مدل های نامناسب زیست در شبکه های اجتماعی
جولان بی هویتی و بی دانشی در فضای مجازی/ لزوم بازنگری در اندیشه کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی
در این عصر وادادگی، بی دانش ها بدجور سینه سپر کرده و در عالمی متوهمانه جولان می دهند و هنگامی که به این فرزندان عصر اینترنت می نگری حیران می مانی که جهان به کدام سو چرخیده که چنین نگاه ها غریبه شده از درک واقعیات و همه خمیده شده اند اندر خم فضایی قلابی!
به گزارش گلستان24، سرها در گریبان است. اما نه در گریبان اندوه و جاماندگی در عصر سفر به سفینه های کاوشگری! گریبان های امروز سر در صفحات مجازی دارند و جهانی که گاه فرسنگ ها میانش با عالم واقعیت دورماندگی است و فاصله ها. و همین فاصله ها است که آدم هایی فاصله مند می سازد؛ در انجماد روزهایی که خبر از بدشومی وهمناکی می دهد. جایی که آدم ها دیگر فرصتی برای ارتباطی انسانی از نوع حقیقی نمی یابند و حتی مجالی برای پاسخ به سلامی که از نگاهی نقش بسته در منظرشان منتظر مانده است.
وامانده های امروز، نسل جوان اما بی هویتی هستند که به دنبال فضایی جهت جلب توجه و مسیری راحت الحلقوم برای دریافت اطلاعات بوده و دکان مجازی را بدین لحاظ به شکلی دو نبش بنا کرده اند! در این عصر وادادگی، بی دانش ها بدجور سینه سپر کرده و در عالمی متوهمانه جولان می دهند و هنگامی که به این فرزندان عصر اینترنت می نگری حیران می مانی که جهان به کدام سو چرخیده که چنین نگاه ها غریبه شده از درک واقعیات و همه خمیده شده اند اندر خم فضایی قلابی!
با گشت و گذاری در فضای مجازی و بررسی اتفاقات رخ داده در بیرون این درب خیال، می توان قضاوت کرد که آیا اطلاعات منعکس در انواع گروه ها و کانال های تلگرامی و صفحات اینستاگرام و دیگر راهروهای مجازی چقدر دور مانده است از حقیقت! و از طرفداران این مُدل زیست پرسش داشت که آیا با توجه به سهولت دخل و تصرف در منابع خبری و تولید اطلاعاتی کاملا ساختگی توسط اذهان پریشان احوال چگونه می توان به این محفظه پُر طرفدار همچنان دلخوش بود و حتی خرسند از این که این جهان ساختگی موجب دسترسی به اطلاعاتی فوری می شود و قطار رسانه های دیگر را به هیچ عنوان یارای رقابت با قطار سریع السیر شبکه های مجازی نخواهد بود!
حقیقت دارد که پدیدار شدن ابزار و ادوات تکنولوژیک راهی برای افزونی منابع اطلاعاتی بوده و تکنولوژی موجب دسترسی نزدیک تر به شاهراه های ارتباطی شده است اما باید عنوان کرد که گرایش های بی حد و مرز و جنون زده برخی کاربران ایرانی در فضای مجازی نه تنها تسهیل بخش زندگی مردمان ما نبوده بلکه تهدیدی برای جهان زیست آن ها شده است. در واقع فرشته تکنولوژی نه تنها در مسیر تکنولوژیک برای کاربران ایرانی بال هایی تازه برای پرواز نساخته بلکه با چنین رویکرد مسمومی موجب پرپر شدن هر نوع گام پروازی شده است چنان که ادبیاتی مسموم، تفکراتی خام و اطلاعاتی ناقص الخلقه در جهان شبکه های اجتماعی مانند قارچ سر بر می آورد که توهم حقیقی بودن داشته و حتی ادعای تحت تاثیر قرار دادن اتفاقات جهان واقعی را دارند. شاید برخی دلخوش به همین نقاب های خیالین و دروغینی باشند که حسرتش را در واقعیت خورده و حال نمایشی از آن را به صحنه مجازی آورده اند! از این رو غرق شدن در جهان تخیل مجازی، کاربران را تبدیل به موجوداتی بی هویت و تنبل و بی بهره از دانش کرده که یارای حضور در جهان واقعی را دیگر ندارند!
در جدال میان فضای مجازی و حقیقی با وجود اذعان داشتن به بُرد رسانه ای شبکه های اجتماعی به دلیل گستردگی حجمش نسبت به رسانه های واقعی و حتی نگره های حقیقی باید این مساله را همچون خطری مهلک قلمداد کرد؛ هنگامی که هیولای توخالی و تفکراتی تهی به شهر آرزوهامان که قرار بود با یکدیگر در واقعیت بسازیم، این گونه هجوم آورده و حتی تهدید به این دارد که می تواند با انواع حربه های تکنولوژیک ماهیتی جدید از ما ساخته و برایمان پرونده ای جعلی با عکس و هویتی دروغین تهیه کند. انگار برخی ها اصل ماجرا را کاملا به کناری نهاده و نمی دانند که شبکه های اجتماعی جهت کمک به انسان امروز با خواسته های بسیارش سربرآورده اند نه این که در تصوری معکوس این جهان واقع و آدم هایش باشد که به برده فضای مجازی تبدیل شوند!
البته نباید نقش شبکه های اجتماعی را در رازگشایی بسیاری از اتفاقات ناگشوده در جهان واقعی نادیده انگاشت و شکستن پرتره های دروغین از سیاستمدارانی را که در کنار تریبون های سخنرانی، عکس های هواخواهی می گیرند را جزو غنایم شبکه های اجتماعی لحاظ نکرد اما جدا از کارکردهای مناسبی که این فضا داشته و اصلا بر این اساس شکل و قالب گرفته است، باید نسبت به آلودگی هایی که امروزه با انواع اطلاعات ناقص، خبر پراکنی ها و شایعات غیراخلاقی و رد و بدل شدن روابطی مسموم در فضای مجازی رخ می دهد، هشدار داد. چرا که اگر کارکرد درست اطلاع رسانی در فضای مجازی را در کنار ناهنجاری های این شبکه قرار دهیم به طور حتم سویه بی اخلاقی ها بسیار سنگین تر از بهره مندی ها در کفه ارزیابی است. باید دانست که تصویر امروز شبکه های اجتماعی و درگیر ساختن مردم از واقعیات زندگی به فضایی جعلی تهدیدی جدی قلمداد می شود و نظارتی مدون از سوی مسئولان و بازنگری در نگره مخاطبان را می طلبد.
منبع: سراج24
ارسال نظر