نگاه مرکز محور مسئولان بافت تاریخی گمیشان را نابود کرد
خانههایی که با ظاهری متفاوت از معماری رایج در این منطقه و با بیشترین درصد استفاده از چوب ساخته شده بود، امروزه به متروکههایی تبدیل شدهاند که یا خالی از سکنه هستند و یا تهی دستان در آن زندگی میکنند
بافت تاریخی گمیشان، با خانههای منحصر به فرد، که به خانههای روسی معروف هستند، یادگار دورهای است که گمیشان شهر ساکت و بی صدای امروزی نبوده است. اگرچه این شهر کوچک در طول تاریخ خود هرگز به یکی از مکانهای تجاری مهم در منطقه تبدیل نشد، اما جایگاه تجاری و سیاسی آن در اواخر عصر قاجار و پهلوی قابل انکار نیست.
به گزارش گرگان آنلاین خانههایی که با ظاهری متفاوت از معماری رایج در این منطقه و با بیشترین درصد استفاده از چوب ساخته شده بود، امروزه به متروکههایی تبدیل شدهاند که یا خالی از سکنه هستند و یا تهی دستان در آن زندگی میکنند.
اگر به شهر گمیشان وارد شوید، نمی توانید تصور کنید که این همان شهری است که مسئولان میراث فرهنگی درباره توسعه گردشگری آن تبلیغات زیادی داشتهاند.
شرایط نابسامان خانههای تاریخی در گمیشان تنها محدود به معدود خانههای باقی مانده میشود و بخشهای زیادی از این بافت تخریب شده است. به طوری که شاید نتوان برای بافت تاریخی گمیشان، فضای منسجمی در نظر گرفت و یادگار دوران زیبای شهر نقرهای یا گمیشان، در تک بناهایی، فرسوده و منزوی باقی مانده است.
در بازدید میدانی همشهری از خانههای تاریخی دارای سکنه، هیچ کس حاضر به گفت وگو با خبرنگاران نمیشود. بسیاری از آنان به زبان ترکمنی صحبت میکنند و امکان ارتباط برقرار کردن با آنها با وجود همراه ترکمن گروه، سخت است.
چندی پیش در گزارشی منتشر شده از سوی یکی از خبرگزاریها به نقل از مدیر کل وقت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع ستی گلستان، گمیشان منطقهای با توان گردشگری بالا عنوان شد. در این گزارش قربان عباسی، بر مجموعه بافت به عنوان دومین بافت تاریخی استان بعد از بافت تاریخی گرگان، تالابها و گلفشانش تکیه کرده بود. این گزارش در حالی منتشر شده که تقریبا اثری از این بافت باقی نمانده است. گلفشان گمیشان در تولیت هیچ سازمان و نهادی نیست و تالاب هم مانند دیگر تالابهای گلستان در شرایط مساعدی به سر نمیبرد.
با وجود تبلیغات گسترده برای توسعه گردشگری گمیشان به عنوان محور توسعه اقتصادی، اما به نظر میرسد توسعه سایت پرورش میگو که صنعتی غیر بومی است در اولویت نهادهای مدیریتی قرار دارد.
زینب کریمی کارشناس مرمت و احیای بناهای تاریخی در گفت و گویی با همشهری سعی در توضیح ارزشهای بافت تاریخی گمیشان دارد. او میگوید: «بافت تاریخی گمیشان به چند دلیل بسیار حائز اهمیت بود. از فعل بود استفاده میکنم چرا که در آخرین سفرم به گلستان و شهر گمیشان دیگر نشانههای شاخصی از این بافت باقی نمانده بود.
یکی از محورهای این اهمیت مربوط به استفاده بی نظیر از چوب است. اگر به خانههای مسکونی شمال ایران نگاه کنید میبینید که هم در ساخت سازه و هم در تزیینات استفاده از چوب اهمیت ویژه ای دارد. میشود گفت که خانههای تاریخی در گمیشان، از پر کاربردترین موارد استفاده از چوب است.
چوب به عنوان مصالحی «بوم آورد» که از ویژگیهای شاخص معماری بومی است اهمیت پیدا میکند. به این معنی که این مصالح در منطقهای دیگر کمتر مورد استفاده قرار میگرفته و یا اصلا استفاده نمی شده است. چرا که به وفور وجود نداشته است.»
او در ادامه میگوید: «اهمیت دیگر این موضوع در این است که چوب با معماری عجین شده است که اساساً متعلق به منطقه نیست. همان طور که میدانید روسها در زمان اقامت در منطقه شیوه معماری خودشان را مورد استفاده قرار میدادند. اما این شیوه با مواد و مصالح بومی ما ترکیب شد.
در حقیقت فرهنگ حاکم در این منطقه، ویژگیهای خودش را به فرهنگ میهمان پذیراند. اما توجه به نکته دیگری هم خالی از ضرورت نیست. این که زمانی در این منطقه اقوامی غیر ایرانی حال چه فارس و چه ترکمن سکونت داشتند شاید به خودی خود اهمیت چندانی نداشته باشد.
اما اگر طرح پژوهشی در این مورد داشته باشیم به راحتی میتوان شاخههایی از تاثیر متقابل فرهنگها را پیدا کرد و این امر برای علم مردم شناسی بسیار مهم است. بنابراین تجلیهای بیرونی مانند معماری یا صنایع دستی متاثر از این برخورد فرهنگی و حفظ و حراست از آن برای شناخت ویژگیهای رفتاری و فرهنگی ساکنان گمیشان بسیار اهمیت پیدا میکند.»
کریمی اما معتقد است که نگاه مرکز محور و یک سو نگر عامل اصلی در تخریب بافت تاریخ گمیشان است. او در پایان گفت و گویش با همشهری میگوید: «پیش از انتزاع گلستان از مازندران به عنوان استانی جدا در تقسیمات سیاسی کشور همه میدانیم که شرق مازندران چندان مورد توجه نبود.
بعد از این انتزاع اما نگاهی بر مدیریت حاکم بود که تنها توسعه مرکز استان را میپذیرفت. در محدودیت بودجهها و اعتبارات همیشه اولویت با گرگان بود. به نظر میرسید که نه توزیع امکانات اهمیت داشت و نه توسعه حقیقی و متوازن استان. انگار برای مسئولان امر تنها این مهم بود که گرگان به عنوان مرکز استان در مقایسه با سایر مرکز استانها در کشور شاخص شود.
بلایی که امروز بر سر گمیشان آمده را میتوانید در جای جای استان ببینید. وقتی بنایی مانند گنبد قابوس با وجود ثبت جهانی بودجه ای برای مرمت و حفاظت به میزان کفایت دریافت نمیکند، دیگر انتظار زیادی برای رسیدگی به شهر ساحلی کوچکی دارید که مردمان نجیبی دارد و در مقابل این بی عدالتی حرفی نمیزنند.»/ ستاره حجتی – خبرنگار همشهری
ارسال نظر