داشتن هر نوع پیشفرض در برداشت از قرآن، تفسیر به رأی نیست
حجت الاسلام رجبی گفت: در هرکار علمی، قطعاً دارای پیشفرضها و مبانی است، مگر در بدیهیات؛ تفسیر به رأی جایی است که انسان بدون پشتوانه عقلانی و وحیانی و نقلی بخواهد برداشتی از قرآن داشته باشد.
به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از مهر، حجت الاسلام و المسلمین محمود رجبی در ادامه مباحث تفسیر اجتماعی قرآن، گفت: تفسیر یک معنای لغوی به مفهوم کشف کردن و آشکار ساختن دارد، اما در معنای اصطلاحی، سه کاربرد دارد؛ گاهی به معنای روش و به تعبیر قواعد و فرایند تفسیر است؛ گاهی به معنای منابع و کتب تفسیری و گاهی هم به کشف مراد خدا و کاری است که مفسر قرآن را انجام میدهد و ما هم در تفسیر اجتماعی به دنبال چنین چیزی هستیم.
وی اضافه کرد: اگر کسی به آیات بپردازد و توضیحاتی هم ارائه دهد، ولی هدفش کشف مراد خداوند نباشد؛ یعنی بحث توضیح آیات هست، ولی نقشی در کشف مراد ندارد یا فردی از منظر ادبی به قرآن پرداخته و در کتاب ادبیاتش از آیات استفاده میکند، ولی به دنبال کشف مقصد خدا از آیه نیست؛ فخر رازی در ذیل آیه هفتم آل عمران وقتی به واژه تورات رسیده، در مورد این واژه و ریشه آن بحث کرده و در نهایت میگوید هر معنایی که داشته باشد، مراد از تورات، کتاب موسی (ع) است.
رجبی اظهار کرد: تفسیر باید روشمند باشد؛ حال اگر کسی روشمند عمل نکرد، ولی معنایی از آیه را فهمید که در حد برداشت ظاهری از آیه هست، باز تفسیر حساب نمیشود، زیرا عموم مردم قرآن را که میخوانند از ترجمه آن یا ظاهر الفاظ مفهومی را برداشت میکنند یا سخن مفسر را میخواند و میفهمد، در اینجا هم مقصود وی کشف مراد نیست، لذا تفسیر محسوب نمیشود.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، اظهار کرد: گاهی ممکن است فردی تلاش روشمندی هم انجام دهد، ولی هدفش کشف مراد نباشد که این نیز تفسیر نیست، بلکه فرد طبق ذوق خود مطالبی را برداشت میکند؛ البته تفسیر محی الدین عربی را برخی با اینکه ذوقیات عرفانی است، به عنوان تفسیر نام بردهاند، اما در حقیقت تفسیر محسوب نمیشود.
وی با بیان اینکه این ادعا که مفسرانی جز ائمه (ع) بتوانند همه مراد خدا را بدون خطا درک کنند، نادرست است، اضافه کرد: قرآن همیشه تازه هست و هیچ کسی به آفاق آن نمیرسد و عجایب و شگفتیهای آن پایان نمیپذیرد و جز اوصیاء نمیتوانند به آفاق آن برسند و هر کسی چنین ادعایی داشته باشد، خطاست.
رجبی با بیان اینکه دو مفسر به دلیل نوع نگرش و محیطی که در آن زیست کردهاند، ممکن است برداشتهای مختلفی از قرآن داشته باشند، تصریح کرد: تفاسیر مختلفی که تقریباً به تعداد رشتهها مانند تفسیر کلامی، تفسیر عرفانی، تفسیر حقوقی و اجتماعی تولید شدهاند، به همین دلیل است.
تفسیر باید روشمند باشد؛ حال اگر کسی روشمند عمل نکرد، ولی معنایی از آیه را فهمید که در حد برداشت ظاهری از آیه هست، باز تفسیر حساب نمیشود
وی با اشاره به تعریف تفسیر اجتماعی، اضافه کرد: این تعبیر چند معنا دارد؛ گاهی به معنای آن است که ما آیاتی را تفسیر میکنیم که ناظر به رفتار یک فرد در مواجهه با افراد دیگر و پیامدهای آن است؛ مثلاً نظام سیاسی حاکم بر یک جامعه امر اجتماعی است که پیامد رفتارها و نه خودش رفتار باشد. گاهی رفتاری مد نظر ما هست که در برخورد با انسان یا موجود دیگری اعمال میشود؛ اینکه موجود دیگری مانند فرشته رفتار ما را درک میکند و ما رفتارمان را مطابق با درک او تنظیم میکنیم نیز ناظر به تفسیر اجتماعی است.
سیدبن طاووس وقتی به بلوغ رسید، آن روز را جشن گرفت، زیرا میگفت امروز اجازه گفتوگو با خدا را یافتم و مکلف به تکالیف الهی هستم؛ از امروز خداوند اعمال خوب و بد مرا ثبت میکند و در برابر آن عقاب و پاداش خواهد داد؛ اینکه مثلاً اگر ما درک کنیم که امام معصوم ناظر بر اعمال و رفتار ما هست در این صورت اعمال ما هم شکل خالصترانه به خود خواهد گرفت.
پیامبر و ائمه (ع) شاهد اعمال انسان هستند
وی افزود: در آیه ۱۰۵ توبه فرمود «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلَی عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ بدانید خدا عمل شما را میبیند؛ این فرموده این فایده را دارد که دیدن خدا باید تأثیری در رفتار ما داشته باشد؛ یا ذکر این مطلب که رسولالله و مؤمنین یعنی ائمه هم اعمال ما را میبینند، این رؤیت باید خاصیت تأثیرگذاری در عمل را داشته باشد.
وی اضافه کرد: معنای دیگر اجتماعی بودن این است که آیات را از منظر و با نگرش اجتماعی بنگریم؛ مثلاً فرموده «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ؛ یعنی برپایی قسط منوط به تلاش جمعی مردم است؛ در جایی مانند آیه بسمله در نگاه ابتدایی اجتماعی نیست، اما اگر با نگرش اجتماعی به آن توجه کنیم، خواهیم دید، خداوند فرموده است که خدا رحمت رحمانی و رحیمی دارد که اولی برای همه انسانهاست، مانند اینکه خورشید بر همه عالم میتابد و در نوع دوم مخصوص برخی افراد.
وی افزود: اگر از این آیه برداشت کردیم که مدیر یک مجموعه باید دو نوع رحمت و مهربانی نسبت به زیردستان داشته باشد، تفسیر اجتماعی کردهایم؛ یعنی مدیر باید هم را به یک چشم نگاه کند، در عین اینکه میان افراد خلاق و پرتوان و پرتلاش تفکیک میکند. آیه امر اجتماعی را بیان نکرده و رفتار انسان با خدا را نمیگوید، ولی مطلبی که استفاده میشود، از منظر اجتماعی است.
عضو شورای عالی حوزه علمیه تصریح کرد: پس سه معنا از اجتماعی مراد است؛ اول آیات اجتماعی با مفهومی که در جامعهشناسی هست؛ دیگری فراتر از این و آن اینکه خدا و ائمه و پیامبر که رفتار ما را میفهمند هم وارد تفسیر کنیم و نوع دیگر اینکه نگاه اجتماعی به تفسیر داشته باشیم که به آن نگرش و بینش اجتماعی گفته میشود.
وی تأکید کرد: ارائه تحلیل صوری از جامعه در مقام عمل نتیجهبخش نیست و فرد در مواجهه با قرآن باید بینش اجتماعی داشته باشد و به صورت روشمند عمل کند تا مراد حقیقی خدا را به دست بیاورد. اگر مفسر بتواند امری اجتماعی را از آیه برداشت کند، تفسیر اجتماعی است، ولی اگر بگوید من چنین برداشتی دارم، ولی نمیدانم خدا قصد چنین برداشتی از آیه داشته است یا خیر چون توان اثبات را ندارد و مستند به قرآن نیست، تفسیر نخواهد بود.
رجبی با بیان اینکه بسیاری از برداشتها از آیات ذوقی است، اظهار کرد: آیاتی که نعمات خدا را بیان فرموده است، مانند اینکه به انسان عقل داده و میوههای رنگارنگ و گوناگون با چه هدفی در قرآن ذکر شده است؛ یا عذابهای جهنم، مفاد آیه است، ولی گاهی سوال میکنیم هدف خدا از بیان این مسائل چیست؟ این هم مراد خدا میتواند باشد، مثلاً با اینکه هدف از بیان نعمات جلب انسان به محبت خداوند است، ولی در آیه ذکر نشده، لذا باید با تفسیر قرآن به قرآن و آوردن مستند روایی و … آن را ثابت کنیم.
وی تصریح کرد: در هر کار علمی، قطعاً یک پیشفرضها و مبانی وجود دارد، مگر در بدیهیات؛ یکی از این پیشفرضها در اینجا نوع تعریف ما از تفسیر اجتماعی است؛ اینکه بگوییم قرآن اجتماعی است یا خیر خودش در نوع تفسیر ما تأثیر میگذارد، ولی تفسیر به رأی جایی است که انسان بدون پشتوانه عقلانی و وحیانی و نقلی بخواهد برداشتی از قرآن داشته باشد.
ارسال نظر