گزارش؛
خلیج گرگان نفسهای آخرش را میکشد
خلیج گرگان به عنوان تنها خلیج ایرانی دریای خزر سالهاست که نفسهای آخرش را میکشد و مسئولان هم خود را سرگرم جلسات بیخاصیتی کردهاند که یک راهکار عملی هم از آن بیرن نیامده است.
به گزارش گلستان24؛به نقل از تسنیم، اگر خلیج گرگان بمیرد چه بر سر گلستان و شمال ایران میآید؟ خلیجی که تا سالها قبل یکی از پایههای اقتصاد کشور در زمینه شیلات و به ویژه صید ماهیان خاویاری به شمار میرفت و زندگی و معیشت حاشیهنشینانش به آن وابسته بود. خلیجی که نه فقط کارکرد اقتصادی و محیط زیستی بلکه نقش فرهنگی قابل توجهی هم ایفا میکرد و در کنار آن سالانه میزان حضور پرندگان بینظیری بود که به خلیج رنگ و بوی زندگی میدادند.
حالا سالها است که خلیج کهن و پیر نفسهایش به شماره افتاده اما این صدای نفسهای بیرمق خلیج نیست بلکه صدای ضربان آهسته زندگی هر جنبده ایست که حیاتش به زنده بودن خلیج گرگان استوار است. اگر خلیج بمیرد؟ سوالی است که سالهاست برای مردم، کارشناسان و مسئولان مطرح است و آنان نیز تنها در کارگروهها و نشستهای بیخاصیت در موردش سخن میگویند. کارگروههایی که هنوز نسخه ای برای درمان حال و روز نزار خلیج گرگان ارائه نکرده اند.
مردم و دوستداران محیط زیست میپرسند آیا تراژدی غمبار دریاچه ارومیه این بار در شمال کشور تکرار میشود؟ اما مسئولان هنوز نه پاسخ درستی به این پرسش و دهها سوال دیگری که پیرامون حیات تنها خلیج ایرانی دریای خزر مطرح شده، دادهاند و نه گامی برای نجات آن برداشتهاند.
این روزها در میان سکوت مسئولان و جلساتی که هرازگاهی به منظور احیاء خلیج میگذارند، خلیج گرگان بیشتر از قبل آب میرود و هر روز خشکتر و تشنه تر از گذشته میشود.
خلیج به سرعت به سمت نابودی میرود
مزدک دربیکی از کارشناسان حوزه محیط زیست در یادداشتی در خصوص پیامدهای خشک شدن خلیج گرگان می نویسد: خلیج گرگان تنها خلیج دریای خزر در مرزهای سیاسی ماست که جنبه استراتژیک دارد، به طوری که روسها بویژه در دوران قاجار علاقه و تمایل خاصی به آن داشتند؛ چراکه با توجه به زیاد بودن عمق آب آن، کشتیهای تجاری و مسافربری در آن لنگر میانداختند.
این خلیج که تا اواخر دوره قاجار به خلیج استرآباد معروف بود، چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر زیستمحیطی، موقعیت خاصی دارد که به دلیل همین موقعیت، مورد توجه است. خلیج گرگان سال 1354 به همراه تالاب میانکاله و لپوی زاغمر، بهعنوان نخستین مجموعه تالاب بینالمللی جهان در فهرست تالابهای کنوانسیون رامسر به ثبت رسید.
بنابراین نه تنها خود خلیج، بلکه نواحی اطراف آن شامل شبه جزیره میانکاله (پناهگاه حیاتوحش) و تالاب بینالمللی گمیشان، یک مجموعه ارزشمند زیستمحیطی است. این خلیج همچنین زیستگاه و محل تخمگذاری بسیاری از گونههای بومی دریای خزر از جمله ماهیان خاویاری است که ارزش اقتصادی زیادی برای ایران دارند. آرام بودن آب خلیج نیز شرایط مناسبی برای آن به عنوان یک تفریجگاه دریایی ایجاد کرده است. لذا این خلیج به لحاظ اقتصادی، تجاری، زیستمحیطی و تفریحی ارزشمند است. بنابراین به همان اندازه نیز حفاظت از آن ارزش و اهمیت دارد. با این حال متاسفانه اکنون شاهد نابودی تدریجی و البته سریع این خلیج هستیم.
مهمترین مشکل این خلیج، پسروی آب آن به سمت دریا و کاهش شدید عمق آب آن است. هرچند پسروی آب خلیج از سالها پیش شروع شده، اما از دو سه سال اخیر این پسروی کاملا محسوس و بسرعت در حال پیشروی است. پسروی و کاهش عمق آب خلیج به حدی است که اکنون تا یک کیلومتر رابا ماشین میتوانید به داخل دریا (یعنی منطقهای که در گذشته پر آب و محل لنگر انداختن کشتیها بوده است)، برانید. این وضعیت واقعا نگران کننده است، زیرا به عقیده متخصصان، در صورت ادامه این روند خلیج گرگان تا ده سال دیگر بهطور کامل خشک خواهد شد.
دریاخواری آغاز شده است
با توجه به اهمیت خلیج گرگان واقعا اگر این خلیج روزی بمیرد چه بر سر مردم منطقه خواهد آمد؟ نخستین مسئله ای که می تواند محتمل باشد وقوع پدیدهای به نام ریزگردها یا گردوغبارهای محلی است. خشکی خلیج گرگان و مرگ آن میتواند زمینه ساز بحران های محیط زیستی جدیدی در منطقه باشد. از بین رفتن اقتصاد و معیشت ساحل نشینان به ویژه در غرب گلستان و شرق مازندران وتبعات اجتماعی و سیاسی ناشی از آن نیز در آینده گریبان مسئولانی را خواهد گرفت که همچنان دست روی دست گذاشته و منتظر خشک شدن خلیج گرگان هستند.
مهاجرت ساکنان این مناطق که معیشت آنان در وابستگی کامل به خلیج است، دور ازانتظار نخواهد بود اما شاید مهم ترین این پیامدهای ناگوار پدیده دریاخواری است. موضوعی که هم اینک نیز در برخی از مناطق دیده میشود. عدهای فنسهای زمینهای خود را با توجه به خشکی و پسروی آب خلیج متر به متر جلوتر آوردهاند و شاید تا چندسال دیگر که مسئولان بخواهند کاری کنند دیگر خلیجی برای احیاء وجود نداشته باشد.
البته توجه به این نکته که حیات خلیج گرگان همواره در ارتباط مستقیم با وضعیت دریای خزر بوده لازم و ضروری است، هرچند که در زمانهای پیشروی آب خزر هم همواره بیلان آب خلیج منفی بوده است.
حیات به هم پیوسته خزر و خلیج گرگان
گزارشی که موسسه " رزهولمن" سال گذشته منتشر کرده، ناظر برهمین مسائل است. در این گزارش آمده است: که ولگا، نقش یگانه ای در تامین آب خزر داشته است اما به دلیل ساخت سدها و مصارف انسانی، هر سال از میزان نقش آن در حیات خزر کم می شود.
این گزارش به آلودگیهای نفتی در شمال دریا اشاره می کند و می گوید: آلودگی ها و نشت های نفتی مانند لایه ای نازک بر سطح دریا، تبخیر و بنابراین بارش آن را تحت تاثیر قرار دادهاند. اگر چه هنوز میزان بارش در روسیه به واسطه ولگا در نبود سدها و عوامل انسانی می تواند آب مورد نیاز خزر را تامین کند.
اما موسسه " کاسپ اینفو" در گزارش سال 2017 خود پا را از این هم فراتر گذاشته است. آخرین گزارش منتشر شده در این موسسه خزر را زیر فشارهای زیاد معرفی میکند که بخشهایی از آن تماماً مُرده است. این گزارش میگوید: وضعیت خزر اعتبار پرورش ماهیانش را هم خواهد گرفت. این گزارش معتقد است که هنوز هم راهحل هایی برای خزر وجود دارد. این موسسه خزر را یک سیستم اکولوژیک منحصربهفرد و همچنین ذخیره گاه بیولوژیک ارزشمند میداند.
کیفیت آب ورودی به خلیج مطلوب نیست
اهمیت خلیج گرگان و موضوع خشک شدن آن اگر بیش از دریاچه ارومیه نباشد، به طور قطع کمتر از آن نیست. هرچند عدهای معتقدند خلیج گرگان که حیاتش وابسته به دریای خزر است، سیکلی طبیعی را پشت سر میگذارد و دوباره آب به خلیج باز می گردد.
اما نباید از این نکته غافل شد که تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین و کاهش آورد رودخانه های منتهی به دریای خزر و خلیج گرگان و خشکسالی های پی درپی براساس اطلاعاتی که ناسا منتشر کرده در حال افزایش است. هرچند نباید از سدسازی ها در بالادست و شریان های حیاتی خزر و خلیج نیز به راحتی گذشت.
در اینباره "حر منصوری عبدالملکی"، دیدهبان و فعال محیط زیست و حوزه آبی کشور به ویژه تالاب میانکاله و حوزه شرقی خزر معتقد است: پسروی آب دریای خزر و خلیج گرگان غیرطبیعی نیست و در گذشته نیز رخ داده تا جایی که آب دریا به حدود منفی 30 رسیده بود.
او علاقهمند است که موضوع خلیج گرگان و نجات آن به گونهای دیگری بررسی شود. منصوری میگوید: شاید نکته اصلی اینست که از نظر کیفی آب وارد شده به میانکاله یا خلیج گرگان و البته بسیاری ازتالاب های شمال کشور، مطلوب نیست. آبهای روسطحی، زیرسطحی و باران، در آب بندان ها و رودخانه ها جمع میشوند و در نهایت به شالیزارها میریزند. بعد از آن مملو از سم و کودهای شیمیایی میشوند و یا در نواحی شهری فاضلاب و پسماندهای شیمیایی کارخانهها و کارگاهها وارد رودخانهها می شوند و از طریق رودخانهها به تالابها و دریا میریزند. بنابراین آب شیرینی که تا به حال وارد دریا میشد و پیاچ آب را تنظیم میکرد و در حقیقت به دریا زندگی می بخشید، نه تنها شفابخش نیست بلکه خود یک معضل است.
خبری از 5 میلیارد وعده داده شده، نیست
اردیبهشت سال گذشته که نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه به استان گلستان سفر کرد، حسن صادقلو، استاندار وقت از قول نوبخت که به صورت مکتوب از او دریافت کرده بوده درباره اختصاص 5 میلیارد تومان برای نجات خلیج گرگان خبر داد و بارها نیز در جلسات مختلف به آن اشاره کرد اما خبری از این پول نشد.
هرچند رضا مروتی، معاون هماهنگی امور عمرانی وقت استانداری به تسنیم گفته بود: این اعتبار برای برخی اقدامات در بالادست خلیج از جمله کارهای آبخیزداری و آبخوان داری، ساماندهی فاضلاب شهرهای ساحلی، کنترل و پایش رودخانه ها و غیره و البته بخشی از آن برای انجام مطالعات پیش بینی شده بود که بخش اندکی از آن در اختیار شرکت آب منطقه ای استان قرار گرفت.
او به این مسئله هم اشاره کرده بود که برای نجات خلیج، دونوع مطالعه نیاز است که در وهله نخست باید باید راهکارهای یافت که منجر به بهبود وضعیت آن شود و پس از آن مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی اجرای این راهکارها انجام میشود.
اسفند ماه سال گذشته بود که انجام مطالعه و اجرای طرح نجات خلیج گرگان و تالاب میانکاله از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان به شرکت آب منطقه ای ابلاغ شد. ولی با وجود این که 6 جلسه کارگروه و 8 جلسه بحث و بررسی نجات خلیج برگزار شده هنوز نسخه عملیاتی از آن بیرون نیامده است.
نظرعلی، مشاور طرح نجات خلیج گرگان و تالاب میانکاله است. او از نتایج مطالعات اولیه از وضعیت خلیج از دیگاه محیط زیستی و مهندسی سواحل و تعیین اضطراری بودن خلیج گفته و میافزاید: اکنون خلیج توسط زبانه میانکاله از دریای خزر جدا شده و اتصال به دریا از طریق کانال های چپاقلی و آشوراده برقرار است. کانال خزینی به علت افت تراز سطح آب دریای خزر و رسوب گذاری بسته شده که مهمترین عامل تهدید حیات خلیج، کاهش تراز سطح آب دریای خزر در مقیاس بلندمدت است.
در سال 2017 تراز سطح آب 4 سانتی متر نسبت به سال 2016 بالا آمده است. با این نرخ بالا آمدن تراز سطح آب، برای رسیدن به سطح یک دهه قبل، 20 سال زمان لازم است .تراز سطح آب در 29 آذر ماه امسال منفی 27.18 گزارش شده است.
مشاور طرح می گوید: میزان عقب نشینی آب خلیج گرگان و تالاب میانکاله نسبت به سال 1377 حدود 100 کیلومتر مربع است. در بازدیدهای میدانی ، غرب میانکاله دارای پوشش گسترده علفی یک ساله و حتی چند ساله است. گیاهشور پسند سالیکورنیا گونه غالب در منطقه شده و همچنین گونه بوریا نیز بصورت پراکنده مشاهده میشود.
در بررسی شرایط اضطرار خلیج گرگان شاخص های محیط زیست از جمله بوم سازگان و زیستگاه به همراه خصوصیات غیرزیستی (آب و خاک)، پسروی آب و تردد شناورها از طریق دهانه خلیج، صیادی، امنیتی و ریزگرد در سمت غرب خلیج گرگان و تالاب میانکاله مورد بررسی قرار گرفته است. براساس مطالعات هرچند برخاستن ریزگرد در بخش غربی خلیج گرگان و تالاب میانکاله به علت افت آب دریای خزر از دیدگاه وقوع ریزگرد شرایط اضطراری نیست و امکان برطرف کردن با راهکار کوتاه مدت وجود ندارد اما برای دقت نتیجهگیری، برپایی ایستگاههای پایش ریزگرد و چاههای پیزومتری الزامی است.
نظرعلی ادامه میدهد: سناریوهای متعددی از جمله لایروبی کانال چپاقلی، لایروبی و بازگشایی کانال خزینی و احداث جتی سنگی، خاک برداری در غرب خلیج ولایروبی و بهسازی کانال آشوراده مطرح شده که در نهایت پیشنهاد ما راهکار لایروبی کانال آشوراده به شرط مطالعات EIA است که هزینهای حدود 32 میلیارد تومان دربردارد.
حالا شنیده شده جلسه بعدی کارگروه نجات خلیج گرگان و تالاب میانکاله به زودی برگزار میشود، جلسهای که با گذشت یکسال نتوانسته حتی خروجی عملی برای نجات و احیاء خلیج ارائه دهد و به نظر می رسد تداوم این روند خیلی زود به مرگ تنها خلیج ایرانی خزر با همه پیامدها و تبعات سوئی که در پی خواهد داشت، منجر شود.
ارسال نظر