«قرآن» نقشه گنج مددجوی گلستانی/ روایت مددجویی که تاجر شد

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از فارس از گرگان، مددجویی که زمانی زیرپوشش شجره طیبه کمیته امداد امام خمینی (ره) استان گلستان بود و با گرفتن تسهیلات اشتغالزایی روی پای خود ایستاد حالا به مرحله‌ای از پیشرفت رسیده که به عنوان یک تاجر موفق دست محبت پدری بر سر ایتام گلستانی می‌کشد و 50 درصد از درآمد خود را در اختیار نیازمندان قرار می‌دهد و یک مرکز نیکوکاری راه‌اندازی کرده تا به یاد پدر مرحوم‌اش «خداوردی صحرا» اینگونه به مردم نیازمند خدمت کند این مرد نیکوکار در ساخت مسجد، مدرسه و حمایت از ایتام کارنامه درخشانی دارد.

مددجویی که حالا تاجر موفقی شده است خود را این گونه معرفی می‌کند ارازمحمد کر هستم، برخی مرا چرخ‌سوار صدا می‌زنند و عده‌ای هم مرد تاجر؛ خدا را شکر می‌کنم که در مرحله دیگری از زندگی قرار دارم که می‌توانم دستان افراد نیازمند را بگیرم.

*از شروع تلخ ماجرای زندگی تا ثمره شیرین نیکوکاری

ماجرای زندگی ارازمحمد گرچه شروعی تلخ دارد اما ثمره شیرین آن برای مخاطبان خبرگزاری فارس قطعا خواندنی و ستودنی است، سال 1379 یعنی 20 سال پیش وقتی ارازمحمد کر خدمت سربازی را به پایان رساند تقریبا 6 ماه بیکار بود، در خانواده 10 نفره‌ای بزرگ شد که تمکن مالی خوبی نداشتند، مادر؛ سرپرست خانواده‌ای بود که باید در فراز و نشیب روزگار، چرخ زندگی را بچرخاند و ارازمحمد برای اینکه کمکی به اقتصاد خانواده کند به فکر خرید موتور سه چرخ افتاد اما آنها پولی نداشتند تا این وسیله را بخرند به همین خاطر به کمیته امداد امام خمینی (ره) برای گرفتن تسهیلات مراجعه کردند اما مشکلات یکی دو تا نبود، آنجا هم برای ضمانت یک چک 75 هزار تومانی می‌خواستند ولی کسی نبود که برای آنها ضامن شود.

خلاصه دو ماه از این موضوع گذشت و خانواده اراز محمد با کلی خواهش و التماس و ضمانت یکی از نزدیکان توانستند تسهیلات را بگیرند و ارازمحمد موتور سه چرخ بخرد.

* با خدا عهد کردم به خاطر همه سختی‌هایی که می‌کشم آدم بزرگی شوم

ارازمحمد یادآوری این روزهای سخت را خیلی بااحساس و رقتِ‌خاطر بیان می‌کند و می‌گوید: از آن زمان به بعد با خدا عهد کردم یک روز به خاطر همه سختی‌هایی که می‌کشم آدم بزرگی شوم، من فقط دو سال آن موتور سه چرخ را سوار شدم واقعا سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشتم و باید بگویم موفقیت را پله پله بالا آمدم؛ با آسانسور نیامدم.

مکثی همراه با یک دنیا حرف ناگفته در عمق جانش وجود دارد سعی می‌کند آنچه بر او گذشته و حالا برایش کوله‌باری از تجربه شده است در اختیار همگان بگذارد، ارازمحمد می‌گوید در زندگی؛ شکستی را تجربه کردم که سه سال طول کشید اما در میان مشکلات، وجود خدا را بیشتر لمس کردم.

همانطوری که شرح زندگی را به تصویر می‌کشد، دست دعایش به سمت خدا بلند است و عظمت پروردگار را یک به یک بر زبان می‌آورد و می‌گوید خداوندی که هم مهربان است، هم بزرگ و قدرتمند، صاحب جاه و جلال و شوکت؛ آفریدگار زمین و آسمان، کسی که از روح خود در آدمی دمیده و به اشرف مخلوقات بودن انسان مباهات می‌کند، اراز محمد دوباره تکرار می‌کند ما انسان‌ها به عنوان اشرف مخلوقات خدا بر روی زمین هستیم.

*خدا کند موجودی حساب آخرتمان خالی نباشد

آنقدر سنگینی مشکلات بر دوشش سنگینی کرده که باور دارد در دل همین سختی‌ها خودش را پیدا کرده، ارازمحمد معتقد است انسان‌ها کارخانه تولیدی هستند که می‌توانند مهر و محبت، عشق و اخلاق خوب را تولید و تکثیر کنند در عمق باورهایش به کتاب قرآن اعتقاد ویژه‌ای دارد و می‌گوید قرآن کاملترین و حق‌ترین کتاب است که درون آن سرشار از بشارتها و هشدارهاست در حقیقت قرآن کتاب زندگی است که تمام دستورالعمل‌ها و قوانین زندگی در آن گنجانده شده و این کتاب آسمانی نقشه و راه گنج است.

ارازمحمد از خدایی که بی‌منت و بدون حساب می‌بخشد سخن می‌گوید و با این کلامش تلنگری به ذهن‌ها می‌زند که اگر خدا از ما حساب و کتاب بخواهد در محضرش چه چیزی خواهیم گفت آیا می‌دانیم که اندوخته مال و منال برایمان خیر است یا شر؟ ما باید با صدقه و خیرات کردن؛ مال و جان خودمان را از بلایا حفظ کنیم، در دنیایی که 98 درصد درآمدهایمان را خرج دنیا می‌کنیم و تنها دو درصد مال خود را برای خدا می‌بخشیم به این فکر نمی‌کنیم که دنیا فانی و گذراست و این آخرت است که باید بیشتر به آن بیندیشیم.

این خیرنیکوکار بر این باور است که اگر خدا مال بیشتری به ما داده پس مسئولیتمان سنگین‌تر است، اکثر ما کشاورز هستیم وقتی در زمین 200 کیلو بذر می‌پاشیم 3 یا 4 تن محصول برداشت می‌کنیم، کار خدا ضرب است و حالا ما می‌خواهیم درصد کوچکی از مال خدا را به بندگان نیازمند بدهیم و از حساب خدا به یتیمان کمک کنیم، یادمان باشد که در این دنیا کارت‌های بانکی زیادی داریم و شاید حسابمان پرپول است، خدا کند موجودی حساب آخرتمان خالی نباشد و چه خوب که زود به خودمان بیاییم.

*کمک به نیازمندان در اولویت زندگی‌مان باشد

حسن ختام سخنان ارازمحمد کر این بود که ماشین‌های مدل بالا، خانه‌های قشنگ در بالاشهر و حساب‌های پرپول در نهایت چه دردی از ما دوا می‌کند آیا دستگیر ما در آخرت خواهد بود او می‌گوید اینها را گفتم که تلنگری در زندگی باشد تا با خدا تجارت کنیم، واقعا لحظه به لحظه معجزات خدا را در زندگی دیدم، با خودمان تفکر کنیم اگر در روستایی که زندگی می‌کنیم همسایه‌ام گرسنه بماند گردن من است و اگر همسایه‌ام دزد شود اینها بر گردن من است، کمک به نیازمندان باید در اولویت زندگی هر کدام از ما باشد و این مهم را هر لحظه فراموش نکنیم.