محمدحسن شاهنگی معتقد است روایت کربلا در سینما بیش از این که به پرده‌های سبز هالیوودی و به تکنیک‌های پیشرفته احتیاج داشته باشد، نیازمند عزم فیلمساز است.

روایت کربلا و راه‌های نرفته سینمای ایران / درنگی در ساحت مغفول آثار سینمایی

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از تسنیم، محمد حسن شاهنگی، دبیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، به بازنمایی تصویر عاشورا در آیینه تولیدات سینمایی کشور پرداخته است که در زیر می‌خوانیم:

عاشورا، بی‌شک سوژه‌ای مناسبتی نیست که اختصاص به برهه زمانی معین داشته باشد، بلکه این حادثه بزرگ آن قدر عظیم، تاثیرگذار و عمیق است که برای همه دوران‌ها  تازگی داشته و دارد و بر این اساس هیچ گاه "دِمُده"  نمی‌شود. این ویژگی سبب می‌شود که این رویداد به عنوان منبعی تمام نشدنی از حیث ایده همواره مطرح باشد. عاشورا سوژه‌ای است که هیچ گاه تکراری و کلیشه‌ای نمی شود و این موضوع چه در عرصه سینما و چه در عرصه غیرسینما  صادق است؛ هر سال شور حسینی در ایام محرم  کشورمان را فرا می‌گیرد و هرسال با شکوه‌تر از سال قبل گرامی داشته می‌شود.

ژانر آثار سینمای عاشوراپرداز را نمی‌توان به طور قطع مشخص کرد؛ در این آثار هم احساس و عشق وجود دارد و هم نفرت و جنگ، هم پهلوانی به چشم می‌خورد و هم خباثت و پلیدی، هم آب موج می‌زند و هم خون، ویژگی‌های ژانرهای تاریخی، اکشن، درام اجتماعی– سیاسی  و... در آن وجود دارد و در حقیقت با ترکیبی از ژانرهای متعدد در اینجا مواجهیم که این ویژگی بر جذابیت‌های کار خواهد افزود.

در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان گفت قریب به 3 مورد به صورت مستقیم به این واقعه مهم پرداخته‌اند که فیلم‌های سینمایی "سفیر"(ساخته فریبرز صالح)، "روز واقعه" (ساخته شهرام اسدی ) و "رستاخیز"(ساخته احمد رضا درویش) در این دسته قرار می‌گیرند و نزدیک 4 مورد نیز به صورت غیرمستقیم و با اشاره و کنایه به عاشورا پرداخته‌اند؛ فیلم‌های "عصر روز دهم" (ساخته مجتبی راعی)، "دست‌های خالی" (ساخته ابوالقاسم طالبی)، "سینه سرخ" (ساخته پرویز شیخ طادی)، "به خاطر هانیه" (ساخته کیومرث پوراحمد) در این دسته قرار می‌گیرند. از سوی دیگر می‌توان آثار عاشوراپرداز سینمای ایران را به دو دسته کلی دیگر نیز تقسیم نمود؛ یک گروه آثاری‌اند که به نهضت و قیام ابی عبدالله توجه نشان داده‌اند(نه به شخص امام) و در این خصوص به بازنمایی  برهه‌ای از حیات موافقان و یاران آن حضرت و ایستادگی آنان به پای یار عنایت می‌کنند. به عنوان نمونه روایت مقاومت و مجاهدت قیس ابن مسهر در فیلم "سفیر" و داستان فرزند حرّبن  یزید ریاحی در فیلم "رستاخیز" قابل ذکر است.

 مواجهه یاران با وفای امام با مخالفان ایشان تداعی‌گر تقابل معروف خیر و شر در آثار سینمایی است و از این جهت دارای جذابیت برای بیننده می‌باشد. از سوی دیگر برخی فیلم‌سازان ترجیح داده‌اند به جای استفاده از جلوه‌های ظاهری عاشورا به مضامین باطنی مندرج در این واقعه رو آورند و درونمایه‌هایی چون ایثار، مظلومیت، دین‌داری،آزادگی، فتوت، امر به معروف و نهی از منکر و ... را دستاویز آثار هنری خویش قرار دهند.

روایت کربلا در سینما بیش از این که به پرده‌های سبز هالیوودی و به تکنیک‌های پیشرفته فیلم‌سازی احتیاج داشته باشد، نیازمند عزم  فیلمساز است؛ روایت‌گری شهادت، شهامت و مهارت می‌خواهد، شهامت در رفتن به سراغ این سوژه و نهراسیدن از تنگ نظری‌های موجود و مهارت در روایتگری درست و خدشه ناپذیر فیلم‌نامه و تصویرگری‌های مهیّج فکری.

سینمای عاشوراپرداز، سینمایی فاخر است؛ یکی از مهم‌ترین ارکان سینمای فاخر، ایده مناسب، قابل توجه و قابل تامل می‌باشد. در سینمای دینی کدام ایده را می‌توان عمیق‌تر و اثرگذارتر از عاشورا یافت؟ کدام واقعه‌ای را می‌توان مثال زد که قهرمانش با آن که شکست می‌خورد، پیروز همه اعصار است؟

عاشورا  و انقلاب اسلامی دارای اشتراکات بسیاری با همدیگر هستند؛ رسول ملاقلی پور با  فیلم "پرواز در شب"، با نشانه‌های تصویری و کدهای روایی که در لابه لای اثرش می‌گذارد در قرن بیست و یک گریزی به صحرای کربلا می‌زند و با این که ژانر فیلم دفاع مقدس است در اذهان مظلومیت امام حسین(ع) را تداعی می‌کند.

 
تبیین لایه‌های معرفتی عاشورا با انقلاب و دفاع مقدس همچنان نیازمند جهاد سینمایی هنرمندان متدین و انقلابی است.
 
 


عاشورا هم تاریخ است و هم دین؛ بنابراین هم ذیل سینمای تاریخی قرار می‌گیرد وهم جزیی از سینمای دینی است. اقبال مردم مسلمان کشورمان همواره به این نوع از سینما مثال زدنی بوده است؛ گواه این مدعا فیلم "محمد رسول الله" است که با این که ده‌ها سال از ساخت و پخش آن می‌گذرد اما هم چنان بعد از بارها تماشای این فیلم، از دیدن آن لذت می‌بریم. عاشورا بر خلاف تصور برخی از افراد که آن را معادل صرف اندوه، ناراحتی و غم می‌دانند، زیبایی هم دارد، حیرت هم دارد، تقابل عقل و عشق هم دارد، در کنار اشک از دست دادن عزیز و نگرانی رهسپار کردن فرزند به میدان کارزار، قهقهه مستانه شهید را هم دارد و به دلیل همین پاردوکس‌های روایی منبع بکری برای سینماگران می‌تواند باشد .

سینمای عاشوراپرداز یک فایده مهم دیگر هم دارد و آن شناسایی سنن و آداب و رسوم فرهنگی و دینی متاثر از واقعه عاشورا به بیننده است؛ بازنمایی مراسم تعزیه و شبیه خوانی، مراسم‌های عزاداری‌های محلی در جای جای کشور، نمایش علم‌ها، نخل‌ها ، بیرق‌ها و.. . در این زمینه موضوعیت می‌یابند. در این میان نکته مهم این است که باید مراقب بود که این بازنمایی‌ها جنبه دکوری و تزیینی پیدا نکنند و استفاده ابزاری از آنها شود. البته در این جا به تلاش برخی هنرمندان مانند قطب‌الدین صادقی و بهرام بیضایی در قالب پژوهش در این عرصه‌ها باید اشاره کرد اما در عین حال گلایه کرد که چرا یافته‌های پژوهشی آنها تبلور عینی در قاب هنر هفتم نیافته‌اند و غالبا رنگ و بوی کاغذ و کتاب گرفته‌اند تا هیبت نگاتیوی.

سینماگران از قهر مردم با سینما گلایه دارند یکی از راه‌های اصلی آشتی ملت با این هنر، توجه به مسائل و دغدغه‌های خود همین مردم است؛ عاشورا و موضوعات دینی از این دست بی‌شک در میان این دغدغه‌ها جایگاهی بس ممتاز و رفیع دارد و مورد استقبال واقع خواهند شد. نکته دیگر این که سینمای عاشوراپرداز دارای ظرفیت‌های بالقوه تاثیرگذاری قابل توجهی بر مخاطب است؛ این ظرفیت‌ها شامل موسیقی و نواهای مرثیه ای، اشعار حزن انگیز، رنگ‌های سرخ و سیاه (به عنوان رنگ‌های برانگیزاننده حس نوستالژیک مذهبی شیعیان) و... است.

از سوی دیگر در ماجرای کربلا کاراکترهای متنوعی حضور دارند، در دشت نینوا هم زن  حضور دارد و هم مرد، از رده‌های سنی مختلف از شیرخواره گرفته تا پیرمرد 80 ساله در این واقعه نماینده وجود دارد و اساسا طبقات اجتماعی مختلفی از برده تا تاجر، از بازاری تا نظامی و ... آنجا شاهد مثال می‌توان آورد؛ این امر با تاکید بر اصل همذات پنداری با مخاطب در صورت بهره‌گیری در یک اثر سینمایی می‌تواند موفق عمل کند.

در سال‌های اخیر سینمای دینی از جمله سینمای عاشوراپرداز از منظر نظارت محتوایی مراجع ذی‌صلاح  فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده است به گونه‌ای که این نظارت بعضا طولانی گشته و با افراط و تفریط‌هایی در اعمال نظر، حوصله فیلمسازان را به سر برده است؛ نظرات سلیقه‌ای غیرکارشناسانه برخی ناظران نیز در نهادهای سینمایی مزید بر علت می‌شود به نظر می‌رسد راهکار اصلی در این باره به جهت این که هم دغدغه‌های نظارتی را پاسخ گوید و هم فیلمسازان را راغب به ورود به این عرصه کند، اصالت دادن به نظارت حین ساخت اثر (به جای نظارت پسینی) از طریق استفاده از مشاوران تاریخی و دینی مجرب و موثق باشد تا جای هیچ گونه  شبهه‌ای باقی نماند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار