توزیع مکانی نامتعادل جمعیت از موانع مهم توسعه منطقهای:
توجه به شهرهای کوچک استراتژی توسعه ورشد منطقه گرگان درآینده
امروزه شهرنشینی در کشورهای مختلف جهان یکی از نشانه های صنعتی شدن و گام نهادن در مسیر پیچیدگیهای بیشتر در جوامع انسانی محسوب میشود. با گسترش شهرها، به ویژه شهرهای بزرگ، جوامع انسانی با مشکلات متعددی روبهرو میشوند که از مشخصترین آنها مشکل کمبود مسکن، امکانات و تسهیلات و تأسیسات شهری، ظرفیتهای زیست محیطی، آلودگیهای منابع هوا، آب، خاک و... است
به گزارش گلستان 24 ؛حمید فرشید نیافعال سیاسی اجتماعی گرگان طی یادداشتی با عنوان "توجه به شهرهای کوچک استراتژی توسعه ورشد منطقه"نوشت ،بررسی و تلاش در رفع یا کاهش این مسایل و مشکلات، راهکارهای بنیادی و ریشهای را طلب میکند.بررسیها و تحقیقات شهری و منطقهای انجام شده،نشان میدهد، راهبرد توسعه شهرهای کوچک میتواند به عنوان راهبرد محوری توسعه منطقهای مورد نظر قرار گیرد.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه در مقیاس بیسابقهای باید با روند شهریسازی مواجه شوند. کشورهای توسعهیافته هم که چشمانداز رشد ضعیفتری دارند، با زیرساختهای قدیمی و منابع بودجهای محدود درگیرند. همه این کشورها در تلاشند رقابتپذیری خود و در نتیجه رفاه ساکنان شهرها را تضمین کنند و همه آنها میدانند که اگر نتوانند روشهای پایدارتر و غنیتری برای توسعه اقتصادهای محلی و مدیریت شهری پیدا کنند برای شهروندان آینده، میراث زیست محیطی بدی به جای خواهد ماند.
بنا به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران توسعه، توزیع مکانی نامتعادل جمعیت از موانع مهم توسعه منطقهای به شمار میرود و توزیع متوازن جمعیت نیل به اهداف آبادانی ملی و منطقهای را تسهیل میکند. براساس بسیاری از نظریههای توسعه منطقهای، تمرکز نامتعادل جمعیت در چند کانون بزرگ و خالی بودن بخشهای زیادی از سرزمین از جمعیت، موجب ایجاد دوگانگی و عدم تعادل زیست محیطی میشود و در توسعه منطقه اختلال ایجاد میکند.
عملکرد یک شهر باید به شیوهای سنجیده شود که همه این نگرانیها، قدرت اقتصاد، شرایط اجتماعی و محیط زیستی را نشان دهد. مطالعات مختلف این سه معیار عملکرد را با هم و بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار دادهاند و بر این اساس شهرها را رتبهبندی کردهاند.
مدیران شهری خوب به رشد منطقهای فکر میکنند، نه فقط رشد شهر خودشان، چون با رشد کلانشهرها نیاز به همکاری با شهرداری شهرهای حومه و بخشهای خدماتی منطقهای به وجود میآید. در غیر این صورت، رقابت محلی به کمبود یا مازاد سرمایهگذاری در زیرساختها منجر میشود، چون این نگرانی وجود دارد که چه کسی برای چه چیزی سرمایهگذاری میکند و چه کسی از آن نفع میبرد و در نتیجه بر سر نقشها و مسوولیتها بینظمی ایجاد میشود. نمونه این امر رامیتوان هم اکنون در شهر گرگان مشاهده نمود.
توجه به شهر جلین رویکردی استراتژی در توسعه منطقه گرگان
شهرهای کوچک همانند شهر جلین با زمینهسازی و فراهم آوردن شرایط مساعد، میتوانند در برقراری یک نظام منظم و منطقی سلسله مراتبی از حیث جمعیت و کارکرد در یک منطقه، موفق باشند. با تقویت و توسعه این شهرها، ظرفیت پذیرش جمعیت آنها افزایش مییابد و به سبب قرار گرفتن بر سر راه مهاجرتهای روستایی این جریان مهاجرتی را به سوی خود و نقاط شهری کوچک دیگر، هدایت میکنندکه این سرمایهگذاری هدفمند بخش دولتی برای جذب کسبوکارها به سوی شهرها را می طلبد.
شهرجلین میتواند برای ساکنان و شهروندان خود نیز قابلیت سکونتی و زیستی بالایی داشته باشند. در این مراکز با ایجاد امکانات و زمینههای اشتغال، تولید مسکن، گذران اوقات فراغت سالم و مفید، خدمترسانی بهداشتی - درمانی و آموزش مناسب و کافی و تمام تأسیسات زیربنایی و ساختاری شهری، محیطی جذاب برای سکونت دایم و پایدار جمعیت فراهم میآید.
در نهایت اینکه با سوق دادن سرمایهگذاریها و زمینههای اشتغالزا به این کانونهای شهری، میتوان ضمن تأمین درآمد سرانه بالا برای خانوارهای ساکن، شرایط ارتقای موقعیت و توانمندی اقتصادی منطقه گرگان و تأمین رضایت خاطر نسبی آنها را فراهم آورد و علاوه بر تثبیت وضعیت جوانان و افراد تحصیلکرده بومیدرمنطقه، امکان جذب مازاد جمعیت روستایی را در آن فراهم کرد.
بنا به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران توسعه، توزیع مکانی نامتعادل جمعیت از موانع مهم توسعه منطقهای به شمار میرود و توزیع متوازن جمعیت نیل به اهداف آبادانی ملی و منطقهای را تسهیل میکند. براساس بسیاری از نظریههای توسعه منطقهای، تمرکز نامتعادل جمعیت در چند کانون بزرگ و خالی بودن بخشهای زیادی از سرزمین از جمعیت، موجب ایجاد دوگانگی و عدم تعادل زیست محیطی میشود و در توسعه منطقه اختلال ایجاد میکند.
در کشورهای در حال توسعه، الگوی استقرار جمعیت و کانونهای زیستی از نظام بهرهگیری متناسب ظرفیتها و استعدادهای موجود تبعیت نمیکند و سیمای اسکان جمعیت، تصویر نامتعادلی را به دست میدهد. الگوی توزیع نامتوازن مراکز شهری، تأثیر بازدارندهای بر روند توسعه شهری بر جای میگذارد به طوری که حوزههای اشتغالزا و پرتوان با جذب نیروی کار بیشتر و حوزههای کم رونق و کم توان با نیروی کار کمتری مواجهاند.
سایر تجارب و نتایج این رویکرد که از طرف کشورها و مجامع مختلف عنوان شد به شرح زیر قابل تبیین است:
▪ تأکید بر عدم تجانس شهرهای کوچک و متوسط با شهرهای بزرگ.
▪ نقش مهم و کلیدی این شهرها در کنترل اداری - سیاسی منطقه.
▪ روابط قوی و عمیق بین کشاورزی و توسعه روستایی با توسعه مراکز کوچک شهری.
▪ توسعه بخشهای درمان و سلامت شهرهای بزرگ در شهرهای کوچک حومه آنها.
▪ اهمیت شناخت چگونگی تأثیر نیروهای جهانی بر اقتصاد مراکز شهری کوچک و متوسط.
▪ تنوع شرایطی که رشد صنعتی را در هر مرکز کوچک شهری تعیین میکند.
نتیجه گیری
سرمایه گذاری در شهرهای کوچک و روستاهای بزرگ از طریق تقویت تاسیسات زیر بنائی و خدمات اساسی نظیر بهداشت،درمان، آموزش و نظایر آن میتواند از مهاجرت و یا مراجعه روزانه روستائیان به شهرهای بزرگ بکاهند و شرایط توسعه شهر کوچک و روستاهای پیرامون آن را فراهم آورد. شهر های کوچک میتوانند در توسعه روستاهای پیرامونی خود نقش موثری داشته باشندوتوسعه و رشد شهرهای کوچک بر پویایی پیرامون جامعه روستایی افزوده است و آنها را قادر به تامین نیازمندیهای خود خواهد کرد.
از جمله این رویکردهای توسعه ای می توان به ایجاد شهر بازی ومنطقه تفریگاهی و احداث بیمارستان بزرگ منطقه شرق گرگان و توسعه بخشهای زیر بنایی کشاورزی در این منطقه ذکرکرد که انشاالله با نگاه آینده نگرمسولان استانی به این طرح ها موجب رشدوتعادل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی در منطقه گرگان و دشت خواهیم بود.
انتهای خبر/
خا از همون اول بوگو بیمارستان هزارتختخوابی ر ماخاین دگه...