لحظات طنز جبهه در قاب هنرمندانه یک کتاب/ خمپاره های خنده دار!

به گزارش گلستان24، در هشت سالی که کشور مورد تهاجم خصم دشمنان قرار گرفت رزمندگان و غیورمردان زیادی برای دفاع به پا خواسته و به میدان نبرد رفتند، «جنگ» شاید واژه ای سخت و خشن به نظر بیاید اما نه در مقام «دفاع»؛ بی شک آنانکه برای دفاع از مردم بی گناه، برای دفاع از خاک، مال، ناموس و دین در برابر گلوله سینه سپر می کنند لطیف ترین مخلوقات هستند، لطافتی که گرچه با جنگ نمی خواند اما با سمفونی «دفاع مقدس» کوکِ، کوک است.

جنس عزتمندی، جنس غیرتمداری، جنس استقلال طلبی، وطن دوستی، دینداری و هموطن خواهی بر عیار این دفاع افزود و از سختی این جنگ سخت کم کرد، میدان جنگی با این جنس آدم ها خمپاره هایش نیز چندان ضربه زننده نیستند.

 آنجا با ف فرحزاد می رفتند اما با خ فقط خمپاره تصور نمی کردند! آنجا قشنگ ترین دورهمی ها را داشت چرا که جمعیتی از بهترین ها در آن گرد هم آمده بودند، جبهه آنطور که یادگاران آن روزها می گویند جو دوستانه و شیرینی به همراه داشت، بعضی اوقات در دل بمب و خمپاره خنده های صمیمانه رزمندگان بلند بود، این خاطرات در قاب هنرمندانه هنرمندان برای نسل های جنگ ندیده به نمایش گذاشته می شود.

محسن شاکری، نویسنده جوان و اهل دل استانمان گلستان نیز سعی کرد تا با قلمش صدای خنده های رزمندگان دیروز را به گوش جوانان و نوجوانان امروز برساند، خنده های عزتمندانه ای که پیوند نسل ها را محکم تر می کند.

کتاب «خ مث خنده خ مثل خمپاره» نوشته این جوان گلستانی است که در اجلاسیه 4000 شهید استان نیز از آن رونمایی شد، گفت و گوی زیر بر محتوا، هدف از انتشار و میزان اثرگذاری این کتاب دلالت دارد:

آقای شاکری لطفا از محتوای این کتاب برایمان بگویید.

 این کتاب در واقع مجموعه ای از خاطرات طنز و شیرین رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس است.

هدف شما از پرداختن به چنین موضوعی چه بود؟

مقام معظم رهبری در یکی از فرمایشاتشان اشاره کرده بودند که ما گنجینه ارزشمندی مانند دفاع مقدس داریم که اگر بخواهیم هم نمی توانیم تمام این گنجینه را ثبت کنیم، اما می شود فهرستی از این بهای عظیم را ثبت کرد، پس از شنیدن این فرمایشات بود که به فکر جمع آوری خاطرات و انتشار این کتاب افتادم؛ هدف دیگر نیز آشنایی مخاطبین و هم استانی های عزیز با این بخش از زندگی رزمندگان (فضای شوخ طبعی و شادی آفرین) در جبهه های حق علیه باطل بود که به عقیده بنده نشان از استقامت و صلابت رزمندگان عزیزمان داشته است.

بنظرشما چقدر این کتاب می تواند برای آشنایی نسل جوان و جدید انقلاب با وقایع سالهای جنگ تحمیلی مفید باشد؟ 

اگر به سالهای جنگ تحمیلی نیز نگاهی بیاندازیم می بینیم در آن شرایط هم مردمانی زندگی می کردند که پیش از این تهاجم، زندگی معمولی و کار و تلاش خود را داشتند اما بعد از حمله دشمن از دانش آموز و دانشجو و معلم گرفته تا دکتر و کارگر و کشاورز، همه و همه در صفوف جنگ حاضر شدند و سبک دیگری از زندگی با عنوان سبک زندگی جهادی را به تصویر کشیدند.

نسل روزهای جبهه و جنگ در کنار جهاد، در کنار همه ی سختی ها و ناگواری های مختلف، از کمبودها و تبعیض های جهانی گرفته تا شهادت و از دست دادن بهترین دوستان و اطرافیان، باز هم برای حفظ روحیه و افزایش توان خود، علاوه بر استمداد از خداوند و توسل به ائمه اطهار، از بذله گویی و شوخی و برگزاری برنامه های شاد و متنوع برای روحیه بخشی به خود بهره می گرفتند؛ همه تلاش ما در این کتاب براین اساس است که نسل حاضر را که بخش اول(یعنی جهاد) را ندیده با این مساله(فضای شوخی که اکنون وجود دارد) آشنا شود تا به این ترتیب آن دوران را راحت تر لمس و حس کند تا به تعبیر بهتر، رزمندگان آن روزها، برایشان نامانوس نباشند.

می توانید چند نمونه از برنامه های مفرح در خاطرات رزمندگان را مثال بزنید؟

بله - البته با مراجعه به کتاب با منابع بیشتری آشنا خواهید شد، اما بصورت مثال ما در طول جنگ با خاطرات شیرین و شوخی هایی که  در روابط بین رزمندگان جریان داشته و یا با برگزاری جشن ها و جُنگ های شادی به مناسبت ایام ولادت حضرات معصومین (ع) یا شیطنت هایی که گاهی رزمنده ای برای ایجاد یک محیط شاد انجام می داده روبرو می شویم؛ جالب است بدانید حتی ما برنامه های طنزی را در ایام اسارت هم داشتیم که یکی از آزادگان عزیزمان در قالب یک کتاب به این مساله پرداخته اند.

ممنون از شما بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید؛ اگر در خصوص کتاب «خ مثل خنده  خ مثل خمپاره» مطلب خاصی مورد نظرتان است از بیان آن استقبال می کنیم.

باید تشکر کنم از همه عزیزانی که در تهیه این کتاب به بنده کمک کردند- خانواده عزیزم و دوستان گرانقدرم که هر کدام سهم بزرگی در آماده شدن این کار داشتند - همسر مهربانم که با مشورت ها و همراهی ها در لحظات مختلف تدوین کتاب به بنده لطف داشتند و دوست عزیزم جناب آقای محمد اسماعیلی که زحمت طراحی جلد را کشیدند. همچنین سرکار خانم ترابی که در ستاد کنگره شهدای استان(گلستان) با صرف وقت و پیگیری های شبانه روزی در ارائه این کتاب به مخاطبین عزیز زحمات زیادی را متقبل شدند.

انتهای پیام/ پاسرو