از جمله مهمترین سؤالات مهم تاریخ صدر اسلام، قضیّه خانه نشینی حضرت علی(ع) است. اینکه چرا کسی که در واقعه تاریخی غدیر خم توسط پیامبر خدا به عنوان جانشین معرّفی شد، پس از رحلت پیامبر، خانه نشین شد؟

بعد از پیامبر(ص) بر امیرالمومنین(ع) چه گذشت؟

به گزارش گلستان24؛از جمله مهمترین سؤالات مهم تاریخ صدر اسلام به خصوص پس از رحلت پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله)، قضیّه خانه نشینی حضرت علی(علیه السلام) است. اینکه چرا کسی که در واقعه تاریخی غدیر خم در میان آن همه جمعیّت مسلمانان آن زمان و در سال آخر عمر شریف پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) توسط پیامبر خدا به عنوان جانشین پس از ایشان به همه مردم معرّفی شد، پس از رحلت پیامبر، خانه نشین شد؟

عدم استقبال و حمایت مصرّانه اجتماعی!

پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) نیز این شرایط را پیش بینی کرده بودند و در آخرین لحظات عمر شریفشان فرمودند: یَا عَلِیُّ إِنَّکَ سَتَلْقَی[بَعْدِی] مِنْ قُرَیْشٍ شِدَّةً مِنْ تَظَاهُرِهِمْ عَلَیْکَ وَ ظُلْمِهِمْ لَکَ... فَإِنَّکَ [مِنِّی] بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی وَ لَکَ بِهَارُونَ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ إِنَّهُ قَالَ لِأَخِیهِ مُوسَی إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی؛ 
قریش برخورد تندى خواهى دید، شورششان علیه تو و ستمى که بر تو روا دارند، پس اگر در نبرد با آنان یارانى یافتى با آنان جهاد کن و با موافقانت با مخالفانت بجنگ، پس اگر یارانى نیافتى، پایدارى پیشه کن و دست نگهدار و خود را در مهلکه نینداز، همانا که تو نسبت به من، همانند هارونى نسبت به موسى، هارون براى تو الگوى نیکوئى است، همو بود که به برادرش موسى گفت: «همانا که این قوم مرا ناتوان نموده نزدیک بود مرا بکشند(1)».(2)
 

آیا امیر المؤمنین(علیه السلام) نسبت به هجوم به خانه خود و ضرب و شتم همسر مکرّمه شان عکس العملی نشان دادند؟

دفاع، آری یا خیر؟


سؤال بعدی آن است که اساساً آیا امیر المؤمنین(علیه السلام) نسبت به هجوم به خانه خود و ضرب و شتم همسر مکرّمه شان عکس العملی نشان دادند یا خیر؟ 

در مورد واقعه یقینی و غمبار ضرب و شتم حضرت زهرا(سلام الله علیها) تنها یادگار پیامبر اکرم که منجر به شهادت ایشان در سن 18 سالگی شد، هیچ تردیدی در بین شیعه وجود ندارد. حتّی برخی از اهل سنّت نیز این واقعه را بیان کرده اند(3)

با بررسی اقوال تاریخی به این نتیجه می رسیم که حضرت، عکس العمل تندی در ابتدا از خود بروز دادند. سلیم ابن قیس نقل می کند: عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله‌ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد! حضرت زهرا (علیها السّلام) در مقابل او در آمد و فریاد زد: «یا ابتاه، یا رسول اللَّه»! عمر، شمشیر را در حالى که در غلافش بود بلند کرد و به پهلوى حضرت زد. آن حضرت ناله کرد: «یا ابتاه»! عمر تازیانه را بلند کرد و به بازوى حضرت زد. 
آن حضرت صدا زد: «یا رسول اللَّه، ابو بکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتارى کردند»! على (علیه السّلام ناگهان) از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینى و گردنش کوبید و خواست او را بکشد.(4)

این عکس العمل ابتدایی، نشان دهنده آن است که حضرت، توانایی برخورد قبلی و ممانعت از واقعه تلخ هجوم و وقایع پس از آن را داشتند؛ امّا به خاطر عواقب بدتر آن، از شدّت عمل بیشتر و تداوم آن منصرف شدند که در ادامه به آن می پردازیم.
 

حفظ و بقای اصل دین اسلام بر هر ضرورت دیگری مقدّم می نمود

وصیّت پیامبر


نهال دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی در پرتو مرارت‌های فراوان پیامبر اکرم کاشته شد و هنوز ایثارها و مراقبت‌های فراوانی را برای بالندگی بیشتر نیاز داشت. از این رو، حفظ و بقای اصل دین اسلام بر هر ضرورت دیگری مقدّم می نمود؛ لذا پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) که نسبت به آینده این امّت آگاه بودند سفارشاتی به امیر المؤمنین(علیه السلام) داشتند از جمله اینکه فرمودند: 
«فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً [عَلَیْهِمْ] فَجَاهِدْهُمْ وَ قَاتِلْ مَنْ خَالَفَکَ بِمَنْ وَافَقَکَ فَإِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَاصْبِرْ وَ کُفَّ یَدَکَ وَ لا تُلْقِ بِیَدِکَ إِلَی التَّهْلُکَةِ»؛ پس اگر در نبرد با آنان یارانى یافتى با آنان جهاد کن و با موافقانت با مخالفانت بجنگ، پس اگر یارانى نیافتى، پایدارى پیشه کن و دست نگهدار و خود را در مهلکه نینداز!(5) پس، در جایی که کشته شدن انسان فایده ای موجّه نداشته باشد نباید اقدامی کرد؛ هر چند باعث مظلومیّت و از دست رفتن حقوق شخصی شود!

بنابراین اگر حضرت دست به اقدام مسلحانه می زدند غیر از فتنه انگیز و غبار آلود شدن فضا و در خطر افتادن اصل دین نورسته اسلام، فایده دیگری نداشت.
 

پی نوشت:

1. أعراف؛ 150 
2. سلیم بن قیس الهلالی؛ ج‌2؛ ص 568 
3. ر.ک: فرائد السمطین، ج 2 ، ص 34؛ سیر اعلام النبلاء، ج 15 ، ص 578؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج3، ص124
4. ر.ک: هلالى، سلیم بن قیس، ج‌2؛ ص568
5. سلیم بن قیس الهلالی؛ ج‌2 ؛ ص568

 

ارسال نظر

آخرین اخبار