آب در لانه مورچگان افتاد/ آیا تمام سواد رئیس جمهور باید اقتصاد باشد تا قادر به اداره کشور باشد؟
اولین مناظره انتخاباتی نامزدان ریاست جمهوری در صدا و سیما برگزار شد و کلا آشکار شد دو گروه در جریان انتخابات هستند، گروه اصلاحطلبان حامی دولت مستقر با حضور آقایان همتی و مهرعلیزاده و گروه اصولگرایان با حضور آقای رئیسی و نامزدان حامی او.
به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از فارس از گرگان، در پاسخ به هجمههای آقایان همتی و مهرعلیزاده به آقای رئیسی به صورت اجمال باید گفت:
اولا آیا رئیس جمهور باید جامعالاطراف در سواد و علم باشد. آیا رئیس جمهور فعلی خود را حقوقدان معرفی نکرد به همین جهت در برابر سرداران میدان قرار نگرفت؟ آیا روسای جمهور قبلی دارای تحصیلات اقتصادی بودند یا از مشاوران اقتصادی آنان استفاده کردند که مملکت را بدین روز آوردند؟
* آیا اصولا تمام سواد رئیس جمهور باید اقتصاد باشد تا قادر به اداره کشور باشد؟/ آقایانی که در صدا و سیما مشغول به کار بودند براساس سواد و تحصیلات خود مشغول شدند یا براساس رانت فامیلی خود؟
آیا اصولا تمام سواد رئیس جمهور باید اقتصاد باشد تا قادر به اداره کشور باشد؟ دوران جامعالاطراف بودن حاکم گذشته و دوران معرفی و بهرهگیری از مشاوران علمی آغاز شده است.
ثانیا آقایانی که در سابق تصدی سازمانها و فدراسیونهای ورزشی را داشتهاند آیا تحصیلات ورزشی داشتند و آیا به قول ورزشکاران یک عکس با شورت ورزشی دارند و آیا جزو قهرمانان ورزشی کشور هستند که باید مشکلات ورزش را بدانند و یا اصلا مدیریت خواندهاند؟ آقایانی که در صدا و سیما مشغول به کار بودند براساس سواد و تحصیلات خود مشغول شدند یا براساس رانت فامیلی خود؟ حتی آقایانی که مهندس مکانیک هستند چرا تاکنون نتوانستند یک موتور با مصرف کم برای خودروهای داخلی تولید کنند و چرا اصولا کار خود را به فعالیت در کارخانه ها منحصر نکردند تا اثربخشی بیشتری برای مردم داشته باشند؟
* آیا بانکها مسئولیت به تعطیل کشاندن کارخانجات و کارگاههای تولیدی که در قبال پرداخت تسهیلات در رهن گرفتهاند را میپذیرند؟
ثالثا بانی وضع موجود در قوه قضائیه چه نهادی است؟ آیا قوه قضائیه خودش برای خودش کار میتراشد و خودش اقداماتی انجام میدهد که منجر به بازداشت اشخاص میشود؟
آیا بانی وضع نابسامان چکهای بلامحل که بنا به تعریف آن دارنده چک تضمینی جز اعتبار صادرکننده آن ندارد ولی بانکها بدون آنکه مانند کشورهای اروپائی مسوولیتی در برابر دارنده چک داشته باشند به صورت فزاینده اقدام به انتشار و توزیع دستهچک میکنند ولی هیچ مسوولیتی نمیپذیرند.
آیا بانکها مسوولیت به تعطیل کشاندن کارخانجات و کارگاههای تولیدی که در قبال پرداخت تسهیلات در رهن گرفتهاند را میپذیرند؟ آیا اقتصاددانان حاکم مسوولیت گرانی بیش از اندازه کالاها و سرریز شدن دلار و یورو به جیب عدهای خاص و تولید سلاطین متعدد فساد اقتصادی را میپذیرند؟
علاوه بر آن اگر فرض شود اقدامات آقای رئیسی در نشست با کارآفرینان و فعالیت مجدد کارخانجات از جمله اقدامات عوامگرایانه بوده است لطفا بگوئید خودتان چند کارگاه و کارخانه را به چرخه تولید بازگرداندید و چرا بانکها را ملکف نکردید که از توقیف و تعطیل شدن کارخانه ها به بهانه بدهی صاحبان آنها دست بکشند؟
۳ - پایان نکته اینکه برخی از آقایان محترم پیشاپیش متوجه شدند که با ورود آقای رئیسی به کارزار انتخاباتی و احتمال موفقیت ایشان در عرضه انتخابات، دیگر «در به همان لنگه قدیمی نمیچرخد» و بسیاری از آقایان مادام الاشتغال باید نزد خانواده خود تشریف برده و دوران بازنشستگی اجباری از فعالیت دولتی را بگذرانند و چهبسا باید پاسخگوی اقدامات گذشته خود در محضر دادگاه وجدان عمومی و نه دادگستری باشند و
در یک کلام:
ضمن احترام به همه دولتمردان عزیز و نامزدان محترم بنا بر یک ضربالمثل قدیمی
«بهنظر میرسد آب به لانه مورچگان سرازیر شده است.
کشتی را کشتیبانی دیگر آمده است .»
حسین شعبانی کارشناس ارشد حقوق
ارسال نظر