باج خواهی پسر شهردار از پیمانکار شهرداری گرگان

به گزارشش گلستان 24 به نقل از عدالت خواهان ، تبلیغات شهری از منابع درآمدی شهرداری ها محسوب می شود که از زمان حضور صادقلو در شهرداری گرگان به دلیل گستره حوزه فعالیت و قدرت مانور بالای تبلیغی در مواقع ضرورت، حساب ویژه ای بر روی آن باز شده و بوق و کرناهای فراوانی نیز در راستای افشاگری در خصوص قراردادهای مربوط سال های گذشته و زمان تصدی شهردار قبلی ایجاد شد که مدیران شهری فعلی از آن به ترکمانچای تعبیر نموده اند.

خیالمان راحت شد که با شعارهای بی وقفه شهردار صادقلو در مسیر توجه به نظرات کارشناسی و حرکت بر مدار قانون، دیگر اتفاقات تلخ گذشته تکرار نخواهد شد و قرار دادهای مالی شهرداری بر اساس ضوابط و در راستای منافع شهروندان به پیمانکاران واگذار خواهد شد.

اما بلاتکلیفی قرار داد مربوط به بیلبوردهای تبلیغات شهری تا چند هفته قبل و فراری دادن پیمانکار به دلیل رفتارهای قلدرمآبانه و زیاده خواهانه شهردار و سازمان فرهنگی ورزشی، نقش سوال بزرگی را در ذهن بر جای گذاشت که چرا با وجود برنده شدن پیمانکار در مزایده و انعقاد قرار داد قانونی شرایط به گونه ای رقم خورد که سرمایه گذار عطای کار کردن در گرگان را به لقایش بخشید و با خاطره ای نا خوش بار سفر بربست که بی شک به دلیل تحمیل هزینه های ناجوانمردانه بر پیمانکار، سر دراز این قصه تا مدتها ادامه خواهد داشت.

اما موضوع مهمی که اذهان سلیم را آزار می دهد، نقش پسر شهردار در پشت پرده برخی قرار دادهای شهری است که آه از نهاد هر شنونده ای بر می آورد.

بر اساس مستندات موجود و اظهارات یکی از پیمانکارانی که متقاضی دریافت امتیاز بهره برداری از یکی از ابزارهای تبلیغاتی به نام لمپوست در شهر گرگان بوده است، به واسطه یکی از دوستان خود با علی صادقلو – پسر خبر ساز شهردار گرگان – آشنا می شود و پس از دریافت راهنمایی های لازم، شرکت مذکور بر اساس قانون در مزایده لمپوست حضور می یابد و پس از طی مراحل کاملاً قانونی، به عنوان برنده مزایده معرفی می شود.

پس از اعلام رسمی برنده مزایده از سوی شهرداری و دعوت برای انجام امور قانونی جهت انعقاد قرار داد، پسر شهردار با برنده مزایده تماس گرفته و به ادعای کمک فراوان در راه برنده شدن شرکت مذکور و فراهم نمودن شرایط و زمینه های لازم برای عدم شرکت رقبا در این مزایده، مبلغ 200 میلیون ریال از ایشان طلب می کند که این امر با ابراز تعجب و واکنش پیمانکار مواجه می شود.

برنده مزایده مدعی است علی صادقلو – پسر شهردار – آنها را تهدید کرد در صورتی که این مبلغ پرداخت نشود، اجازه کار در این استان را نخواهند داشت و  به همین دلیل برای کسب تکلیف و دادخواهی به شهردار صادقلو مراجعه کردند که ایشان نیز در نهایت تندی و در حالی که پسرش نیز در کنارش نشسته بود، قبل از شنیدن صحبتهای پیمانکار، او را از اتاقش بیرون می کند.

جای تعجب آن است که در این مزایده تنها یک شرکت حضور داشته است که آن هم به عنوان برنده معرفی شد و برنده مزایده هم وقتی در برابر درخواست کثیف و مشمئز کننده پسر شهردار ایستادگی می کند، نهایتاً ابر و باد و مه و ... دست به دست هم می دهند و ضمانتنامه اش به اجرا گذاشته شده و مبلغ ضمانتنامه از حساب ایشان برداشت می شود. که مراجعه بعدی به شهردار نیز حاصلی جز اخراج از اتاق مجلل صادقلو برایش به ارمغان نمی آورد و پایان ماجرا همان می شود که پسر شهردار وعده داده بود.

حال مردم بنشینند و قضاوت کنند که پسر شهردار در کجای قانون این مرز و بوم ایستاده است که اینگونه در گردنه های پر پیچ و خم قرار داد های شهرداری در کمین پیمانکاران نشسته است؟

 آیا این باج خواهی و گردن کشی همان حرکت بر مدار قانون و بهره مندی از نظرات کارشناسی است؟

منظور شهردار گرگان از کسب در آمد از طریق تبلیغات شهری، درآمدزایی برای شهرداری بوده است یا در آمد زایی برای خانواده صادقلو؟

یک نفر از آقای شهردار بپرسد این همان پسری نیست که همیشه گفته اید، مخالفان بنده برای تاختن به شهردار، او را هدف قرار داده اند؟ آیا باز هم پسر عزیزتان مظلوم واقع شده است؟ این دم خروس نیست که از دامان شهردار بیرون زده است؟

نقش نظارتی شورای شهر گرگان در کجای این جریانات تعریف شده است؟