رد پای زمینخواری در تلهکابین ناهارخوران/ مخالف فلسفه پروژهام
عضو کمیسیون مناطق حفاظتشده اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) بابیان اینکه رد پای زمینخواری و تصرف عرصههای ملی در تلهکابین ناهار خوران دیده میشود، گفت: با فلسفه این طرح مخالفم.
۱۰ سال پیش بود که وعده احداث تلهکابین در گرگان مطرح شد و در یک دهه گذشته با اماواگرها، موافقت و مخالفت کلنگ زنیها و تغییر چندباره محل اجرا رو به رو شد اما هیچیک نتوانست این پروژه را وارد مرحله اجرایی کند.
به گزارش گلستان24، شهریورماه امسال پایگاه اطلاعرسانی شهرداری گرگان از موافقت سازمان جنگلها و آغاز عملیات اجرایی تلهکابین گرگان در ناهار خوران خبر داد. خبری که با مخالفتهای کارشناسان و متخصصان حوزه محیطزیست، گردشگری و منابع طبیعی همراه بود.
مخالفتهای گسترده با اجرای این طرح بهانهای شد تا با مزدک دربیکی دکترای محیطزیست و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی و همچنین عضو کمیسیون مناطق حفاظتشده اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) سوئیس که عضویت در شورای پژوهش و فناوری اداره کل حفاظت محیطزیست و عضو هیئت تحریریه نشریه علمی بینالمللی (مجله توسعه پایدار) کانادا را در کارنامه علمی و پژوهشی خود دارد به گفتگو بنشینیم.
مخالفت صریح با فلسفه اجرای تلهکابین در ناهار خوران و دلایل آن محور اصلی این گفتگوی بیپرده بود.
*به نظر میرسد شما جزو مخالفان اصلی اجرای تلهکابین ناهار خوران هستید و گویا قرار بود این مخالفت صریح را به گوش آیتالله نور مفیدی، نماینده ولیفقیه در استان و امامجمعه گرگان هم برسانید، درحالیکه موافقان اجرای این پروژه معتقدند در بازبینی طرح و مکانیابی جدید به تعداد انگشتان دست هم درخت قطع نمیشود.
بحث بر سر تعداد درختانی که با اجرای این طرح قطع میشود نیست، من بهعنوان یک کارشناس با فلسفه پروژه و اجرای آن در ناهار خوران مخالفم و عدهای آگاهانه در حال پاک کردن صورتمسئله و پایین آوردن انتظارات مردم هستند که به قطع کمتر درختان رضایت دهند.
مثال روشن این ماجرا این است که شما از من بپرسید من روزی یک نخ سیگار بکشم یا یک پاکت؟ اما اصل ماجرا این است که من به دلایل کاملاً علمی و روشن به شما میگویم اساساً نباید سیگار بکشید.
* دلیل این مخالفت صریح؟
ناهار خوران معروفترین نماد و سمبل طبیعی گرگان است که انتخاب آن برای اجرای تلهکابین دارای چند اشتباه استراتژیک است.
النگدره و ناهار خوران مناطق جنگلی هستند که هدفمندانه، هوشمندانه و تجاوزگرانه در طرح جامع شهری به بافت شهری ملحق شده و در حالت خوشبینانه دو مهندس فضای سبز مدیریت پارکهای طبیعی شهر گرگان را بر عهدهدارند درحالیکه مدیریت این مناطق جنگلی باید با منابع طبیعی و کارشناسان جنگلکاری میبود. دقیقاً مثلاینکه مهندس محیطزیست بشود ناظر ساختمان. به اعتقاد من زمانی که طرح جامع شهر گرگان بسته شد، بدون نظرات کارشناسی منابع طبیعی و محیطزیست و هم بدون مطالعه پای آن را امضاء کردند. حالا هم ما بالای سر ناهار خوران غده سرطانی زیارت راداریم که هرلحظه خطر بروز سیل گرگان را تهدید میکند.
از این موارد هم بگذریم در شرایط فعلی در آخر هفته و در ایام عید و تابستان ناهار خوران دارای بار ترافیکی سنگین است و ادارات، نمایشگاههای مختلف، مراکز خرید و ... گرگان به سمت ناهار خوران سوق دادهشدهاند و به عبارت تمام تفریح مردم شده ناهار خوران. حالا باید دید در طرح فنی تلهکابین تعداد بازدیدکنندگان آن سالانه چند نفر در نظر گرفتهشده است.
*شما با سرعت جلو رفتید. بهتر است یک گام به عقب برگردیم. نخست راجع به این موضوع صحبت کنیم که چرا اساساً ناهار خوران برای اجرای تلهکابین مناسب نیست و بعد به سراغ مسائل تخصصیتر آن برویم.
اشکالی وجود ندارد. بهعنوان یک شهروند و یا گردشگر به اجرای طرح تلهکابین ناهار خوران نگاه میکنم. انتظارم این است که چشمانداز متفاوتی بین مبدأ و مقصد وجود داشته باشد. تلهکابین نمکآبرود خوب جواب داد چون فاصله کوه و دریا کم است اما تلهکابین ناهار خوران چه چشمانداز جذابی برای من خواهد داشت. مخاطب این تلهکابین چه کسی است؟ برای من بهعنوان یک شهروند گرگانی با محاسبه قیمت تمامشده ارائه خدمات چند بار جذابیت دارد؟ آیا گردشگر عبوری که در مسیر ناهار خوران چادر میزند و حاضر نیست هزینه یکشب استراحت در هتل را پرداخت کند، مخاطب این پروژه است؟! همینالان مسیر دسترسی به ناهارخوران، در خیابان ولیعصر با ترافیک سنگین و معضل پارکینگ مواجه است، بار مضاعف ایجادشده با احداث تلهکابین را چه کسی و چگونه قرار است مدیریت کند.اگر عرصههای بالادست دچار حریق شود چگونه قرار است مدیریت شود من واقعاً از آن بیاطلاعم. بهصراحت میگویم تلهکابین یک شو پوپولیستی است
این پروژه حداقل به یک هکتار زمین برای تأسیسات، پارکینگ، نگهبانی و ... نیاز دارد، عرصهای که ایستگاه تلهکابین، دکل و پایههای بتونی و حریم آن اشغال میکند را در نظر بگیرید، تخریب و اشغال سطح زمین برای تلهکابین غیر باور است.
شما تصور کنید تلهکابین احداث شد و شما از مبدأ به مقصد رسیدید و تمایل دارید در یک فضای حداقل ۴۰۰ تا ۵۰۰ متری امکان بیتوته مختصر و صرف یک استکان چای و یا نوشیدنی دیگر فراهم باشد این موضوع هم نیاز به آشپزخانه و فضاسازی اطراف دارد.
*درواقع عرصهای از مناطق جنگلی که تاکنون در دسترس نبوده هم به عرصههای قبلی اضافه میشود.
بله. اصلاً چطور قرار است این موضوع مدیریت شود، الآن در مناطق جنگلی استان آتشسوزی اتفاق میافتد توان ما برای مهار آتش پاسخگو نیست و اگر عرصههای بالادست دچار حریق شود چگونه قرار است مدیریت شود من واقعاً از آن بیاطلاعم. بهصراحت میگویم تلهکابین یک شو پوپولیستی است.
*چرا چنین نظری دارید؟
ناهار خوران در شرایط فعلی همتوان و ظرفیت پذیرش گردشگر را ندارد و حفظ شرایط فعلی ارزشمند و قابلتقدیر است اما حفظ منابع چیزی نیست که بتوانی یک ربان بگذاری و آن را قیچی بزنی و اساس افزایش کیفیت، بهبود وضعیت بهداشت و حفظ منابع چیزی نیست که به خاطر آن مورد تشویق قرار بگیری ازاینرو مدیریت شهری تلاش دارد به سمت پروژههای بزرگ و دهانپرکنی مانند تلهکابین برود و گاهی هم ترجیح میدهند بهجای حفاظت سراغ حراست بروند دقیقاً آنچه بیش از دو دهه است در مورد جزیره آشوراده اتفاق افتاده است.
*همانطور که شما هم اشاره کردید مدتهاست تمام پروژههای گردشگری، سرمایهگذاری، ادارات دولتی و ... به سمت ناهار خوران سوق داده میشود تا جایی که همین امسال هم موضوع احداث تلهکابین و همساخت هتل توسط شهرداری در ناهار خوران مطرحشده است، دلیل آن چیست؟
ناهار خوران دیگر منطقه جنگلی نیست بلکه به یک بلوار شهری تبدیلشده است. درواقع جنگل ناهار خوران به یک نوار و ویترین تبدیلشده است که پشت آن کاملاً خالی است و دیگر توان و ظرفیت پروژههای جدید را ندارد و باید احیاء شود اما باآنکه همه مدیران و مسئولان از آن مطلع هستند و غده سرطانی به نام زیارت را هم در آن مسیر داریم که فقط حکم تخریب ۶۰۰ واحد مسکونی در آن صادرشده است اما همچنان پروژههای مختلف مرکز استان در این مسیر متمرکز میشود به اعتقاد من پای زمینخواری و تصرف عرصههای ملی در میان است.
*به نظر میرسد شما با اجرای پروژههای گردشگری در محور ناهار خوران هم مخالفید؟
وجود زونهای تفرجی در همه دنیا اصل پذیرفتهشده است و حتی در پارکهای ملی مجوز آن داده میشود اما بهشرط آنکه اصول اولیه آن پذیرفته و رعایت شود با توجه به اینکه نه محیطزیست آسیب ببیند و نه تنش اجتماعی به همراه داشته باشد. بر خلاف نظر شما من نهتنها با اجرای پروژههای گردشگری مخالف نیستم بلکه معتقدم پروژههای کوچک و خرد گردشگری مانند بوم گردی میتواند هم به حفظ طبیعت کمک کرده و هم درآمد پایدار به همراه داشته باشد اما چون هدف نهایی عدهای زمینخواری و تصرف منابع ملی است، تلاش میکنند با بهانههایی همچون تلهکابین ورود کنند و همینجاست که زمینخواری آغاز میشود و عرصه و فضای در اختیار مثل قارچ بزرگ و بزرگتر میشود. تلهکابین شاید توجیه نداشته باشد اما وقتی تلهکابین آمد و ترافیک سنگین شد حالا احداث پارکینگ و تحویل عرصههای ملی برای اجرای آن توجیه دارد.
تلهکابین شاید توجیه نداشته باشد اما وقتی تلهکابین آمد و ترافیک سنگین شد حالا احداث پارکینگ و تحویل عرصههای ملی برای اجرای آن توجیه دارد*بهصراحت اعلام کردید با اجرای تلهکابین در ناهار خوران مخالفید، آیا گزینه پیشنهادی هم برای اجرای این طرح در گرگان دارید؟
بازهم تأکید میکنم با فلسفه تلهکابین مخالفم و این بدان معنا نیست که با توسعه مشکلدارم بلکه با مستندات علمی و بحث کارشناسی اثبات میکنم که ناهار خوران ظرفیت تلهکابین ندارد و درعینحال اعتقاددارم اگر قرار است پروژهای اجرا شود باید درست برنامهریزی و مدیریت شود و اساساً بحث بر سر توان و ظرفیت ناهار خوران بر اساس آمایش سرزمینی است. من نمیتوانم گزینه جایگزین انتخاب کنم بلکه باید گروهی کارشناس با متد خاص علمی، مطالعات دقیق مکانیابی و شرح خدمات و ارزیابیشده اعلام نظر کنند که کدام نقطه از استان ظرفیت تلهکابین دارد.
منبع: مهر
ارسال نظر