8 قانون تربیتی غلطی که والدین وضع میکنند.
همهی ما با این موارد مواجه میشویم و میبینیم که تلاشهای تربیتیمان نتیجهی عکس به دنبال دارد. اما شما احتیاج دارید ثابت کنید که پدر و مادر هستید و برای وضع قوانین حقدارید!
به این مثال دقت کنید: با کودکتان اتمامِحجت میکنید: " لباست رو بپوش یا خونه می مونیم!" – و اومیگوید: "باشه، خونه میمونیم!" اینجا شما یک بازندهی واقعی هستید.
البته همهی ما با این موارد مواجه میشویم و میبینیم که تلاشهای تربیتیمان نتیجهی عکس به دنبال دارد. اما شما احتیاج دارید ثابت کنید که پدر و مادر هستید و برای وضع قوانین حقدارید!
1. دروغ گفتن
دختر دوسالهی جینا کین، کِلو، هر دوشنبه لج میکند و نمیخواهد که به خانهی پرستارش برود. یک روز صبح که کِلو در حال لجبازی حاضر نبود از ماشین پیاده شود جینا خانهی همسایه را نشان داد و گفت که اینجا مهدکودکی ست مهم که توسط مردی غارنشین اداره میشود. به او گفت که: تو دو انتخاب داری یا میروی پیش پرستار یا تو را در مهدکودک مرد غارنشین میگذارم. این کِلو را ترساند. مأموریت بهدرستی انجام شد. کِلو به خانهی پرستار رفت. درست یک هفته نمیگذرد که پرستار بچه از جینا کین میپرسد که آیا از وجود مهدکودکی در همسایگی خانهشان خبر دارد یا نه چون دخترش بیوقفه در مورد این مهدکودک حرف میزند و میگوید مردی غارنشین در همسایگیتان یک مهدکودک دارد. " من واقعاً ازتوضیح دادن برای او درمانده شدهام. در موقعیت بدی قرارگرفتهام که او را باید به مهدکودک بفرستم." کین میگوید.
راه بهتر
یک دروغ مصلحتی برای شما بسیار وسوسه کننده است. شاید با این دروغ از شر مسئلهای راحت شوید. اما همهجا موفقیت به همراه نخواهد آورد. مادر پسرکی ماجرای مشابهی داشت وقتی دید کودک نوپایش از دلقک محلی با نام "ماکارونی" ترسیده است. هر وقت پسرش حاضر به همکاری نبود مادر میگفت: "خب! بهتراست به ماکارونی بگم بیاد!" و این پسر کوچک بهسرعت آمادهی اطاعت میشد.
اما آنچه جینا کین فهمیده است این است که استراتژی ترساندن بعدها میتواند دردسر زا باشد پس بهترین کار این است که صادق باشیم! اگر به این فکر کنیم که ما هم حوصله نداریم یک روز سر کار برویم آنوقت درک میکنیم که چرا کودک قبول نمیکند که هرروز به مهدکودک برود.
2. برگشت به پایین
آیا شما میخواهید یکراه مطمئن پیدا کنید تا بفهمید کودکتان به شما گوش میدهد؟ تهدید میکنید اما اثربخش نیست. من و دخترم اِلا اخیراً به خانهی یکی از دوستانم رفتیم برای بازی اِلا با کودکش. دخترک هر چیزی را که اِلا برمیداشت از دستش میکشید. مادرش هم میگفت :" اونو به اِلا پس بده وگرنه خودم میاندازمش دور!" بعد به گفتگو بازمیگشت. و درست وقتیکه اِلا سراغ اسباببازی دیگری میرفت دخترک همان را میخواست.
راه بهتر
آدم بد بودن جالب نیست، اما اگر کودکی کار بدی کرد یک نتیجهای وجود دارد. "اگر بارها به او بگویید که دست از این کار بردار وگرنه تو را میبرم خانه مانع رفتار بد کودک نخواهد شد." بریجت بارنز- نویسنده حس مشترک والدین برای کودکان نوپا و پیشدبستانی - با اشاره به این مورد ادامه میدهد: " آنچه که کودک شما میشنود این است : من میتونم قبل از اینکه مامان بیاد جلوم رو بگیره به کارم ادامه بدم."
در عوض، به او اخطار کنید، اگر کودک شما دوباره تکرار کرد تصمیمی فوری بگیرید مثل یک وقفه. اگر او ادامه داد، ترک کنید. برای بار دیگر، یک یادآوری ملایم اثربخش خواهد بود: "یادت هست چی شد ما از خونه خاله اومدیم بیرون؟ من امیدوارم امروز مجبور نشیم زود برگردیم خونه."
3. از پدر فاصله میگیرید (یا از مادر)
پولی میگوید: "متأسفانه همسر من، جیم، در مقابل بچهها بیدفاع است و همیشه به خواستههای آنها تن در میدهد حتی اگر خودسرانه رفتار کنند."
راه بهتر
گرچه جیم در تربیت فرزندانش نمیخواهد زحمات همسرش را خنثی کند اما درواقع او دقیقاً همین کار را انجام میدهد. داشتن یک موضع واحد در تربیت کودکان نهتنها موجب این میشود که کودک بهتر تربیت شود بلکه به والدین هم کمک میکند در ماجراهای تربیتی همیشه آدم بد داستان نباشند.
4. زیاده از حد رشوه میدهید
دختر دوسالهی من، ایزابل، هرگز خوب غذا نمیخورد پس یکبار به او یکتکه شکلات پیشنهاد دادم که اگر ناهارش را تمام کند آن را به او میدهم. جایزه اثر خودش را بهدرستی گذاشت: ایزابل جوجه و سیبزمینیهای خوشمزه سرخشده را تا آخر خورد اما هنگام شام او یک شرط برای من گذاشت: غذا رو میخورم بهشرط اینکه به من شکلات یا آبنبات بدی!
راه بهتر
همهی ما احتیاج داریم که یک برگ برندهی واقعی داشته باشیم. اما کارشناسان تأکیددارند که تقویت کردن رفتارهای خوب کودکان بهترین راه برای تربیت است. پس بهجای اینکه بگویید اگر خونه ی مادربزرگ بچهی خوبی باشی، برات اسباببازی میخرم، سعی کنید اینطور او را تشویق کنید: "من واقعاً بهت افتخار میکنم وقتی موقع شام خیلی خوب و مؤدب نشسته هستی." و نیروی ناامیدی و دلشکستگی را دستکم نگیرید اینکه به کودکتان اینچنین بگویید: "خیلی غصه خوردم وقتی دیدم هدیه پدر به من رو شکوندی!" این گفتار شما به کودکتان نشان میدهد که چه اندازه رفتارش بد بوده و چه اندازه او احساس ناراحتی خواهد کرد. شما درواقع به کودکتان کمک میکنید که وجدان خود را پرورش دهد.
5. قوانین خود را زیر پا میگذارید
وقتی پسر دوسالهی آن ویرز، براندون، کارهایی رو که نباید انجام میدهد – مثل برداشتن سوئیچ ماشین مادرش، بیرون ریختن کتابها از قفسه – مادر روی دست او میزند و با تن صدایی خشن میگوید: "نه قربان!"
این عکسالعمل کار خودش را بهدرستی کرد تا زمانی که معلم پیشدبستانی براندون، او را توبیخ کرد به خاطر اینکه پشت دست دوستش زد چون اسباببازی براندون را برداشته بود. حالا خانم آن ویرز نمیتواند به پسرش بگوید که این کار خطاست چراکه او و شوهرش همین کار را با پسرشان انجام میدهند.
راه بهتر
کودکان بهخوبی رفتارهای خوب و بد را تقلید میکنند. دختر دوسالهی سوزی، ویل، میداند که پرت کردن اسباببازی در خانه ممنوع است اما یک روز همسر سوزی سگ اسباببازی که زیرپایش رفته بود پرت کرد، ویل بلافاصله به پدر تذکر داد. ازآنپس سوزی و همسرش تلاش میکنند که با دقت تر باشند و قوانینی را که وضع میکنند قابل پیروی باشد تا از آن پیروی کنند.
6. از کوره درمیروید
نگهداری و مراقبت از کودکان فعال نیاز به صبر و شکیبایی فراوان دارد. مادر تائه دوساله گاهی اوقات در مواجه با دخترش صبرش لبریز میشود. "بعد از یک روز پرکار من از کوره دررفتم و بر سر تائه فریاد کشیدم، سپس او سعی کرد که من را بفرستد به اتاقم!"
راه بهتر
جریمهی در اتاق ماندن برای بزرگترها هم اثر خوبی دارد. به خودتان اجازه بدهید که از ماجراهای فرزندتان کمی دور شوید. نفس عمیقی بکشید، تا ده بشمارید، اگر فرزندتان درخطر خاصی هم نیست به اتاق دیگری بروید، این باعث میشود مؤثرتر در تأدیب فرزندتان عمل کنید. اگر نمیتوانید کودکتان را تنها بگذارید، پس شما و همسرتان میتوانید به اتاق دیگری بروید. و به یاد داشته باشید که کودکان در عصبانی کردن شما بسیار استاد هستند، اما اگر شما میتوانید با اخطار دادن و سپس کنترل فوری از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنید، این به شما کمک میکند که در هر دو حالت خونسردی خود را حفظ کنید و آرام باشید.
7. صبر بیشازحد
اخیراً با دختر دوسالهام اِلا در ترافیک مانده بودیم. الا شروع کرد به بیقراری کردن و تقلا کردن برای باز کردن کمربند ایمنیاش و خارج شدن از صندلی مخصوصش. از این راه کسالتبار ترافیکی و بهانههای الا برای باز کردن کمربندش خسته شده بودم. به او گفتم که اگر بخواهد کمربند را باز کند برایش قصهی موقع خواب نخواهم گفت. تکنیکی که وقتی دختر برای پوشیدن لباس شب تعلل میکرد و یا مسواک قبل از خواب طفره میرفت شدت مؤثر میافتاد الآن به خاطر فاصلهی زیاد تا زمان خواب کاملاً بیاثر و بیمعنی شده بود. الا همچنان با کمربندش کلنجار میرفت و یادآوری زمان خوابش و قصهی آن کاملاً بینتیجه بود.
راه بهتر
کودک هرگز به یاد نخواهد آورد که ساعتی پیش چهکار خطایی انجام داده است و برای روز بعد هم نگرانی ندارد. شما میخواهید نتیجهی عملش را در ساعت خواب به او نشان دهید؟ خیر! اگر کودک شما با کامیون اسباببازیاش دوستش را زد او را از بازی فردا محروم نکنید بلکه همان لحظه کامیون را از او بگیرید.
8.حرف زدن زیاد
همسرم، پاتریک، تمایل زیادی دارد تا با الا بر سر موضوعات مختلف حرف بزند و توضیحات طولانی بدهد. حرف زدن با کودک وسوسهانگیز است اما شما باید آماده گفتن حرفها و صحبتهای عجیب هم باشید.
راه بهتر
کودکان انسانهای بزرگسال کوچک نیستند (مینی بزرگسال)، توضیحات طولانی و دستورالعملهای مفصل وارد مغزشان نمیشود. "قبل از شام شیرینی نخور" برای رساندن پیام کافی ست، دیگر لازم نیست برای کودک خود توضیح دهید که شیرینیجات اشتهای بچهها را از بین میبرد.
رفتار با کودکان بسیار دقیق و حساس است. والدین بامطالعه منابع تربیتی و فراگرفتن فنون نگهداری کودکان میتوانند در پرورش آنها موفقتر باشند.
ارسال نظر