سوپروایزر بیمارستان بقیه الاعظم (عج) علی آبادکتول از خاطرات تلخ و شیرین روزهای کرونا در بیمارستان و ایثار و از خودگذشتگی کادر درمان گفت.

از زخم صورت تا ندیدن والدین/جانفشانی پرستاران فراموش نشدنی است

به گزارش گلستان ۲۴؛ واژه «پرستار» با عشق و ایثار و مهر و امید پیوند خورده است. سپیدپوشانی که بر دل رنجور از بیماری می‌تابند تا شوق زندگی را به وی تزریق کنند.

این تلاشگران عرصه سلامت در چند ماه گذشته به دلیل شیوع کرونا، روز و شب‌های سختی را پشت سر گذاشته و شاهد حوادث تلخ و شیرین بسیاری بودند.

با کاهش شیوع این بیماری در گلستان، فرصتی دست داد که میزبان یکی از مدافعان سلامت گلستان باشیم. «سکینه جعفر»، سوپروایزر بیمارستان بقیه الاعظم (عج) علی آبادکتول از تلاش همکارانش در روزهای کرونا گفت که در ذیل خواهد آمد.

* چند سال سابقه کار دارید؟

۱۷ سال سابقه کار دارم. دو سال اول را به عنوان طرح در بخش جنرال بیمارستان علی آبادکتول خدمت کرده و سپس سوپروایزر بالینی، آموزشی و کارشناس هماهنگ کننده ایمنی بودم که آنها در کنار هم ادامه دارد.

* بیمارستان بقیه الاعظم (عج) از چه زمان درگیر بیماری شد؟

علی آباد از دوم اسفندماه درگیر بیماری شد و از همان روز بخش را برای پذیرش بیماران آماده کردیم.

شرایط سختی در آن زمان حکمفرما بود و بنده به عنوان سوپروایزر فعالیت می‌کردم اما همکاران من بیشتر با بیماران سروکار داشتند.

* از حال و هوای آن روزهای بیمارستان بگویید.

به دلیل اینکه بیماری، ناشناخته و جدید بود و ابعاد پنهان بسیار داشت، شرایط ویژه ای حاکم بود. برخی از همکاران استرس داشتند و این امر طبیعی بود. روز به روز شرایط بدتر شده و همین امر سبب اضطراب، ترس و نگرانی بیشتر در بین بیماران می‌شد.

در ابتدا تنها یک بخش برای کرونا در نظر گرفته شده بود ولی در ادامه بخش دوم و ویژه اضافه و به جایی رسید که کل بیمارستان درگیر بیماران شد.

تعداد بیماران زیاد و حجم کاری بالا رفت و رسیدگی به این بیمار نسبت به یک بیمار ساده شرایط ویژه‌تری را می طلبید.

* با چه مسائل خاصی در بیمارستان برخورد کردید؟

ترسی از بیمار کرونایی در مردم وجود داشت و دارد. در برخی از مواقع، اطرافیان بیمار، وی را رها کرده و به دلیل ترس از بیماری دیگر به او سر نمی‌زدند و همین عدم حمایت روانی سبب ضعف روحیه شده و روند درمان را طولانی می‌کرد.

در مقابل هم کسانی بودند که تا پایان بیماری، در کنار مریض خود بوده و از آن‌ها حمایت می‌کردند و با تلاش‌های آن بسیاری از بیمارانی که حال عمومی مساعدی نداشتند، نجات پیدا کردند.

* در تعطیلات عید نحوه شیفت شما چگونه بود؟

عصر روز اول فروردین کشیک داشتم. هیچکس در ایام عید، تعطیلی نداشت و همه روزه در بیمارستان بودیم و با توجه به اینکه تعدادی از همکاران درگیر بیماری بومد، کشیک‌ها را پوشش می‌دادیم.

* نحوه رفتار شما در منزل نسبت به بیماری؟

بنده یک پسر ۱۴ ساله دارم و ما در خانه فاصله یک و نیم متری را رعایت می‌کنیم.

از زمان شیوع کرونا، به دیدن پدر و مادر خود نرفته زیرا ممکن بود انتقال دهنده بیماری باشم.

برخی از خانواده ها، به دلیل ترس از کرونا بیمار خود رها می کردندبسیاری از همکاران هم خانواده‌های خود را برای مدت طولانی ندیده و حتی یکی از همکاران با وجودی اینکه مادرش تنها زندگی می‌کند، از اواخر بهمن ماه به دیدن وی نرفته است.

* مبتلا شدید؟

بله. هم من و هم همسرم در اواخر بهمن ماه به کرونا مبتلا شده و در منزل قرنطینه بودیم.

* خانواده‌هایی بودند که چند نفری در بیمارستان بستری شوند؟

مواردی زیادی وجود داشت که فرد بعد از بستری کردن یکی از اعضای خانواده‌اش، خودش مبتلا و به بیمارستان مراجعه کند.

نمونه‌ای داشتیم که شوهر، همسر خود را بستری کرده و به دلیل اینکه بیماری در استیج بالا بود، همسرش فوت کرد. متاسفانه در ادامه، خود این شخص هم بستری و ایشان هم فوت کردند.

اما در مقابل پدر و مادری هم بودند که پس از یک ماه بستری در بیمارستان بهبود یافته و مرخص شدند.

* نحوه رفتار مردم در مورد کرونا چگونه بود؟

در ابتدا مردم و همراهان بیمار توصیه‌هایی که به آنها می‌شد را رعایت نمی‌کردند زیرا هنوز به این درک نرسیده بودند که ابعاد این بیماری به چه میزان است اما بعد از اینکه مشاهده کردند که بیماران مدت طولانی در بیمارستان بستری می‌شوند و جان خود را از دست می‌دهند، متوجه خطر شدند.

* مراجعان چه علائمی داشتند؟

در اوایل بیماری، بیماران با تنگی نفس و افت cu2 مراجعه می‌کردند و بعد از سی تی اسکن مشخص می‌شد که ریه کاملاً درگیر است. اما اکنون اکثر بیماران ظاهر خوبی داشته و با بیماری‌های دیگری مانند بیماری قلبی و سکته مغزی مراجعه می‌کنند و تست آن‌ها نشان می‌دهد که به کرونا مبتلا هستند.

* تغذیه در بیماری تأثیر دارد؟

تغذیه و رعایت اصول بهداشتی و داشتن روحیه در این بیماری حرف اول را می‌زند.

همه گروه های غذایی برای بدن نیاز بوده و مایعات، دمنوش، چای، سوپ، آبمیوه طبیعی و ویتامین c در درمان موثر است.

 

* ترس چه تأثیری روی بیماری دارد؟

ترس بیمار را از پای درمی‌آورد. بیماری با حال عمومی مساعدی در بیمارستان داشتیم اما به دلیل این‌که یکی از بستگانش در اثر کرونا، فوت کرد، روی این فرد تأثیر گذاشت و روند درمان را طولانی کرد.

* از تلاش پرستاران بگویید.

همکاران پرستار و پرسنل بیمارستان طی این روزها زحمت بسیار کشیدند و با عشق و علاقه و همکاری با هم بحران برطرف شد.

آن‌ها بیماران را مانند خانواده خود دانسته و با جان و دل از آن‌ها مراقبت می‌کردند و حتی در مواقعی که بیمار همراه نداشت، غذا به دهان وی می‌گذاشتند.

پرستاران، هم همراه و هم روانشناس و مشاور می‌شدند به گونه ای که زبان از بیان زحمات آن‌ها قاصر است.

* در مورد سختی‌های لباسی که می‌پوشیدید، توضیح دهید.

کار با این لباس و ماسک‌ها بسیار سخت بود. بدن عرق کرده و لباس خیس می شد و احساس لرز به فرد دست می داد.

هر شیفت از ساعت هفت و نیم تا ساعت دو ادامه داشت و شیفت شب هم ۱۲ ساعته بود و پوشیدن این لباس در این مدت طولانی نفس‌گیر بود.

ماسک و شیلد صورت را زخمی می‌کرد به گونه‌ای که همکاران مجبور بودند با پماد و دستورات دارویی خاص آن‌ها را درمان کنند.

* اوج فشار کاری کی بود؟

از ۱۲ اسفند اوج کار شروع شد و تا نیمه‌های فروردین ادامه داشت و همه یک ماه فشار کاری بالا را تجربه کردند.

در مواقعی حتی بخش اورژانس هم جا نداشتیم و تنها بیمار بدحال را طبق پروتکل بستری می‌کردیم.

* وضعیت اکنون بیمارستان؟

هم اکنون مراجعات ادامه دارد اما نسبت به اوج بیماری بسیار کمتر شده است و بیماران در یک بخش و بخش ویژه و خدمات دریافت می‌کنند.

* نقش خانواده کادر درمان چگونه بود؟

خانواده پرسنل بیمارستان، آن‌ها را درک کرده و همراهی آن سبب شده که کادر درمان بتوانند با روحیه بالا و از جان و دل برای درمان بیماران تلاش کنند.

* از خاطرات تلخ و شیرین خود بگویید؟

ابتلای همکاران تلخ‌ترین حوادث ایام بود. یکی از همکاران که بسیار بدحال و امکان فوت وی بالا بود. همیشه برایش دعا می‌کردیم وی با اقدام پزشکان و پرستاران خوب شد.

همکار دیگری که در مراقبت های ویژه بستری شده بود با حفظ روحیه و همکاری خانواده و مراقبت های خاص و مصرف دمنوش و آبمیوه‌های مختلف درمان شد.

یکی از روزها فوتی ها بسیار بالا بود و فوت جوانی با هیچ بیماری زمینه ای و اینکه می‌دیدیم که کاری نمی‌توانیم برای آن‌ها انجام دهیم، بسیار ناراحت کننده بود و اشک همه پرستاران را درآورده بود.

یا در اتفاقی دیگر، دو خواهر یکی از همکاران به کرونا مبتلا شدند و چون بیماری پیشرفت کرده بود، هر دو نفر فوت کردند. حوادث زیادی را در این روزها شاهد بودیم.

* توصیه به مردم؟

از مردم می‌خواهیم که اصول بهداشتی را رعایت کرده و جز به خاطر کارهای ضروری از منزل خارج نشوند. همه و مخصوصاً کسانی که بیماری زمینه‌ای دارند از ماسک استفاده کرده و شستشوی مکرر دست‌ها و رعایت فاصله را جدی بگیرند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار