لزوم تجدیدنظر درتقاطعهای گل شهر
مطالعات زیرگذر گلشهر جامع نیست
گرگان- در شرایطی که مدیریت شهری گرگان احداث ۱۴ تقاطع غیر همسطح را برای حل معضل ترافیک گرگان برنامه ریزی کرده است کارشناسان این حوزه معتقدند این تقاطع ها گره های ترافیکی را کورتر می کند.
به گزارش گلستان24، این روزها پای صحبت هرکسی که می نشینید از راننده تاکسی تا فروشنده البسه در پاساژی واقع در خیابان شالیکوبی، صحبت از مدیریت شهری است و در این میان بحث پروژه تقاطع غیر همسطح گلشهر داغترین سوژه این روزهاست.
نامه های جداگانه ای توسط جمعی از مهندسین، کسبه محل و کمیته پژوهش سازمان نظام مهندسی در هفته های اخیر در همین راستا منتشر شده اما فارغ از به حق بودن غالب نظرات، جای خالی تخصص و تجربیات اجرایی پروژه های ترافیکی و صد البته آشنایی همزمان با گرگان نکته ای بود که در این میان به چشم می آمد.
برای همین به سراغ محمد تنظیفی، کارشناس ارشد حمل و نقل که در شرکت های مشاور حمل و نقل در تهران مشغول فعالیت بوده و پروژه های متعددی را در سطح کشور طرح ریزی کرده است، رفتیم.
وی که مقالات داخلی و خارجی متعددی در این زمینه تدوین کرده است، معتقد است برای اظهارات کارشناسانه گوش شنوایی وجود ندارد با این حال به دلیل بی طرف بودن وی را راضی کردیم تا به بررسی مساله طرح های ترافیکی شهر گرگان که بر پایه تقاطع های غیر همسطح برنامه ریزی شده بپردازیم.
با شروع به کار شورای چهارم، عزم جدی برای تغییر، به مجموعه ای از مصوبات و البته انتخاب شهردار فعلی گرگان منجر شد، که مصوبه احداث تقاطع های غیرهمسطح از همین دست است. نگاه غالبی که وجود دارد احداث تقاطع غیر همسطح را مترادف با مدرن شدن شهر و رفتن گرگان به سمت کلانشهر شدن می داند. تا چه حد با این نگاه موافقید؟
به موضوع خوبی اشاره کردید. فقط در شهر گرگان و در ذهن مدیران و تصمیم گیرندگان عالی شهر گرگان این فکر رسوخ نکرده بلکه بنا به تجربه من در تمامی شهرهای ایران این موضوع شایع است. اگر بگوییم تقاطع غیر همسطح به خودی خود به مدرن شدن شهر کمک می کند باید بگویم خیر. برای رسیدن به شهر مدرن چرا به سراغ ساختمانهای مدرن، شهربازی مدرن، خطوط هواپیمایی پیشرفته، حمل و نقل عمومی نوین، طبیعت زیبا و بکر، بافتهای تاریخی و جذب سرمایه های داخلی و خارجی نرویم. در میان راه حلهای مختلفی که برای رهایی از مشکلات ترافیک شهری وجود دارد چند سطح ساختن تقاطع ها جزء راه حل های افزایش عرضه به حساب می آید و نسبت به روش های دیگر پر هزینه تر ولی آسانتر است.
شاید همین نگاه باعث شد ۱۴ تقاطع غیرهمسطح در مسیرهای مختلف در شورای شهر چهارم مصوب شود به گونه ای که بنا به گفته های یکی از اعضای شورا در یک مسیرپنج کیلومتری، پنج پل غیرهمسطح در نظر گرفته شده است. اما آیا آسانترین راه بهترین گزینه است؟
لزوما خیر. اما شاید تعداد افراد متخصص در زمینه حمل ونقل و ترافیک که اشراف کامل نیز به شهر گرگان دارند کم باشد. از طرفی دیگر شاید متفکرین خوش ذوق در زمینه شهرسازی در شهر گرگان اعتمادی به تفکر نو نداشته و ترجیح آنان این است که از روشهای منسوخ شده یعنی اتوبان استفاده کنند. این راه حل بسیار پرهزینه است در حالی که می توان با مدیریت ترافیک شهری مشکل را حل کرد و با دقت و درایت بیشتری به آینده گرگان فکر کرد.
احداث تقاطع غیر همسطح در میان راهکارهای حل معضل ترافیک چه جایگاهی دارد؟
اگرچه راههای بسیاری برای حل معضلات ترافیکی تدوین شده است. ولی در اکثر مواقع راه حل ها به صورت موازی با یکدیگر با کسب آگاهی کامل از شبکه شهر، محدوده مورد مطالعه و حتی خصوصیات رفتاری مردم آن سکونتگاه شهری صورت می پذیرد. در این شرایط راه حلی مناسب است که از نظر فنی دارای بهترین کارکرد و از نظر اقتصادی کمترین هزینه داشته باشد. به نظر شما آیا برای همه تقاطع ها بویژه در محدوده شهر نیازمند تقاطع غیر همسطح هستیم؟
راهکارهای دیگر چقدر عملی و واقع گرایانه هستند؟ در شهرهای بزرگ کشورمان آیا بکار رفته اند؟
راه حل را باید در تشویق مردم به استفاده از حمل ونقل همگانی جستجو کرد. در استقرار مناسب کاربری ها و مدیریت تقاضا جستجو کرد. از ایجاد کاربری های نامناسب و ناموزون در سطح شهر پرهیز کرد. یکی از اتفاقهای نامناسب و شایع در گرگان رشد بی رویه ساخت و ساز در محدوده ناهارخوران و جنگل سروش، شهرک تالار و بقیه مناطق در این محدوده است. این موضوع نه تنها باعث آسیب پذیر شدن حاشیه جنگل و منابع طبیعی شده است بلکه نیاز به ارائه خدمات شهری با هزینه بالاتر را سبب شده است. به نظر می رسد می توان با وضع ضوابط و قوانین سفت و سختتر برای احداث ساختمان در این محدوده به حل مشکل در آینده کمک کرد. البته در این زمینه مهندسان شهرساز قطعا نظرات کارشناسی و دقیقتری خواهند داد. ضمن آنکه من در ساعت های مختلف از مسیر گلشهر تردد کرده ام و مشکلی از بابت معضل ترافیک و وقوع وضعیت اشباع در این تقاطع ندیدم.
زیرگذر معلم باعث حرف و حدیثهای بسیاری پیش از مراسم کلنگزنی تا کنون شده است. ارزیابی شما به عنوان یک متخصص از شروع عملیات احداث این تقاطع غیرهمسطح چیست؟
قبل از آنکه بخواهم به سوال شما پاسخ بدهم باید مطلبی را بیان کنم. در علم ترافیک پدیده ای به نام کوچ ترافیک (Traffic Departure) وجود دارد. معنای آن اینست، اگر مشکلات ترافیکی در محدوده ای اصلاح شود، در محدوده و یا نقطه ای نزدیک به آن منطقه، مشکلات ترافیکی به همان شکل و یا به صورت دیگر نمایان خواهد شد. بنابراین قبل از آنکه بخواهیم طرحی را اجرا کنیم و یا نقصی را برطرف کنیم بهتر آنست با اطلاعات کافی صورت پذیرد و از تمامی عواقب آن طرح مطلع گردیم تا بهترین راه حل اتخاد شود.
زیر گذر میدان معلم و غیر همسطح شدن تقاطع گلشهر، بدون در نظر گرفتن عواقب بعدی آن صورت گرفته است، اگرچه به ضرورت چند سطحی شدن تقاطعها بایستی با تردید نگاه کرد.
تجربه خوبی که در شهرهای اصفهان و شیراز وجود دارد، ارتباط مناسب میان شهرداری، سازمان نظام مهندسی و اندیشمندان و بزرگان شهر است. آیا در این زمینه تعامل کافی میان شهرداری گرگان و متفکرین و مهندسین شهرسازی و ترافیک وجود داشت؟ آیا مردم در مدیریت کلان شهری مشارکت داده می شوند؟ میزان مشارکت متخصصین بومی تا چه حد است؟
موارد معدودی وجود دارند چرا که می توان با افزایش عرض مسیر اصلی نسبت به مسیر فرعی مشکل را حل کرد. البته اگر نتوان با فازبندی و زمانبندی مناسب بر مشکل فائق آمد. همچنین می توان با جداکننده های راستگرد و ایجاد جزیره ارتباط بهتری میان مسیر فرعی و اصلی برقرار کرد.
یعنی به نظر شما احداث تقاطع غیرهمسطح در سه راهی از اساس اشتباه است؟
منظور بنده این نیست اما به طور معمول راه حل های مناسبتری برای رفع مشکل وجود دارد. اگر گردش به چپ رویکرد اصلی به فرعی بسیار زیاد باشد راه حل بدی نیست.
کاملا درست است. اما بستگی دارد که تقاطع برای یک روز از هفته طراحی شود یا برای ۶ روز کاری؟ در تمامی مطالعات برنامه ریزی و تحلیل برای روز کاری انجام می شود نه برای شب پنجشنبه تا از هزینه زیاد جلوگیری شود. شلوغی یک امر کیفی است و از دید افراد با یکدیگر متفاوت است. در مسیر گلشهر در یک روز کاری چقدر پشت چراغ منتظر می مانید؟
خوب این طبیعی است. اگر قرار باشد همه شهر را برای آخر هفته طراحی کنیم باید تمامی مسیرهای شبکه شهری در دو ضرب بشود. در مورد سطح سرویس و شلوغی سوال کردید که از اموری کیفی است و هر فردی برداشت متفاوتی از آن دارد اما بهتر است قبل از آنکه سوال را پاسخ دهم مطلب دیگری بگویم.
ممکن است شما از مسیری در داخل شهر گرگان استفاده کنید و زمان سیر شما ۱۰ دقیقه باشد. این میزان در همان ساعت و در یک روز تعطیل آخر هقته ۲۰ دقیقه شود. این موضوع دال بر ضعف شبکه نیست بلکه به دلیل میزان تقاضا و عدم مدیریت آن در شهر است.
به عنوان مثال اکثر مناطق جاذب سفر در شهر گرگان در قسمت جنوبی شهر واقع است. در حالی که می توان با تقویت مناطق دیگر شهر و ایجاد مراکز خدماتی منطقه ای و شهری در نقاط دیگر شهر بر این مشکل غلبه کرد. در شرایطی که بخواهیم مسیری برای زمانهای تعطیل طراحی کنیم. در یک روز آن شبکه دارای سطح سرویس بسیار مطلوب خواهد شد ولی در تمامی روزهای هفته دارای حجم تردد اندک می شود و در واقع طراحی شبکه ما به قولی Over Design و با هزینه بسیار بالا می شود.
مضافآ بر اینکه هرچه توجه به بخشی از شهر بیشتر شود، قیمت زمین در آن منطقه بسیار رشد خواهد کرد و بقیه مردم شهر از این افزایش بی بهره خواهند بود که این موضوع از اساس با اصل برابری شهروندان در یک شهر ایرانی - اسلامی مغایرت خواهد داشت. بنابراین تا آنجائیکه امکان دارد باید از احداث تقاطع غیر همسطح و ابنیه از این دست پرهیز کرد.
در مورد گلشهر آیا توجیه فنی وجود دارد یا باید منتظر عواقب آن باشیم؟
با توجه به آنکه گزارش مطالعات انجام شده در اختیار بنده قرار نگرفته است، نمی توان در این خصوص نظری قاطع ارائه کرد اما همانطور که گفتم، هرچه عرضه افزایش یابد تقاضا نیز افزایش می یابد و نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. از این نمونه می توان به تجربه دوطبقه شدن بزرگراه صدر اشاره کرد که نه تنها وضعیت شبکه نسبت به گذشته بهتر نشد بلکه در خروجی های این معبر وضعیت نامناسبی پدید آمده است.
وجود تقاطع گلشهر باعث ایجاد وقفه و کاهش بار از تقاطع های بالادست و پایین دست به صورت آنی می شد. در شرایطی که این تقاطع چند سطحی گردد تا میدان شهرداری کلیه تقاطع ها باید به صورت غیر همسطح اجرا شود. (خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج). با این اقدام بار ترافیک به تقاطع های پایین دست و بالادست و هر جا که تغییرات محسوس عرض مسیر وجود دارد منتقل خواهد شد. نظیر انبار جهاد، کارواش، سازمان آب، تابلو، جلوی محله استرابادی و ... .
در شرایطی که این تقاطع احداث شود، شهر به دو منطقه شرقی و غربی در محدوده حافظیه تقسیم و از نظر شهرسازی اسباب چندپارگی شهر را بوجود می آورد. در این شرایط حرکت شهروندان از عرض مسیر با مشکل مواجه شده و عملکرد روزانه عابرین مختل می گردد و علاوه بر کاهش بسیار زیاد ایمنی ، باعث نارضایتی کسبه به دلیل فروش پایین نیز خواهد شد.
مطالعات تقاطع به صورت نقطه ای و میکرو صورت گرفته است اما نباید تنها به یک نقطه اکتفا کرد بلکه باید یک محدوده وسیع برای آماربرداری و مطالعات در نظر گرفته شود، همچنین در مطالعات تنها به وسایل نقلیه نباید توجه کرد. این طرح نیازمند مطالعات چند وجهی است که وجه های دیگر آن شهرسازی، محیط زیست و مسائل اجتماعی که جای خالی آن بسیار احساس می شود. برای غیر همسطح کردن تقاطع ها به مطالعات از نوع ماکرو و یا حد متوسط نیازمندیم. به نظر می رسد مطالعات انجام شده از نوع خرد بوده و تنها برای توجیه طرح ارائه شده است و یا اینکه آماربرداری در یک روز تعطیل و یا مراسمی خاص انجام شده است.
بله، من کاملا با احداث تقاطع غیر همسطح در دل شهرها مخالفم. من حرفم را می زنم، امیدوارم مورد توجه مسئولین امر قرار بگیرد و طرح عجولانه ای انجام نشود./مهر
ارسال نظر