکنید قوم لوط و سدوم و شهرهای همسایه را که غرق در انحرافات جنسی گشتند و همگی آنها با عذاب و آتش خدا نابود شدند و او به ما از آتش ابدی در تنبیه کسانی است که راه شیطانی را پیش میگیرند؛ بیم میدهد. یهودا.7
اهداف همجنسگرایان افراطی:
همجنسگرایان نیز از با الهام گرفتن از حامیان سقطجنین، میخواهد تصور مردم را از اعمال شیطانی خود عوض کنند. حامیان سقطجنین این شعار را سر میدهند: این بدن من است (بیخیال نوزاد)، این انتخاب من است. یکروند پزشکی است و تصمیمی بین زن و دکترش است. به زنان اعتماد کنید، آن تنها یک بافت کوچک است. آنها به مخالفان برچسب زورگویی و تحمیل عقاید را میزنند و به دولت فشار میآورند تا از آنان و علم پزشکی حمایت کنند.
بنابراین همجنسگرایان میخواهند:
همجنسگرایی را بهعنوان سبک زندگی جایگزین، رابطهی عاطفی پایدار، عدالت، حقوق شهروندی؛ در جامعه نهادینه کنند و به مخالفان برچسب متعصب، ضد همجنس، بیزار و مذهبی سختگیر، بزنند و میخواهند از طریق رسانهها، هالیوود، فرقههای مذهبی، دانشگاهها و اساتید؛ حمایتهای عمومی را به دست بیاورند. و دولت را وادار کنند تا بهصورت قانونی از آنان حمایت کنند.
برنامهی بعدی چیست؟ گروه پسران پیشاهنگ را وادار کنند تا رهبر همجنسگرا را قبول کنند و همینطور پسران همجنسگرا را بهعنوان اعضای گروه بپذیرند. علاوه بر آن دادگاه عالی را وادار کنند تا ازدواج همجنسگرایی را قانونی کنند.
سازمانها و حامیان همجنسگرایان:
انجمن دوستداران رابطهی مردان و پسربچهها در آمریکای شمالی؛ انجمن حامیان کودک گرایی و همجنسگرایی هستند و قصد دارند با کمک اتحادیهی آزادی شهروندی آمریکا، از بزرگسالانی که باکم سنها ارتباط جنسی دارند، جرمزدایی کرده و آنان را از زندان آزاد کنند. و همینطور حضور همجنسگرایان در ارتش آمریکا کاملاً بلامانع است. در آمریکا، سازمانها و ارگانهای بسیاری از همجنسگرایی حمایت میکنند. (حدود 77% از سازمانها)
نتیجهگیری:
برخی از همجنسگرایان اصرار دارند که با این خلق به دنیا آمدهاند. همهی ما در گناه زاده شدیم (اشاره به گناه ذاتی). چه اینکه ما غیر همجنسگرا باشیم یا همجنسگرا؛ باید که از نو متولد شویم باایمان به خدا و مسیح. که این کار باایمان، اعتقاد و شناخت مسیح ممکن میشود. راه دیگری وجود ندارد. خداوند به همهی مخلوقات خود اهمیت میدهد و به آنان یاری میرساند.
ارسال نظر