فقط کافی است که بخواهیم و بدانیم که میتوانیم
از همین امروز باید آغاز کنیم!
این مهم امروز باید به یک واجب عینی و اراده عمومی تبدیل شود. بدون شک لازمه چنین تحولی در باورها، همکاری همه مسئولان، نهادها، رسانهها، نخبگان، علما، متفکران و متخصصان، دانشگاهیان و روحانیان و تودههای مردم است.
به گزارش گلستان 24، نظریهپردازان مختلفی درباره دولت تحصیلدار (رانتیر) سخن گفته و در مورد مصادیق آن در جهان به بحث و گفتوگو پرداختهاند. فارغ از همه اختلافات موجود بین آنها بر این تعریف همنظرند که؛ «دولتی را باید دولت رانتیر خواند که اتکای اصلی درآمدهای خود را بر ثروتی بنا نهاده است که آن ثروت بدون کار و تولید و بدون پشتوانه مردمی بهدست میآید؛ خواه این ثروت از طریق وابستگی مالی و اقتصادی به بیگانگان حاصل آید (که فاسدترین نوع آن است) و خواه از طریق فروش خام منابع زیرزمینی.»
متأسفانه فرایند اقتصادی ـ سیاسی که در دوران حاکمیت پهلوی بر کشور حاکم شد، مسیری جز وابستگی به نفت و بیگانگان نبود و این البته از آنجایی آغاز شد که آن خاندان نمیتوانستند برای سلطنت خود پایههایی مردمی را تصور کنند.
متأسفانه جمهوری اسلامی نیز چنین نظام سیاسی و ساختار اقتصادی وابستهای را تحویل گرفت. جمهوری اسلامی هرچند توانست بیماری وابستگی کشور به بیگانگان را رفع کند، اما همچنان درگیر وابستگی ساختاری اقتصاد کشور به طلای سیاه است. گوهری ارزشمندی که متأسفانه به پاشنه آشیل اقتصاد کشور بدل شده و با بازی کثیف آلسعود و غرب، امروز به نازلترین قیمت خود در سالهای اخیر رسیده است!
این معضل در طول سالهای اخیر، بارها از سوی رهبری معظم انقلاب نقد و بررسی شده است. معظمله در آخرین بیاناتشان در جمع مردم آذربایجان باز هم به مسئله وابستگی بیمارگونه اقتصاد کشور به نفت اشاره کردند و آن را یکی از دو اشکال بزرگ اقتصاد کشور دانستند و در شرح این تعبیر که «اقتصاد ما نفتی است»، فرمودند: «یعنی ما نفت را که سرمایه ماندگار ما است و امکان ارزش افزوده چندین برابری در آن وجود دارد، از زیر زمین بکشیم بیرون، خام، خام بفروشیم به دنیا، پولش را بگیریم و صرف امور جاری کشور بکنیم؛ خسارت از این بالاتر نمیشود.»
البته آنچه مهم است رهنمودهایی است که رهبری در طول سالهای اخیر بارها بر آن تأکید کردهاند و آن توجه به اقتصادی درونزا و بومی و تلاش برای رهایی از وابستگی به نفت، مبتنی بر دکترین اقتصاد مقاومتی است. در ادامه این الگو نیز توجه به رهنمودهای ایشان بهترین کارگشا خواهد بود، اما در اظهارات اخیرشان آنچه بهطور ویژه مورد تأکید قرار گرفت، توجه به تولیدات داخلی و تغییر الگوی مصرف جامعه است. معظمله در این دیدار تلویحاً از مسئله حجت شرعی در مسئله مصرف کالای داخلی به جای کالاهای خارجی سخن میگویند و میفرمایند: «محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانهها. حالا مُد شده است بگویند «بِرَند» است، بِرَند فلان؛ بِرَند چیست؟! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصبانه و با تعصبِ تمام، ملت ایران، خارجی آن را مصرف نکنند.»
این مهم امروز باید به یک واجب عینی و اراده عمومی تبدیل شود. بدون شک لازمه چنین تحولی در باورها، همکاری همه مسئولان، نهادها، رسانهها، نخبگان، علما، متفکران و متخصصان، دانشگاهیان و روحانیان و تودههای مردم است. این معضل ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی دارد که اتاقهای فکر مربوطه باید برای آنها چارهاندیشی کنند.
برای نمونه باید به این نکته توجه کرد که لازمه تغییر الگوی مصرف و توجه به خرید کالاهای داخلی، «اعتمادسازی» است. در واقع، مصرفکننده باید اعتماد داشته باشد که در صورت خرید و مصرف کالای داخلی، دچار مشکل نخواهد شد و جنس انتخابشده، پاسخگوی نیاز وی خواهد بود. این اعتمادسازی نیز هم از طریق: ۱ـ تلاش تولیدکنندگان در ارتقای کیفی کالا، ۲ـ نظارت دقیق دستگاههای نظارتی بر تولیدات، ۳ـ نقشآفرینی رسانهها در معرفی کالاهای ایرانی فراهم خواهد آمد. پس از آن است که خیز عمومی برای مصرف کالای داخلی به جای نمونه مشابه خارجی، آغاز میشود.
معظمله با تأکید بر اینکه این مسئله را «فقط برای متدینین و افرادی که برای حرف ما حجّیت شرعی قائلند» نمیگویند، میفرمایند: «من این حرف را برای هرکسی میگویم که به ایران علاقهمند است، به آینده کشور علاقهمند است، به فکر بچههای خودش است که بناست فردا در این کشور زندگی کنند.»
برای عملی کردن این آرمان، نیازمند آنیم که از همین امروز آغاز کنیم و باید باور داشته باشیم که این مهم، شدنی است. ذائقهها دستخوش تغییر است و الگوی مصرف را میتوان با خرد جمعی و اراده عمومی مدیریت کرد و شکل داد، فقط کافی است که بخواهیم و بدانیم که میتوانیم./سراج 24
ارسال نظر