پویش مردمی تنها مسیر؛

راهپیمایی های هر ساله اربعین فرصت خوبی برای تبلیغ و معرفی حرکت عظیم عاشورا و فلسفه و حکمت آن به جهانیان است. فرصت خوبی برای شناساندن اسلام حقیقی است.

اربعین، فرصتی برای تبلیغ و وحدت

به گزارش گلستان24، محمد بحرینی طی یاداشتی نوشت:

راهپیمایی های هر ساله اربعین فرصت خوبی برای تبلیغ و معرفی حرکت عظیم عاشورا و فلسفه و حکمت آن به جهانیان است. فرصت خوبی برای شناساندن اسلام حقیقی است. اسلامی که از خشونت و مفاهیم ضد انسانی مبراست و می تواند توده های عظیم انسانی را با این شکوه و زیبایی با خود همراه کند. فرصت خوبی است برای توجه دادن مردم سراسر دنیا به این نکته که امروز در دنیای اسلام حرکت های مردمی اینچنینی به نفع تعالیم اسلام و در حمایت از اسلام وجود دارد. اما در کشورهای غربی امروز تجمع ها و جنبش های مردمی گسترده علیه اندیشه های حاکم بر جهان غرب وجود دارد. چه رمزی در این تضاد وجود دارد؟ چه نکته و حقیقتی در این مسأله نهفته است؟ آیا پاسخ غیر از این است که تنها راه نجات و سعادت بشر تعالیم وحی است و ناکارآمدی اندیشه های غربی برای مردم کشورهای غربی نمایان شده است؟ در چنین شرایطی انعکاس رسانه ای راهپیمایی اربعین و مقایسه آن با راهپیمایی های اعتراضی کشورهای غربی به ویژه آمریکا می تواند بهانه خوبی باشد برای تبیین مبانی نظری در اسلام و غرب و نشان دادن چگونگی ضدیت اندیشه های غربی با مصالح بشر. یعنی می توان از این فرصت بهره جست و علل و ریشه های معضلات بشر امروزی را تبین کرد و الگوی جایگزین و صحیح برای زندگی و سعادت بشر را به جهانیان معرفی کرد. این نکته را تبیین کرد که آدمی می تواند دو مسیر و دو طرز تفکر را انتخاب کند که یکی برخاسته از فطرت او و دیگری برخاسته از هوی نفس اوست. یکی بهشت را هم در این دنیا و هم در آخرت برای او به ارمغان می آورد و دیگری جهنمی از ظلم و فساد در این دنیا علاوه بر دوزخ در آخرت برایش رقم می زند. این است که آن دسته از انسان های امروز که این جهنم دنیوی را احساس می کنند از وضع خود ناراضی اند و مدام علیه ایدئولوژی خود دست به تظاهرات می زنند اما آن دسته از مردمی که در این جهنم قرار ندارند، هر چند که از لحاظ پیاده سازی اسلام در عمل خلأ های بسیار دارند اما از آن جایی که می دانند سعادت و آسایش و خوشبختی دنیا و آخرتشان در این مسیر نهفته است، برای محقق شدن هر چه بیشتر آن و برای هر چه بیشتر نزدیک شدن به آن جنبش ها و حرکت هایی را شکل می دهند.

از آن جایی که یکی از ابعاد حرکت و قیام عاشورا مسأله استکبار ستیزی و زیر بار ظلم نرفتن است، راهپیمایی های اربعین می تواند در محقق شدن این هدف در عصر حاضر مؤثر باشد. یادآوری حادثه ی عاشورا به وسیله ی عزاداری، راهپیمایی و ... در حقیقت یادآوری استکبار ستیزی و آزادگی است. یادآور ایستادگی تا پای جان است. یادآور زنده نگه داشتن ارزش ها و اصول است. یادآور بندگی خدا و نه بندگی اصحاب زر و زور است. از طرفی ارتباط خطی میان حادثه عاشورا و قیام حضرت ولی عصر(عج) در آخرالزمان وجود دارد و قیام مهدی (عج) ادامه قیام حسین (ع) است. حسین (ع) رفت تا مهدی (عج) بیاید. حسین (ع) رفت اما این که مهدی (عج) چه موقع بیاید بستگی به ما و اعمال و زمینه سازی های ما دارد. بنابراین می بایست هرچه بیشتر در این بین حرکت هایی را که می تواند به کامل شدن این مسیر کمک کند را تقویت کرد و گسترش داد. حرکت هایی که به اتحاد مسلمانان حول مفاهیم واحدی که تمام انبیاء و ائمه برای تحقق آن قیام کرده اند بینجامد. حرکت هایی که هر چه بیشتر مسلمانان و ابناء بشر را متوجه ارزش های حقیقی و کمال حقیقی کند. از آن جایی که مفاهیمی مانند ظلم ستیزی، عدالت، کرامت انسان و سایر مفاهیم نهفته در تعالیم ائمه علیهم السلام در راستای اهداف و آرزوهای نوع بشر می باشد می توان از ظرفیت اربعین نه تنها برای اتحاد میان ادیان و مذاهب بهره برد بلکه برای اتحاد میان تمامی ملت های آزاده حول شخصیت سیدالشهدا به عنوان اسطوره آزادگی و ظلم ستیزی استفاده کرد.

حقیقت آن است که در سیر تاریخ بشر مفاهیم ثابتی وجود دارد که این مفاهیم در هر زمان تنها مصادیقشان عوض می شود. مظروف ثابتی که در ظرف های مختلف و متفاوت ریخته می شود. بنابراین نمی توان حادثه عاشورا را منحصر به یک برهه ی تاریخی دانست بلکه امروز دقیقاً همان مفاهیم و وقایع وجود دارد با این تفاوت که تنها مصادیق آن ها تغییر کرده و گاهاً در بعضی موارد پیچیده تر شده است و متناسب با مناسبات امروز بشر شده است. مضافاً اینکه هدف قیام عاشورا و مخاطب قیام عاشورا همه ی تاریخ و همه ی بشریت بوده است و اساساً حرکت انبیاء و ائمه حرکتی تاریخی در راستای بیداری تمامی بشریت در تمام طول تاریخ بوده است. بنابراین دانستن این حقایق ما را بیشتر به وظایف خود متوجه خواهد ساخت.

یکی دیگر از ابعاد و پیام های واقعه ی عاشورا که می تواند سرلوحه و الگو برای ما باشد مفهومی است با نام جنگ اراده ها. در هر جنگی این اراده هاست که بر دیگری غلبه پیدا می کند چرا که اگر یک طرف از جنگ از اراده تهی شود و دیگر عزم و انگیزه ای برای مبارزه نداشته باشد، هر چقدر هم که سلاح های گسترده ای در دست داشته باشد رغبت دست بردن به شمشیر و رغبت دست بردن به ماشه را نخواهد داشت. این نیز یکی دیگر از مفاهیمی است که در تمام ادوار تاریخ مصداق دارد و یک مفهوم ثابت است که در شرایط زمانی گوناگون مصادیق متفاوتی به خود می بیند. نکته اساسی در این جا آن است که برای تضعیف اراده طرف مقابل مفهومی شکل می گیرد با عنوان جنگ روانی و عملیات روانی. اساساً هدف اصلی عملیات روانی سست کردن اراده ها، پشیمان کردن مردم از تصمیمات و عوض کردن محاسبات و تصمیمات آن ها و سست کردن اراده های آن ها است. از آنجایی که کسی که سخن حق را بیان می کند عزم و اراده زیادی برای مبارزه می یابد و حتی تا پای جان از مبارزه کوتاه نخواهد آمد بنابراین بهترین راه برای دنبال کردن عملیات روانی آن است که جریان باطل خود را حق جلوه دهد و بدین وسیله به خود انگیزه و امید بدهد تا بتواند در جنگ اصلی که همان جنگ اراده هاست پیروز میدان باشد یک نکته قابل تأمل دیگر در واقعه عاشورا این است که حرکت های انقلابی و عدالت خواهانه و آزادی خواهانه در طول تاریخ بسیار مشاهده شده است اما چه وجه تمایزی میان این حرکت ها با حرکت امام حسین (ع) وجود داشته است که تنها حرکتی که تا این اندازه در طول تاریخ ماندگار شده است و پس از گذشت 14 قرن برای آن همواره سالگرد و یادبود برگزار می شود چیست؟ یکی از مسائل اساسی که می بایست همواره بخشی از فکر ما را به خود مشغول کند این است که چه دلایلی وجود داشته که تنها این حرکت تا این اندازه در طول تاریخ برای بشریت و نسل مسلمانان و شیعیان اهمیت داشته و ماندگار شده است؟ این ها نکاتی است که بیان آن ها از حوصله این نوشته خارج است اما بسیار حائز اهمیت است و نکات عمیق و حقایق ژرفی در آن نهفته است.   


انتهای پیام/

ارسال نظر

آخرین اخبار