هاشمی رفسنجانی در تاریخ 13 آبان سال ۱۳۶۵ و پس از افشاگری روزنامه الشراع لبنان در خصوص ماجرای مک فارلین به دستور امام خمینی(ره) جزئیات سفر هیات آمریکایی را به ایران برای مردم بازگو کرد.

متن افشاگری اجباری هاشمی رفسنجانی در خصوص مک‌فارلین به دستور امام (ره)

«مجله عربی الشراع چاپ بیروت در شماره دوم نوامبر 1986 (11 آبان 1365) خبری را افشاء کرد که سیاستمداران ایرانی ترجیح داده بودند نزدیک به 13 ماه آن را سرّی نگاه دارند.

به گزارش گلستان24، خبر مربوط به «معامله تسلیحاتی ایران با ایالات متحده آمریکا» از 29 مرداد 1364 تا 13اسفند 1365 بود.

پس از افشای این ماجرا توسط روزنامه لبنانی، حضرت امام خمینی(ره) به هاشمی رفسنجانی دستور دادند که موضوع برای مردم بازگو و روشن شود.

«ماجرای مک فارلین» که در آمریکا به ماجرای «ایران گیت» یا «ایران کنترا» مشهور است، یکی از رمز و رازهای مکتوم آن دوران است که هنوز و پس از گذشت 30 سال نکات ابهام فراوانی دارد و روایت‌های متناقضی از سوی مسئولین وقت گفته می‌شود.

13 آبان سال 1365 هاشمی رفسنجانی (رئیس وقت مجلس شورای اسلامی) در میان راهپیمایانی که در سالروز تسخیر لانه جاسوسی تجمع کرده بودند به بازگویی ماجرای درخواست آمریکایی‌ها برای آزادی گروگان‌های خود، واسطه گری دلال‌های اسلحه و ورود هواپیما حامل سلاح و قطعات پیچیده به ایران، پرداخت.

متن پیش رو مشروح سخنان حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در این مراسم به نقل از شماره 2155 روزنامه جمهوری اسلامی است که برای نخستین بار به صورت کامل در فضای مجازی منتشر می‌شود:

روزنامه جمهوری اسلامی شماره 2155/ چهارشنبه 14 آبان 1365

حجت‌الاسلام‌ هاشمی رفسنجانی در ابتدای سخنان خود حوادث 13 آبان را مورد اشاره قرار داد و محصول حرکت انقلابی دانشجویان پیرو خط امام در تصرف لانه جاسوسی را ارزیابی نمود و متذکر شد که این ارزیابی به طور کامل باید در پایان این حرکت انقلابی در آینده انجام شود.

وی گفت: آنچه تا امروز در این رابطه فهرست‌ وار می‌شود طرح کرد مطالب جالب و شنیده‌نشده‌ای است که برای  شناخت ارزش این حرکت صفحات زرین و جدیدی در تاریخ انقلاب‌مان با شروع این بحث ثبت خواهد شد.

«بعد از اشغال این جاسوس‌خانه و حوادثی که بعدازآن پیش آمد دو نظر کاملاً رودررو و مقابل در محیط خودمان و در دنیا ما می‌بینیم. یک نظر از سوی مخالفانی بود که نوعاً لیبرال‌ها، غرب‌زده‌ها و کسانی که قبله‌گاهشان تمدن آلوده غرب است؛ اینها این نظر را داشتند که این حرکت را یک حرکت مضر و در جهت تضعیف کشور و مایه عقب‌ماندگی در امور مادی تلقی می‌کردند و هر روز هم که در این تاریخ تابه‌حال تا مطالبی پیش آمده که مشکلی ایجاد کرده، آنها فوری نتیجه‌گیری کردند و گفتند این ثمره همان افراط ‌کاری‌ها بود که آن روزها کردید.

*لیبرال‌ها فکر می‌کنند اگر آمریکا نهیب بزند آدم مجبور است که بمیرد

 البته اینها کسانی هستند که اصولاً بنیه فکری‌شان با غرب آن‌چنان گره خورده که نمی‌توانند حرکت آزاد و مستقلی را در دنیا تصور کنند و فکر می‌کنند که واقعاً آمریکا عطسه بکند آدم باید تب بکند و اگر آمریکا نهیب بزند آدم مجبور است که بمیرد.»

*ما رابطه با آمریکا را می‌خواهیم چه بکنیم؟

آقای هاشمی اظهار داشت:‌ در مقابل اینها یک طرز تفکر دیگری بود که مایه اصلی آن خط امام(ره) است که حضرت امام(ره) همان روزها فرمودند که این انقلاب دوم است و انقلابی است که از انقلاب اول بالاتر است و در همین رابطه‌ها مطالبی گفتند که مثلاً آمریکا چه غلطی می‌تواند بکند و ما رابطه با آمریکا را می‌خواهیم چه بکنیم.

موضع جمهوری اسلامی و موضع حاکمیت و نظام موضع حزب‌الله و کسانی است که امروز در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها خون می‌دهند و آماده‌اند مشکلات را تحمل کنند، از اول هم همین بود و امروز هم همین است.

*در همه ابعاد تصرف سفارت آمریکا پیروز بودیم   

رئیس مجلس با اظهار اینکه آنچه ممکن است به چشم بخورد این است که در اثر قطع رابطه با آمریکا احتمالاً خسارات مادی دیده باشیم افزود: البته چنین چیزی نیست و ما معتقدیم اگر چنانچه این حوادث پیش نمی‌آمد آمریکا به هیچ قیمتی اموالی که ما در آمریکا داشتیم به ما پس نمی‌داد، بهانه می‌گرفت و اموال را در بانک‌ها نگه می‌داشت. ما توانستیم میلیاردها دلار اموالمان را از بانک‌های آمریکا پس بگیریم که آن روزها گفتند بزرگ‌ترین حجم پولی است که در تاریخ بانک‌ها از قاره‌ای به قاره دیگر منتقل شده که البته چون آن‌طرف قضیه پیش نیامده ما نمی‌توانیم استدلال بکنیم ولی واقعیت این است که با تجربه‌ای که ما داریم و با خصومتی که آمریکا با انقلاب اسلامی داشت اگر اهداف او عملی نمی‌شد و اگر در ایران حکومت، حکومت لیبرال‌ها نمی‌شد و اگر در ایران فرهنگ آمریکایی تجدید نمی‌شد، اگر در ایران کارشناسان آمریکایی و سیاست آمریکا پیش نمی‌آمد آمریکایی‌ها این پول را به ما نمی‌دادند و ما چیزی نگرفته بودیم.

 بنابراین آنهایی هم که صحبت از خسارت مادی می‌کنند چون پشت این سکه را ما ندیدیم و آن‌طرف چیزی نیست آن‌طور مطرح می‌کنند اما از لحاظ معنوی، انقلابی و آنچه اهداف انقلاب را تشکیل می‌داد در همه ابعاد ما پیروز بودیم.

*مگر می‌شود با حضور فعال آمریکا در کشور استقلال داشته باشیم؟

«اصلاً از اول شعار انقلاب استقلال بوده است. مگر می‌شد با حضور فعال و رضایت‌مندانه آمریکا در کشور ما استقلال داشته باشیم، مگر می‌شد رژیم پهلوی را بیرون کنیم و کارشناسان آمریکایی و سیاست آمریکا حضور جدی آمریکا را در قیافه لیبرال‌ها و سایر غرب‌زده‌ها در ایران، در دانشگاه‌ها و مدارس و کارخانه‌ها و ارتش و سراسر کشورمان داشته باشیم. اگر ما در همان حد پیشرفت می‌خواستیم توقف کنیم انقلاب واقعاً ناقص بود.

بنابراین اینکه امام(ره) فرمودند این انقلاب بالاتری است برای اینکه پله دوم انقلاب بود. پله اول حذف رژیم پهلوی و پله دوم حذف اربابان خارجی بود که پایگاه رژیم پهلوی بودند و اگر آمریکایی‌ها و دیگران اینجا می‌ماندند پهلوی در دنیا زیاد است و محمدرضا را به اشکال دیگری زنده می‌کردند که ما نمونه‌های آن را اوایل انقلاب دیدیم.

بنابراین، این پله دوم بود که روند تکاملی انقلاب ایجاب می‌کرد و لذا پله سوم را ما حذف بنی‌صدر و طرد کلی لیبرال‌ها از میدان سیاست می‌دانیم که با رأی قاطع مجلس شورای اسلامی و تأیید حضرت امام(ره) پیش آمد که دیگر ما از ابعاد سیاسی راه مملکت خود را برای حرکتی که باید بکنیم باز کردیم. اگر رابطه ما با آمریکا مثل گذشته می‌ماند وابستگی ما امروز بدتر از زمان شاه با آمریکا بود، زیرا در زمان شاه جنگ نبود و ما اگر در زمان جنگ وابسته به آمریکا می‌خواستیم زندگی بکنیم امروز تمام کشورمان و سراسر منطقه را باید زیر یوغ آمریکا داشته باشیم. تمام اسلحه، امکانات، طرح‌ها، جنگ، دفاع و همه چیز باید به اراده آمریکا باشد و اقتصاد و درآمد و مصرف‌مان و قانون‌مان را زیرنظر می‌گرفتند، همین وضعی که امروز اربابان صدام در عراق دارند.

وی در همین زمینه متذکر شد:‌ عراقی‌ها الآن در شرایطی دارند زندگی می‌کنند که اطرافشان هر کس بخواهد اینها را قبضه بکند می‌تواند. خوب این چه زندگی است، اما ایران امروز به کجا وابسته است. چه کسی در دنیا در زیر این آسمان هست که بگوید ما می‌توانیم با قهر و خشم و قطع و وصل‌مان یک ضربه به ایران بزنیم؟ هیچ‌کس غیر از ملت ایران وجود ندارد که بتواند درباره سرنوشت ما تصمیم بگیرد و چنین چیزی در کل دنیا وجود ندارد و در قرن اخیر ما نمونه آن را در دنیا نمی‌بینیم.

این محصول چیست؟ اگر این حرکت قاطع دانشجویان خط امام(ره) نبود اگر ملت ما آن‌چنان پشتیبانی نمی‌کردند و اگر رهبری آن‌چنان این مسئله را تأیید نمی‌کرد ما چه موقع به این نقطه می‌رسیدیم؟ آن‌هم در شرایطی که همه فشارها روی ماست و این ملت هفت سال است جنگیدند و قوی‌تر و مستحکم‌تر از پیش دارند این جنگ وسیع را اداره می‌کنند. این‌طرف ما.

*ما مستاصلیم یا آمریکایی‌ها

اما آمریکا را ببینید چه به‌دست آورده است. آمریکا که مورد خشم ملت ما قرار گرفت و بلافاصله عکس‌العمل نشان داد و اعلام کرد روابط خود را قطع می‌کنیم و حساب‌های ما را مسدود کرد و بعد هم به دوستانش در سراسر دنیا گفت ما را بایکوت کنند و یک محاصره اقتصادی جدی علیه ما برقرار کردند، بعد از گذشت هفت سال آن‌هم در شرایط جنگی ما حالا می‌خواهیم ارزیابی کنیم ببینیم که آمریکایی‌ها در چه وضعی هستند و ما در چه وضعی به‌‌سر می‌بریم، ببینیم ما مستأصل شدیم یا آمریکایی‌ها.

*نمونه‌های بسیار زیادی از استیصال آمریکایی‌ها را در سینه انباشته‌ام

من نمونه‌های بسیار زیادی از استیصال آمریکایی‌ها را در سینه‌ام انباشته‌ام و مطالبی دراین‌باره دارم که نمی‌شود اینجا همه آنها را مطرح کرد و شاید در آینده چنین فرصتی پیش آید و صحبت بکنیم یکی از آنها را در رابطه با لبنان و مسائل منطقه برای شما مطرح می‌کنم.

رئیس مجلس افزود: آمریکایی‌ها می‌خواستند با این سیاست‌ها ما را محبوس بکنند. آمریکا پاکستان را در جریان سفر ریاست جمهوری ما به آن کشور چگونه دید، مصر را امروز آمریکا چگونه می‌بیند، لبنان را آمریکا چگونه می‌بیند، عراق را شما در این عملیات فتح یک دیدید که ما واقعاً فاتح عراقیم و امروز حاکمیت جمهوری اسلامی در میان مردم عراق عملاً ثابت شد که بیش از حکومت حزب بعث است که آنجا حضور دارد و این نمونه‌های موفقیت‌های آنها در محدود کردن ماست که لیبرال‌ها می‌گویند شما که گروگان گرفتید، خودتان گروگان آمریکایی‌ها شدید نه آنها گروگان شما! حالا ببینید آیا مسئله این‌جوری است؟ و همین صدا در سراسر دنیا هست منتهی پله‌هایی الآن دارد برجسته می‌شود که ما نمونه‌هایش را دیدیم. آمریکا الآن از طرق مختلف دستش پیش ما دراز است و به استیصال خود اعتراف می‌کند برای جبران این اشتباه تاریخی که کرده و شیطان‌صفت و رندانه دارد حرکت می‌کند که شاید بتواند این ضرر بزرگ و خسارتی که از این رهگذر تحمل کرده جبران کند که من یک جریان محدودی از این را عرض می‌کنم.

*ایران سبب خفت آمریکایی‌ها در لبنان شد

در لبنان ضربه‌ای که آمریکا خورد و خفتی که آمریکایی‌ها در لبنان تحمل کردند تحقیقاً به‌حساب ما می‌گذارند و به‌حساب ما هم هست، یعنی اگر تفنگداران آمریکایی از لبنان فرار کردند و عده‌ای از آنها هم آنجا با آن وضع به گور رفتند این از آثار انقلاب اسلامی است. اگر اسرائیل با آن خفت از جنوب لبنان طرد شد، اگر فالانژهای میدان‌دار لبنان در آن روز بودند به‌صورت یهودی شکست‌خورده دارند‌ آنجا زندگی می‌کنند اینها از آثار انقلاب اسلامی است.

و مسئله‌ای که امروز برای آمریکایی‌ها در لبنان وجود دارد مسئله گروگان‌های آمریکاست که ملت آمریکا دارد احساس ذلت می‌کند و رهبران آمریکا و فرانسه دارند احساس خفت می‌کنند که هر روز به ملت‌شان قول می‌دهند که این مسئله را حل خواهند کرد و روزبه‌روز مشکلاتشان دارد زیاد می‌شود. این بر اثر بیداری مردم منطقه و مسلمان‌ها به‌وجود آمده که لبنان که خانه امن آمریکا در گذشته بود مردمش این‌قدر شجاع و دلیر هستند که جاسوس‌های آمریکایی را می‌گیرند و می‌گویند زندانی‌های ما را از اسرائیل یا از کویت و فرانسه آزاد کنید و فلان خیانت را دیگر انجام ندهید تا ما دست از سر شما برداریم. اگر دولت‌ها اسیر و گروگان می‌گیرند، در لبنان مردم و افراد آنهایی که در دنیا از خانه خودشان هم محروم شده‌اند آنها دارند در مقابل استکبار جهانی این‌گونه مقاومت می‌کنند.

ما در سال گذشته که به لیبی و سوریه رفته بودیم در برگشت در سوریه که بودیم یادتان هست که حادثه هواپیمای TWA بود. ما آنجا که رسیدیم مهم‌ترین مسئله دنیا در جریان بود در فرودگاه لبنان هواپیما را نگه داشته بودند و می‌گفتند زندانی‌های لبنانی از اسرائیل که برخلاف همه مقررات بین‌المللی از کشوری به کشور دیگر زندانی گرفته است اینها آزاد بشوند.

همه دست‌اندرکاران عاجز شدند. من در آنجا که بودم در بحث‌هایی که با رئیس‌جمهور و مسئولان سوریه و لیبی داشتیم آنها نظرشان این بود که این مسئله باید حل بشود در این رابطه ما یک اظهارنظر می‌کردیم. من در یک مصاحبه رسمی نظر جمهوری اسلامی را اعلام کردم و گفتم که نظر ما این است که هواپیما را در مقابل تحقق آزادی اسرا توسط آمریکا و اسرائیل آزاد بکنند. ما به ایران آمدیم هواپیما آزاد شد و عده‌ای از زندانی‌های لبنانی‌ هم آزاد شدند. استیصال آمریکا را از آن موقع به بعد ببینید.

وی سفر خود به کشور ژاپن را مورد اشاره قرار داد و گفت: در آنجا خبرنگاران غربی و آمریکایی ما را محاصره می‌کردند که اظهارنظر شما مؤثر واقع شد و غائله لبنان خاتمه پیدا کرد. آیا برای گروگان‌های آمریکایی و دیگران در لبنان کمکی نمی‌کنید و این نوع سؤال‌ها که من جواب دادم که آمریکا دست از شیطنت خود بردارد، مردم لبنان را آزاد بگذارد و در این‌صورت دیگر نیازی به دخالت ما ندارد. حالا وقتی‌که به ایران برگشتیم دنبال این مسئله، نخست‌وزیر ژاپن یک نامه مفصلی به ما نوشت و درخواست کرد که این مسئله مشکل بزرگ جهانی است که نفوذ جمهوری اسلامی فقط می‌تواند این مسئله را اصلاح بکند و شفاعت شما می‌تواند این مسئله را به هم بزند.

*نامه به نخست وزیر ژاپن

من یک جوابی به آقای ناکازونه نخست‌وزیر ژاپن دادم که آن موقع جواب را اعلام نکردیم حالا این جواب را می‌خوانم قطعه تاریخی جالبی است و دنباله‌های جالبی دارد من به نخست‌وزیر ژاپن نوشتم :

«در مورد مسئله گروگان‌های خارجی در لبنان متأسفانه برای ما ابهامات زیادی وجود دارد که امیدواریم در سایه تلاش‌های شما رفع شود. ما نمی‌دانیم ادعای وجود گروگان آمریکایی در لبنان تا چه حد صحت دارد. در صورت صحت ادعا نمی‌دانیم عامل آن کیست و احتمال اینکه عوامل آمریکا و اسرائیل برای اهداف خاص ماجراجویانه خود دست به این کار زده باشند وجود دارد.

ما اصلاً مطمئن نیستیم که آمریکا خواهان آرامش در منطقه باشد و ممکن است برای ایجاد بهانه، دخالت و سرکوب مردم چنین حوادثی را به وجود آورده باشد و بر فرض اینکه گروگان‌گیری واقعاً توسط مخالفان آمریکا واقع شده باشد مطمئن نیستیم که آمریکا خواهان حل آن باشد.

ناکازونه نخست وزیر ژاپن در کنار ریگان و مارگارت تاچر

 بهتر است ازاین‌جهت، این وضع بماند و وسیله اجرای اهداف دخالت در امور دیگران و استفاده برای اهداف داخل آمریکا باشد، حرکت آمریکا بعد از حل مسئله هواپیمای ربوده شده TWA این سوءظن‌ها را تأیید می‌کند.

مسئولان سوریه به ما گفتند آمریکا تعهد داده که پس از حل مسئله هواپیما در لبنان، زندانیان لبنانی که برخلاف مقررات جهانی در اسرائیل زندانی هستند آزاد کند و می‌بینید که به وعده خود عمل نمی‌کند.

به نظر می‌رسد آمریکا با این خلف وعده می‌خواهد مردم منطقه را عصبانی و به این گونه اعمال تحریک کند. اگر سیاست آمریکا این باشد احتمال بی‌اعتبار شدن شما و ما در نظر مردم مظلوم لبنان در جریان تلاش جدید جدی است.

 به نظر اینجانب برای اثبات جدی بودن مسئله گروگان‌ها و جدی بودن آمریکا در راه نجات آنها آمریکا باید به وعده قبلی خود عمل کند که زندانیان لبنانی در اسرائیل را آزاد نماید.

قابل پیش‌بینی است که اگر زندانیان لبنان در اسرائیل بمانند حتی در صورت آزادی گروگان‌های ادعایی آمریکا این گونه حوادث با شکل بدتری به وقوع بپیوندد. از مسئولان هوشمند ژاپن انتظار دارد به این تذکرات دوستانه توجه نمایند و فریب ریاکاران را نخورند که تلاش‌ها بی‌نتیجه یا بدنتیجه نباشد.»

*آمریکایی‌های التماس می‌کردند ما را در لبنان کمک کنید

این نامه را ما فرستادیم. بعد از مدتی حالا استیصال آمریکا را ببینید. بعد از قضیه هواپیمای TWA از ده‌ها کانال اینها شروع به التماس از ما کردند که شما به ما در لبنان کمک کنید.

از طریق کشورهای همسایه، از طریق ژاپن، از طریق سفارتخانه‌های متعدد ما در سراسر دنیا، از طریق کسانی که در سازمان ملل هستند، از طریق دلال‌های اسلحه‌ای که معمولا از طریق آنها بعضی اسلحه‌های مورد نیاز خودمان را تهیه می‌کنیم و آمریکایی‌ها می‌فهمند اینها با ایران مراوده دارند از هر طریقی دست به این التماس‌ها زدند.

بعد از جواب نامه من، آقای فوجیو به ایران آمد البته باز هم واسطه بود که آقایان به یاد دارند در یک ملاقاتی در همین محل مجلس ایشان باز این مسئله را یادآوری کرد و گفت: جواب نامه شما این است، آمریکایی‌ها گروگان دارند، جدی هم هستند و می‌خواهند گروگان‌هایشان را آزاد کنند و حاضرند که از خود حسن نیت نشان بدهند. من همان موقع چون آمریکا از کانال‌های دیگر هم باز وارد شده بود که داستان خاصی دارد آن را به آقای فوجیو گفتم  امروز نگاه کردم دیدم در مذاکرات ما در مجلس شورای اسلامی این نکته وجود دارد و به ایشان گفتم که چون آنها می‌گویند حسن نیت دارند درست نمی‌ گویند، دلیل آن در فرودگاه مهرآباد ما الان وجود دارد در این مورد جواب می‌دهم.

آن موقع هم طی نامه‌ای به آقای ناکازونه نوشتم که من تردید دارم آمریکایی‌ها راست بگویند و صادق باشند که اولا گروگان‌ها دست عوامل خود آمریکا هستند یا در دست مردم و ثانیا نمی‌دانیم که آمریکا می‌خواهد آنها آزاد شوند یا می‌خواهد آنها را وسیله سیاسی قرار دهد.

گفتم اگر ما بفهمیم که آمریکا صادق است ممکن است برای کمک به حل قضیه وارد عمل شویم. بیشتر اعتقاد ما این است که آمریکایی‌ها از این طریق دارند کلاه‌گذاری می‌کنند و دنیا را فریب می‌دهند. شما همین حرف‌ها را بگویید خودشان می‌فهمند. همین الان آثار فریب‌کاری آنها در فرودگاه مهرآباد هست به هر حال اگر بفهمیم که آنها صادقند به خاطر مسائل انسانی کمک خواهیم کرد.

بعضی نماینده‌ها که در آن جلسه بودند و وزارت خارجه از ما پرسید این کیست که من به آنها توضیح دادم که فعلا نمی‌گویم این مسئله را ممکن است هنوز مسائل دیگری را دنبال داشته باشد که قضیه فرودگاه را الان نمی‌گویم.

*آمریکا با چه رویی از ما می‌خواهد به آنها کمک کنیم؟

به دنبال آن آقای آبه وزیر خارجه ژاپن باز نامه نوشت که آمریکایی‌ها برای ما تعهد کردند که صادق باشند، از شما خواهش می‌کنیم که به اینها کمک کنید. البته از دریچه انسانی وارد ماجرا می‌شدند و آخرین بار از من خواهش کردند که سفیرشان بیاید و جواب مرا شفاهی بگیرد. آمد من گفتم ببینید اگر آمریکایی‌ها صادق هستند یک خواسته‌هایی خود مردم لبنان دارند اما تا به حال فهمیدیم که گروگان هست، یک قدم جلو رفتیم و فهمیدیم گروگان در لبنان هست تا به حال واقعا نمی‌دانستیم واقعا هست اما خواسته‌های آنها اعلام شده، آنها زندانی‌هایی دارند در سراسر دنیا، آنجایی که زندانی دارند باید آزاد شوند و اما خود ما که از ما می‌خواهید که شفاعت بکنیم آمریکایی با چه رویی از ما می‌خواهد شفاعت بکند؟

آمریکا چه حقی دارد که از ما چنین مطالبه‌ای را بکند؟ او غیر از خصومت و دشمنی و فتنه و توطئه علیه ما چه کرده است الان اقمار آمریکا در منطقه دارند با ما چه می‌کنند، این پول‌ها را چه کسی به عراق می‌دهد، این بندرها را چه کسی به عراق می‌دهد، این تهدیدهای سیاسی را چه کسی می‌کند، این رادیوهایی که در اختیار عراق است مال چه کسی است؟ اینها را گفتیم و مهم‌تر از این من گفتم که آمریکایی‌ها اموال ما را در همین شرایط جنگی، آنهایی که ما هفت سال پیش پولش را دادیم و در انبارهایشان نگهداشتند و ما امروز نیاز داریم و داریم اینها را از اطراف دنیا از بازار سیاه می‌خریم، آمریکا اگر راست می‌‌گوید و شیطنت ندارد بیاید این اموالی که ما آنجا داریم اموال ما را آزاد کند و بگذارد به ایران بیاید و به آقای سفیر ژاپن گفتم این آخرین مذاکره شما با ماست اگر آمریکایی‌ها آمادگی ندارند این کار را انجام بدهند بدانید که دروغ می‌گویند اگر راست می‌گویند موقعی شما برای شفاعت ما بیایید با من حرف بزنید که آن چیزهایی که ما در آمریکا داریم آنها وارد ایران بشود.

ایشان گفت شما چه دارید گفتم شما از آمریکایی‌ها بپرسید اگر آنها آمادگی دارند که اموال ما را پس بدهند که باید طبق قانون و طبق قراردادی که در بیانیه الجزایر با آنها داریم اینها را باید پس بدهند، اگر آمادگی دارند بعد بیایید با ما حرف بزنید. سفیر ژاپن رفت و اینجا به بن‌بست خورد.

 در این ماجرا کانال‌های دیگر فعال بودند. حالا آن قسمت  جامع صحبت من که شنیدنی است اینجاست که استیصال آمریکا را ببینید و آنهایی که فکر می‌کنند که آمریکایی‌ها سبک سیاست عاقلانه و مدبرانه‌ای دارد و در کاخ سفید یک گروهی از کارشناسان خبره دنیا نشسته‌اند و دارند طراحی می‌ کنند و کلاه سر دنیا می‌گذارند ببینید اینها چه مردمی هستند و چطور دارند انفعالی با قضایا برخوردی می‌کنند و چه استیصالی امروز دامن آنها را گرفته است.  این ارزیابی که الان عرض می‌ کنم که متکی به ده‌ها گونه از این تجربه است منتهی من الان یکی از آنها را خدمت شما عرض می‌کنم که در این مقطع احساس کردم در امروز است که برادران دانش‌آموز و دانشجوی‌مان جلو مجلس آمدند مناسب‌ترین وقت است که اینجا مطرح بشود.

* پنجه در پنجه آمریکا انداختن خیلی سخت نیست

کانال‌های غیر ژاپن هم تقریبا تیرشان به سنگ خورد و هر یکی آمدند چیزی شبیه این از ما شنیدند و بعد نتیجه‌ای نگرفتند. کانال‌های دلال‌های اسلحه که از طریق مأموران خرید سلاح ما که با اینجا کار داشتند و این حرف‌ها را به ما منتقل می‌کردند، یک کلاه بسیار گشادی به سر آمریکایی‌ها گذاشتند و آنچنان آمریکایی‌ها را رنگ کردند که البته آنها به حساب خودشان می‌خواستند خدمت کنند، اما آمریکا آنچنان رنگ شد که در تاریخ آمریکا این داستانی که من حالا برای شما می‌گویم قاعدتاً بی‌سابقه است و شنیدن آن برای همه دنیا جالب است. برای آمریکایی‌ها جالب است برای بازار مشترکی‌ها جالب است، برای ملت ما خیلی جالب است.

برای دنیای سوم نیز بسیار جالب است و جالب‌تر برای سوریه است که امروز مورد تهاجم رسمی آمریکا و انگلیس قرار گرفته و با شنیدن این داستانی که ما حالا عرض می‌کنیم باید بفهمد که پنجه در پنجه آمریکا انداختن خیلی سخت نیست و آمریکا آن غول وحشتناکی که چهره‌اش را وحشتناک نشان داده نیست و می‌شود با آمریکا مبارزه کرد و او را به زمین زد و ذلیل کرد و می‌شود به این صورتی که ما او را بیرون آوردیم، بیرون آورد که حالا عرض می‌کنم.

*افشاگری ماجرای مک فارلین برای نخستین بار

یکی از هواپیماهایی که برای ما اسلحه می‌آورد از یکی از کشورهای اروپایی اجازه عبور گرفت که وارد شود و اسلحه‌اش را در فرودگاه مهرآباد پیاده کند که البته اسلحه آن قطعات بعضی از نیازهای پیچیده ما بود و کسانی که به عنوان خدمه هواپیما اجازه ورود گرفته بودند پنج نفر بودند که همراه هواپیما، خلبان و کمک‌خلبان و همین‌هایی که معمولا در هواپیما هستند. اسامی ایرلندی هم به ما داده بودند. وقتی که هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شد به ما اطلاع دادند که این آقایانی که از هواپیما پیاده شدند می‌گویند ما آمریکایی هستیم و برای مسئولان کشور شما از آقای ریگان و مسئولان آمریکا پیام آورده‌ایم.

ما فوری با دوستان خودمان جلسه تشکیل دادیم و گفتیم این آقایان را در فرودگاه توقیف کنید تا ببینیم مسئله اینها چیست. هواپیماهایشان را به پایگاه شکاری منتقل کردیم و آنها را هم نگه داشتیم. سه ساعت و نیم در فرودگاه معطل شدند تا ما توانستیم تصمیم بگیریم و خدمت امام این مسئله را عرض کردیم، امام فرمودند که با اینها صحبت نشود، پیامشان را هم نگیرید و ببینید که اینها چه می‌گویند و برای چه کاری به ایران آمده‌اند.

آنها را به هتل منتقل کردیم و در هتل گفتند که ‌(آنها ادعا کردند ما هنوز برایمان روشن نیست که همینطور باشد، مک فارلین و یکی دو نفر دیگر هم از مشاوران آقای ریگان هستند، آن موقع مشاور مخصوص ریگان بودند) پیام آوردند برای مقامات ایران و هدیه‌ای را آقای ریگان برای مسئولان کشور شما فرستاده‌اند.

*کیک اهدایی ریگان را بچه‌ها در فرودگاه خوردند

هدیه برای هر یک از ما یک قبضه اسلحه کمری و پیام هم در ملاقات حضوری به شما می‌گوئیم و یک عدد کیک صلیبی شکل آوردند که این کلید فتح روابط است. این را ما دیگر نمی‌دانستیم این هم جزو رموز است.

بچه‌ها که خیلی گرسنه بودند در فرودگاه و در هتل و اینجاها معطل شده بودند کیک آ‌نها را گرفته بودند و خورده بودند و دیگر چیزی نماند که به دست ما برسد.

ما گفتیم که در آمریکا اسلحه‌های بالاتر از اینها داریم. ما آنجا آرتون، فینیکس، هاگ و غیره داریم، شما کلت برای ما می‌فرستید ما اصلا کسی را قبول نمی‌کنیم و حرفی هم با کسی نداریم. پیام کسی را هم قبول نمی‌کنیم شما باید جواب بدهید که چطور قاچاقی وارد ایران شدید.

پاسپورت‌های آنها را گرفتیم، حالا رونوشت پاسپورت‌ها را هم داریم. عکس درست است، یعنی قیافه به قیافه مک فارلین می‌آید که همان باشد البته ما هنوز مطمئن نیستیم که صددرصد آنها باشند، چون کسی درست با اینها صحبت نکرده که بفهمد اینها واقعا همان ها هستند یا نه، کسانی که با اینها طرف بودند، همان‌هایی بودند که مأموران امنیتی ما در آن منطقه هستند و یکی از کسانی که در خرید اسلحه با آن دلال‌ها بود و آن دلال هم همراهشان بود.

ما یکی از دوستان واردمان را که زبان هم خوب می‌دانست منتهی در مقامات مسئول نیست و اهل فهم هم هست وارد جمع اینها کردیم وقتی که حرف می‌زنند حرف‌هایشان را بفهمد. خلاصه هدف اینها در اصل این بود که بیایند به تعبیر خودشان آن یخ‌های سردی که بین ایران و آمریکا درست شده، این دریای یخ و این اقیانوس منجمد را ذوب کنند، هدف بعدی ما را در لبنان بسیج کنند و هدفشان ایجاد روابط حسنه و آن منظره طلایی که آنها درنظرشان بود و خواهش و التماس و پیغام که یکی از مسئولان کشور ما بپذیرد و چون پیام آقای رئیس جمهور هست، آقای رئیس‌جمهور شما بپذیرند گفتیم نه ایشان ملاقات نمی‌کنند، گفتند پس رئیس مجلس بپذیرند گفتیم ایشان هم ملاقات نمی‌کنند. گفتند پس نخست‌وزیر بپذیرند، گفتیم ایشان هم ملاقات نمی‌کنند.

*مک فارلین گفت شما چقدر دیوانه هستید!

آقای مک‌فارلین ادعایی عصبانی شده بود و گفته بود شماها چقدر دیوانه هستید، شانس در خانه شما آمده و مشکلات شما را آمدیم حل بکنیم، فضای شما در تصرف هواپیماهای عراقی است و چه و چه. ما آمدیم این مشکلات شما را حل کنیم، شما اینجوری با ما رفتار می‌کنید. ایشان گفته بود من اگر روسیه رفته بودم (این جمله را دنیا گوش کند و آمریکایی‌ها هم گوش بدهند، روس‌ها هم گوش کنند) گفته بود اگر من به روسیه رفته بودم که آنجا پوست بخرم چون پوست روسیه مشهور است، اگر رفته بودم روسیه پوست بخرم گورباچف روزی سه بار با من ملاقات می‌کرد.

شماها کی هستید که نماینده مخصوص رئیس جمهور آمریکا آمده یک حرف بزند. ما گفتیم کبوتر با کبوتر باز با باز، بروید همانجا، اینجا جای این حرف‌ها نیست، ما با آمریکا قهر هستیم، ما با شما در جنگ هستیم شما آتش‌افروز این جنگ هستید، شما مسئول این همه مسائل کشور ما هستید چطور می‌توانیم با شما ملاقات کرده و با شما حرف بزنیم؟

*ایران رفتار برژنسکی با دولت موقت در الجزایر را فراموش نکرده بود

مگر ما یادمان رفته بود که برژنسکی با دولت موقت ما در الجزایر ملاقات کرد و دولت موقت را آب برد و شما حالا آمدید در خانه ما و در کشور ما می‌خواهید با ما ملاقات کنید، مگر ملت ما خام است.

پنج روز اینها اینجا به صورت توقیف در هتل ماندند و وحشت اینها را گرفته بود و بعد هم به ما اطلاع دادند که نیروهای واکنش سریع امریکا به حال آماده باش در آمده‌اند البته ما این را هم نمی‌دانیم که راست می‌گویند یا نه بالاخره بعد از 5 روز آنها را مرخص کردیم، عصبانی بودند، هواپیماهایشان را هم به آنها دادیم تا آن موقع هواپیماهایشان را هم نمی‌دیدند. وسیله‌ای در هواپیماهایشان داشتند که با تلفن عمومی نمی‌خواستند صحبت بکنند و ما گفتیم نمی‌شود از آن وسیله استفاده کنید گاهی هم تماس می‌گرفتند البته با تلفن‌هایی که تحت نظر ما بود و یک وقت به فکر انکار این حرف هم نیفتند چون همین صدای تاریخی است که در آن یک جمله جالبی مطرح شده است.

به این صورت آمریکایی‌ها چه خطری را استقبال کردند که بعد ما تحقیق کردیم گفتیم آقا شما با چه جراتی با پاسپورت عوضی به اینجا می‌آیید. شما الان به طور غیرقانونی در کشور ما هستید. ما اگر شما را الان به عنوان جاسوس بخواهیم بازداشت بکنیم و به دنیا اعلام بکنیم اینها به کشور ما آمدند چه می‌شود؟ گفتند که دلال‌ها به ما گفته‌اند که شما بیایید ایران از شما استقبال می‌شود. فهمیدیم اینها حسابی آمریکایی‌ها را رنگ کرده‌اند و واقعا هم شاید عقیده داشتند، البته این دلال الان فراری است، از فراریانی است که در خارج است و گاهی هم به خریدهای ما کمک می‌کند و گاهی اینجا می‌آید حالا آمریکایی‌ها بعد از آن چه کار به سرش بیاورند نمی‌دانیم.

*متنی که ریگان در ابتدای انجیل نوشت

در یکی از همین پیغام‌هایی که اینها می‌دادند و ما می‌گفتیم ما شما را قبول نداریم، آقای ریگان یک انجیل را برداشتند یکی از آیات انجیل که در آن نوشتند مضمونش این است که ادیان خدا با هم هستند و همه ادیان دنیا یکی هستند، این را با خط خودش پشت انجیل نوشته و امضا کرده برای اعتماد ما، این را برای ما فرستاده است.

انجیل ارسالی ریگان

خوب ما آن انجیل را نمی‌خواستیم، اما فتوکپی آن را داریم که یک روزی پخش می‌کنیم.

این آمریکاست، غول بزرگ دنیاست، این ابرقدرتی است که این غربزده‌ها و امثال آنها خیال می‌کنند این قدرت جهانی اگر تکان بخورد چه می‌شود و خیال می‌کنند دنیا روی انگشت او دارد می‌چرخد. با همین خیال‌های خام و فکرهای بزدلانه‌ای با این مسائل برخورد می‌کنند. سوریه راه را انتخاب کند که البته کرده است. لبنانی‌ها راه ما را انتخاب کرده‌اند، اینها (آمریکایی‌ها) در لبنان چکار توانستند بکنند. خوب تمام لبنان به اندازه یک شهر و یک استان کوچک ماست. آمریکا با اینکه آنجا فالانژها را دارد، اسرائیل را دارد و این همه نیرو در لبنان دارد چه می‌تواند بکند که به ما متوسل شده، این مسأله حاد کشورش را حل بکنیم. فرانسه در لبنان چه می‌تواند بکند، فرانسه به زانو درآمده است.

آقای هاشمی سپس اظهار داشت: جمهوری اسلامی چون روی پای خودش ایستاده است و چون به خدا اتکا کرده اینقدر قدرت دارد که آنها می‌آیند التماس و خواهش می‌کنند بی‌اجازه وارد کشور می‌شوند که شفقت ما را جذب کنند و به عنوان میهمانی که بر مسلمان وارد شده‌ و انجیل امضا شده برای ما می‌‌آورند که ملاقات بکنند ما با کسی که آثار جنایتش اینجا و آنجا به چشم می‌خورد ملاقات نمی‌کنیم و حرفمان را هم از طریق رسانه‌های عمومی به شما زدیم و باز هم می‌زنیم.

ما تا یک مقطعی نمی‌دانستیم که در لبنان گروگان‌گیری واقعیت دارد. اینها ما را به تروریست متهم نکنند. وقتی که فهمیدیم که آنجا گروگانگیری هست و بعضی از اینها هم مربوط به نیروهای اسلامی هست، نیروهای اسلامی هست، نیروهای اسلامی هم بعضیشان از ما حرف شنوی دارند مام همین حالا هم به ملت آمریکا می‌گوییم از همین جا به ملت فرانسه می‌گوییم به دولت‌ها نمی‌گوییم به ملت‌ها می‌گوییم که جمهوری اسلامی به عنوان یک وظیفه انسانی در صورتی که دولت‌های شما عملا ثابت بکنند که خیانت به ما نمی‌کنند و علنا ثابت بکنند که خیانت به ما نمی‌کنند و علنا ثابت بکنند که با قلدری اموال ما را مصادره نمی‌کنند، آمریکا اموال ما را توقیف نمی‌کند و فرانسه پول ما را بی‌جهت در بانک‌هایش نگه نمی‌دارد، اگر اینها این را ثابت بکنند جمهوری اسلامی هم به عنوان وظیفه اسلامی هم به عنوان یک وظیفه انسانی حاضر است نظرش را به دوستانش در لبنان بگوید، نظر ما را هم دوستان ما می‌دانند نظر ما این است خواسته‌های مسلمانان مظلوم لبنان باید داده بشود، آنهایی  که زندانی اینها هستند، خوب شما یک طرف هستید اینها هم یک طرف هستند بنابراین اگر خواسته‌های آنها داده بشود و از ما که ادعای این را دارید که نمی‌خواهید با ما خصومت بکنید اینرا ثابت بکنید، ثابت کنید که با ما خصومت ندارید و اگر هم خصمت دارید اعمال خصومت نمی‌کنید، اگر اینرا ثابت کردید ما به عنوان یک حرکت انسانی مثل هواپمیای TWA نظرمان را به دوستانمان در لبنان و  جاهای دیگر می‌گوییم که آنها اگر از ما حرف شنوی داشته باشند این بدبختی‌هایی که الان اسیر هستند و مثل اینکه بعضی از آنها را حالا خودشان رفتند وآزاد کردند، شاید چیزی از شما گرفتند و آنها را آزاد کردند، آزاد خواهند کرند اما شرط آن این است که شما هم دست از شیطنت بردارید.

ما اختلافات داخلی شما را که نمی‌توانیم تحمل بکنیم، دردرون شما اختلاف است. یک جناح فرانسه می‌ترسد برای نجات مردمش در لبنان وارد عمل بشود. آمریکا هم همینطور است. این جناح از آن جناح می‌ترسد. اگر واقعاً شما صادقانه می‌خواهید گروگان‌هایتان را آزاد کنید که البته می‌خواهید و خودتان می‌توانید پس این کار را بکنید ما هم خوشحال می‌شویم که چند نفر بی‌خود گرفتار نباشند. اگر از ما شفاعت می‌خواهید، ما الان با شما دشمن هستیم، شما هم با ما دشمن هستید، اگر می‌خواهید ما شفاعت بکنیم ما راه را بازگذاشتیم شما اثبات کنید که خصومت به این معنا با ما ندارید اینکه شما قلدری کنید و اموال ما را در آمریکا و یا فرانسه بگیرید و ندهید و فرانسه این همه اسلحه در حلقوم صدام بریزد و باز هم بگوید که ایران بیاید این مشکل ما را حل کند این دیگر انصاف نیست.

جمهوری اسلامی حرف اولش این است که ما مستقل هستیم. آزادیم و ضدامپریالیسم و ضداستکبار و ضدتجاوز و سلطه‌طلبی هستیم. ما مسلمان هستیم و حامی مظلومان هستیم. اگر از ما می‌خواهید که ما مردم لبنان را که از حقشان دفاع می‌کنند محکوم کنیم، محکوم نمی‌کنیم،‌ولی اگر از ما می‌خواهید در صورتی که شما هم مثل دیگران کاری به کار ما نداشته باشید کمک شما می‌کنیم اگر دوستان لبنان ما از ما بپذیرند ما کمک می‌کنیم. البته دوستان ما در لبنان هم آزادند و ما حقی به گردن آنها نداریم که از آنها چیزی بخواهیم آنها هم تعهدی در مقابل ما ندارند که با دستور ما کاری را انجام بدهند و مسأله، مسأله خودشان است. ما را هم به عنوان دوست حامی خودشان قبول دارند و در مواردی هم به حرف ما گوش می‌کنند.

انتهای پیام/

منبع: فارس

ارسال نظر

آخرین اخبار