نگاهی متفاوت به حواشی دو ماه گذشته ؛
آیا ریگی در کفش شهردار گرگان وجود دارد ؟
اگر چه باورش سخت است ولی کم کم باید پذیرفت که ریگ هایی در کفش های شهردار گرگان وجود دارد .
این روزها پیچیده تر شدن صحنه مواجهه اعضای شورای شهر گرگان با حسين صادقلو شهردار گرگان و چند وجهی شدن تعارضات آنان تحلیل و ارزیابی دقیق این صحنه را سخت تر نموده و حقیقت مانند گوهری گم شده در میان این هیاهوست که چه کسی راست می گوید .
به گزارش گلستان 24، این نوشته فارغ از اینکه بخواهد به دنبال کنکاش در دیدگاه و نظرات منتقدین و یا حامیان شهردار و یا مردم و کارشناسان باشد ، در پی بیان انتظاری بود که از یک شهردار کارکشته و با سابقه می رفت.
چه اینکه مانع " بازنشسته بودن صادقلو برای انتصاب وی " ، گواه این موضوع بود که وی دوران 30 ساله خدمتی و مدیریتی خود را پشت سر گذاشته و کوله باری از تجارب ارزشمند گوناگون را بر دوش دارد و امروز شایسته بود فارغ از هر گونه شعار " زنده باد و مرده باد " به خدمت بپردازد.
اگر چه خدمت صادقانه و بی منت به مردم و آبادانی شهر ، هزاران زنده باد برای چنان مدیرانی به ارمغان و یادگار می گذارد.
وقتی حسین صادقلو در 6 بهمن سال 92 از سوی وزارت کشور به عنوان شهردار گرگان منصوب شد باید نیک در می یافت که در میان جمع 13 نفره شورای شهر گرگان ، 6 نفر مخالفانی وجود دارند که در روز رای گیری برای انتخاب شهردار به وی رای نداده اند .
داشتن 7 رای از میان 13 عضو شورای شهر گرگان ، نکته ای بود که هر کس دیگری هم که شهردار گرگان می شد را بر آن وا می داشت تا در گذر زمان از تعداد مخالفان خود کاسته و بر جمع حامیان خود بیفزاید .
البته ناگفته نماند ( و دیگر همه مردم شهر هم نیک می دانند ) که خریداری تعدادی خودروی خارجی (jac) توسط شهرداری و واگذاری آنها به اعضای شورای شهر گرگان را باید در همین راستا ارزیابی نمود ، ولی مواجهات جک سواران شورا نشان داد که مسائل عمیق تری وجود دارد که با واگذاری یک خودرو مرتفع نمی شود .
علی ایحال ، در طول یکسال شهرداری صادقلو بر شهر گرگان ، مسائل و اتفاقات زیادی پیرامون شورای شهر و شهردار گرگان رقم خورد ولی در روزهای منتهی به انتخابات سال دوم هیئت رئیسه شورا جنس حرف ها و اظهار نظرها اندکی متفاوت بود و بخصوص پس از مشخص شدن ترکیب هئیت رئیسه سال دوم در 12 شهریور 93 ، شاهد تند و رادیکال شدن فضاها بودیم .
ایجاد حصار بدور شهردار پس از طرح سوال
پس از انتخابات هیئت رئیسه و به دنبال برخی کنش ها و واکنش های جدید ، تعداد مخالفان آرام اولیه شهردار گرگان از عدد 6 به تعداد 9 مخالف سرسخت و جدی رسید و تعداد اندک حامیان شهردار با گاردی بسته ، دور وی حصاری برای کنترل برقراری روابط با وی و حراست از تجربه کاری صادقلو ایجاد نمودند .
گویا دیگر برای مخالفان و یا منتقدین راهی برای رویارویی و گفتگو با شهردار در فضایی مناسب و معمولی فراهم نبود و همه چیز از مسیرهایی مشخص و کانالیزه به شهردار می رسید .
موضوع طرح سوال منتقدین از شهردار گرگان نقطه عطفی در میان مواجهات منتقدین و حامیان با حسین صادقلو بود .
در حالی که منطقی و محترمانه این بود که پس از اعلام وصول سوالات ، جلسه ای برای ارزیابی و پاسخگویی به سوالات چه علنی و یا غیر علنی برگزار شود و شهردار گرگان به اندازه وسع و نیاز به ارائه توضیح بپردازد .
فارغ از اینکه 19 سوال پرسیده شده چه بود ؟ تا چه حدی به صادقلو مرتبط بود ؟ تا چه اندازه به رویا پردازی شباهت داشت ؟ اصلا آیا نیازی به پاسخ مشخصی داشت یا نه ؟ ؛ بی توجهی به منتقدین از سوی شهردار و حامیان وی بر شعله های آتش افروخته شده دمید .
و اما شهردار ،
در حالیکه فضای روانی و گفتمانی عموم مردم در سطح شهر به طور نسبی از رضایت و حمایت از شهردار گرگان حکایت دارد ولی متاسفانه حسین صادقلو علیرغم انتظارات بسیار بالا از وی نتوانست شیوه و منطق مناسبی را در مواجهه با منتقدین و یا مخالفان خود حتی در سطح شورا اتخاذ کند .
حداقل مواجهه منطقی مورد انتظار این بود که شهردار در فضایی آرام و دوستانه و در جلسه ای غیر از جلسات علنی و غیر علنی شورای شهر ، در یک یا چند نوبت با منتقدین خود بنشیند و ضمن احترام به آنان تا حدودی در پاسخگویی و اقناع آنان بکوشد .
از اینجاست که زمزمه هایی مبنی بر وجود داشتن ریگ هایی در کفش های شهردار گرگان بگوش می رسد و اگر چه باورش سخت است ولی کم کم باید پذیرفت که ریگ هایی در کفش های شهردار گرگان وجود دارد .
ریگی از جنس مردم
به وجود آوردن نظم و ثبات اداری در مجموعه شهرداری گرگان با صرف اندکی چاشنی سخت گیری و تحکّم اقدامی بسیار ارزشمند بود که باید از آن تجلیل شود ولی توسعه همین رویه در برخورد با مردم و عموم مراجعین به شهرداری به همان نسبت ناپسند و ناصواب است و این مساله همچنان مانند ریگی در کفش های شهردار است که مردم پس از 36 از پیروزی انقلاب اسلامی ، شهرداری مردمی ، خوش اخلاق ، صبور و ... می خواهند که هر چند کار و مشکل شان را چاره نکند ولی قلب های آنان را راضی نگهدارد .
شاید بشود روی این مساله از این جهت خاص بسیار مانور داد ، زیرا به طور طبیعی بخش عمده ای از مراجعین به شهرداری به دلیل جنس مناسبات ( از قبیل پرداخت عوارض ، مالیات و ... ) ناراضی هستند و این مساله هم می تواند مزید بر علت می شود و به یک باره موجی به راه بیندازد .
ریگی از جنس شورا
محدود شدن شهردار گرگان به ارتباط ، مشورت و هم فکری با 4 عضو از شورایی 13 نفره ، ریگی بزرگ در کفش شهردار گرگان است که شاید تصور وجود چنین ریگی در یک کفش غیر قابل تحمل باشد .
هر چند دلایل و بهانه هایی موجه و ناموجه برای توجیه این مساله وجود داشته باشد ، نکاتی مانند : درخواست های شخصی برخی اعضای شورا ، منافع گروهی برخی از اعضای شورا ، قربانی کردن منافع مردم ، وارد شدن خسارت به شهرداری و بیت المال ، سیاسی بودن برخی مناسبات و ... .
که صادقلو در مواجهه ای صادقانه و بر مبنای قانون و حقیقت می توانست در رویارویی با هر یک از این دلایل یا بهانه ها ، توپ را به زمین افراد مساله دار بفرستد و با زیرکی آنها را در مقابل افکار عمومی و مردم قرار دهد ، نه اینکه فرار به جلو کند تا مواجه نشود .
ریگی از جنس سیاست
در حالی که شهردار گرگان بارها بر عمرانی بودن خود تاکید داشت و حتی به فرهنگی نبودن خود هم به روشنی اذعان می کرد ولی سیاسی بودنش هیچ گاه محل حرف و بحث نبود .
اما با در پیش بودن انتخابات مجلس در اسفند 94 ، چند وقتی است که چهره های شناسنامه دار سیاسی و گاها افراطی اش با واسطه و یا بی واسطه خود را به شهردار رسانده اند و در مقام دوست و مشاور و ... به ارائه نصایح و دیدگاه می پردازند و در گعده های خصوصی خود برای بهره مندی از ظرفیت های موجود در شهرداری و مجموعه های وابسته به آن نقشه می کشند .
ماجرا آنجا شنیدنی تر می شود که به یکباره خبر دیدار شهردار با جوانان اصلاح طلب گرگان آن هم از نوع افراطی اش تحت عنوان « وفاق » رسانه ای می شود و حتی در نقطه عطف آن دیدار صادقلو می گوید : " یادداشت کوچکی را به خانم قدس ولی دادم که چه بچه های خوبی هستند . این را نوشتم که ترجمان دلم را بگویم . امیدوارم هر چند وقت خانم قدس ولی لطف کنند و هر چند وقت یکبار یک گردهمایی به این شکل برگزار کنند. "
چطور می شود که آقای صادقلو پس از یکسال و در هیاهوی استیضاح و عزل به فکر دیدار با جوانان می افتد ، آن هم چه جوانانی . که شاخصه مهم همه آنها و گروه شان داشتن سوابق سیاسی پررنگ است .
آیا می شود باور کرد که این دیدار همین جوری و از سر تصادف هماهنگ شد و یا اینکه باید نفوذ چهره های افراطی سیاسی اصلاح طلب نظیر : ( م - ر ) ( ح – ر ) ، ( ح – ع ) ، ( ف – ع ) و ... ، تا دفتر شهردار را باور داشت .
احتمالا این ریگی است که برعکس بقیه ریگ ها ، قابلیت رشد و نمو دارد و تا پاره نمودن کفش و یا زمین زدن راکب نیز پیش می رود .
ریگی از جنس اشتباه در محاسبه
حسین صادقلو باید این نکته را به خوبی در می یافت که بخش عمده ای از اشکالات و سوالات اعضای منتقد شورا به رفتار و عملکرد حامیان وی در شورا برمی گردد نه او ؛ و انگار حتی حامیان وی برای فرار از مواجهه با منتقدین ، پشت سر شهردار و عملکردهای مثبت وی سنگر گرفته اند .
شهردار باید حساب خودش را از حساب همه اعضای شورا جدا نموده و به صورت کاملا مستقل شهرداری کند و در نهایت پاسخگوی عملکرد و اقدامات مربوط به خود باشد .
چه اینکه هزینه شکست عده ای از اعضای شورای شهر در جریان انتخابات هیئت رئیسه در شروع سال دوم به حساب وی نوشته شده و آنها برای تسویه حساب با رقیب ، عزل شهردار را به عنوان مهمترین نقطه قوت حامیان او نشانه رفته اند.
ریگی از جنس مشاوران
گویا بخش عمده ای از حرف و حدیث ها در خصوص شهردار و شهرداری گرگان و برخی اقدامات و فعالیت ها از کانال برخی از مشاوران وی در سطح شهر منتشر می شود و در اختیار برخی منتقدین قرار می گیرد.
این مساله از هر نوعی که باشد ، چه دوستی خاله خرسه و چه نفوذ دشمن دانا ؛ در هر دو صورت مردود است زیرا هزینه ای ایجاد شده از سوی چنین مشاورینی چندین برابر منافع حاصل از مشورت با آنان است .
لذا وجود چنین ریگی در کفش شهردار ، علیرغم ظاهر مصلحت جویانه و خیر خواهانه نتیجه معکوس خواهد داشت .
ریگ از جنس امور اداری
انتخاب مدیری توانمند و با برنامه برای سازمان فرهنگی ورزشی ، روشن تکلیف تیمداری یا عدم تیمدرای در بسکتبال ، اعلام ناموجه پایان کار یا پایان قرارداد به برخي از كاركنان شهرداري ، وجود زمینه دسترسی برخی افراد به اسناد و بایگانی شهرداری ، صیانت و دقت کامل در مصرف بیت المال ، برخورد یکسان و مناسب با مردم بخصوص طبقات متوسط به پایین و موارد دیگری از این دست ، که توجه ، تصمیم و اقدام مناسب در هر یک می تواند به توانمندی ، چالاکی و کم حاشیه بودن شهرداری گرگان کمک کند .
ولی بی توجهی یا تصمیم و اقدام نامناسب در این دست امور به جز ایجاد هزینه برای شهرداری ثمر دیگری در پی ندارد و در نهایت باعث اتلاف وقت و منابع می گردد .
ریگی از جنس حواشی
ريگ حواشي از بدخيم ترين انواع آن است که باید به سرعت مورد درمان و حتی عمل جراحی قرار گیرد.
موارد مختلفی در زمینه های گوناگون تحت عنوان حاشیه های مربوط به شهرداری شنیده می شود مانند: مباحثی در خصوص زمین مقابل بیمارستان 5 آذر گرگان ، مسائلی در خصوص عوارض مربوط به اکبر جوجه گرگان ، شنیده هایی از چگونگی تعیین میزان عوارض پروژه های عمرامی بزرگ و ... .
این دست مسائل مانند سمّی مهلک است که حتی میزان بسیار ناچیز آن هم کشنده خواهد بود و پرهیز از بروز و تسریع در رفع آنها از اوجب واجبات است .
شهردار لحظه ای بایستد و کفش هایش را تکان دهد
با عنایت به همه نکاتی که در مقدمه و متن این نوشته به آنها اشاره شد و بیشتر جنبه مرور اجمالی بر برخی رویدادها و مواجهات را داشت ولی جان مایه آن ، سخنی با شهردار گرگان بود که در قد و قوراه یک شهردار فرا استانی ظاهر شود و عمل کند ، چه اینکه سابقه او در کسوت شهرداری شهرهایی چون ساری ، آمل ، بابل ، قائم شهر ، آق قلا ، گنبد ، مینودشت گویای حرف های بسیاری است و مدیریت و عملکرد موفق وی در طول یکسال اخیر هم به همین مساله اذعان دارد .
فقط می ماند مساله این ریگ های ریز و درشت که خواسته و یا ناخواسته ، از سوی حامیان یا مخالفان ، خیرخواهانه یا از روی دشمنی و ... در کفش های شهردار گرگان قرار گرفته و به نظر می رسد برای عبور موفق و سربلند از این مسیر پر پیچ و خم و پر مشقت ، باید لحظه ای ایستاد ، کفش ها را درآورد ، تکانی داد و دوباره پوشید و با خیالی راحت تا انتهای مسیر رفت .
وگرنه طی طریق با کفش هایی که چنین ریگ هایی در آن است ، دیر یا زود رونده را از ادامه راه بازمی دارد و خستگی مضاعف و جانکاهی را در وجود او باقی می گذارد .
امید است حسین صادقلو آن یک لحظه ای که لازم است بایستد و آن کار لازم را انجام دهد تا هم برای خود ، هم برای مردم و هم برای شهر گرگان افتخار بیافریند ./گلستان ما
فرامرز گلستانی
ارسال نظر