نقدی بر اظهارات اخیر یک روزنامه نگار گلستانی

به گزارش گلستان24؛ روح الله کلانتری فعال سیاسی اصلاح طلب افراطی و از حامیان شیخ فتنه گر سال 88 یعنی صانعی در جدیدترین شماره خود به بررسی مقوله بسیج پرداخته و آن را مظهر عقل و عشق توصیف کرده است .

البته "کلانتری" بسیج را با مختصات فکری خود که آغشته به "آلودگی های جناحی" و "ناخالصی های سیاسی" است توصیف کرده و از این منظر تعاریفی بکار برده که در شان این نهاد مقدس نیست لذا این قلم بنا دارد برای جلوگیری از تحریف نام "بسیج" توسط عده ای که فقط در لق لقه زبان مدعای آن هستند ، چند خطی بنگارد .

کلانتری در چهار کادر برجسته برخی مطالب را در خصوص بسیج نگاشته که در اینجا به آن پاسخ داده می شود :

وی در کادر نخست می گوید : بازخوانی و فهم بسیج و ویژگی های بسیجی در صورتی که با درایت و انصاف صورت پذیرد می تواند جایگاه والا و ارزشمند آن را در جامعه نمایان کند ، در این صورت همه می توانند عضو بسیج شوند .

در جواب این شبهه آقای کلانتری باید گفت این بازخوانی منصفانه باید توسط چه کسانی صورت بگیرد ؟ کسانی که از فرق سر تا نوک پا مجذوب غرب و اندیشه های آن هستند و جناح متبوع آنها تنها راه کشور را مذاکره با کدخدا و آمریکا می داند و اندک بهره ای از تفکر بسیجی نبرده چطور می تواند درباره بسیج قضاوت منصفانه و درایت گونه داشته باشد . 

وانگهی قضاوتهای شما و جریانی که در آن هستید نه تنها توام با انصاف نبوده بلکه عملکرد اصلاح طلبانی چون شما طی سالهای گذشته مخصوصا زمان اصلاحات ، فتنه سال 88 ، غائله 18 تیر 78 و سالهای اخیر ، کاشتن بذر کینه و دشمنی با این نهاد مقدس بوده و هنوز بسیجیان گمنام و شهدای مظلوم فتنه 88 هستند که بیرحمانه مورد ضرب و شتم یک جریان فریب خورده قرار گرفتند . بسیج اگر غصه کشورش را بخورد ، اگر دلسوز دستاوردهای هسته ای اش باشد ، "دلواپس" خوانده می شود و با این چماق عده ای از خدا بی خبر این نهاد مقدس را تخریب می کنند .

اینکه که شما فکر می کنید با یک بازخوانی درایت محور و منصفانه همه بسیجی بشوند امکانپذیر نیست چون این مقوله دو طرفه است اولا که هر کسی دارای یک مشی و روش زندگی و تفکر شخصی مبتنی بر اراده خود و محیط است و طبعا نمی توان به یکدست سازی فکری جامعه دست یافت ثانیا بسیج خود یک تفکر و جریان فکری قوی و حتی بین المللی است و این افراد هستند که باید برای قرار گرفتن در این نهاد مقدس خودشان را با شرایط بسیج و شاخص های آن وفق دهند نه اینکه بسیج خودش را به شکل دلخواه دیگران در بیاورد بخاطر اینکه چند عضو بیشتر داشته باشد که این اصلا شدنی و البته درست هم نیست و با مبانی بسیج همخوانی ندارد .

کلانتری در کادر دوم می گوید : بسیج نیروی ارزشمندی است که همواره از نظام و انقلاب دفاع کرده و امروز به بسیج کارآمد و اثرگذار نیازمندیم و باید شرایط برای حضور همه مردم در بسیج فراهم کنیم .

این شبهه آقای کلانتری هم جای تعجب دارد چرا که وی مدعی است ما به بسیج اثرگذار نیازمندیم ؛ سوال اینجاست آیا بسیج امروز اثر گذار و کارآمد نیست ؟ قابل توجه کلانتری و امثال وی که بسیج تا هیچ اندازه قدرت و اثرگذاری که امروز دارد را نداشته و مروری بر رخدادهای داخلی و بین المللی گواه این مدعاست .

امروز کیست که نداند مولفه و نهاد مقدس بسیج ناجی ملتهای عراق و سوریه شده و حتی می توان گفت که با شکست داعش بسیج بیشترین خدمت را به بشریت کرده است وگرنه این دمنشان خون آشام رگهای ملتهای مختلف را می بریدند .

از طرفی امروز بسیج با تشکیل شاخه های علمی و تخصصی در اکثر میادین عمرانی و تخصصی کشور حضور دارد و این بسیج است که در مواقع سیل ، زلزله ، آتش سوزی و ... در گرما و سرما به کمک مردم می آید . این بسیج است که در مناطق محروم بیمارستان صحرایی می زند ، به مرزنشینان آموزش فرهنگی و اشتغالزایی می دهد و دهها اقدام دیگر .

بسیج امروز "اثرگذار و کارآمد" هست اما از منظر کسانی که به دنبال خدمت به مردم نیستند و رفاه طلبی و عافیت طلبی را در سرلوحه کار خودشان قرار دادند و مناصب دولتی را بجای فرصت دانستن برای خدمت مردم ، خودسازی خود و اطرافیانشان و دریافت حقوق نجومی می دانند (همانند صفدر حسینی و دخترش نماینده مجلس که حقوق نجومی را حق خودشان می دانستند) شاید تاثیرگذار نیست .

کلانتری در کادر سوم می گوید : بسیجیان واقعی با چاپلوسی ، فریبکاری ، دروغ ، تهمت ، توهین ، خشونت و افراطی گری مخالف بوده و خود را خادم مردم می دانند .

این رزونامه نگار سبز و افراطی اصلاح طلب ناخواسته در این تعریف با ایجاد دسته بندی بسیجی واقعی و غیر واقعی صفاتی را به این شجره طیبه نسبت می دهد که شایسته نیست اگر چه ممکن است در هر نهاد ، سازمان ، طیف ، انجمن ، گروه و دسته ای برخی افراد رفتارهایی خلاف مبانی آن نهاد انجام دهند اما هیچگاه نمی توان اصالت نهادی چون بسیج را با چنین صفاتی آغشته نمود .

بسیجیان خود را خادم مردم می دانند اما جایگاه دیگران کجاست ؟ آیا فقط بسیجیان باید خادم مردم باشند و بروند سر مرز و کمک سیل زدگان و زلزله زدگان و دلداری آنها بپردازند ؟ سهم "آقازاده ها" ، "رفاه طلبان" و "اصلاح طلبان" و "عافیت طلب" چیست ؟ آنها باید "وام های کلان" بگیرند و خودشان و اطرافیان را "فربه" کنند .

کلانتری در آخرین کادر خود می گوید : بسیج یک حزب سیاسی نیست ، اختصاص بسیج به یک گرایش سیاسی و بهره برداری از آن بر علیه گروههای دیگر مخالف اهداف و آرمانهای بسیج و خیانت به مکتب امام خمینی است .

جناب کلانتری اینجا هم با زرنگی خاصی نهاد مقدس بسیج را در حد یک گرایش سیاسی تنزل داده و عنوان کرده که از این نهاد علیه گروههای دیگر استفاده می شود در حالیکه با مروری بر عملکرد بسیج در سالهای گذشته نقض ادعای این روزنامه نگار چپ مشخص می شود .

حفظ آرمانهای نظام و مبانی انقلاب اسلامی ، دفاع از ولایت فقیه و تداوم راه شهدا عمده وظیفه بسیج است و اگر هر گروه ، نهاد و گروهی بخواهد به مقابله با این مبانی بپردازد قطعا با دست مقتدر بسیج مواجه می شود و بسیج گردنش را خواهد شکست، در فتنه 88 کسانی از جنس آقای کلانتری در خیابان های تهران شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" را سردادند ، عکس امام را "پاره" کردند و خیمه امام حسین (ع) را "آتش" زدند ، حتما اقای کلانتری توقع داشتند بسیجیان برای آنها "دست بزنند" .

البته مطالب عنوان شده در مقاله آقای کلانتری بیشتر از اینها دستخوش طعنه ها و کنایه ها بود جایی که بسیج اقشار ادارات و کارخانجات و ... را صنف دانسته و هدف آن را پر کردن صندلی مراسمات و شرکت در جشن ها و ... عنوان کرده است .

واقعا شرم آور است که عده ای اینطور ناجوانمردانه و ناخردانه مطالبی می نویسند و نهال مقدس بسیج را را تفکرات آلوده خود تعریف می کنند و به خورد ملت می دهند در حالیکه برای توصیف بسیج اول باید بسیجی بود و دل در گرو ولایت فقیه داشت چون پدر بسیج رهبر معظم انقلاب اسلامی است ، روزنامه نگاری که عکس اول هر شماره اش "شیخ صانعی فتنه گر" است چگونه می تواند از بسیج بگوید و "مدافع" مقام معظم رهبری باشد . 

/گلستان ما