راز «قائم» نامیدن امام زمان (عج) در بیان امام جواد
در فضایی که مدعیان مهدویت و مدعیان امامت امت اسلام، یکهتازی میکردند، امام جواد علیهالسلام به تبیین اندیشۀ مهدویت پرداختند.
به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از باشگاه خبرنگاران پویا، در یک ترسیم کلی از جامعۀ اسلامی دوران پیامبر (ص) و ائمه معصومین علیهمالسلام، به این نکته دست مییابیم که مهمترین گفتمان رایج در آن دوران، مربوط به مسئلۀ مهدویت و امر ظهور امام عصر (عج) بود. پس از رحلت آن حضرت، عدهای از افراد و یا گروهها با تحریف روایات پیامبر(ص) در باب مهدویت و ظهور منجی، سعی در مصادره عنوان «مهدی» یا «منجی» به نفع خود کردند که در رأس تمام آنها عباسیان قرار داشتند. آنها با جعل احادیث نبوی، به همگان قائم را از نسل جدّ خود یعنی عباس، عموی پیامبر (ص) معرفی کردند؛ این فتنه به قدری عمیق بود که امام صادق علیهاسلام در تفسیر آیه «وَ إِنْ کانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ؛ هر چند از مکرشان کوهها از جاى کنده مىشد»، فرمود: از مکر بنیعباس نسبت به قائم قلوب رجال از جای کنده شد؛ و إن کان مکر بنی العباس بالقائم لتزول منه قلوب الرجال» (البرهان فی تفسیر القرآن، ج3، ص318)
این روند از سوی حکام بنیالعباس همچنان ادامه داشت و هر بار توسط ائمه علیهمالسلام خنثی میشد تا به دوران امام جواد علیهالسلام رسید. در این عصر به دلیل قیامهای متعددی که از سوی علویان شکل گرفت، متأسفانه توجهات عموم مردم از خاندان عترت (ع) تا حد قابل ملاحظهای بهسوی این قیامها معطوف شد، چنان که عبدالرحمان بن احمد علوی و محمد بن قاسم، دو تن از سران قیامهای علوی در این عصر بودند که توسط دستگاه خلافت سرکوب شدند. در نهایت طبق روال معمول، هواداران وی، او را همان «مهدی موعود» نامیدند و منتظر رجعت او باقی ماندند.
در چنین فضایی که مدعیان مهدویت و مدعیان امامت امت اسلام یکهتازی میکردند، امام جواد علیهالسلام به تبیین اندیشۀ مهدویت پرداختند. نکتۀ جالب توجه اینجاست که حتی شیعیان گاهی مصداق منجی را با امام حاضر در آن زمان اشتباه میگرفتند و این مسئله دربارۀ امام نهم ما جریان داشت. در این شرایط امام علیهالسلام در قالب بیان احادیث متعددی، نگرش شیعیان را اصلاح میکردند. در صورت کلی، احادیث آن حضرت در باب مهدویت شامل ولادت، نسب، معرفی اسامی و القاب امام زمان (عج) و نیز غیبت و ویژگیهای آن، وظایف منتظران، علائم ظهور، ویژگیهای عصر ظهور و ویژگیهای حکومت امام عصر (عج) بود.
در روایتی میخوانیم حضرت عبدالعظیم حسنى گفت «به امام جواد (ع) گفتم: امیدوارم شما قائم اهلبیت محمد باشید؛ کسى که زمین را پر از عدل و داد کند همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد. امام فرمود: اى ابوالقاسم هیچ یک از ما نیست جز آنکه قائم به امر خداى تعالى و هادى به دین الهى است، اما قائمى که خداى تعالى توسط او زمین را از اهل کفر و انکار پاک و آن را پر از عدل و داد کند، او کسى است که زمین برایش در پیچیده و هر دشوارى برایش هموار شود و از اصحابش 313 تن به عدد اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان قول خداى تعالى است که فرمود «أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ هر کجا که باشید، خداوند همگى شما را [به سوى خود باز] مىآورد؛ در حقیقت، خدا بر همه چیز تواناست.» (عوالم العلوم، ج23، ص357)
بیان این احادیث از جانب امام جواد (ع) در فضایی که مدعیان دروغین به دنبال فرصتی برای ابراز ادعای خود در زمینۀ منجی بودند، حتی برای اهل باطل جلب توجه میکرد. امام مدام سعی داشتند توجهات شیعیان را به مهدی حقیقی جلب کنند. امام در ادامۀ این حدیث فرمود:
و چون این تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم آیند، خداى تعالى امرش را ظاهر کند و چون عقد که عبارت از 10 هزار مرد باشد، کامل شد به اذن خداى تعالى قیام کند و دشمنان خدا را بکشد تا خداى تعالى خشنود شود؛ فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّةُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ اللَّهُ أَمْرَهُ فَإِذَا کَمَلَ لَهُ الْعَقْدُ وَ هُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا یَزَالُ یَقْتُلُ أَعْدَاءَ اللَّهِ حَتَّى یَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.» عبدالعظیم حسنی گفت «اى سرورم چگونه مىداند که خداى تعالى خشنود شده است؟ فرمود: در قلبش رحمت مىافکند و چون به مدینه درآید لات و عزّى را بیرون کشیده و آن دو را بسوزاند؛ یُلْقِی فِی قَلْبِهِ الرَّحْمَةَ فَإِذَا دَخَلَ الْمَدِینَةَ أَخْرَجَ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى فَأَحْرَقَهُمَا.»
یا در دیگر روایت یکی از صحابۀ امام جواد علیهالسلام میگوید از امام نهم شنیدم که مىفرمود: امام پس از من فرزندم على است. امر او امر من و سخن او سخن من و طاعت او طاعت من است و امام پس از او فرزندش حسن است، امر او امر پدرش و سخن او سخن پدرش و طاعت او طاعت پدرش باشد. سپس سکوت کرد. إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِی ابْنِی عَلِیٌّ أَمْرُهُ أَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِی وَ الْإِمَامُ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْحَسَنُ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِیهِ وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِیهِ وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِیهِ ثُمَّ سَکَتَ.
گفتم: اى فرزند رسول خدا، امام پس از حسن کیست؟ او به شدت گریست و سپس فرمود: پس از حسن، فرزندش قائم به حق، امام منتظر است؛ فَبَکَى ع بُکَاءً شَدِیداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ.
گفتم: اى فرزند رسول خدا، چرا او را قائم مىگویند؟ فرمود: زیرا او پس از آنکه یادش از بین برود و اکثر معتقدان به امامتش مرتد شوند، قیام مىکند؛ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ.
گفتم: چرا او را مُنتَظَر مىگویند؟ فرمود: زیرا ایام غیبتش زیاد و مدتش طولانى شود و مخلصان در انتظار قیامش باشند و شکاکان انکارش کنند و منکران یادش را استهزاء کنند و تعیینکنندگان وقت ظهورش دروغ گویند و شتابکنندگان در غیبتش هلاک شوند و تسلیمشوندگان در آن نجات یابند؛ وَ لِمَ سُمِّیَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَیْبَةً یَکْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا الْوَقَّاتُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهَا الْمُسْلِمُونَ.
ارسال نظر