گفتگویی کوتاه با تنها دکه دار مطبوعاتی کردکوی+تصاویر
گاهی٬ دوست داریم جای روزنامه فروشانی باشیم که در دکههای خود روی صندلی نشستهاند و به مردم نگاه میکنند که از کنار باجه میگذرند و گاهی نیمنگاهی به تیتر بزرگ روزنامهها میاندازند و در نهایت دور میشوند… اما زمانی که پای درد دل باجهدار (عباسعلی یوسفی) نشستم به این نتیجه رسیدم که در مورد آرزویم باید کمی تجدید نظر کنم.
به گزارش گلستان 24، دکه مطبوعاتی، باجه روزنامهفروشی یا کیوسک روزنامهفروشی، محلی برای توزیع جراید و مطبوعات محلی، ملی یا بینالمللی است.
شرایط دایر کردن دکه مطبوعاتی در ایران عبارتند از: تابعیت ایران، داشتن معرفینامه، دارا بودن سواد خواندن و نوشتن، نداشتن محکومیت کیفری که موجب سلب حقوق اجتماعی است، کارت پایان خدمت نظام وظیفه یا معافیت از خدمت و عدم اعتیاد.
اتاقکی با خواندنیهای بسیار:
گاهی٬ دوست داریم جای روزنامه فروشانی باشیم که در دکههای خود روی صندلی نشستهاند و به مردم نگاه میکنند که از کنار باجه میگذرند و گاهی نیمنگاهی به تیتر بزرگ روزنامهها میاندازند و در نهایت دور میشوند… اما زمانی که پای درد دل باجهدار (عباسعلی یوسفی) نشستم به این نتیجه رسیدم که در مورد آرزویم باید کمی تجدید نظر کنم.
قبول ندارید؟ پس این گزارش را بخوانید….
آقای یوسفی با گرمی فراوان این حقیر را پذیرفت که گفتگویی خودمانی با هم داشته باشیم:
بیوگرافی:
عباسعلی یوسفی متولد 1350 در شهر کردکوی می باشند.
به گفته خودش پس از پایان خدمت سربازی به کارهای مختلفی روی آورد اما بدلیل علاقه فراوان به خواندن روزنامه شغل روزنامه فرورشی را انتخاب کرد. در مورد انتخابش می گوید چون همیشه از این طریق با خبرهای مختلفی از سرار جهان اطلاع پیدا می کنی.
یوسفی از مشکلات خود برایم گفت:
در شهر کردکوی هیچ سازمان و مسئولی همکاری لازم را با اینجانب نکردند. حتی برای اداره این دکه مجبور شدم وام بگیرم و با هزینه شخصی آن را اداره می کنم.
مشکل دیگر هزینه های رفت و برگشت مجلات و روزنامه هاست که 10 درصد برای من هزینه دارد.
بعضی از همشهریان هم لطف دارند روزنامه را می برند و می خوانند سپس برمی گردانند بدون آنکه مبلغی به من بدهند. جالب تر از آن این است که بعضی ها اصلا پولی نمی دهند.
یوسفی خاطراتش را اینگونه بیان نمود:
اولین بار کنار بانک تجارت دکه داشتم روزهای بارانی برایم روز عزا بود. چون باران از دکه نفوذ می کرد و روزهای تابستان هم بعلت نداشتن کولر دکه بسیار گرم میشد.
گاهی اوقات مجبور بودم ساعت 5 صبح برای تحویل روزنامه که بوسیله اتوبوس از تهران برایم ارسال می شد به میدان شهرداری بروم تا اول صبح روزنامه بدست مردم شهرم برسد اما درحال حاضر کمی بهتر شده است.
«سید احمد حسینی یکی از شهروندان کردکویی در خصوص روزنامه فروشان می گوید:»
بیمه نکردن روزنامه فروشها، درگیری شهرداری با این قشر زحمتکش بابت ساخت و مجوز دکه بهتر و شکیل و بزرگتر، دیر رسیدن روزنامه ها در روزهای برفی و مسدودشدن جاده ی هراز و غرولندزدن مشتریان بابت دیر رسیدن روزنامه ها، اذیت و آزار بعضی از مشتریان بدحساب و هزاران کم و کاستی دیگر آنان می باشد.
شهری که دارای سه الی چهار دانشگاه می باشد چرا باید فقط یک یا دو دکه روزنامه فروشی داشته باشد که یکی از آنها همیشه ی خدا بسته و در روز دو سه ساعت بیشتر باز نیست.
از آقای یوسفی پرسیدم چه روزنامه و مجلات را در دکه خود به مردم ارائه می کنند:
وی گفت: در دکه مطبوعاتی من٬ معمولاً بیش از 90 درصد روزنامه ها و مجللات چاپ شده کشور وجود دارد و بیشترین فروش مربوط به روزنامههای ورزشی، خانواده، جدول و… می باشد.
از وی پرسیدم چه اقشاری بیشتر برای خرید روزنامه و مجلات به شما مراجعه می کنند که اینگونه پاسخ داد:
بیشتر خانمهای خانهدار٬ مجلات روزهای زندگی٬ خانواده و خانوادهی سبز میخرند.
دختران و زنان جوانتر٬ بیشتر مجلات آشپزی و فانتزی میگیرند و روزنامهی همشهری را برای نیازمندیها، روزنامهی جام جم را برای برنامههای تلویزیون و سینما و روزنامهی ایران را برای حوادثش میخرند.
و گروه خاصی که بیشتر ورزشی هستند٬ روزنامهی مخصوص خود را طلب میکنند؛ اما با توجه به گران شدن روزنامهها٬ میزان تقاضا هم کمتر شده است.»
از آقای یوسفی پرسیدم در دکه حق فروش خوراکی دارید؟
خیر. ما اجازه چنین کاری را نداریم کارمان فقط فروش مطبوعات است. فروش خوراکی برای ما ممنوع می باشد.
به گفتهی وی٬ فروش اقلامی مانند خوراکیها٬ بهخصوص سیگار در مجوز این دکهداران نیست و دکه داران مطبوعاتی نباید اقدام به فروش این اقلام کنند.
از یوسفی پرسیدم خودتان روزنامه یا مجله مطالعه می کنید؟
بله در مواقعی که مشتری نیست مطالعه می کنم. از نظر من روزنامه و مجله، هر نشریه کاغذی ارزش آن به قیمت٬ سود و درصد فروش آن نیست بلکه اطلاعاتی که در اختیار ما قرار می دهند با ارزش هستند.
آقای یوسفی روزنامهفروشی٬ کار سادهای است؟
هرچند حالا فصل گرما است٬ نیازی نیست «عباسعلی یوسفی» روی چهار پایه بنشیند و اجاقگاز کوچک را زیر چهارپایه روشن کند تا دست و پایش از سرما یخ نبندد.
او میگوید: «روزهای سرد زمستان هوای اتاقک گرم بود٬ اما زمانی که مجبور بودم از دکه بیرون بیایم و یک روزنامه یا مجله را به دست مشتری بدهم٬ گاهی مجبور میشدم به دلیل باد شدید٬ تعداد سنگهای روی نشریات را بیشتر یا سنگینتر کنم؛ اما حالا هوا خوب است و راحت هستم».
او ادامه میدهد: «گاهی وقتا صبحانه و ناهار را هم در همین دکه میخورم. معمولاً غذا را از خانه میآورم و گاهی هم از بیرون سفارش میدهم؛ چون نمیتوانم دکه را تنها بگذارم.
یوسفی به یکی دیگر از مشکلات دکهداران اشاره میکند و میگوید: «برخی از نشریات خاص دیر میرسد و این باعث ناراحتی مراجعهکنندگان میشود. مثل پیک سنجش که هم دیر میرسد و هم تعدادش کم است.
آیا نشریات را در سطح شهر توزیع می کنید؟
هرچند استقبال مردم کردکوی بسیار کم است اما در حال حاضر٬ 3 پیک موتوری در امر توزیع جراید و مطبوعات مشغول به فعالیت هستند.
رسانه ها زبان، صدا، رکن چهارم دموکراسی و پلی ارتباطی و مؤثر مابین مردم و مسؤلان در راستای تلاش برای آبادانی، رفع مشکلات، موانع و رساندن خواست و مطالبات مردم بر اساس قانون به گوش مسئولین امر هستند پیشرفت و آبادانی و ارتقاء شاخصه های فرهنگی و مدنی هر جامعهای در سایه توجه جدی به مسائل مختلیفی رسانه ها و مطبوعات و به ویژه صنف مطبوعات جامعه است.
دکهداران و فروشندگان مطبوعات، حلقه تکمیل کننده و گسترده و طولانی حوزه چاپ و نشر کشور هستند که کمک میکنند تولیدات فرهنگی به دست مصرف کننده نهایی برسد.
کاستی در این حوزه سبب میشود چرخه و سیستم توزیع مطبوعات، ناکارآمد و نتیجه دلخواه حاصل نشود.
به امید حمایت بیشتر مسئولین ازاین قشر زحمتکش
مصاحبه کننده: یعقوب محمودی/رادکانا
ارسال نظر