سیلی های پیاپی و رفتار غضب آلود معلم گرگانی نسبت به دانش آموز+عکس
این روزها تصاویر ناراحت کننده ای از صورت سیلی خوردۀ یک دانش آموز گرگانی در فضاهای مجازی منتشر شده است که در نگاه اول، انسان را به یاد عهد جاهلیت و شلپ و شلوپ دستمال یزدی شعبان بی مخ ها می اندازد. رفتاری مجرمانه از یک معلم مدرسۀ راهنمایی که از عمق فاجعه ای فرهنگی حکایت دارد.
به گزارش گلستان 24، سید ابراهیم میر صالحی، دانش آموز کلاس هفتم مدرسه راهنمایی امام خمینی (ره) خیابان امام رضا (ع) گرگان گفت: به بهانۀ پایان سال تحصیلی به اتفاق دوستانم در کلاس مشغول شادی بودیم که معلممان (م.و) از راه می رسد و به 5 نفر از دانش آموزان می گوید که باید تمام آشغال های مدرسه را جمع کنید. من هم که این رفتار معلم را توهین به خود می دانستم برای آنکه در میان همکلاسی ها تحقیر نشوم، از انجام این کار خودداری کردم.
وی با چشمان اشک آلود ادامه می دهد: مقاومت من در برابر رفتارهای تحقیر آمیز معلم، منجر به فرود آمدن سیلی های پیاپی بر صورتم در مقابل چشمان همکلاسی هایم شد و پس از آن با رفتار غضب آلود معلم به سمت کلاس هدایت شدم و سیلی های بعدی هم در کلاس، دنیا را روی سرم خراب کرده بود و به سختی نفس می کشیدم.
با وجود آنکه چند روز از این ماجرای تلخ و تاسف بار می گذرد، اما پدر سید ابراهیم معتقد است که هنوز اضطراب و فشارهای روانی ناشی از تنبیه خشونت بار بدنی، فرزندش را رها نکرده و وی اوضاع روحی مناسبی ندارد.
پس از شنیدن دل گفته های این نوجوان و خانواده اش که بی توجهی آموزش و پرورش استان و حتی اتخاذ موضع تقابل با آنها در کلامشان موج میزد، طرح چند سوال خالی از لطف نباشد.
آیا قوانین کشورمان در حوزۀ نظام آموزش و پرورش، معلمان را به اِعمال بد اخلاقی و تبیه بدنی دانش آموزان تا مرز مجروح کردن، مجاز دانسته است؟
این گونه رفتارها در نظام آموزشی، با کدام یک از مولفه های تعلیم و تربیت مدرن هم خوانی دارد؟
تنبیه بدنی دانش آموزان در مدارس از سوی معلمان، بیشتر در دهه های 50 و 60 رایج بوده و حتی به جرات می توان گفت که این شیوه به عنوان یک هنجار فرهنگی و شاید هم سرمایه و مکمل توان معلمان در تعلیم دانش آموزان در نظام آموزشی کشورمان نهادینه شده بود اما با پوست اندازی سیستم آموزشی کشورمان از حالت سنتی و حرکت به سوی نظام آموزشی، مدرن توقعات بر آن استوار شد که تنبیه بدنی از گسترۀ نظام آموزشی ایران رخت بر بندد.
بررسی های میدانی بیانگر آن است که غالب کارشناسان و والدین دانش آموزان بر اساس درک واقع بینانه از نظام آموزشی معتقدند؛ با وجود آنکه ماده 77 آیین نامه اجرایی و انضباطی مدارس، مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش در سال 79 ، به صراحت هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی با نیت تنبیه را ممنوع دانسته و حتی هر گونه تنبیه بدنی دانش آموزان را نیز جرم تلقی نموده است، اما به دلیل پذیرش سلیقه ای مدرنیته و حاکمیت رگه هایی از تفکرات سنتی در نظام آموزشی، درجه ای از تنبیه بدنی متناسب با خطای دانش آموزان، از عناصر لاینفک و غیر قابل انکار تعلیم و تربیت محسوب شده و چاره ای جز تحمل آن در سیستم آموزشی ایران وجود ندارد.
اما تشخیص و تعیین درجۀ این مدل رفتاری در نظام آموزشی با کدام مرجع است؟ آیا با وجود حرکت در پیچ و خم های توسعه و تلاش برای استقرار نظام آموزشی مدرن، همچنان برخی معلمان مجاز خواهند بود با پذیرش سلیقه ای قوانین و به بهانۀ شیطنت دانش آموزان، حقوق ناکافی، کلاس های شلوغ، کمبود فضاهای آموزشی و دهها توجیه دیگر، به دنبال احیاء مولفه های نظام آموزشی سنتی بوده و حتی در برخی مواقع، رفتارهای چاله میدانی و عصر شعبان بی مخ ها را در مدارس بازسازی نمایند؟
آیا بروز این رفتارهای خشونت بار در مدرسه راهنمایی امام خمینی گرگان، مقدمه ای بر بازگشت ترکه های انار و آلبالو و تنبیهات پر طمطراقی مانند فلک کردن و کلاغ پر در نظام آموزش و پرورش خواهد بود؟
آیا برخی از معلمان با وجود اطلاع از حضور در قرن 21 و اذعان به تفاوت سبک رفتاری، نیازها و مذاق دانش آموزان در قیاس با دهه های گذشته، همچنان به ایستایی و یا رجعت به عناصر کهن در سیستم آموزشی پای می فشارند؟
آیا هنوز برخی از معلمان، دوران گذار از مکتب خانه به دبستان را باور نکرده و استقرار نظام آموزشی مدرن که در حال حاضر تنها ظاهر آن شکل گرفته است، در ضمیرشان نهادینه نشده است؟
نگارنده معتقد است؛ بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست که خود تفسیری و پذیرش سلیقه ای قوانین، علاوه بر ایجاد سر در گمی در جامعه، ارزش و عیار قوانین و مصوبات مراجع صالح را نیز به شدت کاهش می دهد.
از آنجا که قوانین مناسب و توسعه محور، همیشه در بستر فرهنگ جوامع و توسط انسانهایی که به باور کامل برای اجرای آن رسیده اند، رنگ تعیّن به خود خواهد گرفت، ضروریست؛ قبل از هر اقدامی، نظام آموزشی کشورمان تکلیف خود را با حرکت به سمت مدرنیته و یا بازگشت به سنت ها روشن کند و سپس نیروهای انسانی متخصص و کارآمد را متناسب با نوع نظام آموزشی و با لحاظ نمودن نگرش معلمان به سیستم حاکم بر آموزش و پرورش، گزینش نماید.
اسماعیل البرزی – عدالت خواهان گلستان
ارسال نظر