به قلم محمدنعیم صادقی؛
سرزندگی شهری حلقه مفقوده برنامه ریزی شهری
یکی ازشروط لازم برای محیطی سرزنده ، تنوع کالبدی مناسب درمنظر شهری است،
به گزارش گلستان24، شهر پایگاه اصلی تمدن انسانی و تبلور ذهنی و تکنولوژیک بشر است. که انسان آن را برای امنیت، آسایش و رفاه خود بنا نهاده است و تأثیری دائمی و فرآگیر بر زندگی وی داشته و خواهد داشت از سوی دیگر شهر، فقط یک سکونتگاه نیست بلکه «آبادی» است که روح اجتماع را متبلور کرده و از آن هویت میگیرد.
افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهای کوچک و بزرگ، ویژگی عصرحاضر است و توسعه پایدار این شهرها در گرو داشتن برنامه ربزی و مدیریت شهری کارآمد آن می باشد. از نظر پیترهال برنامه ریزی به عنوان یک فعالیت عمومی عبارتست از ایجاد سلسله ای منظم از اقداماتی که منجر به حصول هدف یا اهداف خاص می شود. در این ارتباط هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم است از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالمتر، آسان تر، مؤثرتر و دلپذیرتر.
شهرهای جدید با مشکلات متفاوتی مواجه می باشند. از طرفی فضاهای عمومی شهری یا به عبارتی فضایی که در آن تعاملات اجتماعی شهروندان شکل می گیرد و فرهنگ جامعه در بسترآن ارتقاء می یابد ، در کشور ما روز به روز در حال افول است و بدون هیچ گونه بار فرهنگی و اجتماعی به حیات خود ادامه می دهند و این امر باعث تشدید بحران هویت و عدم سرزندگی در آن ها شده است .
در میان مباحث گسترده نظام سیاسی شهر، اتخاذ سیاست های توسعه کالبدی- فضایی، بر پایه اهداف آرمانگرایانه و بدون شناخت تفکر جمعی شهروندان را می توان گزاره ای در تقابل با عمومیت فضای شهری قلمداد کرد که به نوعی با نارضایتی عمومی از وضع موجود و فاصله شهروندان از فضای شهری همراه خواهد بود. این مساله در شکل گسترش یافته اش، نهایتا به صورتی ابهام آمیز به حذف انسان از شهر و ناپایداری زمینه خواهد انجامید. تجربه معماری و شهرسازی مدرن اروپا پس از جنگ جهانی دوم را می توان گواهی بر این مدعا دانست. میدان های اشغال شده توسط ماشین، ایجاد گذرهای سواره متعدد در پاسخ صرف به مساله تراکم و بار ترافیکی، حذف فضاهای فعال عمومی از مراکز تجمع، ایجاد راسته های تجاری طبقه بندی شده و بسیاری از موارد دیگر که پیوسته در محیط پیرامونمان مشاهده می شوند، گویای حذف حضور عمومی شهروند در نتیجه فرایند پارادوکس گونه پاسخ به نیاز های اوست. شهر خالی از مشارکت عمومی به سوی تبدیل به یک فضای منفعل و در تناقض با ریشه هایش سوق یافته است.
شناخت انسان امروز و نیازهای مختلف او در عرصه های زندگی اجتماعی و فرهنگی از الزامات اولیه در جهت دستیابی به یک شهر خوب خواهد بود.
انسان موجودی هدفمند و جویای نشاط (شادکامی) ،خوشبختی و سعادت می باشد .شادابی و سرزندگی حلقه مفقوده زندگی شهری است .
ﺳﺮزﻧﺪﮔﯽ، ﯾﻌﻨﯽ اﯾﻨﮑﻪ ﺗﺎ ﭼﻪ اﻧﺪازه ﺷﮑﻞ ﺷﻬﺮ ﺣﺎﻣﯽ ﻋﻤﻠﮑﺮدﻫﺎی ﺣﯿﺎﺗﯽ و ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﺑﯿﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ ﺑﻮده و از ﻫﻤﻪ ﻣﻬﻢﺗﺮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻘﺎء ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺟﻮدات را ﻣﻤﮑﻦ می سازد.
امروزه به دلایل گوناگون تامین نشاط ، شادی و سرزندگی شهری به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت شهری به ویژه در کشورهای توسعه یافته تبدیل شده است . تامین سرزندگی شهری به مثابه آرمانی مشروع در صدر بسیاری از اسناد رسمی شهرسازی به چشم می خورد که خود برخاسته از اهمیت سرزندگی شهر است. امروزه در شرایط رقابت جهانی شهرها برای کسب سهم بیشتر از سرمایه ها ، استعدادها و توجه جامعه بین المللی ، سرزندگی شهری ابزار موثری برای ارتقای توان رقابتی شهرها در تحقق چشم انداز مطلوب آنها تلقی می شود.
امروزه جوامع شهری با مسائل و معضلات اجتماعی گوناگونی روبه¬رو هستند . فشارهای ناشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی، کار و فعالیتهای مستمر برای تأمین زندگی ، کمبود زمان و فضای کافی جهت تفریح و گذران اوقات فراغت ، فضاهای یکنواخت شهری و سایر مشکلات زندگی شهری ، همگی نقش مهمی را در کاهش کیفیت زندگی انسان¬ها در شهرها به ویژه شهرهای جهان سوم ایفا مینمایند . این مسائل و مشکلات نهایتاً موجب کاهش سرزندگی در میان افراد جامعه و به تبع آن آسیب ها و معضلات اجتماعی خواهد شد .
یکی ازشروط لازم برای محیطی سرزنده ، تنوع کالبدی مناسب درمنظر شهری است، چراکه میتواند بستر فضایی مناسبی را برای حضور افراد مهیا کند. آنچه باعث پایداری سرزندگی میشود ، تداوم حضور و فعالیتهای انسان در فضای شهری است.
یک شهر سرزنده و زیست پذیر می تواند ، از طریق پیوستگی اجتماعی قوی ، ارتباطات خوب و پویایی میان لایه های اجتماعی ، روحیه جمعی ، دامنه وسیعی از شیوه های زندگی ، و روابط موزون ، تعریف شود . سرزندگی یک شهر در نتیجه فعالیت های انتخابی و اجتماعی ای است که در آن اتفاق می افتد نه فعالیتهای عمدتا ضروری که در یک شهر شلوغ رخ میدهد . به بیان دیگر کیفیت حضور افراد ، سطوح فعالیت ها و ماهیت ارتباط و تعاملات اجتماعی آن تعیین کننده میزان سرزندگی یک شهر است.
پیش بینی و خلق رویداد اجتماعی و ایجاد فرصت های مشارکت در فعالیت های اجتماعی، تأمین امنیت و آسایش روانی و فیزیکی ، حضور اجتماعی فعال، لذت بخش و با نشاط و تداوم آن در فضا و پاسخگویی به فعالیت ها ، می تواند زمینه ساز ارتقاء حس تعلق و سرزندگی شهری باشد.
به قلم محمدنعیم صادقی، کارشناس ارشد معماری
ارسال نظر