متاسفانه روی‌کرد مطالعات فرهنگی و اجتماعی در موضوع خرمشهر و حتی در سایر زوایای تاریخی جنگ مغفول مانده است و چنین آثاری جایشان در کتابخانه‌ها خالی است.

در فرهنگ معاصر ما، خرمشهر به سرمایه نمادین تبدیل شده است

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از مشرق، سوم خرداد، بهانه خوبی بود تا ضمن گفتگو با مدیر کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری، مسئله خرمشهر را از منظر کتاب‌ها و منبع مکتوب بررسی کنیم. آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفتگوی ما با نصرت‌الله صمدزاده است که سال‌ها در این زمینه فعالیت داشته و شناخت دقیقی نسبت به این مسئله دارد.

قبل از این که به موضوع اصلی، یعنی خرمشهر بپردازیم، لطفا نمایی کلی از وضعیت نشر کتاب دفاع مقدس در اختیار ما بگذارید.

متناسب با داده‌های آماری «کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری»، در میان حدود ۲۰ هزار عنوان کتاب که با موضوع جنگ ایران و عراق و دفاع مقدس درگستره جغرافیایی ایران و به زبان فارسی، تا کنون منتشر شده‌، به لحاظ کمّی پنج دوره نشر وجود دارد که در واقع متاثر از شرایط اجتماعی و سیاسی آن سالهاست. این پنج دوره را فهرست‌وار برایتان می‌گویم:

ـ دوره اول ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ (۹ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۱۰۵ عنوان؛

- دوره دوم ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۴ (۷ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۱۷۵ عنوان؛

ـ دوره سوم ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۲ (۸ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۳۸۰ عنوان؛

ـ دوره چهارم ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ (۵ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۶۳۰ عنوان؛

ـ دوره پنجم ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۹ (۱۲ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۱۰۰۰ عنوان.

همچنین به لحاظ دسته‌بندی کلی گونه‌های مختلف نوشتار، آمار این منابع را می‌توان چنین ارائه کرد: حدود ۸۰ درصد منابع روایی هستند، که اگر بخواهیم به دو بخش تقسیم کنیم، بخش اول۵۰ درصد، ادبیات مستند هستند شامل مستندنگاری‌هایی مثل خاطرات، زندگینامه‌ها، نامه‌ها، وصیت‌نامه‌ها، گزارش‌ها. و بخش دوم حدود ۳۰ درصد، ادبیات خلاق هستند شامل شعر و داستان و ادبیات نمایشی و دیگر گونه‌های ادبی. نیز حدود ۲۰ درصد مابقی، آثار پژوهشی و تألیفی هستند همچون پژوهش‌های علوم و فنون، ادبیات و هنر، تاریخ سیاسی و نظامی، فرهنگ و علوم اجتماعی، و سایر پژوهش‌ها.

در مورد خرمشهر چقدر مطالعه و پژوهش انجام شده است و چه کتاب‌هایی در این زمینه منتشر شده است؟

خرمشهر، به سبب جایگاه نمادینی که اکنون در تاریخ معاصر کشور ما و در تاریخ جنگ دارد همیشه مورد توجه بوده است. حتی برخی تلاش کرده‌اند آنچه که در این موضوع اتفاق افتاده، با شهرهای مهمی که در جنگ‌های جهانی سر زبان‌ها افتاده است مقایسه تطبیقی کنند. به هر حال متناسب با آماری که در کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری وجود دارد بیش از ۲۵۰ عنوان کتاب، با محتوای کاملاً مرتبط با موضوع خرمشهر تا کنون منتشر شده است که در میان آنها همه جور کتاب و در همه گونه‌های نوشتاری به چشم می‌خورد. از شعر و داستان و نمایشنامه و خاطره، تا کتابهای پژوهشی و مرجع.

همچنین به عنوان بخشی از یک منبع، بیش از یک هزار عنوان کتاب داریم که در آنها می‌توان درباره خرمشهر، قبل از اشغال تا بعد از آزادسازی مطلب پیدا کرد. بالاخره خرمشهر پایتخت جنگ محسوب می‌شود و اهمیتش، همواره آن را در کانون توجهات فرهنگی و پژوهشی قرار داده است.

اگر بخواهم به نمونه‌هایی از این آثار اشاره کنم، باید بگویم «نخل‌های بی سر» قاسمعلی فراست جزو اولین‌های داستان‌نویسی جنگ و نیزاولین‌های داستان خرمشهر است. نیز به سبب جایگاه فرهنگی این مسئله، اشعار فراوانی در این خصوص سروده شده، که به عنوان نمونه در دوعنوان از آنها، یعنی کتابهای «نخل‌های سرخ» و «خاک، خون، حماسه» مجموعه اشعار خوبی جمع شده است.

«خرمشهر در جنگ طولانی» کتاب پژوهشی مهمی در تاریخ سیاسی نظامی جنگ در خرمشهر است که سالها مأخذ بسیاری از پژوهش‌ها در این خصوص بوده است. یا کتاب « خرمشهر در اسناد ارتش عراق‌« که به اسنادی می‌پردازد که از سنگرهای دشمن به دست آمده است.

یا در میان آثار مرجع می‌توان به روزشمارها و اطلس‌ها در این خصوص اشاره کرد، مشخصا کتاب نوزدهم روزشمار جنگ، که به «آزادسازی خرمشهر» می‌پردازد، یا «اطلس حماسه خرمشهر» که در سال ۹۷ منتشر شده است.

در زمینه مستندنگاری‌ها، خاطرات و یادداشت‌های زیادی از رزمندگان منتشر شده است  مثل «یادداشتهای خرمشهر» شهید بهروز مرادی یا اخیراً کتاب «پسرهای ننه عبدالله» منتشر شده، که خاطرات محمدعلی نورانی از مدافعان خرمشهر را د ر بر دارد. در حوزه زنان، نیز کتاب مستطاب «دا» هست که معرف حضور همگی است یا کتاب «یکشنبه آخر» خاطرات خانم معصومه رامهرمزی. یا مجموعه خاطرات متعددی که از زنان و دختران خرمشهر منتشر شده است. از خاطرات یگان‌ها ارتش نیز می‌توان به کتاب «تکاوران خرمشهر» که خاطرات ناخدایکم تکاور هوشنگ صمدی است اشاره کرد. یا در زندگینامه‌ها، شهدای شاخص خرمشهری مثل شهید جهان‌آرا و شهید بهنام محمدی و شهید بهروز مرادی بیش از دیگران دیده شده‌اند البته در این خصوص می‌توانیم و از شهدای غیر خرمشهری هم نام ببریم مثل «راز نگین سرخ» زندگینامه داستانی سردار شهید محمود شهبازی.

خاطرات عراقی‌ها نیز یکی از منابع مهم مطالعاتی در حوزه خرمشهر است. حدود ۷۰ عنوان کتاب از این دست، عموما توسط «دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری» منتشر شده است که در میان آنها، اعترافات دشمن در خصوص فجایع خرمشهر نمود بارزی دارند. اگر بخواهم یکی را نام ببرم شاید «جنایت‌های ما در خرمشهر» کتابی شاخص باشد.

ادبیات کودک و نوجوان هم از این موضوع بهره برده است و آثاری در خصوص شهدای نوجوان در خرمشهر، مثل شهید فهمیده و شهید بهنام محمدی، یا خاطراتی برای این سطح سنی منتشر شده است در این رده سنی، از «روزهای خرمشهر»  و «خاطرات سالهای نبرد» می‌توان نام برد.

چقدر پژوهش در مورد مسائل اجتماعی و پس از جنگ در مورد خرمشهر انجام شده؟

در کتابها ناچیز و شاید هیچ. متاسفانه روی‌کرد مطالعات فرهنگی و اجتماعی در موضوع خرمشهر و حتی در سایر زوایای تاریخی جنگ مغفول مانده است و چنین آثاری جایشان در کتابخانه‌ها خالی است. البته در پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشگاهی و به تبع آن در مقالات منتشره، شاید ورود دانشجویی در این موضوع شده باشد اما کفایت از این مسئله نمی‌کنند. متناسب با آماری که از بخش پایان‌نامه‌های کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری می‌توانم خدمتتان عرض کنم این است که حدود ۲۴ عنوان پایان‌نامه دانشگاهی در موضوع خرمشهر کار شده است که در میان آنها، می‌توان موضوعات فرهنگی اجتماعی پس از جنگ هم یافت.

موضوعاتی همچون وضعیت رفاهی مردم پس از جنگ، نقش جنگ تحمیلی در کاهش یا افزایش جرائم در شهر خرمشهر، وضعیت مهاجران جنگ تحمیلی در شهر، یادمان‌های فرهنگی و اجتماعی جنگ در شهر، گردشگری جنگ در خرمشهر، نیز برنامه‌های فرهنگی و هنری دفاع مقدس در زندگی شهری پس از جنگ و نظایر اینها.

آزادسازی خرمشهر به عنوان نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی لحاظ شده است، چرایی این مهم بودن به نظر شما که تاریخ جنگ را بررسی کرده‌اید در چه مسائلی است؟

در جنگ تحمیلی، شهرهای دیگری هم داشتیم که توسط دشمن اشغال، و بعد آزاد شدند. حتی می‌توان گفت خرمشهرکاملا به اشغال عراقی‌ها در نیامد و حدود یک سوم آن در اختیار ایرانی‌ها بود. اما اینکه چرا خرمشهر به نماد مقاومت تبدیل شد بخشی از آن به اتفاقی که در جنگ افتاده مربوط است و بخش مهم‌تر آن، به اتفاقی مربوط است که در فرهنگ افتاده است. در جنگ، دست به دست شدن خرمشهر، هم برای عراق و هم برای ما، تبدیل به یک مسئله حیثیتی شده بود. یک جور کری‌خوانی هم پشتش بود. انگار سرنوشت جنگ بدان بستگی داشت که خرمشهر دست کدام طرف باشد.

در کنار این مسئله، مقاومت مردمی چهل روزه خرمشهر قبل از اشغال، تغییر نام خرمشهر به خونین‌شهر و بالعکس، شهدای شاخصی مثل جهان‌آرا، بهنام محمدی و بهروز مرادی و دیگران، که از طیف‌های مختلف مردمی بودن، حضور گسترده مردم و اتحاد نیروهای نظامی در آزادسازی آن، فضاهایی که داستان‌ها و فیلم‌هایی که بعدا، حتی بعد جنگ در این خصوص ایجاد کرده، آن جمله مشهور حضرت امام (ره)، که «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و حتی تابلو مشهوری که بهروز مرادی برایش درست کرد مبنی بر «به خرمشهر خوش آمدید، جمعیت ۳۶ میلیون نفر» یعنی معادل کل جمعیت آن زمان کشور، که هوشمندی وی را می‌رساند، همچنین دو فرهنگ متفاوت انسانی که دو طرف درگیر، یعنی دو ملیت، در خرمشهر از خود نشان دادند، یکی جانش را برایش می‌داد و دیگری لوازم خانه‌ها را غارت می‌کرد و در بصره می‌فروخت. همه این عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی، خرمشهر را از یک جایگاه جغرافیایی تکان داد و تبدیل به یک مفهوم فرهنگی کرد. تبدیل به یک نماد کرد، در فرهنگ معاصر یک سرمایه‌ نمادین شد. به تعبیر شهید آوینی، به شهری در آسمان تبدیل شد.

اما حیف که قدرش را ندانستیم و نمی‌دانیم. چون بلد نیستیم با سرمایه‌های ملی خود چه کنیم. سیاست‌گذاران و مجریان ما اهمیت امور نمادین را نمی‌شناسند یا می‌شناسند و بها نمی‌دهند و در اولویت برنامه‌هایشان نیست. خرمشهر می‌توانست در عین مظهر مقاومت بودن، تبدیل به نمادی از پیشرفت دوره جمهوری اسلامی باشد و می‌توانست آرزوی هر ایرانی زندگی در آنجا یا دیدن آنجا باشد.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار