مهر از اردوی جهادی در شرق گلستان گزارش می دهد؛
خودسازی در سایه خدمترسانی/ روستاهای رامیان چشم به راه مسئولان
جهادگران دانشگاه امام حسین (ع) در حالی برای محرومیت زدایی به دو روستای «نامتلو» و «مشو» از توابع رامیان سفر کرده اند که مسئولان گلستان کمتر به این روستاها و مشکلات آن ها توجه دارند.
به گزارش گلستان 24 ، چهرههای آفتابسوخته، لباسهای رنگشده و خاکی، دستهای آغشته به خاک و سیمان و یک لبخند کاشته شده روی صورت آنهم در اوج خستگی روایت کننده جهادگرانی است که خانه و کاشانه خود را رها کردهاند و برای محرومیتزدایی راهی دیار گلستان و شرق این استان یعنی شهرستان رامیان شدهاند.
۳۵ دانشجوی دانشگاه امام حسین (ع) تهران برای اجرای طرح محرومیتزدایی و برگزاری برنامههای فرهنگی به مدت ۹ روز مهمان سه روستای «جعفرآباد نامتلو»، «مشو» و «حسینآباد» رامیان شدند تا هرچند کوچک اما از بار محرومیت این روستاها کم کنند.
حوالی ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح است که راهی روستای نامتلو شدیم تا گزارشی از روند فعالیت این جهادگران تهیه کنیم. هوا بهشدت گرم است، به نزدیکی فاطمیه روستا میرسیم جایی که قرار است حسینیهای برای مردم روستا ساخته شود، جوانی را میبینم که با کارتن برای خود آفتابگیری درست کرده و مشغول مخلوط کردن سیمان و ماسه است، مجید بویینی ۲۳ ساله و اصالتاً زنجانی است، این دومین باری است که در اردوهای جهادی شرکت میکند. توضیح مختصری در رابطه با فعالیتی که انجام میدهد را بازگو میکند، همچنین اردوی جهادی را عشق و علاقه و پشتکار تعریف میکند و امیدوار است تا مسئولان به مناطق محروم نگاهی ویژه داشته باشند و وعدههای خود را عملی کنند.
کمی آنطرف تر از این جوان زنجانی مردی پا به سن گذاشته در حال آجرچینی است. به سراغش میروم خودش را ۶۶ ساله و از اهالی روستای نانتلو معرفی میکند. میگوید زمین این روستا با کمک اهالی روستا برای ساخت حسینیه خریداریشده است. تابهحال در اردوی جهادی شرکت نداشته اما با دیدن این جوانان که از شهرهای دیگر برای کمک به مردم به آنجا آمدهاند تصمیم میگیرد به مردم روستایش خدمت کند و به این کار افتخار میکند.
میگوید روستای نامتلو مشکلات زیادی دارد اما مشکل اصلی آن ها نداشتن جدول برای هدایت آبهای جاری ناشی از بارش باران و ... است.
وی با گلایه از شرکت آب و فاضلاب ادامه میدهد: متأسفانه هرگاه در روستای ما لوله آبی شکسته میشود چند ماه طول میکشد تا برای تعمیر آن به روستای ما مراجعه شود و طی چند ماه آب زیادی هدر میرود، درزمان بارندگی هم هرکدام از اهالی روستا با یک بیل جلوی در خانه خود میایستد و مسیر حرکت آب را تغییر میدهد تا آب وارد خانهاش نشود.
راهی فاطمیه روستا میشویم، جایی که جهادگران اسکانیافتهاند و واقف فاطمیه و حسینیه منتظر ماست. بهمحض ورود به فاطمیه حجتالاسلام علی محمدی، یکی از مدرسان دانشگاه امام حسین (ع) تهران که این گروه جهادی را همراهی میکند به استقبالمان میآید، حاجآقا علی محمدی در اردوهای جهادی به مسائل اخلاقی، احکام، بصیرتی، فرهنگی، سیاسی، دینی و... میپردازد.
وی بابیان اینکه رفتار و منش جوانان جهادگر بسیجی به من درس اخلاق میدهد، ادامه میدهد: اعتقاددارم خدمت به خلق خدا جزو بهترین عبادتهاست و جامعهای که اخلاق در آن حاکم شود جامعه آبادی خواهد بود.
مسئولان از نزدیک وضعیت روستاهای محروم را رصد کنند
وی ادامه میدهد: من از رئیسجمهور، استاندار، فرماندار و مقامات دیگر میخواهم که سری به اردوهای جهادی بزنند و وضعیت مردم را از نزدیک ببینند چراکه با دیدن وضعیت مردم از نزدیک برای کمک به مردم بیشتر تلاش میکنند. من از رئیسجمهور، استاندار، فرماندار و مقامات دیگر میخواهم که سری به اردوهای جهادی بزنند و وضعیت مردم را از نزدیک ببینند چراکه با دیدن وضعیت مردم از نزدیک برای کمک به مردم بیشتر تلاش میکنند
حجتالاسلام علی محمدی میگوید: تنها صحبت کردن مسئولان از پشت تلویزیون برای مردم فایدهای ندارد و این افراد باید از نزدیک جویای حال مردم منطقه شوند و به مشکلاتی مانند بیکاری و اعتیاد که مردم منطقه را درگیر کرده است بیشتر توجه کنند.
صحبتهایمان با حاجآقا علی محمدی که تمام میشود واقف فاطمیه هم به جمع ما اضافه میشود، ملوکالسادات میرفندرسکی ۶۰ ساله است و از سن ۲۴ سالگی عمر خود را صرف درس دادن و آموزش قرآنخوانی به دختران روستا کرده است.
تحصیلکرده مکتبخانه است و ۲۱ جلد کتاب با عناوین «نوای دل»، «نجوای عاشقان»، «شهادت طفلان مسلم» و ... تألیف کرده، کتابهایی که موضوع اکثر آنها تعزیه است.
میرفندرسکی از لزوم آشنایی بانوان روستا با احکام دینی میگوید و ادامه میدهد: زمانی من به ۸۰ شاگرد درس احکام و قرآن میدادم اما کهولت سن چند سالی است که من را آموزش بازداشته است.
وی میگوید: زمینی را وقف فاطمیه کردم تا بتوانم کار آموزش را بهراحتی انجام دهم و در حال حاضر هم حسینیه مجاور فاطمیه با کمک جهادگران بسیجی ساخته میشود و برای تکمیل آن نیاز به ۳۰ میلیون تومان هزینهداریم.
میرفندرسکی با گلایه از مسئولان میگوید: وضعیت اقتصادی مردم روستا نامساعد است و گرانی و اعتیاد گریبان گیر مردم شده است وما زمانی که تعدادی جوان بسیجی را میبینیم که در مناطق روستایی اینچنین بیریا به مردم روستا خدمت میکنند انتظارمان از مسئولان افزایش پیدا میکند و توقع داریم مسئولان در این مناطق حضور پیدا کنند و به مشکلات مردم روستا رسیدگی کنند.
عقربههای ساعت یک بعدازظهر را نشان میدهند، هوا بهشدت گرم است و ما برای بازدید از روند ساختوساز خانه عالم و پایگاه بسیج روستا به روستای «مشو» میرویم.
دانشجویان دانشگاه امام حسین خستگیناپذیر مشغول چینش آجر هستند، به سراغ سید احسان هاشمی که مشغول جابهجایی آجرهاست میروم و از حال و هوایش در این آفتاب سوزان میپرسم، میگوید: کار در اردوی جهادی سعادت است و وقتی موقعیتی اینچنین به دست میآید نباید آن از دست داد.
وی ادامه میدهد: ما معمولاً فضای روستایی را با خانههای گلی و به دلیل ساده بودنش دوست داریم که آخر هفتههای خود را در آنجا بگذرانیم اما مردم این روستاها به امکانات موجود در شهرها نیاز دارند و این حق طبیعی آنهاست.
از هاشمی در رابطه با بزرگترین دست آورد خود از این اردوی جهادی میپرسم، وی با اشاره به شیعه و سنی بودن اهالی روستای مشو میگوید: این روستا مردم تسنن در کنار تشیع بهخوبی با یکدیگر زندگی میکنند اما منی که از این محیط دور هستم تصور میکردم باهم مشکل داشته باشند.
هاشمی ادامه میدهد: در این چند روزی که کنار اهالی روستا بودم و صفا و صمیمیت بین آنها را از نزدیک دیدم و پرسشهایی که از اهالی روستا کردم متوجه شدم هیچ مشکلی باهم ندارند و گاهی تفکرات ما افرادی که خارج از مجموعه آنها هستیم در برخی موارد برایشان ایجاد مشکل میکنیم. ۱۸ شهریورماه تاریخ عروسی هاشمی است اما او کار در اردوی جهادی را به فراهم کردن مقدمات عروسیاش ترجیح داده است
دوستان احسان هاشمی با شوخی و خنده ماجرای تاریخ ازدواج احسان هاشمی را برایمان بازگو میکنند و میگویند ۱۸ شهریورماه تاریخ عروسی هاشمی است اما او کار در اردوی جهادی را به فراهم کردن مقدمات عروسیاش ترجیح داده است. به چهره آفتابسوختهاش نگاه میکنم که به سخنان دوستانش به یک لبخند اکتفا میکند، قطعاً میتوانست در خانه بماند و مقدمات ازدواجش را فراهم کند اما محرومیتزدایی را به این کار ترجیح میدهد.
زهرا ندیمی دهیار روستای «مشو» که با دیدن ما سردرد و دلش باز میشود، میگوید: ۱۵۰ خانوار در این روستا زندگی میکنند و ازنظر فرهنگی مردم این روستا فعالیتهای زیادی دارند.
وی ادامه میدهد: این روستا با توجه به اینکه جمعیت کمتری نسبت به سایر روستاها دارد اما امکانات دیرتر به این روستا تعلق میگیرد و از مسئولان خواهش میکنیم این روستا را ازنظر تکمیل طرح هادی و تأمین تأسیسات و زیرساختها حمایت کنند.
پل هوایی، خواسته ای کوچک اما بزرگ
ندیمی ضمن تشکر از نیروهای جهادی که ساخت پایگاه بسیج و ساخت خانه عالم را در روستای مشو برعهدهگرفتهاند، میگوید: رو به روی روستای مشو پل هوایی وجود ندارد و ما برای رفتن به روستای مقابل باید بهسختی از خیابان عبور کنیم که این امر منجر به تصادفات فوتی زیادی شده است.
دهیار روستای مشو بابیان اینکه روستای مشو از جدولکشی معابر روستایی برخوردار نیست، ادامه میدهد: معابر روستا هنوز آسفالت نشده اندو اعتبارات در نظر گرفتهشده برای روستا کم بوده و کفاف اجرای پروژههای عمرانی را نمیدهد.
به روستای نامتلو برمیگردیم و برای بررسی وضعیت رنگآمیزی سری به مدرسه روستا میزنیم. مهدی محمدی روی نردبانی ایستاده و با سروصورتی رنگی در حال نقاشی کردن است، با چهرهای خندان برای خوشآمد گویی به نزد ما میآید، علت حضورش در این هوای گرم را در اردوی جهادی جویا میشویم. میگوید: حضور در اردوهای جهادی برکات زیادی را با خود به همراه دارد ویکی از برکاتی که خیلی به آن باید توجه شود درک محرومیت است.
وی ادامه میدهد: متأسفانه در روستاهای ما فقر فرهنگی زیادی وجود دارد و ما تلاش میکنیم در نقش افسران جنگ نرم و سفیران دانشگاه جهادی دانشگاه امام حسین تا حدودی از این فقر فرهنگی را کاهش دهیم.
مهدی مباشر امینی یکی دیگر از جوانانی است که مشغول رنگ زنی است، دوستانش به تازهداماد بودنش اشاره میکنند و میگویند جمعه پیش رو مراسم عقد اوست.
از مباشر امینی صحت صحبتهای رفقایش را میپرسیم با رویی خجالتزده تأیید میکند و میگوید در رشته کارشناسی نفت تحصیلکرده و در حال حاضر دانشجوی دانشگاه امام حسین است و در هفت اردوی جهادی افتخار حضورداشته است.
در پایان صحبتهایش هم ما را به شنیدن آیهای از سوره انفال دعوت میکند و با صوت ملکوتیاش برایمان آیه را قرائت میکند.
عباس رسولی، مسئول گروه جهادی دانشگاه امام حسین در رابطه با انتخاب این منطقه از گلستان برای اجرای اردوی جهادی اظهار کرد: قبل از شروع اردوهای جهادی عدهای برای شناسایی نقاط محروم به مناطق مختلف کشور میروند و منطقه از لحاظ فرهنگی، عمرانی، اقتصادی و اجتماعی بررسی میکنند.
وی ادامه میدهد: در روز ۲۳ شهریور به منطقه رامیان آمدیم و به کمک بسیج سازندگی به روستاهای نانتلو، مشو و حسینآباد آمدیم و با اهالی شورا، دهیار و پایگاه بسیج صحبت کردیم و پروژههای مختلف را بررسی کردیم.
رسولی میگوید: پس از بازگشت به دانشگاه اطلاعات را در اختیار کارگروههای مختلف قراردادیم و در کارگروه عمرانی برنامهریزی شد که یکی از مناطق برگزاری اردوی جهادی رامیان باشد.
افزایش رسیک پذیری روستاها، هدف اردوهای جهادی
وی ادامه میدهد: یکی از مسائلی که در روستاها وجود دارد این است که ریسکپذیری اهالی روستا کم بوده و همیشه عدهای هستند که برای اجراشدن پروژههای عمرانی آیه یاس میخوانند اما ما تلاش میکنیم با اجرای برخی از پروژهها سطح حمایت جوانان از این پروژهها را بالا ببریم.
رسولی میگوید: به همین دلیل تصمیم گرفتیم یک سری از پروژهها را از صفر شروع کنیم تا ریسکپذیری مردم افزایش پیدا کند و دهیار و شورای محل با بهرهگیری از جوانا مجبور به تکمیل ادامه کار شوند.
وی ادامه میدهد: من از مسئولان سؤال دارم آیا آمدهاند و وضعیت این روستا را دیدهاند؟ چرا باید روستایی که ۷۰۰ سال قدمت دارد اما مردم اینجا وقتی مسیری را طی میکنند باید پاهای خود را آب بکشند چراکه هیچکدام از کوچههای آنها آسفالت نیست.
مسئول گروه جهادی دانشگاه امام حسین (ع) هدف نخست از برگزاری اردوهای جهادی را تأثیرگذاری در میان مردم عنوان میکند و میگوید: متأسفانه در روستاهای ما فقر فرهنگی بی داد میکند و ما تلاش میکنیم با این تأثیرپذیری این فقر را کاهش دهیم.
اردوی جهادی برای هر فردی تعریفی خاص دارد، جوانانی که برای ساختن میآیند اما خودشان ساخته میشوند و بعضی آن را آمیزهای از ایمان و عشق برای خدمترسانی میدانند و عدهای آن را آزمونی برای سنجش خود، اما تعریف آن هر چه هست روایت گر این بیت شعر «بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش زیک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار» بوده و نشان می دهد هنوز هم هستند افرادی که درد هم نوعان دیگر را درد خود می دانند و برای کاهش آن قدم بر می دارند.
منبع : مهر
ارسال نظر